مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
حدس
حوزههای تخصصی:
امروزه در منطقه متداول است که حدس و حدسیات را فقط برای دارنده آن معتبر می دانند، در حالی که ابن سینا آن را منشا تمامی دانش ها (دست کم، در برخی افراد) می داند. از این رو، پرسش هایی درباره چیستی و کارکرد حدس و حدسیات مطرح می شود. نوشته حاضر نخست درصدد است تفسیری از حدس و حدسیات ارایه و ارتباط حدس و حد وسط، حدس و فهم، حدس و تعلیم و تعلم، رابطه حدس و فکر و منطق، و حدس و تجربه را مورد بررسی قرار دهد. سپس به قلمرو حدس می پردازد و معتقد است: برخی تعمیم ها توسط ابن سینا در قلمرو و جایگاه حدس موجب شد حدس منطقی جای خود را به حدس عرفانی بدهد. اما نتیجه حدس، یعنی حدسیات، سرنوشت کاملا متفاوتی داشته است؛ چنان که عموما به بی اعتباری آن برای غیردارنده حدس رای داده اند. در باب کارکردهای حدس، می توان حدس را دارای سه نوع کارکرد معرفت شناختی دانست: کارکرد روشی؛ منبع معرفت؛ و سرانجام، گونه ای از معرفت که بیانگر نوعی مبناگرایی است. در پایان، به کارکرد علمی حدس و تشابه آن با «استنتاج معطوف به بهترین تبیین» پرداخته شده است که به نظر می رسد میان آن دو - دست کم - سه تفاوت وجود دارد: از نظر محتوا، صورت و کارکرد.
بنیادهای معرفت یا معرفت های بنیادین
حوزههای تخصصی:
چکیده
پیش نیاز هر نوع گفت و گوی ثمربخشی، به ویژه در حوزه معارف دینی، پذیرش واقعیات خارج از ذهن و تصور انسان و نیز پذیرش امکان شناسایی و شناساندن آن است که مرز عبور از سفسطه و شکاکیت مطلق شمرده میشود. این همه، جز با پذیرش بدیهیات معرفتی، یعنی اصولِ اثباتناپذیر یا بینیاز از اثبات، تحقّق نخواهد یافت. از این جهت، پرداختن بدین اصول بر دیگر مباحث، تقدّم منطقی دارد.
وصول به چنین نتیجهای، توجه به برخی تقسیمبندیهای اولیه را در حوزه منطق و معرفتهای بشری میطلبد که عمدتا تقسیم علم به حضوری و حصولی و نیز تقسیم حصولی به بدیهی و نظری و اثبات ضرورت وجود بدیهیات و اقسام آن است که بنیاد تمامی دانشهای بشری در تمامی شاخههای علوم به حساب میآید.
یادآوری این امر ضروری است که ممکن است عواملی در فعّال یا کم اثر و یا حتی بیاثر شدن این درک و دریافتهای اولیه، اثر گذارند، نقش دین و کتابهای آسمانی، به ویژه قرآن، تأیید، تقویت و غفلتزدایی از این بدیهیات، دانسته شده و با ذکر نمونههایی، برای تأکید این مطلب، بحث پایان میگیرد.
ذهن از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نوع کاربردهای این واژه در آثار ابن سینا و نظر به گستردگی و تنوع آن آثار شاید بتوان حدود معنایی این واژه را از منظر وی به دست آورد. این معنا حدود مشترکی با نفس از یک طرف و با مغز و سیستم عصبی از طرف دیگر دارد. همچنین می توان ناگفته هایی از ابن سینا را با توجه به گفته های وی استنباط کرد.
تحلیل مفهوم حدس و کارآیی آن از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا در تمامی آثار منطقی خود ضمن توجه به قوه حدس، از حدسیات به عنوان مبادی و منشأ اعتبار همه علوم و دانش ها سخن می گوید. این در حالی است که کسانی مانند نصیرالدین طوسی، حدسیات را جز برای دارنده آن معتبر نمی داند و به همین دلیل آن را از مبادی علوم به شمار نیاورده اند. از این رو، بررسی و تحلیل تلقی ابن سینا از حدس و کارآیی آن اهمیت دارد. شیخ الرئیس، در آثار مختلف خود، حدس را به نوعی انتقال سریع از مبادی به مطلوب که در این انتقال سیر معمول منطقی استنتاج، طی نمی شود، تعریف می نماید و برای تبیین این معنا به مقایسه میان حدس با فکر و تعلیم و تجربه می پردازد. وی برخلاف بسیاری از منطق دانان، دامنه شمول حدس را منحصر به قلمرو محسوسات نمی داند و با گسترش و تعمیم کارآیی آن به امور فرا حسی، سبب شده است تا حدس منطقی جای خود را به حدس عرفانی بدهد. بر اساس تحلیل و تبیین نظرات شیخ الرئیس در کارآیی حدس و ارزش و اعتبار معرفت شناختی حدسیات اگر حدس به عنوان گونه ای از علم حصولی ملاحظه گردد، هرگز نمی توان وجود آن را به عنوان مبدئی مستقل در کنار سایر مبادی معرفتی پذیرفت. در مقابل اگر حدسیات به نوعی شهود و علم حضوری بازگشت نماید، چنان چه نظر متأخر ابن سینا این تفسیر را تقویت می کند، می توان آن را در زمره بدیهیات اولیه و منشاء اعتبار سایر معرفت ها به شمار آورد، همان گونه که مبدأ و علت وجودی آن ها نیز هست.
حدسیات از نگاه منطق و فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، مهم ترین مباحث معرفت شناختی را که دربارة حدسیات بیان شدنی است ارائه کرده، کاوش و بررسی می کنیم: پس از بیان پیشینة این اصطلاح، به تعریف آن می پردازیم. سپس، چیستی حدس، تمایز آن با تجربه، تمایز آن با الهام، استقلال آن از عقل، و فرق حدسیات و مجربات را از نگاه اندیشمندان مسلمان بحث و بررسی می کنیم. در ادامه، بداهت آنها را ارزیابی و نقدهایی که متوجه بداهت و یقینی بودن آنها شده است ارائه کرده، به داوری می نشینیم. در پایان، نگاهی گذرا به اعتبار معرفت شناختی حدسیات می افکنیم.
مبادی فلسفی وحی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
صدرالمتألهین شیرازی در تبیین فلسفی پدیده وحی، از مبادی و پیش فرض های متعددی بهره می گیرد. نگارنده در این مقال کوشیده است تا این مبادی و پیش فرض ها را از متن آثار ملاصدرا استخراج کند و ارتباط هر کدام از آن ها با وحی را توضیح دهد. مبادی فلسفی وحی شناسی ملاصدرا عبارت اند از: «پذیرش خداوند و انتساب برخی از صفات خاص به او»، «ترکیب انسان از نفس و بدن»، «وجود قوای مُدرِکِ معارف وحیانی در انسان»، «نظام طولی عالم و سعه وجودی نبی»، «عقل فعال یا واهب الصور»، «نفوس فلکی و علم آن ها به جزئیات عالم طبیعت»، «اتصال نفس نبی به عالم مثال یا خیال متصل» و «هم سنخی وحی و رؤیا». در مقاله پیش رو، هر کدام از مبادی فوق به تفصیل واکاوی شده و نقش هر کدام از آن ها در نظام وحی شناسی این فیلسوف متأله به بحث گذاشته شده است.
حدس از نگاه فخر رازی و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۸
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
منطق دانان معتقدند در نوعی از استنتاج، مقدمات لازم برای رسیدن به نتیجه و مطلوب ذکر نشده است؛ ولی در عین حال استنتاج مذکور به کمک حدس که نوعی استعداد براى دریافت بی درنگ حد وسط است، انجام می شود. البته مسئله حدس غیر از کارکرد منطقی در مباحث الهیات نیز مطرح شده است؛ به این ترتیب که حدس در تبیین نوعی ادراک انسانی که از مرتبه ویژه ای نیز برخوردار است، مورد استفاده قرار می گیرد. منطق دانان تنها حدس را جزء مبادی یقینی شمرده اند، ولی به تبیین چگونگی و کیفیت آن نپرداخته اند. به همین منظور در نوشتار حاضر که با استفاده از روش کتابخانه ای و منابع نرم افزاری گردآوری شده، به بررسی آثار فخر رازی و ملاصدرا پرداخته شده و در پی شناخت ماهیت حدس، کیفیت، جایگاه و قلمرو آن در امور حسی و فراحسی هستیم. فخر رازی حدس را به بالاترین مرتبه از عقل بالملکه مربوط دانسته و حدسیات را خارج از حوزه یقینیات می شمرد. ملاصدرا اولین فیلسوفی نیست که در تبیین کیفیت علم نفس قدسی از عنصر «حدس» بهره برده است. پیش از او، ظاهراً ابن سینا از این عامل بهره برده است. با بررسی سخنان ملاصدرا روشن می شود ملاصدرا حدس را پایین ترین مرحله کشف معنوی و تصورات و تصدیقات حدسی را بر خلاف فخررازی بدیهی می داند و معتقد است حدس نوعی افاضه از عقل فعال است؛ در حالی که فخر رازی وجود عقل فعال را نفی کرده، مسئله طباع تام را مطرح می سازد. طباع تام در لسان ملاصدرا روح القدس خوانده می شود.
اهداف تعلیم و تربیت و بایسته های آن با تأکید بر دیدگاه ابن سینا درباره نفس(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور رفع بخشی از معضلات نظام تربیتی و حرکت در جهت تدوین پشتوانه نظری فلسفی بومی، در زمینه اهداف تعلیم و تربیت و بایسته های آن بر اساس دیدگاه ابن سینا درباره نفس انجام شد. روش پژوهش تحلیلی استنباطی است و نتایج بیانگر این است که هدف نهایی تعلیم و تربیت از نظر ابن سینا دستیابی به سعادت حقیقی (عقل مستفاد) است و اهداف واسطه ایِ ذیل مراتب نفس، ابزاری هستند برای تحقق این هدف، و بایسته های آنها زیر چتر بایسته های هدف نهایی قرار می گیرند. بنا بر یافته ها، دیدگاه ابن سینا به تعلیم و تربیت رسمی محدود نمی شود و سلامت جسم نیز در هر مرتبه باید مورد توجه قرار گیرد. نظام تربیتی ابن سینا نیز نظامی عقلانی است و شهود در دیدگاه او همان شهود عقلی می باشد. پژوهش همچنین نشان می دهد که گزینش معلمان برجسته، شروع آموزش با رشد نسبی جسمانی و توجه به تفاوت های فردی، در میزان تحقق اهداف، نقشی اساسی دارد.
تبیین ابن سینا از خوارق عادات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چیستی و چگونگی خوارق عادات همواره برای بشر مطرح بوده است. اندیشمندان نیز هریک به گونه ای این پدیده های شگفت انگیز را بررسی کرده اند. ابن سینا از نخستین فیلسوفان مسلمانی است که به تبیین عقلانی خوارق عادات پرداخته است. با وجود آن که این تبیین مبنای مهمی در بحث اعجاز و تمایز آن از سایر خوارق عادات است، کم تر مورد توجّه پژوهشگران قرار گرفته است. شیخ در آثار خود متناسب با بحث های مختلف، تقسیم های متفاوتی برای خوارق عادات پیشنهاد می کند. ابن سینا ابتدا با رویکرد پسینی تحقق این امور را در عالم مشاهده کرده و سپس چیستی و چگونگی آن ها را تبیین کرده است. وی در نخستین گام به روش تجربی یا عقلی به رفع استبعاد از ذهن منکران این امور پرداخته است و پس از اثبات امکان وقوع، چگونگی تحقق آن ها را بر اساس مبانی خود توضیح داده است. بسیاری از خوارق عادات بر اساس نظام سینوی قابل تبیین است.
حقیقت وحی رسالی از دیدگاه ابن سینا و مقایسه آن با آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطابق آموزه های قرآنی، وحی رسالی کلام الهی است که به انتخاب ویژه خداوند، به طور خاص بر انبیا نازل می شود؛ ازاین رو، اثبات وحی رسالی به عنوان ویژگی اختصاصی انبیا، از مهم ترین مباحث حوزة وحی است. ابن سینا ازجمله اندیشمندانی است که با طرح دو امتیاز ویژه در انبیا عقل قدسی و خیال قوی و نیز تأکید بر اذن خدا در تحقق وحی سعی کرده است تا مجرای اطلاعاتی ویژه ای را برای انبیا اثبات کند. عقل قدسی به عنوان ظرفیت عقلی مختص به انبیا، امکان ارتباط بی واسطه نبی با عقل فعال(وحی کلی) را فراهم می کند و خیال قوی نیز قابلیتی است که نفس نبی به کمک آن به نفوس فلکی اتصال می یابد(وحی جزئی) و در اثر آن به تمامی جزئیات مربوط به عالم ماده علم پیدا می کند. همچنین به کمک این قوه است که فرشته وحی را می بیند و کلام الهی را می شنود. به نظر می رسد که دیدگاه ابن سینا در مواردی مانند مرتبط دانستن قوه قدسیه با حدس، منحصرساختن ارتباط وحیانی در ارتباط نبی با عقل فعال و نیز نقش قوه خیال در صورت بندی وحی جزئی، با اشکالاتی مواجه است. درضمن، وی نتوانسته است تمایز قاطعی را میان وحی به انبیا با معارفی که صاحبان کرامات و اولیای الهی به آن دست می یابند، به اثبات رساند.
چیستی و کارکردهای عقل قدسی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۰
61 - 90
حوزههای تخصصی:
عقل قدسی در نظر ابن سینا ، مرتبه ای از عقلانیت است که درآن برترین شکل ارتباط با عالم عقول صورت می پذیرد. انسان زمانی به این مرتبه از عقلانیت نائل می شود که معقولات را بدون سختی ، مرارت و صرف وقت ، تنها با بکارگیری حدس بدست آورد. صاحبان عقول قدسی در نظر ابن سینا برترین انسانها هستند و بالاترین مقام نبوت مخصوص آنهاست. این افراد به عنوان نخستین معلمان بشری معقولات اولی را ادراک کرده و آن را در اختیار سایر انسانها قرار می دهند. بوعلی در مورد نحوه ارتباط این قوه با عقل فعال و فطری یا اکتسابی بودن آن درآثار خویش به صورت متفاوت اظهار نظر می کند البته این وجوه به نوعی قابل جمع هستند. وی برای اثبات مسأله چیستی و کارکردهای عقل قدسی از مبانی فلسفی خود چون مراتب وجودی عقل ، نحوه ادراک صور کلیه و همچنین آیات قرآن کریم مدد می جوید.
نقش نبی در دریافت وحی با تکیه بر دیدگاه فارابی، ابن سینا و ملاصدرا به همراه نقد دیدگاه برخی روشنفکران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله وحی و نقش نبی در آن، از مسائل بسیار مهم در میان اندیشمندان اسلامی است و در این میان، فارابی نخستین کسی است که به گونه ای روشمند، به تحلیل بحث وحی و نبوت پرداخته است. او تبیینی معرفت شناسانه از وحی دارد و معتقد است که عقل مستفاد نبی پس از تعالی و اتصال با عقل فعّال، معرفت وحیانی را دریافت کرده و به مدد قوه تخیل به حقایق و امور معقول، صورت می بخشد. ابن سینا نیز ضمن وارد کردن قوه حدس در فرآیند وحی و تبیین مراتب عقول، بر این باور است که نبی حقایق عقلی را دریافت کرده و به این حقایق، از طریق قوه متخیّله ، صورت می دهد. ملاصدرا نیز معتقد است که عقل فعّال، عقلِ بالقوه را به فعلیت می رساند. او تمایز میان وحی و غیر وحی را در اموری مانند نحوه دریافت معقولات، کمّیت آنها و کیفیت وصول به مبدأ معقولات می داند و برای بیان این تمایز، از عنصر قوه حدس و عقلِ قدسی بهره می جوید. از دید این سه فیلسوف، نبی «قابل» وحی است که پس از اتصال به عالم غیب و یا اتحاد با آن، معارف را ابتدا از طریق عقول و در نهایت، بی واسطه دریافت می کند.
رابطه فرضیه ربایی با استقراء و حدس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
30 - 68
حوزههای تخصصی:
برای روشنساختن این مسئله که آیا فرضیه ربایی، از هویت مستقلی برخوردار است یا آن که قابل ارجاع به یکی از گونه های مرسوم و متعارف استدلال در منطق و فلسفه است، مهم ترین عناوینی که باید رابطه فرضیه ربایی با آنها بررسی شود، استقراء و حدس و قضایای حدسی است. درباره رابطه فرضیه ربایی با استقراء اساساً دو دیدگاه کلی مطرح شده است: الف) دیدگاهی که این دو را قابل تحویل به یک دیگر می داند؛ طرفداران این دیدگاه، در دو دسته کلی جای می گیرند: 1) برخی نظیر هارمن، جوزفسونو پسولُس استقراء را به استنتاج بهترین تبیین تحویل برده اند و 2) برخی همچون فومرتن، استنتاج بهترین تبیین را به استقراء تحویل برده اند ؛ ب) دیدگاهی که امکان تحویل این دو را به یک دیگر رد کرده، و به استقلال این دو استدلال باور دارد. در این مقاله ابتدا، سه دیدگاه مزبور در قالب دو عنوان کلی «تحویل گرایی» و «غیرتحویل گرایی» بررسی می شود و در ادامه به رابطه قضایای حدسی با فرضیه ربایی پرداخته می شود.
فرضیه ربایی در منطق ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چارلز سندرس پیرس در کنار استنتاج های منطق ارسطویی به معرفی استنتاجی دیگر به نام «فرضیه ربایی» می پردازد که از ویژگی های آن می توان به «در قالب شکل دوم بودن»، «انتاج صغرا» و «تبیین علّی» اشاره کرد. وی تلاش می کند که در مبحث «اَپَگوگیِ» آنالوطیقای نخست ارسطو به منشأیی برای فرضیه ربایی دست یابد؛ ولی به باور فلورز، او راه را به خطا رفته و می بایست در آنالوطیقای دوم به دنبال چنین خاستگاهی بگردد. در این راستا فلورز مدعی می شود که دو مبحث «قیاس تبیینی» و «قوه شناختی یا تیزهوشی» در آنالوطیقای دوم ارسطو می توانند به عنوان منشأیی برای فرضیه ربایی معرفی شوند. اما در پایان با روشی توصیفی و تحلیلی نشان خواهیم داد که ادعای فلورز هم درست نبوده و نمی توان این دو مبحث را به طور کامل با ویژگی های فرضیه ربایی تطبیق داد و مبحثی در منطق ارسطو پیدا کرد که کاملاً با شاخصه های فرضیه ربایی پیرس همخوانی داشته باشد.
واکاوی نفس قدسی از نگاه ملاصدرا و قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
39 - 68
حوزههای تخصصی:
«نفس قدسی» اصطلاحی است که از سوی فلاسفه غالباً برای نام بردن از نفسی که شدید الحدس است، استفاده می شود. ملاصدرا و قاضی سعید هر دو معتقد به پیوند میان این نفس با نفس نبی هستند، همین امر موجب ضرورت شناخت ویژگی های آن می شود. در این نوشتار که با مراجعه مستقیم به آثار آن ها صورت گرفته است. در گام اول ویژگی های نفس قدسی را تبیین کرده و سپس با بررسی نسبت نفس قدسی و نفس نبوی، مسأله امکان دستیابی سایر انسان ها به مرتبه نفس قدسی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در حقیقت باید گفت اختلاف مبانی هستی شناسانه و انسان شناسانه ملاصدرا و قاضی سعید موجب اختلاف آرای این دو اندیشمند شده است. صدرالمتألهین بر مبنای اصالت وجود و تشکیک وجود، حرکت جوهری و اتحاد عاقل و معقول، مراتب تشکیکی را برای نفس قدسی از صاحب حدس تا نفس نبی قائل است، لیکن قاضی سعید که این مبانی را نپذیرفته است، مصادیق نفس قدسی را منحصر در نفس ناطقه ملکوتی و نفس کلی می داند. با وجود این تفاوت نظر ظاهری، نسبت نفس قدسی با نفس نبی و سایر نفوس انسانی در اندیشه این دو فیلسوف بزرگ، بسیار به هم نزدیک است تا حدی که نمی توان اختلاف آرای آن ها را در حد اشتراک لفظی نفس قدسی در سیستم فلسفی ایشان دانست.
اصالت ابتنای حسّی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
135 - 158
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول و قواعدی که برخی از علما، به ویژه فقها، در روند استنباط امور نقلی از آن بهره می برند، قاعده ترجیح حس در محتمل الحس و الحدس یا اصالت حس است. طبق این نظر در دوران بین حسی یا حدسی بودن یک امر، درجایی که اعتبار به حسی بودن امر است نه حدسی بودن آن، جانب حس ترجیح داده شده و بر این اساس، آثار حسی بودن بر آن امر مترتب شده و ملتزم به لوازم آن می گردد. قائلان در اعتبار این اصل به ادله ای چون بنای عقلا، ظاهر حال، ظاهر کلام به ضمیمه وثاقت راوی و نیز عدم اعتناء به شک تمسک می کنند. در مقابل عده ای نیز این اصل را رد کرده و به صورت اجمال آن را بی اعتبار و بی پشتوانه از دلیل می دانند. نویسنده در این پژوهش بنیادی- کاربردی و با روش کتابخانه ای و رجوع به آثار، معروف ترین کاربست های این قاعده در نزد قائلان آن را ارائه می دهد، سپس در توصیف و تحلیل ادله هر دو طرف در پذیریش و عدم پذیرش این اصل به صورت تفصیلی، به این نتیجه می رسد که ادله مورد استناد بر این اصل، ناتمام بوده و این ترجیح خالی از پشتوانه و دلیل معتبر است و قول به عدم اعتبار آن مصیب به واقع است.