بررسی و مطالعه جنبههای مختلف رشد اقتصادی دارای دو اهمیت ویژه است که یکی از آنها افزایش شناخت و آگاهی سیاستگزاران برای اخذ تصمیم، و دیگری پیشبینی نرخ رشد با الگوسازی براساس چارچوبهای علمی و نظری است به منظور تحقق دو هدف مذکور در ایران و جهان مطالعات زیادی از لحاظ نظری و همچنین کاربردی انجام یافته که به دلیل روشها و دورههای زمانی مورد بررسی، نتایج و سیاستهای متفاوتی از آنها قابل استخراج است. بدین منظور در این مطالعه با استفاده از الگوهایVEC طی دوره 1348-1381 و تابع تولید مبتنی بر مطالعات برو (1990) به الگوسازی با هدف پیشبینی رشد اقتصادی طی سالهای برنامه چهارم توسعه (1384-1388) اقدام نمودیم که با اهداف پیشبینیشده در برنامه چهارم توسعه در زمینه رشد اقتصادی به مقایسه بپردازیم. نتایج نشان میدهد که در صورت عدم اصلاحات ساختار اساسی در اقتصاد کشور، اهداف کمی برنامه چهارم توسعه محقق نخواهد شد.
در این مقاله تلاش شده است که نخست، چگونگی ارتباط بین صادرات غیرنفتی و نرخ واقعی ارز مورد بررسی قرار گیرد، دوم عوامل تعیین کننده نرخ واقعی ارز به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای مؤثر بر صادرات غیرنفتی مشخص و راهکارهای لازم برای تعدیل آن در جهت توسعه صادرات غیرنفتی ارائه شود. به طور کلی نتایج این مطالعه نشان میدهد که ارتباط مثبت و معنیداری بین صادرات غیرنفتی و نرخ واقعی ارز وجود دارد. لذا، اتخاذ سیاستهای مناسب نرخ ارز در جهت تعدیل نرخ واقعی ارز، به دلیل رونق صادرات غیرنفتی میتواند نقش بسزایی در افزایش ظرفیت آینده تولید و دستیابی به رشد اقتصادی داشته باشد.
رشد و توسعه اقتصادی یکی از اهداف اصلی سیاستگزاران اقتصادی کشور محسوب میشود، بنابراین بررسی تأثیر عوامل اصلی آن از جمله انرژی که یکی از عوامل تولید بهشمار میرود، از اهمیت ویژهای برخوردار است، که در این پژوهش سعی شده است تا ارتباط بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی براساس دادههای تجربی طی دوره 1360-1380 مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از برآورد نشان میدهد که هرگونه تغییر در مصرف انرژی هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت میتواند رشد اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد، به طوری که هرگونه تحدید در مصرف آن میتواند موجبات کاهش رشد اقتصادی را فراهم آورد.