مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
کیرکگور
حوزه های تخصصی:
حذف علت غایی در تاریخ اندیشه، در مباحث علمی و فلسفی تغییراتی ایجاد کرده است و این موضوع عامل تغییر نگرش انسان به بحث خداوند بهعنوان یک خالق و قدرت لایزال بوده است و اصلیترین مسئله انسان، یعنی بحث درباره معنای زندگی او را تحت تأثیر قرار داده است. این امر، دلیل اصلی بهحاشیهراندن اولوهیّت خداوند و جایگزینشدن قوای انسانی شده است که نتیجه نهایی آن حاکمیّت رویکردهای نیهیلیستی و پوچگرایانه بوده است. به دنبال آن، استیلای سکولاریسم و دینپیرایی مسئله معنای زندگی انسان را به چالش کشیده است و پس از آن، انسان خداوند را نه همچون منشأ معنا، بلکه بهعنوان مانعی بر سر راه زندگی می داند. ازاینرو، بر آگاهی و اراده خود تکیه می کند و خود را آفریننده معنای زندگی میپندارد. به همین دلیل، بحث کشف و جستجوی معنای زندگی، دستخوش تغییر شده است و به جای آن، رویکردهای معنا آفرین و سخن از جعل معنا، جایگزین شدهاند. این مسئله که آیا انسان سازنده و آفریننده معنای زندگی خویش است یا آن را از عاملی بیرونی کسب میکند، امروزه به چالش بزرگی برای بشر تبدیل شده است. تقابل اندیشمندان خداباور و ملحد اهمیت چنین مسائلی را دوچندان می کند. به همین دلیل، در این پژوهش تلاش شده است برای این پرسش، با توجه به دو رویکرد خداباور و غیرخداباور کیرکگور و سارتر، که از اندیشمندان مکتب اگزیستانسیالیسم و از پیشگامان تحولات شگرف فلسفه معاصر هستند، پاسخی مناسب بیابیم. ازیکسو، تکیه کیرکگور بر سابجکتیویته بهعنوان یک حقیقت پایدار برای کشف معنای آبجکتیو زندگی با توجه به سپهرهای هستی، و ازسویدیگر، بیمعنابودن بنیادین زندگی به دلیل وجودنداشتن خداوند از نظر سارتر که با توجه به آگاهی انسان میتوان به روش سابجکتیو برای آن معنایی جعل کرد، ژرفاندیشی شده است.
بنیانگذاران ایمان گرایی جدید: کیرکگور و ویتگنشتاین
حوزه های تخصصی:
در این نوشته به بررسی و نقد نظریه ایمان گرایی کیرکگور و ویتگنشتاین می پردازیم. گفته خواهد شد که ایمان گرایی کیرکگور مبتنی بر حفظ ایمان علی رغم تضاد آن با عقل است. یعنی انسان می تواند بر ضد یک مدعا دلیل آفاقی و عینی داشته باشد و در عین حال به آن، ایمان هم داشته باشد. به نظر او ایمان آوردن یک امر اختیاری است و دینداری باید مبتنی بر خطر و جهش ایمانی باشد. کیرکگور ایمان را وقتی شایسته می داند که به نوعی خطر کردن باشد. اما ویتگنشتاین قائل است که ایمان، با فقدان دلیل سازگار است، یعنی انسان می تواند دلیل نداشته باشد اما ایمان داشته باشد. زیرا مجموعه باورها در نهایت به باورهایی می رسند که بدون دلیل پذیرفته می شوند. او با طرح بازی های زبانی می گوید که ایمان آوردن یک بازی زبانی خاص، و عملی است که در متن حیات دینی می روید. همچنین به نظر او، مؤمنان تصاویر دینی در پیش زمینه خود دارند که حیات دینی آنها را میسر می سازد. البته این تصاویر، حاصل فعالیت در زندگی روزمره است نه استدلال و دلیل.
مقایسه روایت قربانی کردنِ فرزند به دست ابراهیم در عرفانِ ابن عربی و نگرش اگزیستانسیالیستی کیرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
113 - 133
حوزه های تخصصی:
این مقاله با تمرکز بر اندیشه های حکمی – عرفانیِ ابن عربی، عارف بلندآوازه مسلمان، و سورن کیرکگور، فیلسوف و متأله دانمارکی، که از او در مقام بانیِ اگزیستانسیالیسم یاد می شود، مقایسه ابتلای ابراهیم به قربانیِ فرزند در روایت مسیحی و اسلامی را محور پژوهش خویش قرار داده است. ابن عربی در فَصِّ اسحاقیِ فصوص الحکم و کیرکگور در کتاب ترس و لرز دست به تأویل و تفسیر آزمون ابراهیم زده اند. پرسش اصلی تحقیق، مبانی و مبادیِ مؤثّر بر اندیشه ابن عربی و کیرکگور در تأویلِ روایت مذکور است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند وجه افتراقِ دیدگاه ابن عربی و کیرکگور در نوع نگاهی است که هر یک به انسان و جایگاه او در نظام آفرینش دارند. اختلاف دیدگاهی که بر بنیاد آن، ابراهیم شهسوار ایمان و مؤمنِ به لطفِ محال در دیدگاه کیرکگور و مردود در تأویل صورتِ اسحاق به گوسفند به روایت ابن عربی است. در دیدگاه کیرکگور، انسان، فردِ تنها و مسئول در پیشگاه خداوند و در عرفان ابن عربی، رؤیای ابراهیم در ذبحِ فرزند، از یک طرف مدخلی برای ورود به عرصه مباحث رؤیا و خیال و از طرف دیگر دست آویزی برای شرح و بسط مباحث وحدت وجودی و جایگاه انسان کامل در عالَم است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تطبیقی و با اتکاء به داده هایی که از طریق منابع کتابخانه ای گرد آمده اند، ابتدا به مقایسه جایگاه انسان در نظام فکری ابن عربی و کیرکگور پرداخته و سپس آراء آن دو در باب روایتِ قربانیِ اسحاق را مورد مطالعه قرار می دهد.
زبان نیایش فارابی و کیِرکگور: فیلسوفان متأله شرق و غرب در گفت و گو با خداوند
منبع:
دعاپژوهی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
36 - 67
حوزه های تخصصی:
نیایش معصومین به عنوان خالصانه ترین نوع گفت و گو با خداوند از دیرباز در حوزه دین پژوهی مورد توجه و پژوهش های مبسوطی قرار گرفته است. حال آن که در میان نوشتارهای نیایش پژوهانه، به جنبه تطبیقی این حوزه دینی کم تر پرداخته شده، چه رسد به بررسی های میان رشته ای مرتبط زبانی و فلسفی. زین رو در مقاله حاضر برای نخستین بار از نیایش پژوهی میان رشته ای دینی - فلسفی - زبانی و زبان نیایش برخی از فلاسفه متأله خاور - و باخترزمین سخن به میان آمده است. از اهم اهداف چنین پژوهشی که از نوع تفسیری و تحلیلی - توصیفی می باشد، کشف ناهم سانی های زبانی، بینامتنی، ارجاع چنین نیایش های فلسفی ای به کتب مقدس ابراهیمی و ذکر دغدغه ها و دل شوره های قدسی فلاسفه نحله های گوناگون فکری است. در این راه، نگارنده از نظریات زبان شناختی در راستای تفسیر فرضیه پژوهش، یعنی سویه هستی - معرفت شناسانه و دغدغه مندی اندیشمندانه نیایش فلاسفه دین دار، سود جسته است. در زمره نتایج پژوهش حاضر، برجسته سازی وجوه انطباق و افتراق زبان نیایش فارابی و کیرکگور، به عنوان دو فیلسوف متأله است که به ترتیب به کمک اصطلاحات و مفاهیم فلسفی و با رویکرد ایجابی - سلبی و نیز با پرسش از (شروط تحقق) انسانیت، سرشار از امید و بیم با خداوند سخن گفته و به ساحت حضور مطلق گام می نهند.
اثرپذیری کیرکگور از کانت در معرفت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
132 - 152
حوزه های تخصصی:
میان کانت و کیرکگور در حوزه های گوناگون شناخت، اخلاق، ایمان و هنر می توان مطالعه ای مقایسه ای انجام داد. در این مقاله به مقایسه ی آرای این دو فیلسوف در مبحث معرفت شناسی می پردازیم. بنیاد اساسی اشتراک هر دو در زمینه ی شناخت، باور ایشان به گسست میان نظر و عمل است که مبنای نگاهشان به شناخت انسانی را شکل می دهد. در این جا نشان داده می شود که معرفت شناسی کانت، بستری را ایجاد کرده است که در آن نظر کیرکگور درباره ی گسست وجود و اندیشه شکل گرفته است و همین نگاه باعث می شود تا هر دو معتقد به محدودیت شناخت انسان باشند. در ادامه مشخص می شود که کیرکگور به پیروی از کانت وجود را متمایز از ماهیت می داند. در آخر نشان می دهیم که ستیز کانت با براهین سنتی اثبات وجود خداوند، زمینه ای را ایجاد کرد تا کیرکگور مخالفت خود با خداشناسی استدلالی را بر آن بنا کند و آن برهان ها را برای یک مومن ناکارآمد بداند.
جامعه ستیزی؛ فصل مشترک نظم واقعی لاکان و سپهر ایمانی سورن کی یرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
31 - 52
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، به دست دادن خوانشی مبتنی بر روانکاوی ژاک لاکان از سپهر ایمانی سورن کی یرکگور که ملازم با نوعی جامعه ستیزیاست، می باشد. در راستای نیل به این هدف در بادی امر با توشه گیری از روش توصیفی- تحلیلی، سپهرهای سه گانه حیات به نزد کیرکگور با تأکید بر سپهر ایمانی مورد واکاوی و مداقه قرار می گیرد. سپس نظم سه گانه لاکان با تمرکز بر نظم واقعی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و در ادامه با بهره جستن از روش مطالعه تطبیقی، بر این یافته بنیادین پژوهش انگشت تأکید گذاشته می شود که اگرچه لاکان و کیرکگور به ظاهر متعلق به دو اقلیم متفاوت نظام اندیشگی هستند؛ ولی با بررسی دقیق و موشکافانه آراء این دو متفکر به این امر اشعار پیدا خواهیم کرد که نظم واقعی لاکان که مضمن مخالفت با هنجارهای اجتماعی و نظم نمادین است، شباهت بسیاری به جهش ایمانی کیرکگور که آن نیز متضمن مخالفت با هنجارهای اجتماعی است دارد؛ از طرفی در این پژوهش بر این امر تکیه و تأکید می شود که دیالکتیک و دیالوگ میان نظم واقعی و نظم نمادین(جامعه) در اندیشه لاکان، ترجمانی روانکاوانه از ایمان ورزی متناقض کیرکگور که متضمن سنتز و آشتی میان امر نامتناهی و امر متناهی اس