مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عقل فعال
حوزه های تخصصی:
ابنسینا با تمایز بین دو مقام ذات و فعل در نفس انسانی، از یک طرف توانست ادراک عقلی را که خود نوعی ادراک مجرد از ماده است به ذات و حقیقت نفس نسبت دهد؛ و از طرف دیگر رابطه نفس با بدن را براساس مبانی فلسفی خود تبیین نماید. وی هرچند در بیان این حقیقت که ادراک عقلی فعل حیثیت ذاتی نفس است و این نفس است که می اندیشد، مقدم بر دکارت است؛ اما برخلاف دکارت به هیچوجه تأثیر مبادیعالیه را در روند تعقل منکر نمی شود. از نظر وی اگرچه تعقل فعل خود نفس است اما این عقل فعال است که به مدد تأثیر خود هم نفس ناطقه را از مرتبه عقل بالقوه یا عقل هیولانی به مرتبه عقل بالفعل ارتقاء می دهد و هم معقول بالقوه را به معقول بالفعل تبدیل می کند؛ و همین تأثیر است که وی از آن با نامهایی از قبیل افاضه و اشراق یاد می کند. افاضه و اشراق به هیچوجه دو عمل یا دو فعل متمایز نیست تا چنین گمان شود که کلام ابنسینا در این باب دارای ابهام است بلکه از نظر وی افاضه و اشراق در حقیقت دو روی یک عمل واحدند.
بررسی نقش معرفت شناسی عقل فعال در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین در پی اثبات مسألة اتحاد عقل، عاقل و معقول و با توجه به مبانی خاص معرفت¬شناسانه خود از قبیل مساوقت علم و وجود، تجرد صورت علمی محسوس، متخیل و معقول، حرکت جوهری و استکمالی نفس در حین ادراک مدرکات محسوس، متخیل و معقول و ...، معتقد است نفس در هنگام ادراک صور کلی و معقول و به عبارت دیگر در مرتبة تعقل، با عقل فعال متحد می¬شود. صدرالمتألهین به اثبات این مدعای خویش و توضیح و تبیین اصطلاحات عقل فعال، اتحاد، چگونگی برقراری ارتباط و اتحاد نفس با عقل فعال و ... می¬پردازد که در این مقاله به آنها اشاره می¬شود.
«رمز در داستان های رمزی شیخ شهاب الدین سهروردی»
حوزه های تخصصی:
کلام شیخ اشراق پر از اسرار ناگشوده است که با زبان اشارت بیان می گردد، وی پیشوایان حکمت اشراق را افلاطون و زرتشت و هرمس می داند و حکمت مشائی را مقدمه ای برای تجربه روحانی می شمارد، لذا رساله های عرفانی او مانند عقل سرخ، صفیر سیمرغ، قصه غربت غربی، آواز پر جبرئیل و … را به زبان رمزی می نویسد و نمادگرایی «نور» به نحو گسترده ای در آثار او مورد استفاده قرار می گیرد. زیرا او می خواست حکمت افلاطون و زرتشت را در یک بستر فکری جمع کند که در این سنت فکری توجه به «تمثیل» کلید دریافت رموز است.در «عقل سرخ» پس از پرسش درباره آن همه نمادها از «پیر» که روش کار در سیر و سلوک را بیان می کند جویای آگاهی از رمز و کنایات می شود.در رساله «صفیر سیمرغ» همه صفات و استعدادهای اساطیری سیمرغ و بخصوص جبرئیل را در کنار هم و به زبان رمز به سیمرغ نسبت داده است.در داستان «زال و سیمرغ» در گفت و شنود با پیر، به راز و رمزها و اشارات می پردازد. در رساله «قصه غربت غربی» به دنبال کشف اسرار سه رساله ابن سیناست.پس حکمت اشراق هم رازدانی است و هم حجاب زدایی از راز حقیقت هستی و عارف با زبان «رمز» از حقیقت اشیاء که شهود نموده است، خبر می دهد.
ماهیت وحی در اندیشه ابن سینا
حوزه های تخصصی:
مساله ی وحی از مسایل اساسی حوزه ی دین شناسی محسوب می شود و یکی از فصول مهم کلام جدید و فلسفه ی دین را به خود اختصاص داده و تحت عنوان « تجربه ی دینی » تفسیر و تحلیل می شود . فیلسوفان ، متکلمان و مفسران مسلمان نیز این موضوع را از جنبه های گوناگون مورد بحث قرار داده اند و این نوشتار ، در پی تبیین نظر یکی از بزرگ ترین فیلسوفان مسلمان ، یعنی ابن سینا است و نظر او در این خصوص ، محور همه ی تفسیرهای فیلسوفان مسلمان و متکلمان عقل گرا در جهان اسلام محسوب می شود ...
عقل فعال ابن سینا در نظر توماس آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه عقل فعال در فلسفه مشاء مسئله ای بغرنج است. یکی از مطالبی که در باره آن وجود دارد این است که ارسطو از عقل فعال سخن نگفته، اما شارحان اسکندرانی و نوافلاطونی وی آن را ساخته و پرداخته اند. ابن سینا به عنوان فیلسوفی مستقل-که به اشتباه وی را نماینده مشاء در حکمت اسلامی معرفی کرده اند و خود وی این مسئله را رد می کند- در باره عقل فعال دیدگاهی دارد که ضمن تلائم با فلسفه خود او متفاوت با دیدگاه شارحانی چون اسکندر افرودیسی و تامستیوس است. توماس آکوئیناس، فیلسوف و الهی دان مسیحی، که در نقاط مهمی از اندیشه فلسفی-کلامی خویش متاثر از ابن سیناست، در این مسئله به تبع از موضع مسیحی- ارسطویی خود با برخی از مسائل مربوط به عقل فعال سینوی به مخالفت پرداخته است. پرسشی که در این مقاله مطرح می شود این است که آیا مخالفت وی از موضع هستی شناختی است یا معرفت شناختی؟
پاسخی که این مقاله داده می شود عبارت از آن است که آکوئیناس با اعتماد فلسفی
به ارسطو به مخالفت هستی شناختی با عقل فعال سینوی پرداخته و از نظر معرفت شناسی نیز نتوانسته است با گستره معنای عقل فعال ابن سینا کاملاً همراه شود.
سیر تطور تبیین فلسفی وحی از فارابی تا ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
وحی که یکی از مهم ترین آموزه های دینی است از سوی فلاسفه همچون دیگر اندیشمندان مورد توجه قرار گرفته است. در فلسفه اسلامی، فرشته وحی، مخزن علوم و مفیض آنها و گیرنده وحی نیز قوه عاقله نبی است که وی به علت استعداد ذاتی و تکامل وجودی به مرتبه ای میرسد که میتواند به عقل فعال متصل گردد و معارف را از وی دریافت نماید.
مهم ترین مبحث در زمینه وحی نزد فلاسفه اسلامی، نحوه رؤیت فرشته وحی است. در نظام مشائی، عقل فعال همان فرشته وحی و رؤیت او نیز محاکات متخیله نبی از حقیقت وجود وی بود؛ ولی در مکتب اشراقی و حکمت متعالیه با کشف عالم مثال منفصل یا به تعبیر شیخ اشراق «مثل معلّقه» تبیین فلسفی وحی به نقطه عطف خود رسید. در این مکتب، فرشته وحی عظیم ترین انوار قاهره عرضیه و رب النوع آدمی بود که نفس پاک نبی پس از رفع شواغل و حجب برزخی و جسمانی با اتصال به فرشته وحی، معارف را از وی دریافت میکند. حقیقت فرشته وحی دارای مظاهری در عالم مثال است که با ظهور در این مظاهر، امکان رؤیت آن برای نفس نبی حاصل میشود. فرشته وحی از حقیقت عقلی و نوری خود تنزل مینماید و در مظهری از مظاهر عالم مثال جلوه گر میشود تا نبی به رؤیت آن نائل آید.
تحلیل صفات الاهی از دیدگاه صدرا و توماس آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
توحید خداوند متعال و تحلیل اسما و صفات الاهی همواره مورد توجه متکلمان، فیلسوفان و عرفا بوده است و با توجه به اینکه از سویی، اسماء و صفاتی گوناگون به خداوند متعال اسناد یافته و از دیگر سو، بر وحدت و بساطتش تأکید شده است، این سؤالات مطرح میشود که آیا کثرت اسما و صفات الاهی یک کثرت واقعی است؟ و در فرض واقعی بودن کثرت، آیا اسناد آن ها به خداوند متعال یک اسناد حقیقی است؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا با وحدت و بساطت خداوند سازگار و جمع شدنی است؟ در پاسخ به سؤالات فوق، نظر توماس اکوییناس در مقایسه با نظر صدرالمتألهین مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته و در نتیجه، اثبات شده است که صرفاً با مبانی فکری و فلسفی صدرالمتألهین میتوان به سؤالات فوق، پاسخی دقیق و فلسفی داد
کارکرد متخیله در دریافت امور عینی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر در مباحث جهان شناختی پذیرفته باشیم که هستی دارای دو بخش عالم غیب و عالم شهادت است و این مساله نیز مستدل شده باشدکه هر امری که در عالم شهادت رخ میدهد در مبادی عالیه و عقول مجرده ثبت و ضبط است، در نتیجه دسترسی به عالم غیب به معنای پذیرش اتصال وارتباط نفس انسانی با مبادی عالیه است دراین مقاله سعی شده است با تبیین دیدگاه ابن سینا درباره نقش متخیله در ارتباط با غیب، ابتدا با ارائه مقدمه و مدخلی پیرامون نقش تخیل در تفکر و ادراک کلیات به بررسی نحوه کارکرد متخیله در دریافت امور غیبی پرداخته شود، از این رو با تبیین فلسفی مقوله وحی و رؤیا به عنوان دومقوله اصلی درارتباط با غیب به چگونگی کارکرد متخیله در معرفت شناسی این دو مقوله پرداخته شده است.
تبیین فلسفی «وحی» از دیدگاه ابونصر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین فلسفی «وحی» از دیدگاه موسس فلسفه اسلامی، ابونصر فارابی، فعالیتی عقلانی در جهت معقولیت بخشیدن و توجیه آموزه اصلی نبوت در دین مبین اسلام است که می کوشد سازگاری عناصر گوناگون آن را در نظام فلسفی هماهنگی به منصه ظهور برساند. بر این پایه، نگارنده این مقاله می کوشد با تحلیل ابعاد مختلف «وحی»، نگاه فارابی در مورد عناصر چهارگانه فرستنده وحی، گیرنده وحی، واسطه در ارسال وحی و ماهیت وحی را طی چهار بخش مستقل مورد بررسی قرار دهد که بر این اساس موجود اول در نظام صدوری موجودات، فرستنده وحی و مراتب متخیله و عاقله در نفس نبی گیرنده وحی به شمار می روند. در همین راستا عقل فعال در روند ارسال وحی نقش واسطه را بر عهده دارد که حقایق کلی را به نفس نبی انتقال می دهد. بدین ترتیب تبیین معقول فارابی از ماهیت وحی در نظام فلسفی وی روشن می شود.
جستاری در تبیین نبوت از منظر فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سؤال این پژوهش این است که فارابی در تبیین نبوت از چه مفاهیمی بهره گرفته است؟ چگونه ارتباط ملک و ملکوت، و پاسخ به چگونگی این ارتباط از هر علمی برنمیآید. ساحت عقل از درک آن عاجز است. وحی و نبوت، که یگانه منبع ارتباط زمین و آسمان است، از سنخ مباحث کلامی است. رویکرد فارابی در پردازش آن فلسفی و عقلی است. وی با تکیه بر علم النفس ارسطویی و با توجه به دو قوه از قوای نفس، یعنی عقل و خیال، به تبیین نبوت پرداخته است. در فلسفه فارابی، مفاهیم ساده و ارزشمندی در چگونگی این ارتباط مطرح شده است. وی در این زمینه، به حلّ معضلاتی پرداخته که از جملة آن، نسبت میان نبی و فیلسوف است. از نظر فارابی نفس دارای حقیقت واحد است، نمیتوان قایل به تجزیه آن شد، بلکه دارای مراتب و قوایی که محرک جسم اند. بنابراین، عقل و خیال دارای محمل یگانه ای به نام «نفس» است. این یعنی نبی و فیلسوف شخص واحدیاند با دو ویژگی خاص. مهم ترین دستاورد این پژوهش، تبیین و تشریح پاسخ فارابی به چگونگی ارتباط نفس با ملکوت (روح القدس) است.
چیستی وحی از دیدگاه ملّا صدرا
حوزه های تخصصی:
همواره بحث از چیستی وحی از منظرهای گوناگون بحثی جذاب بوده است. در این میان، جسارت حکیمان در ورود به این عرصه و دست اندازی به فهم ابعاد و اضلاعِ وحی ستودنی است. فلاسفه، با طرح این بحث، گام مؤثّری در راه تلفیق دین و فلسفه و تحلیل فلسفی آموزه های دینی برداشتند. ملّاصدرا وحی را نوری میداند که طوری ورای طور سایر مدرَکات دارد. وی فاعل وحی را خدا و البته حامل آن را نبی میداند که افزون بر کمال سه قوّة عاقله، متخیّله، و حاسّه، از جانب خدا نیز مأموریت یافته است و از رهگذرِ وحدت با عقل فعّال، به درک معارف ملکوت میرسد. وحی در اندیشة وی، گزاره ای و زبانی بوده که از طریق تنزّل در مراتب وجودی عالم و انشای نفسانیِ نبی، رقم خورده و دارای مراتب عقلانی، مثالی، و حسّی میگردد.
مهم ترین دستاورد این مقاله آن است که زبانی بودن وحی در نظریه ملّاصدرا، سازوکار لازم را مییابد. در نگاه نهایی، میتوان ادّعا نمود که پاره های مثبتِ نظریة وحی فلسفی میتواند در تکمیل و غنای وحیشناسی قرآنی، به ویژه در مباحثی همچون تمثّل و دیداری و شنیداری شدن وحی، ما را مدد رساند و عدم اعتنا به این دیدگاه، چالش های جدّیِ فرارویِ وحی را بیپاسخ میگذارد.
حلّ چالش ثنویت ذهن و عین در حکمت متعالیه ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز، مسئله نسبت ذهن و عین ـ و ملاک واقع نمایى آن ـ در مکاتب مختلف فلسفى مطرح بوده است. افلاطون واقع نمایىِ ذهن را براساس «وجود عینى مُثُل، وجود پیشینى نفس، و تذکّرى بودن معرفت» تبیین کرد. ارسطو نیز وحدت ذهن و عین را در «صور مجرّد» جست وجو نمود. در جهان اسلام، «تمایز وجود و ماهیت» باعث شد تا تقرّر ماهوى بیش از پیش برجسته گردد و معضل وجود ذهنى جدّى تر پیگیرى شود. ابن سینا بر این اساس بود که «خدا و عقل فعّال» را به عنوان موجوداتِ مجرّد، ضامن این حاکویت دانست.
نویسندگان این مقاله تلاش مىکنند نشان دهند ملّاصدرا، بهتر از پیشینیان خود، به این مسئله پرداخته است. او ثنویت ذهن و عین را با استفاده از «اصالت وجود، اصل تشکیک در حقیقت وجود، اصل تعلّق جعل به وجود، قیام صدورى صور علمیه به نفس و حرکت اشتدادى نفس»، به وحدت مى رساند. او با استفاده از این اصول، هر دو ساحت ذهن و عین را در حقیقت عینیه واحده وجود به وحدت مى رساند. تعبیر وى از وجود ذهنى در مرتبه وحدت تشکیکى وجود «وجود ظلّى»، و در مرتبه وحدت شخصى وجود «ظهور ظلّى» است.
سیری در اندیشه های علم النفسی ارسطو، ابن سینا و دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مباحث علم النفس فلسفی در میان سایر مسائل فلسفی جایگاه ویژه ای دارد که اهمیت آن با توجه به نتایجی که در سایر حوزه های فلسفی و اعتقادی دارد بر هیچکس پوشیده نیست. ارسطو، ابن سینا و دکارت در این میان به نحوی و هرکدام در برهه ای انسان شناسی فلسفی را متحول ساخته و پاسخ هایی که هریک به پرسش های علم النفس فلسفی داده اند تاکنون محور بحث های فلسفه در این حوزه بوده است.
ما در این مقاله برآنیم که در سیری کتابخانه ای در آراء سه تن از بزرگ ترین فلاسفه تاریخ به تفسیر و تبیین مهم ترین مواضع ارسطو، ابن سینا و دکارت در این بحث همچون روش تحقیق در علم النفس فلسفی، چیستی نفس، رابطه نفس و بدن، احوال نفسانی و خلود نفس بنشینیم.
امکان و ماهیت وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم درباره پدیده وحی، امکان آن است؛ چراکه امکان ارتباط بشر با خالق هستی، وی را در نیل به حیات معقول و زندگی جاودانه یاری میکند. در طول تاریخ نزول وحی، همواره برخی از متفکران از پذیرش آن سرباز زده اند. این انکار و نپذیرفتن به علل و شیوه های مختلف ابراز میشده است. برخی از اندیشوران با ادعای ممکن نبودن آن، به این نتیجه رسیده اند که انسان محدود چگونه میتواند با خالق هستی، که وجودی غیرمحدود و مجرد از ماده است، ارتباط برقرار کند. اساسا این ارتباط غیرممکن است؛ زیرا اگر این امر محال نیست چرا در طول حیات بشر، پیامبران الهی که تلقّیکنندگان برجسته وحیاند. همواره مورد انکار و ناباوری واقع شده اند.
در این جستار با روش تحلیلی عقلی و نقلی و با رویکرد جمع بین مطالعه درون دینی و برون دینی، با هدف بررسی شبهات پیرامون امکان و ماهیت وحی پرداخته و ثابت شده است که پذیرش وحی به صورت امری خارق العاده و ملازم با محال ذاتی نیست.
نقش تهذیب نفس در کسب معرفت از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط علم و اخلا ق از مسائل مهمی است که همواره در مباحث معرفت شناسی مطرح است. در همین راستا تأثیر طهارت و تزکیه نفس بر کیفیت حصول معرفت از موضوعات جالب و بنیادین این مسئله است. در این نوشتار ابتدا پس از بررسی کلی دیدگاه فیلسوفان مسلمان درباره علم و چگونگی حصول ادراک، مشخص میگردد که حقیقت علم، امری وجودی و افاضهیی از عالم بالا بر قلب (نفس) انسان است. جستجو در آثار ملاصدرا نشان میدهد که حصول ادراک در سه مرحله» حسی، خیالی و عقلی در اثر اتحاد با صور مثالی و عقل مجرد صورت میگیرد و در این راستا موانعی چون تعلق خاطر به امور مادی و خواهشهای نفسانی باعث عدم دریافت قابلیت لا ز م جهت کسب معرفت حقیقی میشود و در نهایت وجود طهارت و تزکیه نفس مهمترین عامل کسب یقین معرفی میگردد.
ملاصدرا و ادراک کلیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ثابت میکند ملاصدرا با نفی تطابق ذهن و عین و نفی نظریه تجرید صور حسی و خیالی جهت حصول به صور معقول کلی، تبیین جدیدی را پیرامون کلّیّت مفاهیم عقلی ارائه نموده و بر همین اساس فرایند جدیدی را نیز برای نحوه ادراک کلیات ارائه میکند. از نظر ملاصدرا کلیت یک مفهوم عقلی یعنی آنکه اولاً، قابل صدق بر کثیرین باشد و ثانیاً آنکه مشترک میان اذهان متعدد انسانی باشد و مباحث ناظر بر مثل و اتحاد ذهن با آنها تنها ابزاری هستند که میتوانند این امکان را فراهم نمایند. پس دو عامل مهم و اساسی در ادراک کلیات از نظر ملاصدرا مثل و عقل فعّال هستند و ذهن در این میان صرفاً نقشی انفعالی دارد. از این رهگذر در این مقاله جایگاه معرفتشناختی ایندو در دیدگاه ملاصدرا تبیین میشود و فرایند ادراک کلیات از نگاه وی نیز مشخص میگردد.
بازاندیشی نظریه سعادت در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعادت به عنوان مسأله ای فلسفی از این جهت که مبین برترین منزلت و غایت کمال عقل و فضل آدمی است پیوسته محل توجه فیلسوفان قرار گرفته است. آیا همه فیلسوفان یک معنا از سعادت را در نظر داشته اند؟ آیا در تعین و مصداق آن اتفاق نظر دارند؟ آیا سعادت به معنای فلسفی میتواند مفاهیم دینی یا اخلاقی را در بر داشته باشد؟
این منزلت، اگرچه از حیث مفهوم و معنای مصطلح تا حدودی مورد اتفاق است، مصداق و تعین خارجی آن به غایت مورد اختلاف بوده و با آرا و نظریات گوناگون مواجه گردیده است، که از این میان اهم یافته ها و نظریات مشهور عبارتند از : اتحاد با صور نورانی، اتصال به عقل فعال، تمثّل عالم وجود در نفس حکیم، و تجربه اصحاب سلوک دانستن سعادت، که محور مشترک همة آنها انحصار سعادت در محصول معرفت فلسفی و تنزیه نفس از لذت های غیر عقلی است.
طریق شناخت عالم غیب از نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عالم غیب نشئه ماورای ماده است که نیل به حقایق آن، در تحقق کمال انسانی نقش بسیار مهم و ارزندهیی دارد، لذا ایمان به آن وجهه» دعوت تمام ادیان توحیدی، خصوصاً اسلام میباشد. از آنجا که ایمان به غیب بدون شناخت آن امکانپذیر نیست، لذا بحث از شناخت نشئه غیب بسیار مهم و ضروری است و هدف این مقاله آنست که راه شناخت حقایق عالم غیب از نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی که از بزرگترین اسلام شناسان شیعیند، مورد بررسی قرار گیرد.
کارکرد معرفت شناختی عقل فعال در فلسفه توماس آکوئینی و حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
تفسیر آیه «نور» از منظر ابن سینا و داراشکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مراتب قوای نظری نفس، بنابر تقریر ابن سینا، قوه ای است که استعداد کسب معقولات را دارد و عقل هیولانی نامیده میشود و با «مشکاه» در آیه نور مطابقت میکند؛ در مسیری که نفس به یک قوه خاص استکمال می یابد و به کمال خاصی میرسد، که همانا حصول شهودی و حضوریِ معقولات بالفعل در ذهن است و مصداق «نورٌ علی نور» در آیه است؛ از این کمال و قوه به ترتیب به عقل مستفاد و عقل بالفعل یاد میشود. سرانجام، عقل فعال است که عامل خروج از هیولانی بودن به بالملکه شدن و از بالملکه بودن به فعلیت تام است و مصداق «نار» در این آیه است. داراشکوه نور ذات را نوری میداند که به هیچ یک از حواس درنمی آید و درواقع، در ادراک نور ذات باصره، سامعه، ذائقه، شامه، و لامسه عین یک دیگر و یک ذات شوند و آن نور خداست. «درخت زیتون» اشاره ای به روح اعظم است.