آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰۲

چکیده

متن

1. آقا نورى، على. روش برخورد ائمه اطهارعلیهم‏السلام با منحرفین. کارشناسى ارشد، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى‏رحمه الله، تاریخ. به راهنمایى: دکتر آئینه‏وند، صادق. قم، 1375، 130 ص.
انحرافهاى دوران ائمه‏علیهم‏السلام / مرجعیت علمى ائمه‏علیهم‏السلام / مبارزات ائمه‏علیهم‏السلام / اسرائیلیات / غلاة / صوفیه / زنادقه / ملحدان / مرجئه.
چکیده: اهل بیت عصمت و طهارت‏علیهم‏السلام در طول حیات خود، با انواع انحرافها مواجه بودند. شیوه برخورد ائمه‏علیهم‏السلام با این انحرافها در خور توجه است. در این مجموعه، اثبات مرجعیت علمى اهل‏بیت‏علیهم‏السلام و حجیت اقوال و افعال آنان مورد بررسى قرار گرفته است. اهل‏بیت‏علیهم‏السلام در برابر هرگونه انحراف و کجروى با قاطعیت‏برخورد مى‏کردند. این انحرافات معمولا فکرى و عقیدتى بوده‏اند و جنبه سیاسى یا فقهى صرف نداشته‏اند. از جمله مهمترین این انحرافها، مى‏توان انحرافهاى کلامى اهل حدیث را، بویژه در زمینه اعتقاد به خدا و صفات، برشمرد. اسرائیلیات، غلاة و صوفیه نیز از دیگر مواردى بودند که ائمه‏علیهم‏السلام به شدت با آنها به مبارزه برخاستند. مبارزه ائمه‏علیهم‏السلام با زنادقه، ملحدان و مرجئه نیز بخش دیگرى از این رساله را به خود اختصاص داده است. بیشترین منابع مورد استفاده در بررسى فرقه‏هاى منحرف کتب روایى و حدیثى فریقین، منابع تاریخى و تفسیرى بوده است.
2. ابطحى، سید محمدتقى. شرح حال‏نگارى در فرهنگ شیعه (تا قرن چهارم ه .) کارشناسى ارشد، مؤسسه آموزشى وپژوهشى امام‏خمینى‏رحمه الله، تاریخ. به راهنمایى: دکترآئینه وند، صادق. قم، 1375،99ص.
شیخ مفید / ابن‏ندیم / المرزبانى / البغدادى / ابى‏رافع / هشام کلبى / عمر واقدى / البلخى / العلوى / ابوبکر الصولى / الجلودى البصرى / السمرقندى / الکشى.
چکیده: شرح حال‏نگارى را «بیوگرافى‏»، «تراجم احوال‏» و «علم رجال‏» نیز گفته‏اند. در جهان اسلام، به طور عمده، عوامل مذهبى و بعضى عوامل دیگر این فن را پدیدآورده و به اوج خود رسانده است. سیره‏نگارى پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم به وسیله اصحاب آن حضرت، شاهدى بر این مدعاست. این سیره‏نگارى بعدها درباره خلفا و علما نیز رایج‏شد. با تحقیق و بررسى در تاریخ، مى‏بینیم که شرح حال‏نگارى، خود شاخه‏هاى چندى پیدا کرده است; مانند شرح حال‏نگارى خاندانها، رجال سیاسى، رجال حدیث و جز آن. این فن تنها نزد علماى اهل سنت مرسوم نبوده، بلکه در فرهنگ شیعه نیز داراى جایگاه والایى است. بسیارى از علماى شیعه در این زمینه تالیفاتى داشته‏اند و در شاخه‏هاى گوناگون آن، کتابهایى تالیف نوشته‏اند.
3. امامى‏فر، على. تشیع و تاریخ‏نگارى اسلامى. کارشناسى ارشد، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى‏رحمه الله، تاریخ. به راهنمایى: دکتر آئینه‏وند، صادق. قم، 1375، 350 ص.
نگارش تاریخ / جایگاه تاریخ در اسلام / ضرورت مطالعه تاریخ / شیعه / سیره / مقتل / فتن و ملاحم / فتوح / فرق و کلام / انساب.
چکیده: هنگامى که تاریخ‏نگارى را در طول تاریخ - دست کم، تا قرن هشتم - بررسى مى‏کنیم از سویى، به موانع و مشکلات شیعیان در این زمینه برمى‏خوریم و از سوى دیگر، آثار تاریخى آنان را در سیره‏نگارى، تاریخهاى عمومى، مقتل‏نویسى، فتوح، فتن و ملاحم، رجال، انساب و فرق مشاهده مى‏کنیم. در این مجموعه، شرح حال نویسندگان و مورخان شیعه و تالیفات آنان، با همه مشکلاتى که هم در شناخت‏خود شیعیان و هم در آثار تاریخى‏شان وجود دارد، مورد ارزیابى قرار گرفته است. همچنین به این پرسش، که آیا شیعیان نیز مانند مورخان و علماى عامه در نگارش تاریخ اسلام، نقشى داشته‏اند یا نه، نه تنهاپاسخ مثبت داده مى‏شود، بلکه اگر از سر انصاف نگاه شود نقش آنان در این زمینه، بسیار اساسى، گسترده و سرنوشت‏ساز بوده است.
4. ذبیح‏زاده، على نقى. ریشه‏هاى روابط علماى تشیع با صفویان. کارشناسى ارشد، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى‏رحمه الله، تاریخ. به راهنمایى: دکتر شعبانى، رضا. قم، 1375، 218 ص.
فعالیتهاى مذهبى علماى شیعه / فعالیتهاى سیاسى علماى شیعه/ صفویان/ شبهات/ مجتهدان عصرصفوى.
چکیده: در دهه‏هاى اخیر، على‏رغم خدمات جاودانه علماى تشیع، در محافل علمى، برخى شبهات برگرفته از القائات مستشرقان به وجود آمد و بهره‏گیرى دانشمندان تشیع از فضاى سیاسى مساعد در نشر و ترویج مذهب شیعه در زمان صفویان، به شدت زیر سؤال رفت. با مرورى بر زندگى علماى شیعه، فعالیتهاى سیاسى و مذهبى آنان بر ضد مخالفان تشیع به خوبى مشهود است. در این زمینه، فعالیتهاى علماى بزرگوارى چون على بن یقطین، شیخ صدوق، شیخ مفید، عضدالدوله دیلمى، سید مرتضى، سید رضى، خواجه نصیرالدین طوسى و علامه حلى بسیار چشمگیر است. عثمانى‏ها و ازبکها، دو همسایه شمال غرب و شرق ایران، با نقشه‏اى که از سوى علماى متعصب طراحى شده بود، در پى سرنگونى اولین حکومت رسمى شیعه بودند. اما پادشاهان صفوى، صرف‏نظر از روحیه عیاشى چند تن از آنان، بقیه مجدانه در استقرار ارزشهاى شیعى کوشا بودند. لذا، علماى شیعه در عصر صفوى، با احساس مسؤولیت الهى، خود را موظف مى‏دیدند که براى نشر معارف شیعى، با پادشاهان همکارى کنند. اگر این همکارى وجود نداشت‏حکومت‏شیعى و شیعیان به سرعت نابود مى‏شدند و امروزه حکومت مقتدر شیعى در ایران پابرجا نبود.
5. زحمتکش، ولى‏الله. تاریخ تشیع ایران در عصر سامانیان. کارشناسى ارشد، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى‏رحمه الله تاریخ. به راهنمایى: دکتر بیات، عزیزالله. قم 1375، 170 ص.
تشیع/ طاهریان / صفاریان/ قیام علویان/ پیدایش فرقه اسماعیلیه/ تاسیس دولت فاطمى مصر/ وضعیت فرهنگى عصر سامانى/ گرایشهاى مذهبى سامانیان/ ظهور شخصیتهاى علمى در عصر سامانى/ مراکز شیعى در عصر سامانى/ اسماعیلیان و سامانیان.
چکیده: خراسان از دیرباز ملجا شیعیان بود. پس از ورود حضرت رضاعلیه‏السلام بدانجا، سادات علوى گرد شمع وجودش جمع شدند و بر فعالیت‏خود افزودند. اما پس از مدتى که ظلم و جور خلفاى عباسى به اوج خود رسید، آنان به ناچار به منطقه دیلم، که تا آن زمان در برابر حکومت‏بغداد مقاومت کرده بود، رفتند. نکته قابل توجه آنکه تنها سادات علوى توانستند در این دیار نفوذ کنند و به تدریج، مردم را به اسلام و سپس به تشیع دعوت کنند و آنجا را بزرگترین پایگاه نشر افکار شیعى و مبارزه بر ضد خلافت عباسى و سامانى قرار دهند. مبارزات و مجاهدتهاى پى در پى مردم به رهبرى حسن بن زید(250-270 ه ق.)، محمد بن زید(270-287 ه ق.)، حسن بن على(301-304 ه ق.) و حسن بن قاسم (304 -316 ه ق.) اولین دولت اسلامى مستقل و مخالف سلطه عباسیان را در آنجا به وجود آورد. نفوذ آنان در افکار جامعه تا حدى بود که در طبرستان عامه مردم را به تشیع متمایل کردند و سرانجام حکومت‏سامانى را نیز وادار ساختند تا با اظهار عجز، حکومت علویان را به رسمیت‏بشناسد. هرچند تمام حکمرانان سامانى به دلیل تعصبى که نسبت‏به مذهب تسنن داشتند و از خلفاى عباسى اطاعت مى‏کردند، با مخالفان شیعى خود در مبارزه بودند، لکن با پدید آمدن جنبش اسماعیلیه و فعالیتهاى شیعیان اسماعیلى در خراسان، این مذهب به حدى گسترش پیدا کرد که نه تنها بیشتر مردم خراسان به تشیع گرویدند، بلکه تشیع در دربار سامانیان نیز نفوذ کرد و جمعى از سیاستمداران و سرداران سامانى و در راس آنها، امیر نصر سامانى به وسیله محمد بن احمد نخشبى، یکى از دعات اسماعیلى، به مذهب اسماعیلیه گرویدند. بدین ترتیب، بنیان تشیع اسماعیلى هرچه بیشتر مستحکم گردید، به طورى که قتل عام اسماعیلیان توسط نوح‏بن نصر پس از کناره‏گیرى اجبارى امیرنصر سامانى از حکومت نیز نتوانست تشیع را در خراسان براندازد. هر چند این مساله تا مدتى حرکتهاى شیعى را متوقف نمود ولى پس از مدتى، بار دیگر، در زمان منصور بن نوح سامانى، فعالیتهاى شیعه اسماعیلى به اوج خود رسید و دربار سامانى را فرا گرفت تا آنجا که سرانجام به تاسیس حکومت فاطمیان در مصر منجر گردید. بنابراین، هرچند تشیع از بدو پیدایش خود، مورد هجوم و بیداد ستمگران بنى‏امیه و بنى‏عباس بود، اما قرن سوم دوران پربارى براى شیعیان بود; زیرا کتب فلسفى و علمى متعددى از دیگر زبانها ترجمه شد و مردم به آموختن علوم عقلى روى آوردند. مامون نیز به اقتضاى مذهب خود، به ترویج افکار مى‏پرداخت. حکومتهاى سامانى نیز مجالس مناظره‏ترتیب مى‏دادند و ضمن تشویق همگان، دانشمندان را به بحثهاى علمى و دینى دعوت مى‏کردند. در نتیجه فراهم بودن این موقعیتها، بزرگانى همچون شیخ طوسى، صدوق، عیاشى، بوعلى سینا، رودکى، کسایى و مانند آنها تربیت‏یافتند و به تبلیغ مبانى تشیع پرداختند.
6. عبدالمحمدى، حسین. مواضع سیاسى ائمه‏علیهم‏السلام در قبال بنى‏امیه (سفیانیان). کارشناسى ارشد، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى‏رحمه الله، تاریخ. به راهنمایى: دکتر آئینه‏وند، صادق. قم، 1375،193 ص.
ائمه‏علیهم‏السلام/ سفیانیان / حق‏حاکمیت / مبارزه با انحرافات.
چکیده: در این مجموعه، نخست دیدگاه اسلام نسبت‏به مواضع سیاسى سه تن از ائمه‏علیهم‏السلام، که در عصر امویان مى‏زیسته‏اند، مورد بحث قرار گرفته و پیش از آن، حکومت و حق حاکمیت از دیدگاه اسلام بررسى شده است. حکومت از نظر اسلام یک امانت الهى است که باید به اهلش سپرده شود. لذا، اولیاى الهى حکومت را براى ترویج دین و خدمت‏به خلق خدا حق مسلم خود مى‏دانستند. از اینرو، لازم است روش برخورد ائمه‏علیهم‏السلام با کسانى که شایستگى احراز حکومت را نداشتند، تبیین شود. در این رساله، مواضع ائمه‏علیهم‏السلام در مقابل حکومت امویان (سفیانیان) و خلفاى پیش از آنها بررسى شده است. ائمه‏علیهم‏السلام در مقاطع گوناگون تاریخى، به بهترین شیوه با انحرافهاى فرهنگى، سیاسى و اجتماعى برخورد نموده‏اند و بقاى مکتب اسلام ناب محمدى‏صلى الله علیه وآله وسلم به برکت تدابیر و سیاستهاى حکیمانه و شجاعانه آن بزرگواران مى‏باشد.
7. موسى‏پور، مرتضى. زندگانى سعد بن‏معاذ. کارشناسى ارشد، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى‏رحمه الله، تاریخ. به راهنمایى: دکتر آئینه‏وند، صادق. قم، 1375، 110 ص.
پیش از اسلام آوردن / پس از اسلام آوردن / زندگانى / خدمات / شهادت.
چکیده: سعد بن معاذ یکى از اصحاب بزرگ پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله وسلم و از قبیله اوس بود. او در مدینه زندگى مى‏کرد و رئیس قبیله بنى‏عبدالاشهل بود. دوره زندگانى او از پیش از هجرت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم به مدینه آغاز مى‏شود. وى، مانند سایر مردم مدینه، در جهل و تاریکى زندگى مى‏کرد. با حضور پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله وسلم در مدینه، سعد به عنوان یکى از انصار و صحابه رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم نقش بسیار مهمى در پیشبرد اسلام ایفا کرد و در جنگهاى متعددى، در کنار رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم حاضر شد. خدمات سعد در طى دوران زندگى‏اش - پس از اسلام آوردن - مانند قضاوت تاریخى او در ماجراى بنى‏قریظه و شهادت او در راه دفاع از اسلام، همچنین تجلیل و تکریم پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم از وى پس از شهادت، همواره در تاریخ اسلام مى‏درخشد. تحلیل و بررسى ابعاد گوناگون زندگى این بزرگان مى‏تواند سرمشق و الگوى مناسبى براى همه مسلمانان در تمام اعصار و امصار باشد.
8. ناصرى، عبدالمجید، تاریخ تشیع در خراسان (عصر تیموریان: 771 - 911 ه). کارشناسى ارشد، موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى‏رحمه الله، تاریخ. به راهنمایى: دکتر مایل هروى، نجیب. قم، 1375، 260 ص.
جغرافیاى تاریخى خراسان / تشیع از آغاز تا عصر تیموریان / تیموریان و تشیع / اندیشمندان شیعه در عصر تیموریان / مناطق شیعه‏نشین در دوره تیموریان.
چکیده: خراسان در تاریخ اسلام، نامى آشنا و معروف است. در گذشته نه چندان دور، قلمرو پهناورى داشت; از شرق به پامیر و سرزمین هندوستان، از شمال به ماوراءالنهر، از غرب به بلاد قومس (دامغان) و از جنوب به کرمان محدود مى‏شد. این سرزمین پهناور نقش مهمى در تحولات مذهبى، اجتماعى و سیاسى جهان اسلام داشته و همواره مهد تمدن و فرهنگ و محل زایش و خیزش مردان نام‏آور علم، ادب، مذهب و هنر بوده‏است. آیین تشیع نیز به قدمت نشر اسلام در این آب و خاک ریشه دارد. به گواهى تاریخ، خراسان از همان آغاز، داراى زمینه پیدایش و گسترش تشیع بوده است. برخى از نقاط آن، از جمله، بیهق، غور و غرجستان(هزارجات)، مفاهیم توحیدى و پیام اسلام را در قالب تشیع و قرآن مجید را از دست عترت طاهره‏علیهم‏السلام دریافت داشته‏اند. پس از خلافت‏حضرت على‏علیه‏السلام با آنکه شیعیان وضعیتى سخت و طاقت‏فرسا داشتند، اما مشعل تشیع هیچگاه در این ناحیه خاموش نشد و مردم آن خطه با تمام توان، با ستمها و تعصبات سلاطین اموى و عباسى و فساد و تبلیغات سوء سلسله‏هاى غزنوى و سلجوقى دست و پنجه نرم کردند. مهاجرت سادات و علویان از جزیرة‏العرب و عراق به آنجا و بروز قیامهاى متعدد رهایى‏بخش که بیشتر آنها صبغه شیعى داشت‏یکى از شواهد این مدعاست. شاهد دیگر آن، ظهور مردان نامى شیعه، بویژه بوعلى‏سینا، مسعود عیاشى، کسایى مروزى، ناصرخسرو قبادیانى بلخى، سنایى غزنوى و مهمتر از همه شیخ طوسى، خواجه‏نصیرالدین طوسى و دهها اندیشمند شیعى دیگر از این سرزمین است. خراسان در زمان آغاز حکومت تیموریان، بیش از سایر مناطق دچار کشتار و ویرانى شد اما بزودى، پس از مرگ تیمور و به قدرت رسیدن شاهرخ میرزا، که پایتخت از سمرقند به هرات منتقل شد، از میان خون و خاکستر سر برآورد و نردبان ترقى و شکوفایى را به سرعت پیمود. تشیع نیز در سایه تساهل مذهبى این سلسله و ارادت آنان نسبت‏به ائمه اطهارعلیهم‏السلام و سادات بزرگوار گسترش پیدا کرد و در شهرهاى مهم خراسان و سپس تمام ایران نفوذ فراوان یافت. این رونق و شکوفایى به حدى بود که در دوره آخر سلطان تیمورى (سلطان حسین بایقرا)، تشیع به دربار سلطان راه یافت. سلطان نیز با شور و اشتیاق بدان ایمان آورد. در واقع، عصر تیموریان زمینه فعالیت ثمربخش شاه اسماعیل صفوى و حکومت صفویان را فراهم نمود.

تبلیغات