مقالات
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بازپیکره بندی دین در جامعه ریسک جهانی می پردازد. ظهور و بسط مخاطرات در مقیاسی جهانی، چالشی جدی برای بسیاری از سازه های اجتماعی ایجاد نموده است. هدف محوری این پژوهش، وارسی نقش دین در جامعه جهانی ریسک است. این هدف در قالب وارسی و پاسخ به چهار پرسش محوری حول چیستی جایگاه دین در جامعه ریسک جهانی پیگیری خواهد شد. رویکرد غالب این پژوهش کیفی، و روش آن از نوع توصیفی و اکتشافی است. نشان داده خواهد شد که پیدایش و گسترش مخاطرات و بحران ها در مقیاسی جهانی، جوامع مختلف را در معرض تحولات بنیادین قرار داده اند. این ریسک ها بیش از آنکه از طبیعت یا نیرویی خارجی ناشی شده باشند، برآمده از نتایج ناخواسته و عوارض جانبی قرن ها تلاش و سیاست های انسان مدرن جهت عقلانی سازی و متعین سازی جهانی عینی بوده اند. علم، تکنولوژی و بسیاری از نهادهای عقلانی که زمانی قرار بود پیشرفت و رفاه را برای انسان مدرن به ارمغان بیاورند خود به مهمترین تهدید و منشا خلق انواع ریسک ها بدل شده اند. سیطره و تعیین کنندگی ریسک ها در مقیاسی جهانی، جهان معاصر را در مقیاسی گسترده در معرض یک تحول بنیادین قرار داده اند، اما این یک تحول ساده و گذر از یک نظم و به نظم جدیدی نیست. این تحول قدم گذاشتن به عرصه عدم تعین ها، نااطمینانی ها و سیالیت هاست. در این روند بسیاری از نهادهای اجتماعی در معرض نوعی چالش و استحاله بنیادین قرار گرفته اند و این زمینه را برای بازپیکره بندی جوامع گوناگون فراهم نموده است. در این مقاله، این روند جهانی ذیل نظریه جامعه ریسک جهانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و سعی خواهد شد ضمن مرور عوامل و همچنین ویژگی های این جامعه، بر تاثیرات عمیق جهانی شدن ریسک ها بر دین در عصر معاصر تمرکز شود. برخی از پیامدها و همچنین ظهورات دین در جامعه ریسک جهانی مورد واکاوی قرار خواهند گرفت. در نهایت به شکلی مبسوط به یکی از مهمترین ظهورات دین در روند جهانی شدن ریسک ها، یعنی سازمان های دینی فراملی و همچنین ویژگی ها، اشکال و نمودهای بنیادین آنها پرداخته خواهد شد.
شناسایی و ریشه یابی تصاویر ذهنی منفی از برند ملی صادراتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مطالعات حوزه برند ملی، نشان از پژوهش های محدود در شناخت و بررسی تصاویر ذهنی منفی از برند ملی کشورهای صادرکننده دارد. هدف این پژوهش شناسایی تصاویر ذهنی منفی مخاطبان خارجی از وجه صادراتی برند ملی ایران در محصولات غیرنفتی و بررسی ریشه های شکل گیری این ذهنیت ها است. روش جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق و بدون ساختار بوده و بر اساس منطق روش نظریه داده بنیاد و با روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مطلع و فعال در صادرات به کشورهای عراق و سوریه بوده و با استفاده از نمونه گیری نظری و روش گلوله برفی، 28 مصاحبه تا دستیابی به حد اشباع نظری انجام شده است. تصاویر ذهنی منفی از برند ملی صادراتی ایران شامل 14 مفهوم و در قالب چهار دسته تصاویر مرتبط با محصول صادراتی ایرانی، صادرکننده ایرانی، فضای صادرات و تبعات صادرات شناسایی شدند. سه مقوله ریشه های سیاسی، ریشه های قومیتی و ریشه های مذهبی نیز عوامل زمینه ای موثر در تقویت این ذهنیت های منفی هستند. مفاهیم مرتبط با «محصول ایرانی» و «صادرکننده ایرانی» بیشترین تعداد تصاویر منفی از برند ملی صادراتی ایران را شامل می شود. ایجاد یک سیستم ارزیابی برای اهلیت سنجی صادرکنندگان، ایجاد برند های جمعی، تقویت اتاق های بازرگانی، ایجاد کنسرسیوم های صادراتی و توسعه شرکت های مدیریت صادرات از جمله پیشنهادات در جهت مقابله با ریشه های شکل گیری این ذهنیت های منفی است.
نقش حاکمیت شرکتی بر موفقیت سرمایه گذاری های مشترک بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاکمیت شرکتی از جمله عوامل موفقیت سرمایه گذاری های مشترک بین المللی می باشد. با وجود این اهمیت، در مورد اینکه نظام حاکمیتی چگونه بر بهبود عملکرد و بهره وری سرمایه گذاری های مشترک بین المللی تأثیر می گذارد و همچنین چگونه منجر به عملکرد نوآورانه در اتحادهای مذکور خواهد شد، نیاز به پژوهش های بیشتری است تا یافته های حوزه حاکمیت شرکتی در حالت عام را به توان به مفهوم سرمایه گذاری های مشترک بین المللی به عنوان یک شرکت ثالث تازه تأسیس نیز تسری داد؛ اما واقعیت این است که نظر به پیچیدگی این مفهوم، تعمیم ابعاد مختلف حاکمیت شرکتی در حالت عام به سرمایه گذاری های مشترک بین المللی، دقت هوشمندانه می خواهد. به همین دلیل، این تحقیق سعی دارد تا ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود بهره وری و عملکرد در تشکل های یاد شده، بر نحوه نقش آفرینی مجموعه این عوامل بر عملکرد نوآورانه در این تشکل ها بپردازد. برای دستیابی به هدف مذکور با استفاده از روش مرور نظام مند، 400 پژوهش استخراج شد که از میان آنها، 60 مقاله عمیقاً بررسی گردیدند. در نهایت 3 عامل متجلی در قرارداد همکاری و مؤثر بر بهبود بهره وری و عملکرد و همچنین 5 عامل که به طور مستقیم بر این مقوله تأثیر دارند، به همراه تبیین نحوه نقش آفرینی مجموعه این عوامل بر عملکرد نوآورانه در این تشکل ها، شناسایی شدند.
ارائه الگوی تصمیم گیری راهبردی در شرایط محیطی پر سرعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تصمیم گیری در سازمان ها بخصوص در محیط های پرسرعت به امری چالش برانگیز و دشوار تبدیل شده است و در صورت عدم وجود الگوی مناسب برای این منظور، سازمان ها به مخاطرات زیادی روبرو هستند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تصمیم گیری راهبردی برای مدیران صنعت بانکداری در شرایط محیطی پر سرعت انجام شد. به منظور انجام این پژوهش از روش کیفی استفاده شد و مشارکت کنندگان این پژوهش متشکل از 15 نفر از مدیران و خبرگان حوزه بانکداری بودند که با استفاده از نمونه گیری نظری از سه بانک انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد صنعت بانکداری برای اینکه بتواند به یک الگوی تصمیم گیری راهبردی در محیط های پرسرعت دست پیدا کند و این مدل بتواند تمامی نیازهای سازمان را در زمینه تصمیم گیری راهبردی برطرف کند، نیاز دارد تا شرایطی اعم از علّی، زمینه ای و تعدیل گر را ایجاد کرده و با توجه به فرایندها و راهبردهای مورد نظر، الگوی تصمیم گیری راهبردی را ایجاد کرده و به واسطه آن بتواند به عملکرد بهتری در سازمان دست پیدا کند.
تاثیر پویایی زنجیره تامین بر عملکرد پایدار شرکت با قابلیت تولید مجدد و تاب آوری زنجیره تامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طی دهه های اخیر با کمیاب شدن منابع جهان و همچنین تغییر دیدگاه مشتری به فراتر از محصول و خدمات، شرکت های تولیدی و خدماتی باید به فراتر از سود اقتصادی محصولات و خدماتشان بیندیشند و تمام تلاش خود را برای حفظ این منابع و بهبود وضعیت کشور و جهان به کار گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر پویایی زنجیره تامین بر عملکرد پایدار شرکت با نقش میانجی قابلیت تولید مجدد و تاب آوری زنجیره تامین انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شرکت های کوچک و متوسط فعال شهرک صنعتی سپیدرود رشت در نظر گرفته شده است. داده ها از 48 شرکت از طریق پرسشنامه طیف لیکرت 5 گزینه ای جمع آوری شد و با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی مدل سازی معادلات ساختاری، فرضیه های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آماری پژوهش نشان داده است که پویایی زنجیره تامین بر قابلیت تولید مجدد و تاب آوری زنجیره تامین موثر است. همچنین قابلیت تولید مجدد بر عملکرد پایدار شرکت و تاب آوری زنجیره تامین اثر مثبت دارد. تاب آوری زنجیره تامین بر عملکرد پایدار شرکت مستقیم و غیرمستقیم از طریق قابلیت تولید مجدد و پویایی زنجیره تامین اثر مثبت دارد. در این مقاله نقش مستقیم پویایی زنجیره تامین بر عملکرد پایدار شرکت، تایید نشد. بنابراین نتیجه می شود که شرکت های کوچک و متوسط در راستای بهره برداری از فرصت های عملکرد پایدار، باید محرک های پویایی زنجیره تامین را مد نظر قرار داده و زمینه توسعه عملکرد پایدار شرکت را با استفاده از پویایی زنجیره تامین به صورت غیرمستقیم از طریق قابلیت تولید مجدد و تاب آوری زنجیره تامین فراهم آورند.
دیپلماسی و راهبردهای افزونگی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر امروز برای همه کشورهای دنیا، حوزه روابط بین المللی حائز اهمیت فراوانی است و وجوه اشتراک بین کشورها ممکن است روابط بین آن ها را گسترده تر نماید. عراق به عنوان یک کشور هم مرز، دارای نقاط فرهنگی و دینی مشترک، همسو و هم نظر در تحولات منطقه با جمهوری اسلامی ایران، دارای وجوه اشتراک زیادی است و به همین دلیل باید روابط بسیار قوی با ایران داشته باشد. به ویژه به دلیل تحولات عراق از سال 2005 و کمک های نظامی و کلامی بدون چشم داشت ایران به این کشور، سطح اعتماد و روابط دفاعی-امنیتی مناسبی بین دو کشور به وجود آمده است؛ اما علی رغم این روابط حسنه، به ویژه بعد از فروپاشی رژیم بعث و استقرار دولت مردمی در عراق، ایران تاکنون از ظرفیت تجاری عراق که یک کشور با ظریفت نسبتاً بالا است، استفاده مطلوبی نکرده و همچنان دارای ظرفیت بالایی برای بهره برداری است. در همین راستا این پژوهش با هدف بررسی روابط و منافع اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و عراق و ارائه راه کارهای مناسب جهت اثر بخشی این روابط انجام شده است. پژوهش پیش رو با بهره گیری از روش سوات به تحلیل داده های خام موجود از منابع داخلی و خارجی معتبر و همچنین جهت تسلط بیشتر بر موضوع، به مصاحبه با افراد صاحب منصب در موضوع مورد بحث مبادرت نمود و ابتدا نقاط راهبردی داخلی (قوت ها و ضعف ها) و خارجی (فرصت ها و تهدیدات) را شناسایی کرد و مهمترین نقاط آن را نقاط راهبردی در نظر گرفت و در جهت تکمیل داده های مورد نیاز به توزیع پرسشنامه در بین خبرگان مبادرت نمود. اطلاعات کسب شده از این مسیر استخراج الگوی مفهومی پژوهش را در پی داشت. در ادامه ضمن تشریح روش تحقیق پژوهش اطلاعات مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد با تحلیل داده ها با استفاده از ماتریس های ارزیابی داخلی و خارجی می توان نمره 741/2 و 6/2 از نمره سقف 4، را به عملکرد داخلی و خارجی روابط اقتصادی ایران و عراق اختصاص داد. این نمرات با توجه به مبانی روش سوات چون بیشتر از 5/2 هستند، وضعیت کلی مناسبی را نشان می دهند؛ اما نمره بالایی نیست و گواه بر این حقیقت است که ظرفیت بالقوه ای برای ارتقاء روابط اقتصادی بین دو کشور وجود دارد. در ادامه، پژوهش با تشکیل و تحلیل ماتریس سوات نسبت به تدوین 12 راهبرد جهت ارتقاء روابط و منافع بین دو کشور اقدام نمود. ورود و تحلیل این راهبردها با ماتریس برنامه ریزی کمی راهبردی انجام شد و در نهایت برای عملی نمودن هر یک از راهبردهای فوق پیشنهادهایی ارائه گردید.
شناسایی قابلیت های پویای موثر بر عملکرد نوآوری تجهیزات پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط پویای امروز نوآوری محصول عامل کلیدی دستیابی به مزیت رقابتی پایدار است. برخلاف اهمیت بالای نوآوری محصول، مطالعات در این زمینه به ویژه درباره قابلیت های پویای موثر بر آن بسیار محدود است و در مرحله ابتدایی خود قرار دارد. لذا پژوهش حاضر بر مبنای نظریه قابلیت های پویا و با اتخاذ رویکرد تحلیل مضمون کاربردی اقدام به شناسایی قابلیت های سازمانی پویای موثر بر عملکرد نوآوری و ارائه الگوی نظری در این زمینه کرده است. یافته های حاصل از کدگذاری مضامین 36 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران شرکت های ایرانی در حوزه تجهیزات پزشکی که منتج به 600 بخش کدگذاری شده است، نشان دهنده 18 قابلیت پویای موثر بر عملکرد نوآوری محصول است که در سه دسته قابلیت های آگاهی، قابلیت های پاسخ دهی و قابلیت های پیکربندی مجدد طبقه بندی شد ه اند. لذا یافته های پژوهش حاضر نه تنها سهمی قابل توجه در توسعه حوزه نظری نوآوری محصول و قابلیت های پویا دارد بلکه مدیران شرکت های ایرانی، به ویژه برندهای حوزه تجهیزات پزشکی را قادر می سازد از سهم بازار و سودآوری بیشتر بهره مند شوند.
طراحی الگوی پیاده سازی راهبرد هک رشد برای استارتاپ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به پیشرفت فناوری و تغییرات روزافزون دنیای کسب وکار، استارتاپ ها و کسب وکارهای نوپا نقش مهمی در اقتصاد هر کشور ایفا می کنند. این نقش باعث گردیده که کارآفرینان و نخبگان دنیای کسب وکار برای رشد و افزایش فروش این استارتاپ ها به روش های جدید فکر کنند. هم اکنون استارتاپ ها از روش های نوین و قدرتمندی به نام هک رشد استفاده می کنند تا بتوانند از طریق رشد بالا با کم ترین هزینه های مالی به بیشترین رشد دست پیدا کنند. لذا این پژوهش با هدف طراحی الگوی پیاده سازی راهبرد هک رشد برای استارتاپ ها انجام گرفت. پژوهش حاضر بر پایه پژوهش آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم قیاسی و استقرایی است و از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت داده ها و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش خبرگان، متشکل از اساتید دانشگاه در حوزه بازاریابی و مدیریت بازار و همچنین مدیران فروش و بازاریابی شرکت های استارتاپی همکاری کننده در پژوهش هستند. لذا نمونه آماری پژوهش از میان اعضای جامعه با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس اصل کفایت نظری، 41 نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته است که برای سنجش روایی و پایایی آن از روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان گذار استفاده شد. همچنین ابزار گردآوری داده در بخش کمّی پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن با روش اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون تایید شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری و نرم افزار Atlas.ti و دربخش کمّی از روش مدلسازی ساختاری تفسیری بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش شامل ارائه الگوی پیاده سازی هک رشد در چهار مرحله پیدایش تفکر و فلسفه هک رشد، ایجاد زمینه های هک رشد، تدوین راهبرد های هک رشد و پیامدهای آن است. نتایج نشان می دهد که مهمترین راهبرد های هک رشد، راهبرد سئو، بازاریابی دیجیتالی و الکترونیکی، بازاریابی نفوذ و بازی وارسازی هستند.
تأثیر تفکر استراتژیک مدیران با گرایش کارآفرینانه بر انعطاف پذیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیران سازمان ها، مؤسسات و شرکت هایی که بخواهند رشد و توسعه و بالندگی داشته باشند، باید حداقل مهارت های تفکر استراتژیک را یاد گرفته و آن را به کار ببندند. هدف پژوهش، بررسی تأثیر تفکر استراتژیک مدیران با گرایش کارآفرینانه بر انعطاف پذیری استراتژی شرکت های کوچک و متوسط است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است که با روش مقطعی انجام شده است. جامعه آماری را کلیه مدیران و مسئولان شرکت های کوچک و متوسط شهرک صنعتی استان سمنان تشکیل می دهند. از آنجا که تعداد کارکنان واحدهای تولیدیِ استقرار یافته در این استان بالغ بر 1609 نفر است؛ بدین ترتیب با توجه به محدود بودن نمونه آماری مطابق قاعده مورگان 310 نفر در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده است. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد تفکر استراتژیک لیدکا (1989) برای سنجش تفکر استراتژیک، پرسشنامه هاگس و مورگان (2007) برای سنجش گرایش کارآفرینانه و برای انعطاف پذیری استراتژیک از پرسشنامه دی تونی و تونچیا (2005) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار های SPSS و Smart Pls انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که تفکر استراتژیک مدیران بر انعطاف پذیری استراتژیک و گرایش کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری دارد. گرایش کارآفرینانه بر انعطاف پذیری استراتژیک تأثیر معناداری دارد. سرانجام گرایش کارآفرینانه رابطه بین تفکر استراتژیک و انعطاف پذیری استراتژیک را میانجی گری می کند.
مدل سازی شناختی-هیجانی تبلیغات یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف، مدل سازی شناختی- هیجانی تبلیغات یکپارچه صورت گرفته است. در این پژوهش، با شناسایی و کشف عناصر و مولفه های شناختی و هیجانی در ابزارهای مختلف تبلیغاتی، مدلی متشکل از ابزارهای مختلف تبلیغاتی، همراه با عناصر شناختی و هیجانی شناسایی شده ، تبیین شده است. رویکرد این پژوهش نظریه داده بنیاد کلاسیک می باشد؛ در این رویکرد بعد از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، کدگذاری باز ضمن پیاده سازی های مصاحبه ها، انجام گردید. در این مرحله، شکل گیری مقوله ها و مفاهیم و همچنین کدگذاری انتخابی که به جهت اشباع مقوله ها و مفاهیم کشف شده می باشد، صورت می گیرد. در این پژوهش پس از ۱۶ مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد؛ سپس در کد گذاری نظری، چگونگی ارتباط مقوله ها با یکدیگر مفهوم سازی گردید. در این مرحله و از طریق کدهای نظری، مفاهیم به یکدیگر مرتبط و مدل پژوهش ایجاد و تبیین گردید. پس از انجام مراحل بیان شده، ۱۱۳ کد استخراج شده است که منجر به پیدایش سه مقوله ۱) برقراری ارتباط دوسویه و دوستانه با مشتری بالقوه با استفاده از عناصر شناختی و هیجانی وب سایت سازمانی، ۲) افزایش اثربخشی ابعاد بصری شناختی و هیجانی تبلیغات محیطی سازمان، و ۳) توسعه تعامل و مشارکت مخاطبان پلتفرم اینستاگرام در انتشار محتوای شناختی و هیجانی، گردیده، این سه مقوله دارای نه مفهوم سازنده می باشند. برای موفقیت در کمپین های تبلیغاتی، می بایست، عناصر شناختی و هیجانی کشف شده در تبلیغات یکپارچه به درستی طرح ریزی و اجرا شود، تا همراه با برانگیختی هیجانات نسبت به تبلیغات، باعث ایجاد و افزایش توجه و شناخت گردد.
ارائه الگوی شرایط و الزامات پیاده سازی استراتژی باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تغییر روند استراتژی، تغییر و تحول سریع دانش و کارآمدی کمتر رویکردهای سنتی به استراتژی، لازم است تا سازمان ها برای بقاء به جمع آوری پیوسته داده های مناسب از محیط خارجی و داخلی و تبدیل آن ها به استراتژی هایی کارآمد اقدام کنند و رویکرد جدیدی را در پیاده سازی استراتژی های خود اتخاذ نمایند. استراتژی باز، رویکردی برای گشودن مرزهای مستحکم سازمان و به جریان انداختن دانش از طریق ذی نفعان داخلی و خارجی است تا سازمان ها از این طریق بتوانند با افزایش مشارکت و شفافیت اطلاعات و استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات به ایده های استراتژیک بیشتر و کارآمدتری دست پیدا کنند. به کارگیری این رویکرد الزامات خاصی را می طلبد. از این رو هدف این پژوهش شناسایی الزامات پیاده سازی استراتژی باز در قالب الگویی نظام مند است. در این راستا تحقیق از نظر فلسفه پژوهش تفسیری و توسعه ای است. رویکرد آن استقرایی، روش شناسی کیفی و روش گردآوری داده ها میدانی و کتابخانه ای است. راهبرد این پژوهش نظریه داده بنیاد است و با بهره گیری از رویکرد ظاهرشونده (گلیزری) که از طریق مصاحبه عمیق با 12 نفر از خبرگان برنامه ریزی استراتژیک صورت گرفت. یافته ها شامل 9 مقوله (توافق استراتژیک، بازنگری استراتژیک، فرآیندسازی جذب ایده، فرهنگ سازی استراتژیک، گفتمان سازی استراتژیک، شناخت استراتژیک، فناوری های ارتباطی استراتژیک، آمادگی و حمایت استراتژیک و تناسب استراتژیک) است. در نتیجه سازمان ها با شناخت این الزامات می توانند زمینه ای را برای پیاده سازی استراتژی باز فراهم آورند و در این زمینه تصمیمات لازم و مناسب با این رویکرد را اتخاذ نمایند.
طراحی الگوی نوآوری باز صنعت طلای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوآوری باز، طی دهه گذشته به طور گسترده ای در پیشینه مدیریت نوآوری مورد بحث بوده است. این امر موجب شناسایی هرچه بیشتر مزایای آن گردیده است، نظیر استفاده از ورودی های دانش برای تسریع نوآوری های داخلی و گسترش بازار برای استفاده های خارجی از نوآوری در شرکت های کوچک و متوسط. هدف این پژوهش، دستیابی به الگوی ساختاری نوآوری باز برای صنعت طلای ایران با بررسی عوامل تأثیرپذیر و تأثیرگذار و تبیین چگونگی روابط میان آن هاست. پژوهش از نوع کیفی با ماهیت اکتشافی تبیینی است و از رویکردهای مرور نظام مند پیشینه پژوهش و فراترکیب و تحلیل مضمون بهره گرفته است. در این خصوص، از بین 3151 مقاله اولیه، 54 مقاله پس از گذر از لایه های متعدد ارزیابی، مورد بررسی محتوایی قرار گرفته و متغیرها و واحدهای معنایی مورد نظر شناسایی شده است. سپس 25 کد مفهومی اولیه، استخراج و پس از اعتبارسنجی آن با خبرگان، روابط میان آن ها نیز از متون علمی استنتاج شد و در یک الگوی مفهومی ترسیم گردید. در ادامه برای تطبیق الگوی مذکور در صنعت طلا، مصاحبه هایی نیمه ساختارمند با خبرگان صنعت طلا طرح ریزی و اجرا شد، که این اقدامات منجر به شناسایی 11 عامل جدید و اختصاصی برای صنعت طلا گردید. با ادغام و دسته بندی عامل ها، 34 مقوله نهایی شناسایی و با بررسی روابط بین آن ها، الگو نوآوری باز در صنعت طلا تدوین و عامل های مهم تأثیرگذار و تأثیرپذیر در الگو شناسایی گردید. همچنین، در این میان سه عامل کلیدی شامل نهادسازی میانجی، تغییرپذیری مدیران و عامل اعتمادسازی در همکاری و مشارکت ها، تأثیرگذارترین عوامل در الگو شناسایی شدند که علاوه بر تاثیر بر روی دیگر عوامل موجب تقویت نوآوری باز و در نتیجه تقویت متغیرهای عملکردی می گردند.
بررسی تطبیقی مخارج خصوصی و عمومی مراقبت های سلامتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب کشورهای جهان در سال های گذشته رشد سریعی را در هزینه های مراقبت سلامت خود تجربه کرده اند. با توجه به رشد فزاینده هزینه های این بخش، تشخیص مؤلفه های موثر بر مخارج بهداشتی امری مهم به نظر می رسد. هدف تحقیق حاضر بررسی تطبیقی مخارج مراقبت های بهداشتی خصوصی و عمومی در کشورهای منتخب توسعه یافته و در حال توسعه است. داده ها از نوع تلفیقی (پانل) در قالب 15 کشور توسعه یافته و در حال توسعه برای دوره زمانی 2000-2019 است و بر آن اساس متغیرهای موثر بر مخارج حوزه سلامت برای هر دو بخش خصوصی و عمومی مورد بررسی قرار گرفته است. متغیرهای تولید ناخالص داخلی، امید به زندگی، جمعیت بالای 65 سال و نرخ شهرنشینی در هر دو گروه از خصوصی و عمومی در کشورهای منتخب اثری مثبت و معنادار بر مخارج مراقبت بهداشتی داشته، امّا جمعیت زیر 14 سال در هر دو گروه کشورها ارتباط منفی و معنادار با مخارج مراقبت های بهداشتی در هر دو بخش داشته است؛ همچنین متغیر پرداخت از جیب در کشورهای توسعه یافته منفی و معنادار و در کشورهای در حال توسعه مثبت و معنادار بوده است و ضریب متغیر کمک های خارجی در کشورهای در حال توسعه منفی و معنادار است و در نهایت طبق یافته ها ارتباط معناداری بین نرخ باسوادی با هزینه های سلامت وجود ندارد. با توجه به سهم بخش عمومی و بخش خصوصی از مخارج بهداشتی در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته، دولت ها در نقش بزرگ ترین نهاد عمومی، باید اقدامات لازم را در جهت افزایش سهم بخش عمومی از مخارج بهداشتی انجام دهند.
الگویابی توسعه خوشه های صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهم بزرگی از اقتصاد و اشتغال کشورهای درحال توسعه مربوط به صنایع کوچک و متوسط است که صنعت پلاستیک هم یکی از این صنایع به حساب می آید و برخورداری از یک الگوی توسعه برای این صنایع می تواند راهگشای توسعه آن گردد. لذا هدف از انجام این پژوهش، ارائه الگوی توسعه خوشه صنعتی پلاستیک با استفاده از رویکرد کیفی می باشد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی و روش تحلیل محتوا است. مشارکت کنندگان پژوهش را مدیران، اساتید و صاحبان مشاغل واحدهای پلاستیکی به تعداد 12 نفر پس از اشباع نظری و به صورت هدفمند معیاری تشکیل می داد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند و تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق تکنیک مضمون انجام شد. نتایج نشان می دهد شاخص های توسعه خوشه صنعتی پلاستیک ایران شامل «تأمین مواد اولیه (ایجاد و شناسایی واحدهای بازیافت؛ مرکز تهیه، تأمین و توزیع مواد اولیه؛ تشکیل شبکه تامین مواد اولیه)»، «تأمین ماشین آلات(طراحی و قالب سازی؛ بهره مندی از تکنولوژی های نوین؛ حمایت از تولید تکنولوژی های داخلی)»، «توسعه فروش و صادرات(بازاریابی؛ کیفیت کالا؛ برندسازی)»، «نهادهای دولتی (حمایت قانونی؛ همکاری؛ حمایت مالی)»، «ارائه دهندگان خدمات کسب و کار(خدمات پس از فروش؛ آموزش نیروی انسانی؛ مسئولیت پذیری)» و «مدیریت شرکت(برخورداری از دانش فنی و تخصصی؛ مدیریت زمان؛ برنامه ریزی؛ مهارت ارتباطی؛ اثرگذاری و نفوذ)» است. استفاده و پیاده سازی شاخص ها و مضامین شناسایی شده در صنعت پلاستیک می تواند توسعه و صادرات محصولات این صنعت را در منطقه به همراه داشته باشد.
تبیین و توسعه فرهنگ نیروی وصول مالیات و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت در نظام مالیاتی مبتنی بر توانایی کارکنان سازمان امورمالیاتی برای ارائه خدمات باکیفیت بالا به مؤدیان است مدیران وصول اغلب موفقیت سازمان را مدیون فرهنگ آن می دانندفرهنگی که مبتنی برنوآوری کارتیمی و توانمندسازی است. بنابراین هدف این پژوهش، ارائه مدلی برای بررسی عوامل موثر بر فرهنگ نیروی وصول مالیات و پیامدهای آن درسازمان امورمالیاتی کشور است. روش پژوهش حاضر به صورت آمیخته (ابتدا کیفی و بعدکمی) انجام شده است در بخش اول از نظریه داده بنیاد استفاده شدکه از طریق آن نظریه برمبنای مفاهیم اصلی حاصل از داده ها شکل می گیرد ابزارجمع آوری اطلاعات دربخش کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد برگرفته از نظریه اشتراوس و کوربین و انجام مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان مالیاتی مدل فرهنگ نیروی وصول مالیات درسازمان امورمالیاتی کشور و ادارات کل تابعه آن در قالب 43 مفهوم 8 زیر مقوله و 4 مقوله اصلی تجزیه و تحلیل واستخراج گردید. سپس براساس مدل فرآیندی و گزاره های حکمی به دست آمده از مرحله اول، فرضیه های پژوهش تدوین و درسطح شعب ادارات کل امورمالیاتی به روش نمونه گیری خوشه ای، نمونه ای از کارکنان شعب ادارات کل سازمان امورمالیاتی با استفاده از فرمول کوکران انتخاب وبا حجم نمونه 360 تایی انتخاب و مورد پیمایش و آزمون قرارگرفت این پژوهش نوعی پژوهش اکتشافی نیز تلقی می شود. آزمون مدل یاد شده با استفاده از معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزیی در بخش کمی) و با توجه به داده های به دست آمده با کمک نرم افزارSmart PLS تحلیل و به صورت کمی آزمون شد