مقالات
حوزه های تخصصی:
از آنجا که مطالعات بوروکرات های سطح خیابان و نقش آن ها در صحنه زیست محیطی متمرکز است، هدف پژوهش تبیین بوروکرات های سطح خیابان در اجرای خط مشی های زیست محیطی مطابق قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل های شمال کشور است. رویکرد پژوهش آمیخته است. ابتدا روش کیفی تحلیل مضمون انجام شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان و مدیران اجرایی با معیاری مانند 20 سال سابقه کاری در حوزه محیط زیست و جنگل، اساتید دانشیار دانشگاه و در نهایت سه جنگلبان با مدرک تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد نمونه بخش کیفی شدند. برای وزن دهی به مضمون ها از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شد. داده های این مرحله با استفاده از پرسشنامه مقایسه زوجی از نمونه یازده نفری از کارکنان و جنگلبانان سه استان شمالی جمع آوری شد. استخراج واحدهای معنایی در بخش کیفی به شناسایی 169 مضمون پایه، 29 مضمون سازمان دهنده و 9 مضمون فراگیر منجر شد که در نُه مضمونِ اصلی نگرش «عاطفی به شهروندان، ویژگی های سازمانی، تغییر ماهیت خط مشی، ضعف دانشی کارکنان، ویژگی های فردی تصمیم گیرنده، تعیین چگونگی حکمرانی جنگل، اتخاذ راهبردهای مقابله ای، بومی گزینی خط مشی و عملیاتی کردن خط مشی» دسته بندی شد. نتایج حاصل از تحلیل سلسه مراتبی فازی نشان داد که در بین نه مضمون اصلی، تغییر ماهیت خط مشی، تعیین چگونگی حکمرانی جنگل و اتخاذ راهبردهای مقابله ای در جایگاه اول تا سوم قرار داشتند. زیر مضمون تطبیق خط مشی ها با شرایط محلی، روابط دولت شهروند، سیاست گذاری پنهان و ضعف تخصص و مهارت کارکنان در اولویت های اول تا چهارم قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که مدیریت موفقیت آمیز جنگل مستلزم تصمیمات مشترک کارشناسان و مردم محلی است که به نوبه خود به اجرای موفقیت آمیز قوانین حوزه جنگل کمک شایانی می کند.
تحلیل جایگاه انرژی در برنامه های توسعه از دیدگاه راهبرد نوآوری و توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به اقتصاد پایدار نیازمند دستیابی به منابع پاک، قابل اعتماد، مقرون به صرفه و کافی انرژی است. این امر بدون نوآوری و بهبودهای مستمر ممکن نیست. لذا هدف پژوهش تحلیل محتوای اسناد قوانین برنامه توسعه کشور ایران از منظر توسعه پایدار و راهبرد نوآوری در صنعت انرژی انجام شده است. این پژوهش از روش کیفی بهره برده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی - تحلیلی محسوب می شود. لذا از تحلیل محتوای کمّی رابطه ای با تحلیل همجواری استفاده شده است. به منظور انجام فرایند کدگذاری از نرم افزار مکس کیودی ای نسخه 20 استفاده شده است. جامعه پژوهش، اسناد قوانین برنامه توسعه کشور ایران بودند. پژوهش حاضر تمام جامعه را مورد مطالعه قرار داده است. ازاین رو نیازمند نمونه گیری نبوده است. مطابق یافته ها، نگارش و تدوین برنامه های توسعه در ایران عمدتاً حول محور رشد اقتصادی بوده است. در برنامه های توسعه ایران مفاهیم فراگیری اجتماعی و حفظ محیط زیست مغفول مانده است. برنامه های توسعه ایران توجه معناداری به انرژی های فسیلی در مقابل انرژی های تجدیدپذیر داشته اند. این امر علاوه بر مخاطرات محیط زیستی می تواند تهدیدی جدی برای امنیت انرژی در ایران باشد. تأکید بر نوآوری فناورانه می تواند سبب غفلت از منافع نوآوری های غیرفناورانه شود.
پویایی محیط و شبکه سازی دانش حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه سازی دانش حکمرانی شهری در محیط پویا، زیربنای پیشرفت دانش بنیان شهرها است. ضرورت آمادگی مدیریت پیچیده ی شهری را برای همگامی با تحولات و جذب آن ها به چالش می کشاند. لذا درک و شناخت نحوه شبکه سازی دانش حکمران شهری و تأثیر آن بر نحوه ی عملکرد و تصمیم گیری مدیران امری حیاتی است؛ هدف از این پژوهش ارائه الگویی از شبکه سازی دانش و عوامل تأثیرگذار بر شبکه دانش حکمرانان شهری است. پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری و روش تحلیل تم است. تحقیق از نظر هدف، بنیادین و از منظر جمع آوری و ماهیت داده ها، اکتشافی - استقرایی است. جامعه هدف تحقیق، شهرداران نواحی شهر تهران است و از میان 123 شهردار ناحیه ی تهران 18 نفر از افراد خبره انتخاب شدند. این افراد بر اساس سوابق کاری و با نظر معاونت برنامه ریزی مناطق 22 گانه تهران انتخاب شدند و پس از اشباع نظری و اشباع داده، مصاحبه ها به اتمام رسیدند. ابزار اصلی تحقیق گروه کانونی اکتشافی با مصاحبه عمیق است؛ لذا برای تحلیل داده های متن مصاحبه ها، بر اساس دانش های در دسترس، از نرم افزار MAXQDA 2020 استفاده شده است. در این تحقیق، دو دسته اصلی از تم های تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر شکل گیری شبکه دانش حکمرانان شهری شناسایی شدند. تم های تأثیرگذار: عوامل زمینه ای فردی، محیطی و اجتماعی، دانش حکمرانی و دانش شهری می باشند. تم تأثیرپذیر: الگوی شبکه دانش حکمرانی است لذا، سه الگوی حکمرانی شهری رایج، مطلوب و نامطلوب ایجاد می شود. تأثیرات و پویایی محیط می تواند در فرآیند شکل گیری شبکه دانش حکمرانی تأثیرگذار باشد و این شبکه ها، الگوهای گوناگون حکمرانی ایجاد کنند. کم توجهی به ایجاد شبکه های دانش در نهادها و سازمان های دولتی، فرآیند تصمیم گیری را کند کرده و مدیریت بحران در دنیای امروز را با چالش هایی مواجه می کند.
آسیب شناسی نرخ گذاری بیمه های درمان گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو عامل اصلی باعث افزایش ضریب خسارت بیمه درمان می شود. اول، تعیین نرخ های غیرفنی حق بیمه به دلیل کم بودن حق بیمه های دریافتی یا کاهش قیمت در بازار بیمه تکمیلی درمان و دوم، هزینه های بالای بیمه درمانی که می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. از چالش های خسارت بالای بیمه درمان در ایران در رابطه با قیمت گذاری می توان به عدم توانایی شرکت های بیمه در افزایش حق بیمه متناسب با افزایش تعرفه ها و غیر واقعی بودن حق بیمه در بیمه های درمان اشاره کرد. در واقع، قیمت ها باید هزینه های واقعی را منعکس کنند و اهداف نظام ارائه بیمه های درمان گسترده تر را در نظر بگیرند. در این راستا، شناسایی آسیب های نرخ گذاری بیمه های درمان گروهی اهمیت فراوانی پیدا می کند. روش تحقیق، از نوع آمیخته (کمی-کیفی) بوده، داده های تحقیق با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه گردآوری شد. جامعه تحقیق را مدیران و متخصصین درمان در صنعت بیمه کشور تشکیل داده که به روش نمونه گیری گلوله برفی با سؤالات باز تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه شد. بر اساس نتایج تحقیق، عمده چالش ها را می توان در سه دسته ارزیابی ریسک، برگزاری مناقصه و رقابت کاذب و قانونی و مقرراتی قرار داد که از این میان، نرخ شکنی شرکت های بیمه و ارائه نرخ های غیرفنی جهت جذب سهم بیشتر در بازار، سهم بالایی در چالش های مطروحه دارد. صنعت بیمه برای رفع چالش ها در بخش رگولاتوری، نهاد نظارتی می تواند سامانه ثبت مناقصات بزرگ را راه اندازی کند و تمامی درخواست های بیمه گذاران را بر اساس پوشش هایی که در آیین نامه ۹۹ شورای عالی بیمه ارائه می شود، نرخ های شرکت های بیمه را به منظور اطمینان از مناسب بودن نرخ ها ارزیابی کند. لذا نهاد ناظر می تواند سالانه نرخ هایی را حداقل نرخ پایه در بیمه های درمان گروهی تعیین و شرکت های بیمه را ملزم به اعمال این کف نرخ کند. در بخش ارزیابی ریسک، بیمه گران می توانند پایگاه های اطلاعاتی را برای نظارت بر رفتار بیمه گذاران خود تقویت کرده و پایه های ریسک را برای ارزیابی دقیق ریسک شناسایی و اعمال کنند.
تجربه زیسته مدیران از تعالی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی تجربه زیسته مدیران دانشگاه فرهنگیان از تعالی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه،کردستان و همدان انجام شده است. این پژوهش به روش ترکیبی از نوع اکتشافی به دنبال پاسخ به این سوال است که مولفه های تعالی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان کدامند و تعالی سازمانی در این دانشگاه اساساً از چه الگویی متاثر است. روش این پژوهش کیفی از نوع اکتشافی بوده که با تکنیک گراندد تئوری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران دانشگاه فرهنگیان هستند که از تعداد 177 نفر آنها 15 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده و از آنها مصاحبه عمیق گرفته شده است. روش تحلیل مصاحبه سه مرحله کدگذاری بوده که پس از بررسی دقیق تر و پیوند بین مفاهیم خرده مقولات، 11 مقوله محوری به دست آمد که این مقولات عبارت از: دانش گرایی، جانشین پروری، پایدارسازی نتایج مطلوب، شبکه ها و مهارت های ارتباطی، کارایی سازمانی، منابع انسانی، خلق مشترک ارزش، قابلیت رقابت پذیری سازمان، توانمندسازی، رهبران نخبه و سرآمد و شناسایی نقاط قابل بهبود هستند که با انتزاع بیشتر این مقولات در مرحله کدگذاری گزینشی، مقوله هسته ای به شرح « تعالی سازمانی در الگوی توانمندسازی سازمان به وسیله مدیرانی نخبه و سرآمد، همراه با شناسایی نقاط قابل بهبود و کارا به خلق مشترک ارزش های پایدار و توسعه جانشین پروری منجر می شود.» لذا می تواند تمامی مقولات دیگر را تحت پوشش قرار بدهد. نظر به این که دانشگاه فرهنگیان و دیگر موسسات آموزش عالی از عمده ترین نهادهای علمی در تولید دانش و فناوری و تربیت دانشجویان هستند، همواره باید در مسیر تعالی بوده و در زمره سازمان های سرآمد، پیشاپیش محیط رقابتی در حرکت باشند.
تحلیل پویایی سیستم توسعه پایدار مناطق محروم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به طراحی مدل پویایی سیستم توسعه پایدار مناطق محروم و شبیه سازی توسعه منطقه محروم دلفان در افق ده ساله با مشارکت برنامه ریزان توسعه منطقه ای به منظور شناسایی سیاست های محرومیت زدایی پرداخته است. با توجه به نتایج تحلیل حساسیت مدل، راهبردهای پایداری اقتصادی در دو دسته سیاست توسعه زیرساخت های عمرانی و سرمایه گذاری در کشاورزی و دامپروری، خدمات گردشگری و صنعت و معدن؛ پایداری اجتماعی در چهار دسته سیاست ارتقاء آگاهی عمومی، توسعه کارآفرینی، توانمندسازی اجتماع محور و سیاست های تشویقی توسعه کارآفرینی و پایداری محیطی در سه دسته سیاست پایبندی به الزامات محیط زیستی، پایداری منابع آب و پایداری منابع خاک شناسایی گردید. در ادامه با اعمال جداگانه و ترکیبی راهبردها با توجه به منابع مالی در دسترس؛ رفتار متغیرهای مدل مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. اعمال سیاست های منتخب نشان می دهد با صرف منابع مالی در حدود 6 هزار میلیارد ریال در منطقه در طول سه سال نهاد محرومیت زدایی و نیز مشارکت استانداری و سایر دستگاه های اجرایی استان لرستان در توسعه زیرساخت های منطقه و مشارکت بخش خصوصی در سرمایه گذاری توسعه اقتصادی؛ روند افزایشی فقر شهری و روستایی با حفظ اراضی قابل کشت، مراتع و جنگل ها پس از یک تاخیر پنج ساله نزولی گردد و آثار فقر و محرومیت به صورت پایدار در منطقه از بین می رود.
نقش فدراسیون ورزش های همگانی در توسعه اقتصاد ورزشی با نیروی انسانی متخصص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه اقتصادی را جوامع به دلیل دستیابی به منافع کوتاه مدت و دراز مدت دنبال می کنند. این تحقیق سعی دارد نقش فدراسیون ورزش های همگانی در توسعه ی اقتصاد ورزشی با تأکید بر حضور منابع انسانی متخصص را بررسی نماید. روش تحقیق بر مبنای جستجوی داده ها، از نوع آمیخته است. در بخش اول با استفاده از نظریه نظریه داده بنیاد استراوس و کوربین، مصاحبه های عمیق از متخصصان به عمل آمده است. بخش میانی با رویکرد آینده پژوهی (تکنیک دلفی) از طریق پرسشنامه در مقیاس لیکرت با پانل خبرگان متشکل از 10خبره انجام شد و در بخش کمی رتبه بندی شاخص ها با آزمون فریدمن انجام پذیرفت. مصاحبه ها در بخش کیفی کدگذاری شد که شامل 48 کد باز، 24 کد محوری و 12کد انتخابی از 5 مقوله (شرایط علی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردهای مؤثر و پیامدها) شامل نقش نهادی و حقوقی، نقش ساختاری، عوال فرهنگی، عوامل رفتاری، نقش رسانه، عوامل سخت افزاری، گروه ذینفعان، نقش مدیریتی، منابع انسانی متخصص، برنامه ریزی، توسعه اقتصادی و توسعه ملی شناخته شده است. بخش میانی از طریق تکنیک دلفی و به منظور هماهنگی شاخصه های شناسایی شده از آزمون ضریب کندال در نرم افزار spss22 استفاده شد و پس از شناسایی 5 شاخص، در بخش کمّی تحقیق با آزمون فریدمن شاخصه ها رتبه بندی شد و (نقش مدیریتی، توسعه اقتصادی، نقش نهادی و حقوقی، نقش ساختاری و عوامل سخت افزاری) به ترتیب رتبه های اول تا آخر را به خود اختصاص دادند. پیشرفت هر سازمانی نیازمند نیروی انسانی متخصص و دلسوز از جمله داشتن مدیران متخصص و آگاه است که بیش از پیش با کار خود پیوند داشته باشند تا از این طریق عملکرد و بهره وری سازمانی افزایش یابد. بر این اساس پیشنهاد می شود فدراسیون های ورزشی به ویژه فدراسیون ورزش های همگانی با مدیریت راهبردی صحیح و با اولویت قرار دادن منابع انسانی متخصص خود و برگزاری دوره های منظم دانش افزایی در زمینه ارتباطات مؤثر، ورزش و اقتصاد، عملکرد خود را در زمینه توسعه اقتصاد ورزشی ارتقاء بخشند.
دیدگاه های صاحبان شرکت ها در استفاده از بازاریابی الکترنیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، شناسایی دیدگاه های صاحبان شرکت ها در استفاده از بازاریابی دیجیتال با استفاده از تکنیک کاربست کیو در شرکت های تولیدی شهر کرمانشاه انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی اکتشافی و از نظر نوع استفاده، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه خبرگان در شرکت های تولیدی شهر کرمانشاه است که تعداد آنها 650 شرکت فعال می باشد که در زمینه فناوری دیجیتال در زمینه بازاریابی نیز فعالیت دارند. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی از نوع گلوله برفی می باشد. از بین این افراد تا رسیدن به اشباع نظری تعداد 15 انتخاب شدند و به روش مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند سوالات مصاحبه را جواب دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا برای کدگذاری باز و از SPSS 28 برای تحلیل عاملی استفاده شد. با توجه به مصاحبه های انجام شده، می توان گفت که 31 مفهوم از مصاحبه ها استخراج شد که با استفاده از تحلیل عاملی کیو سبب پیدایش دو عامل شدند. نتایج نشان داد دو الگوی ذهنی وجود دارد که شامل الگوی کاربرد محور، الگوی مدیریت و مشتری محور می باشد. پیشنهاد می شود مدیران شرکت ها فرصت های بازاریابی دیجیتال را با متخصصین این امر در شرکت خود ارزیابی نماند و با تست کردن آزمایشی این فرصت ها میزان موفقیت آنها را بسنجند و در صورت موفقیت با به کارگیری آن در سوددهی شرکت خود مفید واقع گردند.
شناسایی و تبیین پیشایندها و پسایندهای تله های شایستگی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تله های شایستگی به گرفتارشدن در بَندِ شایستگی های ورافتاده اشاره دارد که کارکنان را چنان در باورهای زنگ زده، اندیشه های منجمد، سیاق ناصواب و اقدام های آشنای خود محبوس می کند که گویی تنها راه رسیدن به تعالی، روان شدن در آن گذر است و هر نگاهی به غیر از نگرش آنها محکوم به شکست است. از این رو، تحقیق بر آن است موشکافانه، پیشایندهای گرفتار شدن در تله های شایستگی را هویدا سازد و پسایندهای آن را از نظرگاه حاذقان نمایان کند. این تحقیق از ساحت ماهیت، آمیخته اکتشافی است و برای فهم پس ران ها و پیش ران ها، با کاربست روش نمونه گیری نوعی تا رسیدن به اشباع نظری به کاوش تجارب زیسته و اندیشیده شده تعداد 16 نفر از کارکنان سازمان های دولتی شهر ایلام پرداخته است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودی ای نسخه 2020 استفاده شد. طبق یافته ها سبک مدیریتی سنت گرا، فناوری هراسی و اجتماعی سازی اداری به ترتیب از بیشترین سهم در نشر و نمو تله های شایستگی از نظرگاه حاذقان برخوردار بودند. همچنین، پیامدهایی نظیر دیرینگی دانشی، روزمرگی شغلی و بسندگی در شغل به ترتیب به زعم خبرگان، از نقش پررنگ تری در اثر تله های شایستگی در کالبد سازمان های دولتی شهر ایلام برخوردارند. نتایج این تحقیق منجر به اکتشاف و تبیین پدیده کمتر شناخته شده تله های شایستگی در هندسه مطالعات مدیریت منابع انسانی در کشور می شود و به مدیران و سیاست گذاران نظام اداری در درک پدیده مذکور و چگونگی مواجهه با آن، نقشه راهی ارائه می دهد.
نقش اتحاد راهبردی، ابعاد دوسوتوانی و چابکی راهبردی بر عملکرد بین المللی سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به تغییرات ناگهانی و چالش های محیطی گوناگون در بازارهای بین المللی، عملکرد شرکت ها دارای اهمیت فراوان است. از این رو چابکی در سطح راهبردی به عاملی تبدیل گردیده که سازمان ها با استفاده از آن به این تغییرات پاسخ مناسبی دهند. این پاسخ ها می تواند بر مبنای اتخاذ راهبرد های اکتشاف و بهره برداری باشد که بر چابکی راهبردی سازمان تاثیر گذار است. این دو بعد دوسوتوانی می توانند منشا اتحاد های راهبردی باشند. اتحادهای راهبردی که توسط شرکت ها انجام می گیرد، می توانند عاملی برای پاسخگویی مناسب به چالش های محیطی باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اتحاد راهبردی بر عملکرد بین المللی سازمان ها با توجه به متغیر هایی همچون ابعاد دوسوتوانی و چابکی راهبردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را شرکت هایی تشکیل داده اند که دارای فعالیت بین المللی هستند. حجم نمونه شامل 227 شرکت است. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری و از برنامه Smart-PLS 3.2 استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اتحاد راهبردی بر اکتشاف و بهره بردای تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که اتحاد راهبردی تاثیر مثبت و معناداری بر ابعاد دوسوتوانی دارد. ابعاد دوسوتوانی (اکتشاف و بهره برداری) نیز تاثیر مثبت و معناداری برچابکی راهبردی دارند. سرانجام چابکی راهبردی تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بین الملل سازمان ها ایرانی دارد.
طراحی و تبیین الگوی اجرایی تقویت صادرات غیر نفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش طراحی و تبیین الگوی اجرایی در راستای تقویت صادرات غیرنفتی در استان گیلان به روش تحقیق آمیخته است. در بخش کیفی جامعه آماری شامل اساتید حوزه مدیریت بازرگانی بین الملل و مدیران دستگاه های اجرایی و در بخش کمّی شامل شرکت های صادرکننده محصولات غیرنفتی در استان گیلان است. با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند در بخش کیفی 17 نفر از خبرگان و روش نمونه گیری تصادفی 311 نفر از مدیران ارشد شرکت های تولیدی استان گیلان انتخاب شدند. متغیرهای پژوهش عبارتند از: عملکرد صادراتی، جهت گیری کارآفرینانه، جهت گیری بازاری، یادگیری سازمانی، نوآوری سازمانی و مزیت رقابتی. مطابق یافته های پژوهش جهت گیری کارآفرینانه (ضریب بتا: 288/0)، جهت گیری بازاری (ضریب بتا: 181/0)، یادگیری سازمانی (ضریب بتا: 125/0)، نوآوری سازمانی (ضریب بتا: 232/0) و مزیت رقابتی (ضریب بتا: 234/0) بر عملکرد صادراتی تأثیر دارند. همچنین، جهت گیری کارآفرینانه (ضریب بتا: 262/0)، جهت گیری بازاری (ضریب بتا: 146/0)، یادگیری سازمانی (ضریب بتا: 137/0) و نوآوری سازمانی (ضریب بتا: 36/0) بر مزیت رقابتی تأثیر دارند. جهت گیری کارآفرینانه (ضریب بتا: 387/0)، جهت گیری بازاری (ضریب بتا: 275/0) و یادگیری سازمانی (ضریب بتا: 203/0) بر نوآوری سازمانی تأثیر دارند. جهت گیری کارآفرینانه (ضریب بتا: 171/0) و جهت گیری بازاری (ضریب بتا: 198/0) بر یادگیری سازمانی تأثیر دارند. نتایج این تحقیق نشان داد عملکرد صادراتی محصولات غیرنفتی تابعی از روابط علّی بین جهت گیری کارآفرینانه، جهت گیری بازاری، یادگیری سازمانی، نوآوری سازمانی و ایجاد مزیت رقابتی است.
طراحی الگوی رهبری شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش طراحی الگوی رهبری شرکت های دانش بنیان اصفهان و با بهره گیری از رویکرد ترکیبی و استفاده از طرح نظریه داده بنیاد در بخش کیفی است. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 17 نفر از مدیران ارشد شرکت های دانش بنیان و خبرگان دانشگاهی، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرآیند کدگذاری گردآوری و از دل آن ها مقوله هایی استخراج گردید. سپس پیوند میان این مقوله ها ذیل پارادایم کدگذاری تشریح و نظریه خلق شد. در بخش کمّی پژوهش بر اساس نتایج بخش کیفی پرسشنامه ای تدوین و 220 نفر از مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان آن را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار ایموس و روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. بدین ترتیب یافته ها حاکی از آن است که افزایش حرفه ای گرایی، ماهیت دانشی شرکت دانش بنیان، حفظ بقا و تداوم، تقویت مزیت رقابتی و پویایی محیطی و قابلیت شرکت در انطباق با تغییرات محیطی عوامل علّی، هدایت یادگیری، نقش الگویی رهبر، ایجاد فضای دانشی و حمایت رهبری دانش مدار از یادگیری مؤلفه های پدیده محوری، بستر فناورانه و زیرساخت ها، بستر اشتراک دانشی و کارکنان دانشی، بستر فرهنگی، بستر اقتصادی، بستر ساختاری و کنترلی و بستر تعاملی و ارتباطی عوامل زمینه ای، عوامل اجتماعی فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل حقوقی و قانونی، دولت و نهادهای وابسته عوامل مداخله گر، راهبردهای انگیزش محور، جذب و نگهداشت نیروی انسانی شایسته، بهبود جوّ مشارکت، استفاده از ظرفیت های بالقوه برون سازمانی، دانش آفرینی و دانش اندوزی، راهبردهای زیرساخت محور، تأمین مالی و راهبردهای آموزش محور و فرهنگ ساز راهبردها و بهبود عملکرد و مزیت رقابتی، رضایت شغلی و بهبود کیفیت زندگی کاری، ماندگاری کارکنان دانشی و ثبات شرکت، تعلق سازمانی و درگیری ذهنی عاطفی کارکنان، بهبود و توسعه مهارت های کارکنان دانشی و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی پیامدهای الگوی رهبری دانش مدار بودند. سرانجام یافته های بخش کمّی نشان داد که الگو از برازش قابل قبول برخوردار بوده و تمامی روابط بین عوامل در این الگو مورد تأیید قرار گرفت.
طراحی مدل ممیزی مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و تدوین مدل ممیزی مدیریت منابع انسانی در شرکت پتروشیمی پارس است. روش پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته و از لحاظ هدف کاربردی است که در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده و در بخش کمّی به صورت میدانی انجام شده است. جامعه تحقیق در بخش کیفی، شامل تعداد 12 نفر از خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی بوده که با شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کمّی، از کلیه چهارصد نفرکارکنان شرکت پتروشیمی پارس که با استفاده از فرمول کوکران، 196 نفر، نمونه انتخاب شدند. بر پایه نظرات خبرگان و بر اساس تکنیک دلفی تعداد 108 شاخص شامل بُعد سیاست (14 قلم)، بُعد فرآیند (19 قلم) و بُعد عملکرد (75 قلم) استخراج شده و بر اساس آن پرسشنامه محقق ساخته ارائه گردید که روایی آن از گروه دلفی تایید و پایایی آن (91/0=α) بدست آمد. داده ها با آزمون تحلیل چندمعیاره SAW، مقایسات میانگین تی-استودنت و نرم افزار SPSS و EQS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد سهم بُعد سیاست در تبیین ممیزی مدیریت منابع انسانی برابر با 60/0، بعد فرآیند 89/0 و بعد عملکرد 23/1 بود. همچنین برازش مدل پژوهش مناسب بوده و توان بالای آن را در تبیین روابط علّی- معلولی متغیرها تایید می نماید. با توجه به اینکه ممیزی مدیریت منابع انسانی، سازمان و منابع انسانی پیامدهایی چون بهره وری و افزایش عملکرد و کارایی را می تواند داشته باشد، پیشنهاد می شود مدیران سازمان با توجه به نتایج تحقیق به استقرار و ایجاد واحد ممیزی مدیریت منابع انسانی جزئی از سیستم مدیریت منابع انسانی در سازمان توجه نمایند.
تحلیل عوامل داخلی و خارجی توسعه پایدار مناطق آزاد تجاری- صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تحلیل میزان اثرگذاری متقابل عوامل داخلی و خارجی توسعه پایدار در مناطق آزاد ایران است. شناسایی مهم ترین عوامل داخلی موثر بر مقرون به صرفه شدن بهبود عوامل خارجی و برعکس مد نظر است. برای این منظور، ارتباطات عوامل داخلی و خارجی توسعه پایدار در مناطق آزاد ایران از طریق تحلیل ساختار همبستگی میان آنها بررسی و تحلیل می شود. داده ها بر اساس پرسشنامه ای از عوامل داخلی و خارجی جمع آوری شدند. سپس از روش تحلیل همبستگی کانونی، روابط میان متغیرهای کانونی با عوامل داخلی و خارجی توسعه پایدار شناسایی و ضرایب همبستگی کانونی، بارهای عاملی، بارهای عاملی متقاطع کانونی و نیز نسبت واریانس تبیین شده عوامل داخلی و خارجی با متغیرهای کانونی تحلیل و تفسیر می شوند. یافته ها همبستگی کانونی بین عوامل داخلی و خارجی را نشان می دهند. سه تابع کانونی از چهار تابع کانونی حاصل معنادار می باشند. به علاوه، مطابق نتایج، هر دو دسته متغیرهای کانونی، همبستگی معناداری با عوامل متناظر دارند. حدود نیمی از مجموع واریانس های عوامل خارجی متغیرهای کانونی با عوامل داخلی تبیین می شود. در نقطه مقابل، بخش قابل توجهی از مجموع واریانس های عوامل داخلی مذکور عوامل خارجی را پوشش می دهند. مطابق تحلیل همبستگی کانونی، عوامل داخلی «رفاه و خدمات» و خارجی «فرهنگ سازی» بیشترین همبستگی را با هر دو دسته متغیرهای کانونی مربوط دارند.
تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بنگاه نگهدار بر نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک شرکت های تابعه با تحلیل نقش انعطاف پذیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بنگاه نگهدار بر نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک شرکت های تابعه و تحلیل نقش انعطاف پذیری استراتژیک در بنگاه نگهدار تاپیکو است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش 482 نفر از مدیران ارشد و میانی 42 شرکت تابعه از پنج گروه مختلف صنعتی و مدیریتی هستند که تحت نظارت شرکت نگهدار تاپیکو فعالیت دارند. حجم نمونه با استفاده از روش توان آزمون و به کارگیری نرم افزار G-Power به تعداد 222 نفر تعیین شد و به منظور اطمینان بیشتر 280 پرسشنامه توزیع شد و با نرخ برگشت پذیری 5/82 درصد، نهایتاً 225 پرسشنامه مبنای تحلیل قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد برنامه ریزی استراتژیک بنگاه های نگهدار تأثیر مثبتی بر انعطاف پذیری استراتژیک، نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک شرکت های تابعه دارد. علاوه بر این، انعطاف پذیری استراتژیک شرکت های تابعه تأثیر مثبتی بر نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک آن ها دارد. همچنین نوآوری استراتژیک شرکت های تابعه تأثیر مثبتی بر بقای استراتژیک دارد. از طرفی تحلیل متغیرهای میانجی نشان می دهد که انعطاف پذیری استراتژیک و نوآوری استراتژیک شرکت های تابعه میانجی کننده تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بر بقای استراتژیک است. ضمن آنکه انعطاف پذیری استراتژیک شرکت های تابعه میانجی کننده تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بر نوآوری استراتژیک و نوآوری استراتژیک نیز میانجی کننده تأثیر انعطاف پذیری استراتژیک بر بقای استراتژیک است. پژوهش حاضر مبانی نظری مدیریت استراتژیک را با پر کردن شکاف پژوهشی گسترش داد و نقش متغیرهای مؤثر بر بقای استراتژیک در کسب وکارها را برجسته کرد.