مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 187 نفر از مدیران عالی و میانی سازمان موردمطالعه را می باشد. روش نمونه گیری تمام شماری بوده و برای جمع آوری داده های جامعه آماری، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ عدد (824/ 0) به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش، از ماتریس های (IFE) و (EFE) و (IE) و (SWOT) استفاده شده است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که سازمان موردنظر در فرآیند نگهداشت منابع انسانی هم ازنظر محیط داخلی دارای ضعف نسبی بوده وهم به لحاظ موقعیت خارجی با تهدید نسبی مواجه است. بنابراین لازم است برای تحقق مأموریت و اهدافش، در فرآیند نگهداشت منابع انسانی، ضمن پرهیز از تهدیدهای محیط خارجی نسبت به رفع ضعف های محیط داخلی و تبدیل آن به قوت اقدام نماید و با تأکید بر راهبردهای تدافعی استخراج شده، موقعیت فعلی فرآیند نگهداشت منابع انسانی خود را به سمت راهبرد تهاجمی (SO) در خلال برنامه های آتی سوق دهد.
قابلیت های پویای سازمانی و انعطاف پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط رقابتی امروزی علاقه زیادی را نسبت به مباحث قابلیت های پویای سازمانی و انعطاف پذیری تولید ایجاد کرده است، اما با وجود شناخت منافع بالقوه این دو مفهوم، فعالان اجرایی و محققین درک درستی از ارتباطات بین آنها ندارند. لذا هدف این مقاله درک این مفاهیم پیچیده و نحوه تاثیرگذاری مولفه های آنها بر هم می باشد. در این پژوهش در ابتدا به منظور شناخت کامل مولفه های قابلیت های پویای سازمانی و انعطاف پذیری تولید با بررسی مطالعات گذشته، از روش تحلیل محتوای متنی استفاده شد و در ادامه به منظور غنای این روش نظر خبرگان نیز لحاظ شد، که در نهایت 6 قابلیت پویای سازمانی و 14 بعد انعطاف پذیری تولید از مطالعات گذشته استخراج گردید. سپس با استفاده از روش DEMATEL فازی و بر اساس نظر خبرگان تأثیر گذاری این مؤلفه ها بر یکدیگر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل نشان می دهد تاثیرگذارترین قابلیت های پویای سازمانی به ترتیب عبارتنداز: خلق و یکپارچه سازی دانش، پیکربندی مجدد و شناخت فرصت ها و مدیریت تهدیدها و از بین ابعاد انعطاف پذیری تولید تاثیرپذیر ترین ابعاد به ترتیب، محصول جدید، عملیات و تولید می باشد. همچنین نتایج تحلیل گویای تأثیر گذاری بسیار بالای قابلیت های پویای سازمانی بر ابعاد انعطاف پذیری تولید می باشد.
تأثیر چابکی راهبردی بر پاسخگویی عملیاتی و عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر چابکی راهبردی بر عملکرد سازمانی از طریق پاسخگویی عملیاتی شرکت های تولیدی بزرگ استان خوزستان، انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کاربردی را 180 شرکت تولیدی بزرگ استان خوزستان تشکیل می دهد. واحد آماری جامعه، مدیران عملیاتی/ مالی/بازاریابی آن شرکت هاست که 122 شرکت با استفاده از فرمول کوکران برای جوامع محدود، به عنوان نمونه انتخاب شد و پرسشنامه ای در اختیار مدیر عملیاتی/ مالی/بازاریابی هر یک از شرکت ها قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه شین و همکاران (2015) است که روایی محتوایی آن را خبرگان و اساتید دانشگاهی تأیید کردند و روایی سازه آن، از طریق تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با بهره گرفتن از نرم افزار22 SPSS و روش معادلات ساختاری صورت پذیرفت. نتایج نشان داد چابکی راهبردی بطور مستقیم و غیرمستقیم (از طریق پاسخگویی عملیاتی)، عملکرد سازمانی را بهبود می بخشد. چابکی راهبردی، پاسخگویی عملیاتی سازمانی را افزایش می دهد. همچنین، پاسخگویی عملیاتی موجب ارتقا عملکرد سازمانی می شود.
تحلیل ساختار و روند شبکه های موضوعی مدیریت راهبردی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تعداد و تنوع مقالات حوزه مدیریت راهبردی طی سال های اخیر، نشان می دهد که این حوزه یکی از حوزه های مورد توجه و پراستقبال بوده؛ به طوری که پژوهشگران حوزه های مختلف مدیریت سعی کرده اند موضوعات مشترک متنوعی را در این زمینه مطرح نمایند. این پژوهش، توصیفی و از لحاظ هدف کاربردی است که با روش تحلیل محتوای کمی به تحلیل موضوعی با رویکرد خوشه بندی سلسله مراتبی می پردازد و هدف آن، بررسی و تحلیل موضوعی مجلات مدیریت راهبردی در ایران است. برای این کار، 332 مقاله منتشر شده در 3 مجله مرتبط با این حوزه به نام های مطالعات مدیریت راهبردی، اندیشه مدیریت راهبردی و پژوهش های مدیریت راهبردی در بازه زمانی 1391 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تحلیل موضوعی؛ سهم موضوعی مقالات، سهم مشارکت نهادهای علمی، تحلیل خوشه ای موضوعات مدیریت راهبردی، تحلیل خوشه ای نهادهای علمی، تحلیل شبکه موضوعی مجلات مدیریت راهبردی و درنهایت تحلیل روند موضوعات مدیریت راهبردی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که موضوعات 29 گانه مدیریت راهبردی در قالب 4 خوشه قابل بررسی بوده و در میان 3 مجله مورد تحلیل، مجله مطالعات مدیریت راهبردی به عنوان مجله مهمتر این حوزه، هم با مجله اندیشه مدیریت راهبردی و هم با مجله پژوهش های مدیریت راهبردی در 5 موضوع اولویت دار مشترک بوده و به نوعی در ساختار شبکه مجلات مدیریت راهبردی، دارای نقش مرکزی است.
عوامل مؤثر در مدیریت عملکرد چندسطحی بر مبنای کارت امتیازی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش و اندازه گیری برای هر سازمانی یک امر حیاتی است. نظام مدیریت و ارزیابی عملکرد به عنوان یکی از فرایند های مدیریتی نقش برجسته ای در کمک به تحقق اهداف و ماموریت های سازمان دارد. هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر در مدیریت عملکرد چند سطحی موسسه آموزش عالی علمی کاربردی صنعت آب و برق براساس کارت امتیازی متوازن می باشد. تحقیق حاضر از حیث هدف، کاربردی است. نوع تحقیق، توسعه ای-کاربردی و با روش آمیخته اکتشافی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. جامعه آماری تحقیق، شامل خبرگان رشته های مختلف موسسه هستند که حداقل 5 سال سابقه مدیریتی و دارای مدرک کارشناسی ارشد به بالا می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی به مصاحبه با خبرگان جامعه آماری پرداخته شده که پس از انجام 15 مصاحبه با خبرگان نسبت به موضوع اشباع نظری حاصل گردید. نتایج حاصل از مصاحبه با روش کدگذاری سه مرحله ای مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت در پایان تحقیق در قالب 4 بعد کارت امتیازی متوازن، عوامل موثر بر مدیریت عملکرد در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی شناسایی و ارائه شده است.
شناسایی مؤلفه های مصرف آگاهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران در سالهای اخیر توجه بیشتری به ابعاد مختلف پیامدهای مصرف و ضرورت حرکت به سمت الگوهای مصرف متناسب با توسعه پایدار نشان داده اند. یکی از مفاهیمی که در راستای تحقق چنین الگوی مصرفی مطرح شده است مفهوم مصرف آگاهانه است که بر خلاف بسیاری از پژوهش های پیشین که متمرکز بر رفتار شرکت ها بوده اند متمرکز بر رفتار مصرف کنندگان است. هدف از تحقیق حاضر شناسایی مؤلفه های مصرف آگاهانه در مصرف کنندگان است. این پژوهش با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ی و از طریق مصاحبه عمیق با پژوهشگران و اساتید دانشگاه به شناسایی مؤلفه های مصرف آگاهانه در مصرف کنندگان می یردازد. مشارکت کنندگان، از طریق فرایند نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرده اند. نهایتاً تعداد 22 مصاحبه انجام و برای تحلیل داده ها از اصول مرتبط با نظریه زمینه ای استفاده شده است. نتایج حاصل از کدگذاری داده ها منجر به شناسایی 16 مفهوم شد که در قالب دو وجه ساختار ذهنی آگاهانه و رفتار آگاهانه دسته بندی شده اند.
ارزیابی نقش مشوق های مالیاتی شرکت های تجاری و تأثیر آن بر اقتصاد منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از کشورهای توسعه یافته در بدو فرایند توسعه خود همواره از سیاست های تشویقی در حوزه مالیاتی برای توازن توسعه منطقه ای استفاده نمودند. از جمله این مشوق ها تخفیف و معافیت مالیاتی در مناطق کمتر توسعه یافته و صنایع خاص مانند کشاورزی و محصولات معدنی است. تأثیر این سیاست بر اقتصاد منطقه ای، موضوع این مطالعه است. با معرفی متغیرهایی مانند نرخ متوسط مالیاتی در سطح استان ها به عنوان شاخص مشوق های مالیاتی شرکت های تجاری و شوک بارتیک به عنوان شاخص تقاضای نیروی کار، به بررسی نقش سیاست مشوق های مالیاتی اعم از تخفیفات و معافیت ها بر متغیرهای کلان اقتصاد استانی مانند رشد تشکیلات شرکتی، دستمزد سرانه، نرخ اجاره مسکن و نرخ بیکاری در قالب چهار مدل و در دوره 1381 تا 1395 با استفاده از مدل داده های پنل پرداخته شد. طبق نتایج، اعطای مشوق های مالیاتی در قالب کاهش نرخ مالیات متوسط در سطح استانی، تأثیر مثبت اما بسیار ناچیزی بر افزایش رشد تشکیلات شرکتی و دستمزد سرانه نیروی کار داشته و بر نرخ اجاره مسکن و نرخ بیکاری تأثیر بی معنی دارد. این امر نشان می دهد که سیاست تشویق مالیاتی نتوانسته است به اهدافی نظیر کاهش محرومیت و بهبود شرایط اقتصادی استان ها دست یابد. به بیان دیگر، اعمال سیاست های تشویقی در حوزه مالیاتی نتوانسته است انگیزه های لازم جهت جذب سرمایه گذاری و مجاب کردن سرمایه گذاران برای تحرک بنگاه های خود به مناطق دارای نرخ مالیات کمتر را فراهم آورد. پیشنهاد می شود که دولت با اصلاح قوانین مالیاتی خود و کاهش مشوق های مالیاتی، منابع آزاد شده از این بخش را صرف ایجاد انگیزه های تولید در مناطق محروم نماید.
الگویابی ایجاد وابستگی برند در رفتار مصرف کنندگان با ترجیح برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه الگویابی ایجاد وابستگی برند در رفتار مصرف کنندگان با ترجیح برند است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی و به صورت کیفی- کمی هست. تکنیک مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده ها، در فاز کیفی از روش مبتنی بر تئوری داده بنیاد و در فاز کمی روش مدل سازی معادلات ساختاری جهت سنجش برازش الگو تحقیق استفاده شد. در این مطالعه جهت ساخت و ارائه الگو با استفاده از روش آمیخته اکتشافی، در مرحله اول با بهره گیری از نظر 15 نفر از خبرگان و کارشناسان و تکیه بر منابع مطالعاتی، چارچوب الگو ارائه و اعتبارسنجی شد و سپس در فاز دوم تحقیق الگو و ساختار پیشنهادی در جامعه هدف توسط 384 آزمودنی مورد سنجش قرار گرفت که نتایج بیانگر تأیید فرضیه های تحقیق بود. بدین ترتیب که از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها شناسایی و پالش شده، سپس روابط بین متغیرها تعیین گردید و در نهایت اعتبار سنجی و برازش الگو انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده ایجاد وابستگی و ترجیح برند می تواند متأثر از ارزش دریافتی از برند باشد و ارزش ویژه برند نیز از کیفیت خدمات دریافتی تأثیر می پذیرد.
تبیین الگوی ارزش گذاری دستگاه های اجرایی برای نیل به سطح بلوغ مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله طراحی و تبیین الگوی ارزش گذاری دستگاه های اجرایی با مقیاس و تراز سطح بلوغ مدیریت دانش است. در این تحقیق تبیین معیارهای ارزش گذاری مبتنی بر سطح بلوغ مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی استان خوزستان به منظور ارائه یک مدل بومی مورد مطالعه قرار گرفته است. بر این اساس از دو پرسش نامه یکی در خصوص معیارهای ارزش گذاری با 51 سوال با آلفای کرونباخ ۰/۹۴ و دیگری در زمینه سطح بلوغ مدیریت دانش با آلفای کرونباخ ۰/۹۳ با 98 سوال استفاده شده است. پرسش نامه ها اساس روایی محتوایی و سازه تایید شد. جامعه پژوهش کارکنان سازمان های اجرایی استان خوزستان می باشد که مطابق رابطه «کوکران» 382 نفر نمونه آماری انتخاب شده اند. برای بررسی و تحلیل داده ها از توصیف های آماری و استنباطی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که معیارهای ارزش گذاری 17 مولفه دارد. مولفه فنی آن بیشترین میانگین رتبه (۱۱/۰۹) و مولفه قابلیت نگهداری کمترین میانگین رتبه (۶/۷۶) را از مولفه ها داشته است. سطح بلوغ مدیریت دانش با 13 مولفه در سطح بیشتر از میزان متوسط عملکرد دارد. البته بین معیارهای ارزش گذاری و سطح بلوغ مدیریت دانش رابطه معناداری برقرار است.