راهبردهای آموزش در علوم پزشکی
راهبردهای آموزش در علوم پزشکی دوره 17 مهر و آبان 1403 شماره 4 (پیاپی 86) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تحقیقات نشان می دهد دانش آموزانی که در مناطق کم برخوردار زندگی می کنند در مقایسه با سایر گروه ها موفقیت های کمتری دارند، در حالی که موفقیت تحصیلی شاخص اشتغال، رفاه و کاهش حساسیت به فقر است. هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی فرایندهای فردی و خانوادگی موثر بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان متوسطه است. روش ها: این پژوهش کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد است. نمونه پژوهش حاضر را 49 نفر شامل دانش آموزان متوسطه اول و دوم، معلمان و والدین شهرستان رشتخوار در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند. نمونه مطالعه حاضر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن نقطه اشباع نظری انتخاب شد. داده ها با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و تجزیه و تحلیل آن با استفاده از مدل پارادایمی داده بنیاد استراوس و کربین انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها به استخراج 180 مفهوم، 105 مقوله فرعی و 25 مقوله اصلی انجامید. شرایط علّی از 6 مقوله اصلی شامل (عبرت آموزی تحصیلی، افتخارآفرینی تحصیلی، تجارب کارآمد تحصیلی، کارکرد فرهنگی خانواده، کارکرد تربیتی خانواده، کارکرد تحصیلی خانواده)، پدیده اصلی از مقوله چشم انداز مثبت تحصیلی، شرایط مداخله گر از 4 مقوله اصلی (کارکرد ساختاری خانواده، کارکرد عاطفی خانواده، کارکرد ارتباطی خانواده، کارکرد مذهبی خانواده)، شرایط زمینه ای از 4 مقوله اصلی (معنویت تحصیلی، خلق و خوی تحصیلی، احساس رضامندی، کارکرد خود ارتقایی خانواده)، راهبردها از 4 مقوله اصلی (والایش تحصیلی، کنش وری تحصیلی، مهارت های زندگی تحصیلی، سماجت تحصیلی) و پیامدها از 6 مقوله اصلی (غلبه بر کلان روایت های مخرب، سبک زندگی تحصیلی، بستر پیشرفت، مؤانست به موفقیت، برازندگی نقش، خلاقیت تحصیلی) تشکیل شده است. نتیجه گیری: داده های کیفی تحلیل شده نشان می دهد موفقیت برای همه قابل دستیابی است و برای ارتقای موفقیت تحصیلی دانش آموزان با وضعیت اقتصادی-اجتماعی پایین، رشد موفقیت آمیز عوامل فردی و نقش آفرینی کارکردهای خانوادگی حائز اهمیت است.
طراحی الگوی ارزیابی تکوینی کلاس های درس مجازی در دوران پاندمیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این مطالعه به طراحی الگوی ارزیابی تکوینی کلاس های درس مجازی در دوران پاندمیک پرداخته شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف یک مطالعه کاربردی-توسعه ای است و از منظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی مقطعی است روش کار: برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان و متخصصان، اعضای هیات علمی دانشگاه ها و دانشجویان است. نمونه گیری بخش کیفی با روش هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و 20 نفر در بخش کیفی شرکت کردند. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد به شناسایی شاخص های الگوی ارزیابی تکوینی کلاس های درس مجازی مبادرت ورزیده شد. نتایج: براساس نتایج تحلیل کیفی 6 مقوله اصلی، 9 مقوله فرعی و 43 شاخص پایه شناسایی شد. نتیجه گیری: براساس الگوی پارادایمی پژوهش، ایجاد محیط یادگیرنده و استعدادیابی و پاسخ به نیازهای آموزشی دانشجویان شرایط علی را تشکیل می دهند. ارزیابی تکوینی کلاس های درس مجازی پدیده محوری است. مشارکت دانشجویان در بحث آموزش و یادگیری آنلاین شرایط زمینه ای را فراهم می آورند و زیرساخت های منابع انسانی و فناوری نیز شرایط مداخله گر می باشد. توانمندسازی اساتید در ارزیابی تکوینی عامل راهبردی است که در نهایت به پیامدهایی نظیر بهبود کارایی نظام آموزشی، توسعه آموزش مجازی و ترمیم نواقص و شکاف های یادگیری دانشجویان منجر می شود.
کیفیت آموزش بالینی دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایلام طی پاندمی کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش بالینی دانشجویان پرستاری، شرایط محیطی است. این مطالعه با هدف کلی تعیین کیفیت آموزش بالینی دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایلام در دوران پاندمی کووید- 19 انجام شد. روش کار: پژوهش توصیفی، همبستگی و گذشته نگر با نمونه گیری سرشماری بود. نمونه پژوهش کلیه دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایلام در سال 1401 بودند که حداقل یک واحد کارآموزی یا کارورزی حضوری طی پاندمی کووید- 19 داشتند (n=210). داده ها با فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه وضعیت آموزش بالینی مردانی (1389) گردآوری شده و در نرم افزار SPSS22 با آمار توصیفی و استنباطی (کولموگروف-اسمیرونوف، فریدمن) تحلیل شدند. یافته ها: اکثر نمونه ها مرد (8/53 درصد)، بین 20 تا 25 سال (4/82 درصد)، مجرد (8/84 درصد)، ترم هشتم (5/30 درصد)، بومی ایلام (1/78 درصد) و با سابقه ابتلا به کرونا بودند (7/76 درصد). بالاترین میانگین در حیطه نظارت (992/0 ± 00/4) و کمترین میانگین در حیطه محیط آموزشی (932/0 ± 71/3) بود.. میانگین حیطه ها بالاتر از 5/3 و در حد مطلوب بود. طبق آزمون فریدمن، کیفیت آموزش بالینی نمونه ها به ترتیب اولویت شامل اهداف و برنامه آموزشی، نظارت و ارزشیابی، عملکرد مربی، برخورد با دانشجو و محیط آموزشی بود. نتیجه گیری: کیفیت آموزش بالینی نمونه ها در پاندمی کووید- 19 مطلوب بود. به دلیل تعطیلی دانشگاه ها و آموزش مجازی، کیفیت برخورد با دانشجو و محیط آموزشی کمتر از سایر حیطه ها بود. بنابراین در نظام آموزش عالی دانشگاه علوم پزشکی ایلام باید توجه بیشتری به این دو حیطه شده و کیفیت آموزش بالینی سایر حیطه ها حفظ شود.
تأثیر آموزش فلسفه ورزی با داستان های بومی- ایرانی بر قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارتقاء قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه یکی از اهداف اصلی در نظام تعلیم و تربیت هست؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش فلسفه ورزی با داستان های بومی- ایرانی بر قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه دانش آموزان بود. روش کار: روش پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه های چهارم و پنجم ابتدایی شهر چالوس در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ و به مقیاس تفکر نقادانه ریکتس و پرسشنامه قضاوت سینها و وارما پاسخ دادند. گروه آزمایش در 17 جلسه آموزش فلسفه ورزی شرکت نمودند اما گروه گواه در لیست انتظار بودند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل کووایاریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه گروه آزمایش و گواه تفاوت وجود دارد و میزان رشد قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه در گروه آزمایش از گروه گواه بیشتر بود (01/0>P). نتیجه گیری: برنامه آموزش فلسفه ورزی با داستان های بومی- ایرانی بر قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه دانش آموزان تأثیر مثبت داشت.
اثربخشی یادگیری معکوس بر سواد سلامت در درس علوم تجربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یادگیری معکوس رویکردی نوین در نظام آموزشی است و علی رغم اینکه امکان اجرای آن در کلاس های دوره های ابتدایی و درس علوم تجربی از لحاظ موضوعی، امکانات آموزشی و زمانی فراهم است، استفاده از آن محدود می باشد لذا مقاله حاضر با هدف تعیین اثربخشی یادگیری معکوس بر سواد سلامت در درس علوم تجربی دوره دوم ابتدایی انجام شد. روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری دانش آموزان مدارس ابتدایی دخترانه شهر بناب بودند که در سال تحصیلی 1401-1400 به تحصیل اشتغال داشتند. حجم نمونه شامل ۴۴ نفر از دانش آموزان بود که در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم بندی شده بودند. ابزار پژوهش پرسش نامه سنجش سواد سلامت مقتبس از پرسش نامه منتظری و همکاران (۱۳۹۳) با پایایی 886/0 و آزمون مدادکاغذی با پایایی 722/0 بود و روایی آن ها پس از مطالعه توسط متخصصان دانشگاهی و معلمان باسابقه تایید شد. ابتدا، پرسش نامه و آزمون مداد کاغذی به عنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش به مدت 1۰ جلسه تحت راهبرد یادگیری معکوس در درس علوم تجربی در موضوعات سواد سلامت قرار گرفت. بعد از اتمام جلسات آموزشی، بر روی هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات دانش آموزانی که روش یادگیری معکوس را دریافت کرده بودند بیشتر از میانگین نمرات دانش آموزانی بود که از روش سنتی در تدریس استفاده کرده اند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که روش یادگیری معکوس بر سواد سلامت دانش آموزان موثر بود.
مدل یابی رویکردهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزیابی و ادراک وضعیت تحصیلی دانشجویان در شرایط آموزش مجازی در زمینه روان شناسی تربیتی حائز اهمیت است. دانشجویان ممکن است در شرایط مختلف آموزشی (مجازی، حضوری) رویکردهای مختلفی از نظر یادگیری از خود نشان دهند. مطالعه حاضر در این راستا و با هدف مدل یابی رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی صورت گرفت. روش ها: در این پژوهش، رویکردهای یادگیری (عمقی و سطحی) دانشجویان در آموزش مجازی بر اساس هیجانات تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، پرسشنامه های هیجان های پیشرفت (پکرون و همکاران، 2002)، ادراک از محیط یادگیری (راف و همکاران، 2001) و پرسشنامه رویکردهای یادگیری تجدیدنظر شده دو عاملی (مختار و همکاران، 2010) بین 223 دانشجو از دانشگاه علوم پزشکی لرستان توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش معادل یابی ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی قابل پیش بینی است. همچنین یافته ها نشان داد ابعاد یادگیری به واسطه هیجان های مثبت و منفی بر رویکردهای عمقی و سطحی تأثیر معنادار دارد (p<0.01). نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که رویکردهای یادگیری دانشجویان در فضای مجازی در کنار برنامه ریزی دقیق و تخصصی می تواند برآیند مطلوب داشته باشد
پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس رویکرد یادگیری تلفیقی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یادگیری ترکیبی به عنوان رایجترین رویکرد تربیتی و انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی به عنوان سازه های روانشناختی به ترتیب به عنوان مولفه بیرونی و محرک های درونی موثر بر عملکرد تحصیلی تلقی می شوند. بر این اساس، هدف مطالعه پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس رویکرد یادگیری تلفیقی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی است. روش ها: در این پژوهش زمینه یابی مبتنی بر ضریب همبستگی، از بین220 نفر دانشجوی رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور مرکز خلخال در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان،140 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته یادگیری ترکیبی، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هرمانس(2014)و پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ(1391) به همراه نمرات پایان ترم به عنوان عملکرد تحصیلی استفاده شد. سرانجام برای بررسی رابطه علی بین متغیرها از تحلیل خطی ساده مبتنی برآزمون ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی رابطه همزمان بین متغیرها از تحلیل چند خطی(همزمان) مبتنی برآزمون ضریب همبستگی رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS-V21استفاده شد. یافته ها: تک تک متغیرهای رویکرد یادگیری ترکیبی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی بر موفقیت تحصیلی تاثیر دارند(389/7،213/4 ،990/5T=، 05/0>p)، اما در این میان، رویکرد یادگیری ترکیبی در مقایسه با انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی، بیشترین تاثیر را بر موفقیت تحصیلی داشت(210/0، 288/0<439/0). نتیجه نهایی تحقیق نیز نشان داد که تاثیر همزمان رویکرد یادگیری ترکیبی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی در مقایسه با تاثیر تک تک متغیرها بر موفقیت تحصیلی، بیشتر است(435/0=R2). نتیجه گیری: اگر ابعاد و مولفه های تشکیل دهنده یادگیری ترکیبی و ابعاد درونی و بیرونی و تنظیم شده انگیزش تحصیلی به همراه سه بعد رفتاری، شناختی و انگیزشی درگیری تحصیلی در طول دوره آموزشی به خوبی نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی شوند، می توانند بر موفقیت تحصیلی تأثیرات چشمگیری داشته باشند.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روابط زوجین همواره می تواند با مشکلات متعددی روبرو شود و روابط آنان را مبهم نماید که برای مقابله با آن ها مداخلات درمانی زیادی برای کاهش مشکلات و افزایش روابط زناشویی پیشنهاد شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین انجام شد. روش ها : روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بسط یافته همراه با پیگیری بود. برای انجام این پژوهش 30 زوج دارای مشکلات ارتباطی به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین استفاده شد. سپس مداخلات آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار، به مدت10جلسه برای هردو گروه آزمایش اعمال شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزارspss-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فرضیه پژوهشی مبنی بر اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین، مورد تأیید قرار گرفته است و هر دو مداخله در مراحل پس آزمون و پیگیری بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین تأثیر مثبت و معنادار داشتند(0/01>p). همچنین، نتایج آزمون تعقیبی حاکی از آن بود که میزان اثربخشی مداخله طرح واره درمانی بر بازسازی الگوهای ارتباطی، بیشتر از زوج درمانی هیجان مدار بود(0/01>p). لذا رویکرد طرح واره درمانی می تواند در بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین به عنوان یک روش کارآمد مورد استفاده قرار گیرد. نتیجه گیری: هر دو رویکرد بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین اثربخش است. اما اثربخشی طرح واره درمانی کارآمدتر از زوج درمانی هیجان مدار است.
بررسی همبستگی شوخ طبعی و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : فرسودگی تحصیلی که با ویژگی هایی مثل خستگی ، بی علاقگی و ناکارآمدی تحصیلی مشخص می شود اهمیت ویژه ای در بهره وری تحصیلی و نحوه عملکرد و موفقیت فرد در دوران تحصیلش دارد. در این پژوهش، پژوهشگران بر آن شدند تا مطالعه ای را با هدف همبستگی شوخ طبعی با فرسودگی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم به انجام رسانند. روش : نوع مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی و کاربردی می باشد. جامعه پژوهش آن کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی استان قم بودند که دارای معیارهای ورود بوده و جهت شرکت در مطالعه به صورت تصادفی از بین دانشجویان رشته های مختلف 260 نفر انتخاب شدند. از تمامی افراد رضایت نامه آگاهانه جهت شرکت در مطالعه به صورت کتبی کسب گردید. سپس افراد سه پرسشنامه (اطلاعات دموگرافیک، فرسودگی تحصیلی( ماسلاچ )و شوخ طبعی (خشوعی) را تکمیل و داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی مورد مقایسه قرار گرفت . سطح معناداری (05/0 p<)در نظر گرفته شد یافته ها : این مطالعه بر روی 260 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم در رشته ها و مقاطع مختلف انجام گرفت. در این مطالعه میانگین فرسودگی تحصیلی (87/14±33/34) و میانگین شوخ طبعی (55/24±03/114) به دست آمددر این مطالعه ، کلیه خرده مقیاس های شوخ طبعی با فرسودگی تحصیلی ارتباط مستقیم و معناداری داشت. همچنین مشخص شد دانشجویانی که اشتغال در زمینه تحصیلی داشتند نسبت به دانشجویان غیر شاغل فرسودگی کمتری داشتند (05/0 p<). نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد هر چه شوخ طبعی در دانشجویان بیشتر باشد، با احتمال کمتری دچار فرسودگی تحصیلی خواهند شد.
طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی اخلاق حرفه ای پژوهش برای دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی مراکز آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت رعایت اخلاق پژوهش در فرایند تحقیق و اهمیت آموزش آن به دانشجویان تحصیلات تکمیلی این پژوهش با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی اخلاق حرفه ای پژوهش برای دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی مراکز آموزش عالی ایران انجام شد. روش: این پژوهش در چارچوب رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) و با استفاده از تحلیل محتوای قراردادی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی و کمی کلیه اساتید دانشگاه های استان گلستان بود. در بخش کیفی، 14 نفر ازاعضای هیئت علمی به روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به سطح اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی بطور تصادفی تعداد 181 نفر برای آزمون مدل برگزیده شدند. ابزار تحقیق در بخش کیفی، مصاحبه ساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های حاصل از آنها در بخش کیفی با استفاده از نرم افزار maxqda و در بخش کمی با استفاده از نرم افزار pls تجزیه و تحلیل شدند. یافته : یافته های حاصل از این پژوهش شامل166کد باز بوده که داده های مشابه از طریق تحلیل مقایسه ای در یکدیگر ادغام گردید و در نهایت23 زیر مقوله و12 مقوله اصلی ارائه گردید. مقوله های اصلی (تغییر ساختار پژوهش، کمک به جهانی شدن علم و فناوری، شناخت سرقت ادبی) برای ضرورت، (آموزش ملاحضات اخلاقی، ارتقاء شاخص های سواد اطلاعاتی، همیاری کردن با علوم پزشکی) برای عنصر هدف، (مبانی علمی، الزامات اخلاق پژوهش) برای محتوا، (روش های تعاملی و غیرتعاملی) برای عنصر روش های یاددهی-یادگیری و (ارزشیابی تکوینی و پایانی) برای عنصر ارزشیابی استخراج شد. نتیجه گیری: مدل استخراج شده از داده های کیفی با داده های کمی جمع آوری شده از شرکت کنندگان در این پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. لذا نظارت بر فعالیت های پژوهشی و کمک گرفتن ازحوزه علوم پزشکی برای طراحی الگوی برنامه درسی دانشجویان می تواند بیشترین اثر بر رعایت اخلاق پژوهش داشته باشد.