مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه بانکداری نیز همچون سایر صنایع در جهان شاهد افزایش رقابت در صنعت خود بوده است و حرکت به سوی شیوه های نوین بانکداری در قالب تحول دیجیتال همسو با پیشرفت های فناورانه، جهت ایجاد مزیت رقابتی، ضرورتی غیرقابل انکار است. ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت نشان می دهد؛ ﻣﺪل ﺑﺎﻧﮑﺪاری از بانکداری سنتی ﺑﻪ ﺳﻤﺖ بانکداری دیجیتال در حال تغییر است. بانکداری دیجیتال به معنای «دیجیتالی کردن کلیه برنامه ها و فعالیت های انجام شده توسط بانک ها و موسسات مالی» است که پیش از این تنها در شعب فیزیکی، در اختیار مشتریان قرار می گرفت. این فعالیت ها و برنامه ها شامل: سپرده گذاری، برداشت و انتقال پول، مدیریت حساب، مدیریت وام، پرداخت صورتحساب، خدمات حسابداری می شوند.. در شرایط بحران شیوع بیماری کرونا در دنیا، بسیاری از کسب وکارها از جمله بانک ها نسبت به اهمیت انجام دورکاری و ارائه خدمات غیرحضوری به مشتریان و گسترش ارتباطات از راه دور جهت کاهش ارتباطات حضوری و جلوگیری از انتقال انواع بیماری ها و ضرورت ترغیب مشتریان، کارکنان و زنجیره های تامین به روی آوردن به کانال های دیجیتال و شیوه های جدید کاری و خدمات رسانی واقف بروز چرخه های اقتصادی و نیاز به افزایش بهره وری و سودآوری، بانک ها را به سمت مدیریت بهتر دارایی های خود سوق داده و با ورود فناوری های جدید علاوه بر تحول مدل های بانکداری، کسب وکارهای جدید نیز در حوزه فناوری مالی یا فین تک ها را شکل می دهد که بخشی از سهم بازار خدمات مالی و بانکی را هدف قرار خواهند داد. به منظور استقرار بانکداری دیجیتال در نظام بانکی ایران، وجود یک سیستم کنترل راهبردی ضروریست زیرا که مشکلات اجرای راهبرد، عموما ناشی از ضعف نظام های کنترلی است. کنترل راهبردی به منظور کنترل تدوین و کنترل اجرای راهبرد انجام می شود که در بطن خود مدیریت تغییر را به همراه دارد که موجب شناخت مفیدی از موضوعات درون سازمان و آگاهی های لازم نسبت به تغییرات محیط بیرونی می شود و به مدیران در تصمیم گیری های بهتر یاری می رساند. هدف اصلی این پژوهش ارائه سیستم کنترل راهبردی برای استقرار بانکداری دیجیتال در نظام بانکی ایران است. پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی با راهبرد تحقیق میدانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خبرگان و صاحبنظران در حوزه بانکداری هستند که به عنوان نمونه تعداد 202 نفر از بین 300 نفر خبره به پرسشنامه محقق ساز بیست سوالی پژوهش به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات پس از اطمینان از روایی و پایایی آن، پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش معادلات ساختاری تاییدی با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با کمک نرم افزار 3.2 Smart PLS و نرم افزار SPSS 26 انجام شد. یافته های پژوهش ضمن تایید ضرورت وجود یک سیستم کنترل راهبردی و ارائه آن به منظور ارزیابی و پایش در نظام بانکی جهت تحقق هدف استقرار بانکداری دیجیتال در نظام بانکی ایران بیانگر آن است که به تناسب نوع تدوین و اجرای راهبردی می باید کنترل راهبردی مناسب انتخاب شود. بانکداری دیجیتال با توجه به فرصت های محیطی تاثیرگذار بر حوزه بانکداری (نظیر فرصت های موجود در تحولات فناوری، روندهای اجتماعی، سیاسی، قانون گذاری، اقتصادی و بین المللی) می تواند ضعف موجود در بانکداری کشور (مانند ضعف در فرآیندها، فناوری، دانش، منابع انسانی و محصولات مالی) را بهبود ببخشد بنابراین نوع راهبرد بانکداری دیجیتال محافظه کارانه است نوع اهداف سند «بانکداری آینده و تحول دیجیتالی» هم محافظه کارانه است یعنی بنظر می رسد اهداف سند نیز در جهت رفع نقاط ضعف نظام بانکی با بهره گیری از فرصت های موجود در آن تدوین شده اند. در نتیجه در این پژوهش پس از ارائه سیستم کنترل راهبردی برای استقرار بانکداری دیجیتال در نظام بانکی ایران، وجود ارتباط بین گونه کنترل راهبردی (اجرا و تدوین) با گونه (سبک) تدوین راهبردی و تغییرات محیطی به عنوان فرضیه اصلی پژوهش و همچنین شش فرضیه فرعی از طریق انجام آزمون های آماری تایید شدند و نیکویی برازش الگوی ارائه شده نیز تایید شد.
تاثیر سازوکارهای یادگیری سازمانی بر ظرفیت نوآوری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر و دگرگونیِ با شتاب از ویژگی های این هزاره است. لازمه ایجاد تغییر آگاهی و دانش است تا بتوان از طریق آن به خلق ارزشی جدید مبادرت نمود تا در میان رقبا سهمی کسب نماییم. هدف یادگیری سازمانی توانمندسازی مدیران و کارکنان سازمان ها برای مقابله با محیط پرتلاطم تجاری و برتری رقابتی و پویایی سازمان است. تنها منبع قدرت و ماندگاری سازمان ها، یادگیری بهتر و سریع تر نسبت به رقباست. هدف اولیه یادگیری سازمانی افزایش کمیت و کیفیت عملکرد است که قابلیت های استراتژیک را افزایش می دهند و شرکت را به تقویت یک موقعیت مزیت رقابتی و بهبود نتایج قادر می سازد.
با توجه به نقش و اهمیت نوآوری استراتژیک در توسعه و بهبود سازمانی و به دلیل اهمیتی که نوآوری استراتژیک در کسب مزیت رقابتی پایدار دارد، این تحقیق بر آن است که به بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر ظرفیت نوآوری استراتژیک بپردازد. جامعه آماری تحقیق کارکنان شرکت های دانش بنیان حوزه نانو است که بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه آماری 164 نفر تخمین زده شد. تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای لیزرل به منظور ارزیابی مدل معادلات ساختاری و PLS برای تحلیل رگرسیون صورت گرفت. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که رابطه مثبت و معناداری بین متغیرهای تحقیق وجود داشته و سازوکارهای یادگیری سازمانی در ظرفیت نوآوری استراتژیک تاثیرگذار است.
تدوین راهبردهای مدیریت دانش با عوامل محیطی سازمان های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت و ارتقاء در زمینه داشتن نیروی کار متخصص و فناوری های پیشرفته در پیشبرد مأموریت و ارتقاء سطح توان رزمی و بهبود عملکرد آن ها نیازمند بهره گیری از مدیریت دانش و وجود سامانه ای است که در آن دانش سازمانی بتواند به راحتی خلق، کسب و ذخیره سازی شود و در جریان فعالیت های مختلف سازمان های نظامی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس ارتش جمهوری اسلامی نیز برای پیشبرد اهداف خود در خصوص مدیریت دانش، نیازمند الگویی جامع، کامل، کاربردی و متناسب با اهداف راهبردی خود است که در این پژوهش در نظر است بر مبنای چشم انداز و مأموریت خود این مهم تحقق یابد. بنابراین مقاله حاضر به دنبال تبیین عوامل محیطی مؤثر بر تدوین راهبردهای مدیریت دانش سازمان های نظامی است. این پژوهش از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش انجام آن بر مبنای روش توصیفی- پیمایشی با رویکرد تحلیل آمیخته داده ها انطباق دارد. برای این منظور، با بررسی ادبیات و پیشینه مرتبط با این حوزه، به بررسی تدوین چشم انداز و مأموریت مدیریت دانش، تدوین عوامل محیط داخلی و خارجی مؤثر بر تدوین راهبرد مدیریت دانش و اولویت بندی آن ها در سازمان های نظامی از طریق تحلیل سوات ((SWOT، تحلیل رجحان ترتیبی با تشابه به پاسخ ایده آل تاپسیس (TOPSIS) و با استفاده از نرم افزار SPSS پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که وضعیت فعلی مدیریت دانش در سازمان های نظامی در حالت تهاجمی بوده که بر اساس آن راهبردهای مدیریت دانش در سازمان های نظامی تدوین و اولویت بندی شدند.
شناسایی و تحلیل راهبردی نیازها و انتظارات ذی نفعان صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه بیشتر به ذی نفعان اصلی برنامه ها، به ویژه ذی نفعانی که در حوزه کنترل برنامه های استراتژیک در صنعت بیمه قرار ندارند، و همچنین استفاده از مشارکت کلیه ذی نفعان در بازنگری طرح های کلان صنعت بیمه کشور ضرورت دارد. هدف این تحقیق شناسایی، دسته بندی و اولویت بندی ذی نفعان صنعت بیمه و بررسی نیازها و انتظارات آنان است. در نهایت، با استفاده از مدل مدیریت تعامل با ذی نفعان، راهبردهای تعاملی پیشنهاد خواهد شد. در مرحله اول، از یک پرسش نامه اینترنتی برای دسته بندی ذی نفعان استفاده شده است، که توسط 468 نفر بازدید و در نهایت تعداد 125 پاسخ دریافت شده است. جامعه مورد مراجعه، خبرگان و فعالان صنعت بیمه هستند. جهت نگاشت ذی نفعان صنعت بیمه از مدل های قدرت -علاقه و اثرگذاری-اثرپذیری استفاده شده است. در ادامه برای استخراج انتظارات ذی نفعان از مطالعات کتابخانه ای، جستجو در وب و ارسال نامه برای ذی نفعان خارج از صنعت و از مصاحبه و پرسش نامه های ساخت یافته تشریحی برای ذی نفعان داخل صنعت و تحلیل های عمقی استفاده شده است. مجموع پاسخ دهندگان به پرسش نامه های این بخش 341 نفر از ذی نفعان صنعت در نقش های متفاوت بوده اند که به سوالات این تحقیق به صورت تشریحی از طریق اینترنت پاسخ داده اند. بیمه مرکزی، وزارت امور اقتصادی و دارایی، بیمه گذاران حقوقی، ارزیابان خسارت، استارت آپ های بیمه ای، سندیکای بیمه گران و کارگزاران بازیگران کلیدی صنعت بیمه را تشکیل می دهند. ذی نفعان کلیدی، دارای منابع قدرت فراوانی برای اعمال نفوذ بر سازمان بوده، لذا در استراتژی های نهایی وضع شده در صنعت بیمه باید کانون توجه قرار بگیرند و راهبردهایی برای پاسخگویی به نیازها و انتظارات آنها لحاظ شود و در تمامی موارد توسعه و تصمیم گیری های مرتبط با آن وارد شوند. از تحلیل کمّی و کیفی مجموع نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدات احصا شده از نگاه ذی نفعان راهبردی و اولویت سنجی آنها، می توان برای استخراج استراتژی ها و برنامه های تعامل با آنها استفاده نمود.
تبیین تطبیقی ریشه یابی شروط محدودکننده و اسقاط مسئولیت در اسناد تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تعاملات بازرگانی، اقتصادی و تجاری، در سطح بنگاه، خریدار، بنگاه- بنگاه و خریدار- بنگاه اسناد تجاری با ایفای نقش راهبردی و تسهیل گر میان طرفین معاملات موجب ارتقای سطح اعتماد اجتماعی می شود. لذا هدف این مقاله، تبیین تطبیقی ریشه یابی شروط محدودکننده و اسقاط مسئولیت در اسناد تجاری با نگاه به کنوانسیون های بین المللی و حقوق برخی کشورها است. این پژوهش کیفی از نظر هدف، توصیفی و اکتشافی است که با رویکرد اجتهادی به پاسخ یابی به چهار سوال تحقیق می پردازد. در این تحقیق سعی شده جامعه پژوهش آنگونه که هست توصیف شود. ازآنجا که داده های مورد نیاز بر مبنای چهار سوال با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند جمع آوری شده ، تحقیق جنبه اکتشافی دارد. فعالیت اجتهادی، با جنبه تفهمی و اکتشافی در مقام کشف و تفسیر واقع بر می آید. و از آنجا که فرآورده های اجتهادی تفهیمی است در زمره معرفت های اکتسابی قرار می گیرد. این مطالعه در بازه زمانی سال 1398 تا 1400 در حوزه قانون تجارت ایران انجام شده است. دلیل اصلی انتخاب حوزه بروز تنوع در تفاسیر، رفتارها و عملکردها و آثار آنها است و اینکه با توجه به حجم بالای معاملات تجاری در رده ها، سطوح مختلف تجاری و جغرافیایی است که تولید مسئله می کند. این تحقیق مسئله محور، نشانگر فرآیندی است که ناشی از مواجهه محقق با یک مشکل عملی بوده است. مطابق یافته های تحقیق مشخص گردید متضامنین اسناد تجاری اعم از مسئولین اصلی و فرعی می باشند و علاوه بر مسئولیت تضامنی برای پرداخت وجه مسئولیت قبولی برات توسط براتگیر را تحت شرایطی به عهده دارند و شرط عدم مسئولیت مسئولین اصلی پرداخت وجه سند مثل صادر کننده سفته و براتگیری که برات را قبول نموده است چون برخلاف ذات عمل تجاری مذکور است معتبر نبوده اما اسقاط مسئولیت مسئولین فرعی سند مثل ظهرنویس و یا درج شروط محدود کننده مسئولیت و یا محدود کردن برخی امتیازات دارندگان اسناد تجاری به دلیل عدم مخالفت با ذات عمل تجاری صحیح است.
فرا ترکیب علامت دهی موثر به ذینفعان درونی و بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، فراترکیب علامت دهی موثر به ذینفعان درونی و بیرونی می باشد. پژوهش از نظر هدف توسعه ای، از نظر ماهیت داده ها کیفی و از منظر گردآوری داده ها اسنادی- فراترکیب است. برای ارزیابی مقاله ها از برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی CASP استفاده شده است. برای 72 مقاله انتخاب شده از پایگاه داده های علمی معتبر، فرآیند استخراج اطلاعات از نتایج و تحلیل های آن ها انجام شد که بعد از ارزیابی، 48 مقاله مورد تایید نهایی قرار گرفت و غربال-گری شد. با بررسی پیشینه ها و مدل های مقالات تایید شده، مدل مفهومی با چهار مقوله علامت ها، ویژگی های علامت، ذینفعان بیرونی و درونی استخراج شد. این تحقیق به دنبال شناسایی علامت هایی بود که شرکت به ذینفعان خود ارسال می کند. با توجه به اهداف شرکت از علامت دهی، گیرندگان علامت های ارسالی می توانند گروهی از ذینفعان شرکت باشند. در نتیجه تحلیل های صورت گرفته دیده شد تمرکز بر برخی علامت ها و هم چنین ذینفعان به عنوان گیرنده، بیشتر است؛ برای مثال عموماً شرکت ها ذینفعان بیرونی خود به ویژه مشتری و رقیب را هدف علامت دهی قرار می دهند. این در حالی است که علامت دهی به ذینفعان درونی در بین مطالعات کمتر تکرار شده است. تاکید این پژوهش بر علامت دهی موثر بر ذینفعان می باشد، چرا که به واسطه علامت دهی موثر است که شرکت تلاش می کند پیامی که قصد علامت دهی آن به ذینفع را دارد در مرحله اول، نمودی از کیفیت واقعی آن بوده و در مرحله بعدی با پیام ادراکی از سمت وی بیشترین تطابق را داشته باشد. ویژگی های علامت و به صورت کلی تر فرایند علامت دهی می تواند اثربخشی علامت ها و علامت-دهی را تعیین کند.
پیشایندهای راهبردی شکوفایی کارکنان در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبردهای شکوفایی درمحل کار برای حفظ سرمایه های انسانی، به کارگیری ظرفیت های نهفته آنان و ارتقای عملکرد فردی و سازمانی مهم هستند. پژوهشگران سعی بر شناسایی عواملی دارند تا بتوانند زمینه شکوفایی کارکنان در سازمان ها را فراهم آورند. هدف از پژوهش حاضر بررسی پیشایندهای موثر بر شکوفایی کارکنان در محل کار است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- همبستگی انجام شده و نمونه آماری پژوهش 180 نفر از کارکنان اداره کل امورمالیاتی استان سمنان است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه و برای تحلیل آنان از رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون در مدل نهایی نشان می دهد که متغیرهای استقلال شغلی، اعتماد سازمانی، حمایت سازمانی ادارک شده، مدنیت درمحیط کار و شخصیت کنش گر پبش بینی کننده های معناداری برای رشد درمحل کار هستند. براساس نتایج پژوهش می توان بیان نمود که حمایت و اعتماد به کارکنان در کنار استقلال عمل دادن به آنان توام با روابط محترمانه و مودبانه کارکنان با یکدیگر و تقویت روحیه ایده پردازی و نوآوری در آنان می تواند موجب شکوفاشدن کارکنان شود.
تأثیر استراتژی مشتری مداری با قابلیت مدیریت منابع انسانی و نوآوری بر عملکرد مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها برای ادامه حیات خود نیازمند گزینش استراتژی مناسب جهت حداکثرسازی بهره برداری از فرصت های محیطی با توجه به نقاط قوت و ضعف خود هستند. بدین ترتیب، سازمان ها با انتخاب بهترین استراتژی گام مهمی در جهت بهبود عملکرد مالی خود برمی دارند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر استراتژی مشتری مداری بر عملکرد مالی با نقش میانجی قابلیت مدیریت منابع انسانی و نوآوری در شرکت رادیاتور ایران در جهت بهبود عملکرد مالی این شرکت است. این تحقیق از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان شرکت رادیاتور ایران به تعداد 350نفر است. در این پژوهش 183نفر از این کارکنان به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شده است. برای آزمون فرضیه ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مشتری مداری 8 درصد از عملکرد مالی، 75/5 درصد از قابلیت مدیریت منابع انسانی، 50/7 درصد از قابلیت نوآوری شرکت رادیاتور ایران را تبیین و پیش بینی می کند. همچنین قابلیت مدیریت منابع انسانی 40/7 درصد از عملکرد مالی و قابلیت نوآوری 13/5 درصد از عملکرد مالی شرکت رادیاتور ایران را تبیین و پیش بینی می کنند. برای سنجش متغیر میانجی از روش بوتاسترپ در نرم افزار آموس استفاده شد. نتایج نشان داد که قابلیت مدیریت منابع انسانی و قابلیت نوآوری هر دو در روابط بین مشتری مداری و عملکرد مالی شرکت رادیاتور ایران نقش میانجی تأثیرگذار دارند. بنابراین به مدیران شرکت رادیاتور ایران پیشنهاد می شود که اهداف و استراتژی های شرکت را در راستای رضایتمندی مشتریان قرار داده و استراتژی های رقابتی این شرکت را نیز مبتنی بر درک نیازهای مشتریان تنظیم نمایند و نسبت به تامین نیازهای مشتریان متعهد شوند.
تأثیر تغییر استراتژیک با یادگیری سازمانی و پویایی محیطی بر عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش شبکه بانکی کشور، رقابت شدیدی در این صنعت حاکم شده است و در این فضای رقابتی بانک ها در جستجوی شناسایی عواملی هستند تا در جهت بهبود عملکردشان مؤثر واقع گردد. در این راستا هدف از این پژوهش بررسی روابط میان تغییر استراتژیک، یادگیری سازمانی و پویایی محیطی و تأثیر آن ها بر عملکرد سازمانی بانک ملت مشهد و نیز تحلیل نقش میانجی گری یادگیری سازمانی و اثر تعدیل گری پویایی محیطی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، جزء پژوهش های میدانی محسوب می شود. در این مطالعه بر اساس جدول کرجسی - مورگان از میان جامعه آماری 180 نفری از معاونین و رؤسای شعب و مدیران ادارات سازمان مرکزی بانک، تعداد 118 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. روایی محتوای پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان و سنجش پایایی آن با محاسبه ی ضرایب آلفا کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تأیید قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار تغییر استراتژیک بر دو متغیر یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی است. همچنین پویایی محیطی نیز بر دو متغیر عملکرد سازمانی و تغییر استراتژیک تأثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی علاوه بر تأیید اثر مثبت و معنادار یادگیری سازمانی بر عملکرد سازمانی، نقش میانجی گری جزئی یادگیری سازمانی در رابطه میان تغییر استراتژیک و عملکرد سازمانی تأیید شد. در انتها اثر تعدیل گری پویایی محیطی بر رابطه میان تغییر استراتژیک و عملکرد سازمانی مورد تأیید قرار نگرفت.
توسعه و تبیین کنترل راهبردی در مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه ها با ایفای نقش پیشران تحولات، نیازمند اعمال کنترل و نظارت بر اقدامات خود هستند تا صحت حرکت آنها در راستای اهداف راهبردی تضمین شود. در همین راستا، مفهوم کنترل راهبردی نقش مؤثری در هدایت دانشگاه ها در مسیر اهداف راهبردی شان دارد. هدف از این تحقیق شناسایی مؤلفه های کنترل راهبردی در دانشگاه ها، مورد مطالعه یکی از دانشگاه های استان تهران است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – پیمایشی است. خبرگان مورد نظر ده نفر از صاحب نظران و خبرگان مرتبط با موضوع است که با روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب شده اند. دراین راستا بعد از مصاحبه با خبرگان و اجماع در مورد عوامل، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری جهت ساختاردهی و اولویت بندی عوامل استفاده شده است. جهت تحلیل قدرت نفوذ و وابستگی هر یک از عوامل از نمودار MICMAC استفاده شده است. مؤلفه سیاست گذاری و مدیریت دارای بالاترین قدرت نفوذ و کمترین میزان وابستگی است. در سطح بعد ارزش ها و فرهنگ سازمانی و شبکه سازی و تعاملات قرار دارند. عوامل سرمایه انسانی، تسهیلات و امکانات و بودجه و مالی در سطح دوم مدل هستند و در نهایت در سطح اول که وابسته ترین عوامل را دارد نظام پژوهش و تولید علم، تبادل و نشر دانش و نظام تربیت و آموزش قرار دارند.
ارزیابی پویای تأثیر بانکداری الکترونیکی بر توسعه مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود بانک ها به عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات این امکان را برای آن ها فراهم کرده تا جهش های چشم گیری برای ارائه و گسترش خدمات خود داشته باشند. توسعه مستمر بانکداری الکترونیکی سبب بهبود کارایی نظام بانکداری و کاهش هزینه های مربوطه به تعاملات در سطح ملی و بین المللی می شود که نتیجه آن رسیدن به بهره وری اقتصادی است. در سال های اخیر روند رو به رشد استفاده از ابزارهای نوین پرداخت الکترونیکی در سیستم بانکی کشور قابل توجه است. به گونه ای که کلیه ی امور بانکی از قبیل پرداخت ها و برداشت ها به صورت الکترونیکی و اینترنتی انجام می گیرد. از آنجایی که بانک ها نقش مهمی در مثلث توسعه مالی ایفا می کنند، در این پژوهش سعی شده است با طراحی مدل سیستمی نقش بانکداری الکترونیکی بر روی توسعه مالی بررسی گردد. نتایج این پژوهش از آن جهت که شبیه سازی سیستمی می باشد می تواند تأثیر اجرای سیاست های مختلف در حوزه ی بانکداری را بر روی توسعه مالی نشان دهد و منجر به تصمیم گیری بهتر در این حوزه شود، پس نتایج این پژوهش به طور خاص برای توسعه نظام بانکی و بازار مالی کاربرد دارد. به این منظور با استفاده از نرم افزار ونسیم به شبیه سازی مدل سیستمی توسعه مالی در ایران برای بانک ها پرداخته شده است. در این پژوهش از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات در زمینه ادبیات و پیشینه تحقیق استفاده شده است. همچنین از مطالعات پیشین برای تدوین مدل های ذهنی و به دست آوردن معادلات و روابط بین متغیرها استفاده شده و داده های مورد نیاز این مدل مربوط به سال های 1392 تا 1397 از آمار بانک مرکزی و داده های وزارت اقتصاد استخراج شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عادت به سیستم جدید (بانکداری الکترونیکی) و استفاده از پرداخت الکترونیکی می تواند باعث بهبود دارایی ها در بانکداری و افزایش درآمد بانکی شده و نهایتاً به کارگیری آن سبب رشد شاخص های توسعه مالی و نقدینگی می شود.
تحلیل پویایی نظام حمایت در ساختار منابع انسانی پارک های علم و فناوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار پویای نظام حمایت در ساختار منابع انسانی پارک های علم و فناوری با استفاده از پویایی شناسی سیستم ها و مدل سازی گروهی است. تحقیق حاضر بر مبنای رویکرد پویایی های سیستمی و از روش مدل سازی گروهی انجام پذیرفته است. این پژوهش از نظر روش انجام، یک پژوهش آمیخته (کیفی و کمی) و از نظر هدف نیز، یک پژوهش کاربردی است. به منظور انجام پژوهش حاضر، با استفاده از نظر خبرگان در مصاحبه های عمیق مدل سازی گروهی، بازتعریف مسئله و همچنین تدوین فرضیه پویا و مدل های مختلف پویایی های سیستمی (شامل نمودار رفتار در طول زمان، تصویر غنی، نمودارهای علت و معلولی و جریان) طراحی گردید. برای این منظور طبق نظر وینز و گری از مشارکت گروه 8 نفره استفاده شد که اعضای آن به صورت هدف مند در دسترس انتخاب شدند که شامل دو مدیر از ستاد پارک، دو مدیر از شرکت های فناور، دو کارمند از شرکت های فناور و دو فارغ التحصیل دانشگاه بودند. یافته های این پژوهش در قالب گام های مدل سازی پویایی شناسی سیستم ها با استفاده از نرم افزار ونسیم تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از مدل سازی سبب شناسایی سه راهکار میرا شدن حمایت های پارک در کنار توسعه خدمات پارک، ایجاد کانون ارزیابی و توسعه نیروی انسانی و توسعه نهادها و فرآیندهای آموزشی پارک های علم و فناوری گردید.
شناسایی و ارتقای الگوهای ذهنی کارایی دانش آموختگان از منظر مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تعیین الگوهای ذهنی کارایی مدیران گروه ها و ارائه راه حل هایی برای آن انجام شده است. روش پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت اکتشافی (رویکرد کیفی و کمی) است. به عبارتی، روش کیو از منظر رؤسای گروه های آموزشی، دانشکده ها و استادان دانشگاه تهران نسبت به کارایی دانش آموختگان اجرا شده است. برای این کار تعداد 11 نفر از رؤسای گروه های آموزشی در سه دانشکده منتخب روان شناسی و علوم تربیتی، دانشکده مدیریت و نیز دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران از بین افرادی انتخاب گردید که به دلیل داشتن فعالیت های فرهنگی و فوق برنامه اشراف کامل تری به کارایی دانش آموختگان داشته اند. این افراد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که با آنها مصاحبه متنی صورت پذیرفت. ابتدا کارت های گزاره های کیو در بین مشارکت کنندگان توزیع گردید. سپس بر اساس کارت های توزیع شده در بین مشارکت کنندگان از میان 47 گزاره، 42 گزاره نهایی شناسایی شد و در نهایت پنج الگوی ذهنی مختلف نسبت به کارایی دانش آموختگان در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران مشخص گردید. مواردی همچون؛ کاربردی کردن آموزش، تناسب دانشجو با نیاز جامعه، جذب بازارکار، پژوهش در دانشگاه، مشارکت و رشد حرفه ای دانشجو به عنوان عوامل کلیدی شناسایی گردید که این عوامل با استفاده از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی محاسبه شد. بر اساس نتیجه گیری نهایی می توان چنین تفسیر نمود که درصد زیادی از گزاره ها و الگوهایی شناسایی شده گواه بر ناکارایی دانش آموختگان دانشگاهی است. در بین این گزاره ها ذهنیت مدیران از کاربردی کردن آموزش مهمترین تأثیر را بالا بردن کارایی دانش آموختگان داشته است.
مدل پذیرش فناوری های نوین مالی و بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فناوری نوین مالی بانکی یا فین تک با توجه به گستردگی استفاده از اینترنت و فناوری اطلاعات اهمیت زیادی در دنیا دارد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پذیرش فناوری های نوین مالی و بانکی انجام شده است. این مطالعه در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی، 15 نفر از خبرگان توسط نمونه گیری قضاوتی و سطح اشباع برای نمونه آماری و انجام مصاحبه انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل مصاحبه ها توسط روش تحلیل محتوا انجام شد و مقوله های مدل پذیرش فناوری های نوین مالی و بانکی شناسایی شدند. بدین ترتیب تعداد 77 مقوله فرعی، 16 مقوله اصلی و تعداد 10 سند نهایی از تحلیل بخش کیفی حاصل شد. در بخش کمی، پرسشنامه ای از مقوله های شناسایی شده طراحی شد و در اختیار 384 نفر از مشتریان بانک ها و مؤسسات مالی که توسط فرمول کوکران انتخاب شدند قرار گرفت. مقوله های شناسایی شده توسط روش آنتروپی شانون، وزن دهی و اولویت بندی شدند تا مهم ترین مقوله ها برای پذیرش فناوری های نوین مالی و بانکی مشخص گردند. نتایج نشان داد که زیرمقوله های راهبردهای سازمانی با وزن 0231/0، ایجاد سرعت در پذیرش نوآوری با وزن 0222/0 و سرمایه گذاری و چالش ها با وزن 0222/0 بالاترین اهمیت را در میان سایر زیرمقوله های شناسایی شده دارا هستند.
طراحی مدل تلفیقی ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیر سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط پیچیده امروز، سازمان ها را با چالش رسیدن به اهداف مواجه می کند. وجود نظام ارزیابی عملکرد برای پایش عملکرد سازمان در دستیابی به اهداف اجتناب ناپذیر است. بنابراین هدف اصلی این مقاله ارائه مدل تلفیقی برای ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیر با قدرت تفکیک پذیری مناسب (مورد مطالعه: موسسات آموزش عالی) است. پژوهش از حیث روش جنبه توصیفی- تبیینی دارد. از لحاظ جهت گیری پژوهش توسعه ای است. جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی شهر سمنان می باشند که 57 نفر آنها به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه محقق ساخته است که روایی محتوا و سازه آنها به استناد نظر خبرگان و تحلیل عاملی و پایایی آنها به استناد مقدارآلفای کرونباخ بیشتر از 0.7 مورد تایید قرار گرفته است. قوانین استنتاج فازی نیز بر اساس نظر پنج نفر از خبرگان منتخب دانشگاهی تدوین شد. همچنین برای ارزیابی عملکرد، رویکرد برنامه ریزی ریاضی «تحلیل پوششی داده ها» مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها شامل شناسایی 9 متغیر ورودی و 8 متغیر خروجی است. پس از انجام تحلیل عاملی بر روی شاخص ها سه سازه وضعیت پذیرش دانشجو، وضعیت نیروی انسانی و وضعیت زیرساخت با ماهیت ورودی و سه سازه وضعیت آموزشی و پژوهشی دانشجویان، وضعیت درآمدهای دانشگاهی و وضعیت ارائه خدمات دانشگاهی به عنوان سازه های خروجی شناسایی شدند. تدوین 27 قانون برای محاسبه مقدار هر سازه توسط سیستم استنتاج فازی ممدانی از دیگر یافته های پژوهش است. مدل پیشنهادی6 واحد را کارا ارزیابی نموده است که در مقایسه با واحدهای کارای شناسایی شده چهار مدل دیگر به مراتب کمتر است. همچنین نتایج حاصل از آزمون کروسکال- والیس گویای میانگین رتبه کارایی کمتر مدل پیشنهادی نسبت به سایر مدل ها است که تاییدی بر این مدعا می باشد.