درآمدى بر نقش عوامل مؤثر بر نوآورى در تربیت دینى (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
درجه علمی در دستهبندی سابق وزارت علوم: علمی-ترویجیآرشیو
چکیده
در کشور ما ضرورت تربیت دینى به عنوان وظیفه مهم و اصلى آموزش و پرورش مورد پذیرش است. بنابراین، باید تلاش نمود تا به شیوهها و روشهاى موجود در این فرایند کیفیت بخشید و آن را بهتر و زیباتر به نسل جوان ارائه داد. نوآورى در تربیت دینى از جمله امورى است که این مسیر را هموار مىسازد. این مقاله با روش مطالعه موردى و با استناد به منابع روایى معتبر و دست اول تلاش مىکند تا با استفاده از احادیث و آیات قرآن کریم، به تطبیق عواملى که در تربیت دینى و نوآورى مؤثر هستد، بپردازد. نتیجه این پژوهش، اشتراک مؤلفههاى نوآورى و تربیت دینى را در بعد فکرى و خصوصیات شخصیتى مورد تأکید قرار داده و ثابت مىکند که مبناى فکرى نوآورى و تربیت دینى با هم همخوانى و تطابق دارند.متن
«نوآورى» از نظر اسلام واژه بیگانهاى نیست و در تعالیم دینى از جایگاه مثبت و پسندیدهاى برخوردار است. دین با فطرت انسانها هماهنگ است؛ زیرا استعدادهاى فطرى به وسیله دین شکوفا مىشوند. از سوى دیگر، نوآورىها و دست به آفرینش و تغییرات مثبت زدن نیز امرى فطرى و مورد قبول ذات بشرى است. در این میان، اسلام دینى است که خود مشوّق نوآورى و خلّاقیت است. قرآن کریم خداوند را نوگرا در آفرینش طبیعت و انسان مىداند و یکى از اسماى الهى را بدیع و فاطر بودن خدا ذکر مىکند : مبدع و خلّاق آسمانها و زمین خداست.3 قرآن به شکل غیرمستقیم زمینههایى را که موجب خلق نوآورى مىشوند، مورد تأکید قرار مىدهد. براى نمونه، در آموزههاى قرآن بر تنوّع و گوناگونى تأکید زیادى شده است: «ما در این قرآن دلایل و مثلهاى مکرّر و متنوع ذکر کردیم تا ایشان متذکر گردند.»4 و یا مى فرماید: «همانا شما را گوناگون آفریدیم.»5 تنوع و یکنواخت نبودن روشهاى تربیتى قرآن را مىتوان نمادى دیگر از اهمیت نوآورى محسوب کرد. قرآن نوآورى در روشهاى تربیتى دین را به صورت عملى نشان مىدهد، استفاده از تمثیلات، داستانسرایى، سؤال و پرسش، فصاحت و شیوایى کلام، ارائه الگوهاى دینى و تربیتى نشان از توجه قرآن به اکتفا نکردن به یک شیوه خاص در ارائه دین و تنوع شیوههاى تربیتى آن مىباشد. همچنین قرآن کریم مبانى فکرى و عوامل شخصیتى را که لازمه داشتن افکار جدید و نوآورانه است، به پیروان خود ارائه داده است. این دستورات در سیره کلامى و رفتارى معصومان: نیز فراوان دیده مىشود. در ارتباط با پیشینه این تحقیق در زمینه عوامل شخصیتى مؤثر در نوآورى مىتوان به پژوهشهاى زیر اشاره کرد : هارینگتون (1990) در تحقیقات خود بیان کرده است که بین انگیزههاى شخصى و نوآورى یک رابطه قوى وجود دارد.6 آمابیل و همکاران (1998) از یافتههاى تحقیقات خود نتیجه گرفتهاند عوامل شخصیتى به عنوان مرکز کنترل درونى با نوآورى مرتبط هستند و به طور مستقیم با نوآورىها در ارتباطند. این عوامل داورى مستقل، خطر ریسک کردن و خودکنترلى در شرایط متفاوت مىباشند. این خصوصیات نسبت به عوامل محیطى و بیرونى نیز به سختى تغییر مىکنند.7 استرنبرگ (1998) در پژوهشهاى خود در ارتباط با خلّاقیت و نوآورى بر پنج صفت افراد نوآور که در شخصیت افراد ریشه دارد، تأکید مىکند. این صفات عبارتند از: تحمل ابهام، پشتکار و مداومت، اراده، خطرپذیرى و ریسک و استقلال فردى.8 بلند فورد (2005) در پژوهشى درباره ایجاد تغییرات مطلوب از طریق تقویت ویژگىهاى شخصیتى، نشان داد که تقویت قابلیتهاى شخصى مىتواند نوآورى و افزایش کارایى به همراه داشته باشد.9
تطبیق مبانى علمى نوآورى با آموزههاى دین اسلام سبب مىشود تا با شیوه نوین به نوآورى در تربیت دینى نگریسته شود. همچنین تبیین این موضوع سبب تقویت پایههاى نظرى نوآورى در تربیت دینى مىگردد. در این راستا، این پژوهش با هدف شناخت رابطه بین نوآورى و تربیت دینى تدوین گردیده است. براى نهادینه شدن نوآورى در تربیت دینى در سطح جامعه و توجه کاربردىتر به این فرایند، لازم است که با جنبههاى نظرى و نوآورى و تربیت دینى بیشتر آشنا گردید. از اینرو، در راستاى رسیدن به این امر مهم، این مقاله در تلاش است تا وجوه مشترک بین مؤلفههاى تربیت دینى و نوآورى را شناسایى نماید. هدف این پژوهش پاسخ به این سؤال اصلى است که تا چه حد ویژگىهاى افراد نوآور با ویژگىهاى مورد تأکید متربیان تربیت اسلامى منطبق است؟ به عبارت دیگر، وجوه مشترک تفکر نوآورانه با مبانى فکرى از منظر اسلام چه صفاتى است؟ پیش از این، لازم است که به سؤالات فرعى زیر پاسخ داده شود: الف) نوآورى و تربیت دینى چیست؟ ب) چه مؤلفههایى مبانى فکرى مؤثر در نوآورى را تشکیل مىدهند؟
مبانى نوآورى و تربیت دینى
نوآورى اتخاذ ایدههاى جدید و تبدیل آنها به خدمات و روشهاى تازه است که با خود تغییرات مفیدى را به همراه مىآورند.10 همچنین نوآورى به شکل انتخاب و استفاده بدیع و تازه از منابع انسانى و مادى و خلق روشهاى تازهاى که اهداف موردنظر را در سطح بهترى به تحقق برساند، تعریف شده است.11 در واقع، نوآورى نحراف پیدا کردن از الگوهاى ذهنى موجود است به نحوى که در مقایسه با ساختهاى ذهنى حاصل از عادت متفاوت باشد.12 استرنبرگ و کافمن13 و پیتر،14 در پژوهشهاى خود به عوامل تأثیرگذار بر نوآورى در سازمانها اشاره کردهاند که این عوامل عبارتند از : ارتباطات باز میان سازمانها، ابهام و تعارض، فراگرفتن مهارتهاى عقلانى، طرز تفکر انتقادى، پذیرش ریسک و تعهدکارى. در مجموع، با توجه به تعاریف ارائه شده مىتوان مبانى نوآورى را ابعاد فکرى و فردى، سازمانى و محیطى دانست.
از سوى دیگر، تربیت دینى را مىتوان فرآیندى دانست که ضمن آن تلاش مىشود تا با بهرهگیرى از آموزههاى دینى زمینهاى فراهم آید که متربى در جهت رشد و شکوفایى استعدادهاى فطرى و دینى گام بردارد.15 به عبارت دیگر، تربیت دینى فراهم کردن فرصتهاى طبیعى و درونیاب است تا افراد خود، با تجربه شخصى و الهام از فطرت خویش بارقه تعالى بخش دین را کشف نمایند.16 مىتوان مبانى و مؤلفههاى اساسى تربیت دینى را عقلانیت، تقواى حضور و مؤلفه ارزیابى، گزینش و طرد تلقّى نمود. وجود عقلانیت در همه اجزاى تربیت دینى اعم از اعتقادات، اخلاق، عبادات و احکام صادق است. دومین مؤلفه در تربیت دینى، تقواى حضور است که حاصل آن تحول و التزام درونى است. سومین مؤلفه ارزیابى، گزینش و طرد است. این ویژگى از مؤلفه نقادى تربیت سرچشمه مىگیرد و مستلزم بازشناسى جنبههاى مثبت و منفى پدیدههاى این دوران است.17 بنابراین، مىتوان گفت :
مبانى اصلى تربیت دینى عقلانیت، کنترل درونى یا تقواى حضور و انتخاب صحیح بر اساس ارزیابى و گزینش هستند. این شاخصها از منبع عقل و تفکر انسان نشأت گرفته و همه ریشه در شخصیت افراد دارند. به عبارت دیگر، مؤلفههایى که بر تفکر انسان تأثیرگذارند و موجب جهتدهى به افکار اشخاص هستند، در تربیت دینى و نوآورى تأثیرگذارند. از اینرو، شایسته است با این عوامل بیشتر آشنا شویم.
جایگاه مؤلفههاى فکرى در تربیت دینى و نوآورى
سازمندکردن و ساختاربندى تفکر، یکى از اساسىترین مبانى نواندیشى و نوآورى در تربیت دینى است. انسانها با فکر و اندیشه خود مىتوانند قالبها و صورتبندىهاى قدیمى را بشکنند و باورهاى جدید، بر پایه آگاهى و دانش خلق کنند. مهارتهاى تفکرى در امر نوآورى مهم هستند. به عقیده متخصصان هرچه قدرت تفکر افراد بالاتر باشد، احتمال بروز نواندیشى و نوآورى در ذهن آنها بیشتر مىشود.18 از سوى دیگر، افراد و
دیدگاههاى آنان در ارتباط با نوآورى و اجراى طرحهاى جدید و بدیع مؤثر مىباشند. به طور کلى، هر سازمانى از طریق منابع انسانى به اهداف برنامهریزى شده خود مىرسد. بنابراین، نگرش افراد، انگیزهها و علایق آنان در تسریع نوآورىها و خلّاقیتهاى سازمانى مؤثر است.19
در این میان، شخصیت عبارت است از: خصوصیاتى که در یک طرح یا کل وحدت پیدا کرده و شکل گرفته است و سرانجام، این خصوصیات در رفتار فرد ظاهر مىگردد. با اینکه رفتار، فرد را ثابت و غیرقابل پیشبینى مىسازد، اما در عین حال، شخصیت فرد قابل تغییر و تکامل است. عوامل شخصیتى و فکرى که در نوآورى افراد تأثیرگذارند را مىتوان به شرح زیر بیان کرد :
الف. تحمل ریسک: براى رسیدن به این خصوصیت سازمان نوآور باید افراد را تشویق کند تا بدون ترس از پیامدهاى آن شکست را تجربه کنند و اشتباهات را به عنوان فرصتهاى یادگیرى به شمار آورند.
ب. کاهش کنترل بیرونى: در سازمانهاى نوآور، مقرّرات و خطمشىها و کنترلخارجى به حداقل مىرسد.
ج. قبول ابهام: این ویژگى بر عینى و معین بودن تأکید زیاد نمىکند؛ چون نوآورىها را محدود مىسازد.
د. تحمل تضاد: گوناگونى دیدگاهها در افراد تشویق مىشود و توافق بین افراد در این سازمانها مورد تأکید زیاد نمىباشد.20
به طور کلى، از نظر شخصیتى افراد نوآور باید این خصوصیات را داشته باشند: اعتماد به نفس، اراده، شجاعت در ابراز عقیده، ثبات عاطفى، علاقه به پرسش، کنترل نفس، انگیزش، عقلانیت و بصیرت و... . مؤلفههاى مهم در نوآورى در عین حالى که در پرورش شخصیت فکرى افراد نقش دارند، از جمله عوامل مؤثر و مورد تأکید در تربیت دینى هم هستند. در اسلام، گرچه به طور مستقیم به نوآورى اشاره نشده است، اما آموزههاى تربیتى بسیارى در این باب ارائه شده است. این آموزههاى تربیتى با مبناى فکرى نوآورى مرتبط و منطبق است. در این قسمت، به بررسى این موضوع مىپردازیم :
1. کنترل درونى، تقواى حضور
افراد نوآور نیاز به اعمال نظارت و کنترل از بیرون ندارند، بلکه یک نظام انگیزشى خودکنترلى و درونى را دارا هستند.21 این خصوصیت با مؤلفه تقواى حضور در تربیت دینى همخوانى دارد. اصولا استقلال دینى چیزى جز همان تقوا، که موجب کرامت و برترى انسان در نزد خدا مىشود نیست. به تعبیر امام على † «تقوا مایه اصلى آزادىهاست و نه قید و بند درست کردن براى انسان.»22 تقوا به نوبه خود، منجر به نوعى توانمندى شناختى و معرفتى در انسان مىشود؛ معرفتى که حاصل روشنشدگى درونى است و در قرآن تحت عنوان «فرقان» یعنى قدرت تشخیص و تمیز بین حق و باطل آمده است.23 تربیت دینى نیز باید بتواند افراد را به گونهاى پرورش دهد که بدون اعمال کنترل و نظارت از بیرون و در متن جامعه تقوا را پیشه خویش سازند. در این حالت، دیگر نیازى به تدوین قوانین و قید و بندهاى مداوم براى کنترل افراد نیست؛ زیرا منبع این کنترل در درون افراد رشد یافته است. براى تقویت مؤلفه کنترل درونى یا همان تقواى حضور در افراد نیاز به نوآورى است. متربیان به واسطه این ویژگى و با استفاده از قوّه ابتکار و نوآورى در هر موقعیت و شرایطى که آنها را در بند مىگیرد، بهترین راه را انتخاب مىکنند و بنا به مقتضیات و موقعیتهاى گوناگون همواره به دنبال ایدهها و راههاى متنوع و جدیدى براى کنترل درونى خویش هستند. این امر، در جامعه امروزى به دلیل رویارویى جوانان با وسایل ارتباطى پرسرعت و گسترده ضرورى است؛ زیرا فراوانى و تنوع در ارتباطات، راهکارها و اقدامات متنوعى را نیز طلب مىکند. در مجموع، اینگونه تربیت در متن خود افراد نوآور را پرورش خواهد داد.
2. قبول ابهام، تردید منطقى
فرایند نوآورى با عدم اطمینان و تردید همراه است. تأکید بسیار بر مشخص بودن، محدودیت مىآفریند. بنابراین، پذیرش ابهامات زمینهساز خلق و ایجاد نوآورىهاست.24 این ویژگى در معارف دینى با واژه «تردید منطقى» همخوانى دارد. از سوى دیگر، از روشهاى خاص تربیت دینى، پرورش احساس مبهمى از یک سعادت مجهول و ناشناخته در وجود متربى است تا او خود به مدد درون مایههاى فطرى آن ابهام را کشف و معلوم سازد.25 امام على † در این زمینه مىفرمایند :
«عقلهاى خود را به اشتباه متهم کنید؛ زیرا از اعتماد به آنها در خطا مىافتید»، از نظر مربیان تربیتى از جمله راسل نیز هدف تعلیم و تربیت، پرورش انسانى است که با شک و تردید، اندیشه را از قید و بند عادات و عقاید تلقینى آزاد سازد و بیاموزد که چگونه در وضع و حالت عدم شک اطمینان زندگى کند.26 شک و تردید آغازى براى تمیز و جدایى نکات مثبت و منفى در تربیت دینى است که باید از آن براى رسیدن به آرامش و استقلال فکر استفاده کرد. توجه به این ویژگى در جهت رسیدن به اهداف تربیت دینى و نوآورى مهم است؛ چراکه اشخاص را به جستوجوى راهحلهاى متنوع جهت برطرف کردن شبهات و تردیدها مىکشاند. بدین ترتیب، فعالیت تربیت دینى از حالت منفعل درآمده و به سوى پویایى و شکوفایى سوق مىیابد. داشتن تفکر تردید منطقى موجب مىشود افراد براى خلق محیط و تفکر نوآور و تازه به یک موقعیت ثابت و همیشگى اکتفا نکنند و همواره به دنبال خلق آثار بدیعتر باشند. این امر، براى مربیان هم صادق است؛ چراکه آنها را هم به درگیرى فکرى با مسائل و موقعیتهاى تکرارى مىکشاند و به این جهت در پى کشف شیوه و روشهاى جدید مىافتند. عدم توجه به ویژگى شک و ابهام منطقى در تربیت دینى، یک آسیب جدى است که راه را بر ایجاد و خلق هرگونه نوآورى و ابتکار سد مىکند و موجب مىشود که افراد براى کشف دلیل اینگونه باورها گامى برندارند و منفعلگونه عمل کنند.
3. تحمل تضاد، انتقادپذیرى
افراد نوآور از برخورد با تناقضها و تفاوتها بیم ندارند.27 آنها داراى ویژگى انعطافپذیرى هستند و
روحیه نقادى دارند. تحمل تضاد و انتقادپذیرى از اهداف مهم تربیت دینى مىباشد. این فرآیند به دنبال فراهم کردن یک محیط مساعد است که در آن افکار و عقاید مختلف مورد بحث قرار گیرند، سپس ارزیابى و انتخاب شوند، بدینترتیب دیگر کسى کورکورانه از نظریات موجود تقلید و پیروى نمىکند. قرآن در این رابطه مىفرماید : «بندگان من را بشارت ده آنان که مىشنوند سخنان را پس از بهترین آنها اطاعت مىکنند، آنان صاحبان اندیشهاند.»28 در اینجا، خداوند بیان مىدارد که بندگان
من، همه سخنان را خوب گوش مىدهند و به دقت دریافت مىکنند، سپس تجزیه و تحلیل کرده و خوب و بد را سنجیده و بهترین آن را انتخاب و پیروى مىنمایند. از امام على † نیز در اینباره احادیث فراوانى نقل شده است. از جمله آن حضرت مىفرماید: «هر چه را که مردم مىگویند رد نکن که این عمل براى اثبات نادانى تو کافى است.»29 یا مىفرماید: «کسى که با آرا گوناگون روبهرو
مىشود، نقاط ضعف و خطاى آنها را درک مىکند.»30
در جاى دیگر مىفرمایند: «کسى که چهرههاى گوناگون آرا را نداند، تیزبینىهایى که براى تدبیر امور دارد او را خسته مىکند.»31 باز مىفرمایند: «هرگز پیش خود اندیشههاى بزرگى را کوچک شمار، هرگاه آن را فردى حقیر برایت بیاورد.»32
در همه این روایات تکیه بر گوینده سخن نیست، بلکه کلام را نقد کردن و خوبىها را از بدىهاى سخنان جدا نمودن یا به عبارتى نقاد کلام بودن مهم است. این ویژگى در آموزههاى تربیت دینى جایگاه ویژهاى دارد. مؤلفههاى تحمل تضاد آراى گوناگون، انتقادپذیرى سازنده و انعطافپذیرى از خصوصیات مهم در فضاى نوآورى و تربیت دینى مىباشد. چنین شیوه تربیتى در ذات خود نوآور است و زمینه را براى استنباط راهکارهاى تازه و نو از بین نظرات موافق و مخالف فراهم مىسازد.
4. انگیزه، کشش درونى
انگیزه در نوآورىها، به عنوان یک عامل مؤثر محسوب مىشود. در اصل، اساس و مبناى هر فعالیتى از جمله نوآورىها انگیزه و علاقه شخصى افراد است. کارهاى نو و تازه هنگامى بروز مىکنند که افراد با علاقه و رضایت اقدام به آن نموده باشند.33 صاحبنظران تعلیم و تربیت
اهمیت فراوانى براى ایجاد انگیزه در دانشآموزان قائل هستند و معتقدند که انگیزه به شدت یادگیرى را تحت تأثیر قرار مىدهد.34 در این میان، یکى از مؤثرترین
راههاى تربیت دینى ایجاد اشتیاق و رغبت در ساختارشناختى و عاطفى فراگیران است. به نظر مربیان تربیتى، نمىتوان کسى را تنها با بیان عقلى و فعالیت به دیندارى هدایت نمود، بلکه انگیزش فرد باید از درون برانگیخته شود که این امر بر آزادى و انتخاب درونى فرد دلالت دارد.35 داشتن انگیزه و کشش درونى از خصوصیات افراد نوآور و از جمله ویژگىهاى مهم در تربیت دینى است. وجود انگیزه در انسانها راهى به سوى خروج از حالت سکون و انفعال است. آنجا که امام على † مىفرماید: «فرد عاقل در جستوجوى کمال است.»36 جلو رفتن و پویایى از تأثیرات انگیزههاى درونى افراد است و افراد را از حالت یکنواختى و خاموشى بیرون مىآورد و در جهت خلق نوآورىها سوق مىدهد. در این میان، تربیت دینى هم باید به وسیله نوآورى از شیوههاى متنوع و تازه بهره گیرد تا بتواند انگیزه مخاطبانش را در این فرایند افزایش دهد.
5. تفکر منطقى، عقلانیت
برخوردارى از تفکر منطقى، بهتر و عمیقتر اندیشیدن و نسبت به مسائل مختلف حساس بودن از دیگر ویژگىهاى افراد نوآور است.37 مؤلفه عقلانیت با فراهم
آوردن زمینه تمیز و جداسازى میان منطق موجود در مسائل دینى و خرافات، جنبههاى غیرعقلانى وارد شده در دین، امکان داورى و نقد را براى مربى و آموزنده فراهم مىسازد.38 همراه با رشد روزافزون عقلى، نوجوانان و مخاطبان تربیت دینى دیگر به تصورات و مدارک سطحى اکتفا نمىکند. بلکه خود خواهان تفسیر و تحلیل تمامى اصولى هستند که قرار است اعتقادات خود را بر آن بنا کنند.39 عقلانى نبودن تربیت موجب ایجاد تعصبات ناروا، تبعیت از ظن و گمان، گرایش به اکثریت و شخصیتگرایى مىگردد. این صفات در اسلام مذموم شمرده شده و از موانع جدى در راه ایجاد و خلق نوآورىها و ابتکارات تازه محسوب مىشود. از اینرو، در آیات متعدد قرآنى بر به کارگیرى عقل و اندیشه و عمق بخشیدن به آن توصیه شده است: «آیا اگر پدرانتان عقلشان به جایى نمىرسید و چیزى نمىفهمیدند باز هم شما باید از آنها پیروى کنید.»40 بدین صورت این پیروى ناآگاهانه را ناشى از نداشتن تفکر منطقى مىداند. در این زمینه امام على † مىفرمایند: «عاقل کسى است که عقل وى در مسیر رشد و اندیشهاش در حال افزایش است.»41 نیز مىفرماید: «آل محمّد دین را توأم با عقل و
عمل درک مىکردند و تنها به شنیدن و نقل کردن بسنده نمىکردند.»42 در نظام تربیتى اسلام، تفکر منطقى موجب رد سنتگرایى منفى یا پذیرش اعتقادات و باورهاى نسلهاى پیشین و تقلید از نیاکان بدون بررسى و تحقیق است. این امر عامل مهمى در رکود اندیشه محسوب مىشود. به کارگیرى عقل از عوامل مؤثر در پیدایش نوآورى و شیوههاى بدیع و تازه است. این ویژگى به انسان کمک مىکند تا در برخورد با مسائل و موقعیتهاى گوناگون زندگى، به دور از پاىبندى غیرمعقول به سنتهاى ناروا تصمیمگیرى کند. در جامعه امروزى که تحولات مختلف اجتماعى و فرهنگى به سرعت در حال شکلگیرى است داشتن تفکر منطقى در تربیت دینى به همراه خلق نوآورىها از اهمیت خاصى برخوردار است؛ زیرا سبب مىشود در این تبادل فرهنگى بین نسل گذشته و نسل جدید تضاد کمترى به وجود بیاید.
6. تحمل ریسک، شجاعت
تحمل ریسک و خطرپذیرى نیز جزو خصوصیات فکرى نوآوران است. در واقع، احساس تهدید و هراس از موانع نوآورى محسوب مىشود.43 افراد نوآور نسبت به خطرها و پیامدهاى آن آگاهند، ولى با این حال، از یک ریسک خطر متوسط استقبال مىکنند.44 در تربیت دینى
روش ابتلا وجود دارد که براین اساس، مربى باید متربى را در کام عمل بیفکند تا او خود پستىها و بلندىها را زیرپا بگیرد و با خوشىها و ناخوشىها درآویزد.45 همچنین تربیت دینى معطوف به تولید اندیشه مستقل و شهامت نقدورزى از نظر چرایى و چگونگى پدیدههاست.46
اجراى این عمل به نوعى به خطرپذیرى و تحمل ریسک نیاز دارد. در چنین حالتى، فرد توانایىهاى خود را مىآزماید و بدینوسیله تلاش مىکند تا از حالت منفعل و ایستا بیرون آید و خود دست به فعالیت بزند و شکستها را تجربه کند. مربى باید احساس وحشت متربیان را از انجام کارهاى جدید و تازه دور نماید و به آنها وقت و فرصت کافى داده شود تا بدون ترس از شکست تشویق، آزمایش شوند و از هر تجربهاى نتیجه جدیدى بیاموزند. چنین کارى به ایجاد محیط مساعد نوآورى در تربیت دینى کمک خواهد کرد. ایجاد هرگونه نوآورى و تغییر مفید و تازهاى به نوعى شجاعت نیاز دارد. این شجاعت در هنگام ابراز ایده و فکر جدید در مقابل افکار رایج و قدیمى لازم است؛ زیرا منجر به بروز مقاومتهایى در برابر نوآورىها مىگردد. در تربیت دینى خطرپذیرى و شجاعت در هنگام ابراز عقیده حق در مقابل رأى و نظر باطلى که رایج شده است، پسندیده و مورد تأیید است.
نتیجهگیرى
اسلام دینى است که در ساختار خودنمادهاى متفاوتى که حاکى از تأکید بر فرهنگ نوآورى مىباشد، قرار داده است. به همین دلیل، یک دین منفعل و غیرپویا و ناآشنا با مفاهیم نوآورى نمىباشد. در این مقاله با تعیین جایگاه مبانى فکرى و تأکید بر اهمیت نقش افراد در خلق نوآورى و تربیت دینى به تطبیق مبناى فکرى نوآورى با اسلام پرداخته شده است ویژگىهاى کنترل درونى، پذیرش ابهام، تحمل تضاد، انگیزه، تحمل ریسک، و تفکر منطقى از مؤلفههاى فکرى نوآورى هستند. حاصل این پژوهش حاکى از تطبیق و همخوانى این ویژگىها با مبانى فکرى تربیت دینى مانند تقواى حضور، انتقادپذیرى، کشش درونى، شجاعت و عقلانیت است. به واسطه این نتایج مىتوان گفت: آزاد کردن عقل از تلقینات محیط، عرف، عادت و به اصطلاح امروزى، از نفوذ سنتها و عادتهاى اجتماعى از موکدات قرآن درباره تربیت اسلامى است. توصیه اسلام به داشتن روح علم، روح خالى از جمود و غرور و بىتعصبى نیز از جمله صفاتى است که در اسلام با نوآورى و ویژگىهاى آن همخوانى دارد. با دقت در مؤلفههاى قضاوت صحیح، آزاداندیشى، تعقل، دورى از تعصب و... در آموزههاى دین اسلام و مقایسه این خصوصیات با مؤلفههاى تأثیرگذار در نوآورى مىتوان به رابطه محکم بین این دو پى برد و از لحاظ دینشناختى به این نتیجه رسید که دین اسلام نه تنها با نوآورى مخالف نیست، بلکه با توصیهها و آموزههایش نوآورى را تشویق و تأکید مىکند.
در این زمینه پیشنهادها و راهکارهایى براى تقویت مبناى فکرى مؤثر در تربیت دینى و نوآورى مىتوانند مفید باشند :
1. یکى از زمینههاى مناسب نوآورى در تربیت دینى، عدم تحمیل شرایط به افراد است. معناى آزادى نبود محدودیتها نیست، بلکه نبود اجبارهاست. بنابراین، مربیان تربیتى باید در این زمینه دقت نمایند.
2. آزادى متربى باید دربردارنده انتخاب او در شکوفایى استعدادهایش باشد. همچنانکه هدف تربیت رها ساختن از خود و از بند رسم و عادت است. از اینرو، در تربیت دینى باید به اختیار و اراده افراد به دور از پاىبندى به عادات روزمره و تکرارى توجه شود.
3. وجود نوآورى در تربیت دینى یکى از راههاى کاهش اصطکاک بین نسل جدید و نسل قدیم است. بنابراین، مىتواند راهى مؤثر براى جلوگیرى از گسست نسلها باشد.
4. نوآورى فرآیند تربیت دینى را براى نسل جوان جذابتر و خوشایندتر مىسازد؛ زیرا با روحیه نوجویى و زیباطلبى آنان سازگارتر است. بنابراین، باید از این اهرم قوى بیش از بیش استفاده نمود.
5. نوآورى به دنبال ایجاد راههایى است که روح انسان را از گرفتار شدن در قالبهاى محدود رها سازد. پس نوآورى در تربیت دینى، یعنى به دنبال راههاى تازه و نو رفتن در ارائه محتوا و رسیدن به اهداف که توجه به این امر از وظایف مربیان و دستاندرکاران تربیتى است.
6. مربیان باید براى برانگیختن انگیزههاى دانشآموزان از رغبتهاى طبیعى آنان استفاده کنند تا بدین طریق، زمینه براى نوآورى و خلّاقیت متربیان فراهم گردد.
7. مربیان باید دانشآموزان را تشویق کنند تا بدون ترس و واهمه ایدهها و نظرات تازه خود را نمایان سازند و نیز به دور از هرگونه ترس از شکست، تجربیات مفید و سازنده خود را تکرار نمایند.
9. در فضاى تربیت دینى و نوآورى باید به انتقادپذیرى و منتقد بودن دانشآموزان بیشتر توجه گردد. این امر بخصوص براى دانشآموزان مقاطع تحصیلى بالاتر بسیار حایز اهمیت است.
10. در فضاى تربیت دینى باید به تردید و ابهامات نوجوانان و جوانان توجه داشت و این فرآیند را در جهت رسیدن به یقین و اطمینان هدایت نمود.
--------------------------------------------------------------------------------
پى نوشت ها
1 دانشجوى کارشناسى ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش، دانشگاه اصفهان. دریافت: 12/2/88 ـ پذیرش: 28/4/88.
2 دانشیار گروه علوم تربیتى دانشگاه اصفهان.
3 ـ بقره: 117.
4 ـ اسراء: 41.
5 ـ نوح: 14.
6 . T. Harrington, Creativity in contex, p. 120.
7 . M Teresa Amabile, Model of Creativity & Innovationin Organizations, Resarch in Organizational Behavior, v. 10,pp. 123-167.
8 . R. Strenberg, The Nature of Creativity, p. 78.
9 . M. Bland ford, It¨s all about me subtle changethrough personal maystery, Royal Read¨s University, p. 123.
10 . C. f. R. Daft, Organization Theory, p. 45 \ T. Larson,"Technology Innovation", Journal of ManagementInformation System, n. 2, v. 4. pp. 2-9.
11 . U. Haner, "Spaces for Creativity & Innovation in TwoEstablished Organization", Creativity & Innovationmanagement, v. 14, p. 5.
12 ـ حمزه گنجى، «نوآورى چیست؟»، نوآورىهاى آموزشى، ش 1،ص 7.
13 . R. Stermberg & G. Kaufman, "A propulsion model ofCreative Leadership", Creativity & Innovation management,v. 13, p. 13.
14 . S. Peter, Innovation, Creativity & Discovery in ModernOrganization, Personnel Psychology, v. 57, p. 16.
15 ـ طیبه ماهرو زاده، «نقش آموزههاى دینى در کاهش خشونتخانوادگى»، پژوهشهاى تربیت اسلامى، ش 2، ص 36.
16 ـ عبدالعظیم کریمى، رویکردى نوین به تربیت دینى، ص 63.
17 ـ خسرو باقرى، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، ص 72ـ80.
18 ـ عبدالرضا کردى، مبانى نواندیشى، نوآورى و خلّاقیت، ص65.
19 . D. Simonton, "Creatiuity", American Psychologist, n. 55,pp. 151-156.
20 ـ کرامت اسمى، بررسى تحلیل رابطه نوع ساختار و خلّاقیتسازمانى مدارس متوسطه شیراز، ص 36.
21 ـ محمّدربیع سامخانیان، خلّاقیت و نوآورى در سازمانآموزشى، ص 79.
22 ـ نهجالبلاغه، خ 184.
23 ـ انفال: 29.
24 ـ محمّدربیع سامخانیان، خلّاقیت و نوآورى در سازمانآموزشى، ص 85.
25 ـ عبدالعظیم کریمى، رویکردى نمادین به تربیت دینى، ص 139.
26 ـ عبدالعظیم کریمى، تربیت آسیبزا، ص 52.
27 ـ علىاکبر شعارىنژاد، روانشناسى عمومى، ص 102.
28 ـ زمر: 17ـ18.
29 ـ محمّد محمّدى رىشهرى، میزانالحکمه، ترجمه حمیدرضاشیخى، ص 2866.
30 ـ همان، ص 6838.
31 ـ همان، ص 6839.
32 ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم،ترجمه محمد انصارى، ص 10278.
33 ـ عیسى جمالى، مدیریت خلّاق در مدرسه، ص 58.
34 . D. Tammy, A strategic Approach to organizationalLearning, pp. 265-268 \ A. Ortenblad, The learningorganization: Towards an Integrated model, pp. 129-144.
35 . R. Crouter, On Religion Speeches to its CulturedDespisers, p. 38.
36 ـ محمّد محمّدى رىشهرى، میزان الحکمه، ص 1451.
37 ـ محمّدربیع سامخانیان، خلّاقیت و نوآورى در سازمانآموزشى، ص 67.
38 ـ سیدمهدى سجادى، تربیت اخلاقى از منظر پستمدرنیسم واسلام، کتاب دوم: تربیت اسلامى ویژه تربیت اخلاقى، ص 45.
39 ـ بهرام محسنپور، یک کتاب در یک مقاله: تدریس مؤثرتربیت دینى، تربیت اسلامى، کتاب چهارم ویژه تربیت دینى، ص141.
40 ـ بقره: 170.
41 ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ص3547.
42 ـ نهجالبلاغه، خ 239.
43 ـ محمّدربیع سامخانیان، خلّاقیت و نوآورى در سازمانآموزشى، ص 118.
44 . C. Robinson, "Buillding Creativity & Risk Taking inyour Organization", Jornal for Quality & participation, v.38, p. 66.
45 ـ خسرو باقرى، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، ص 110.
46 ـ عبدالعظیم کریمى، سازههاى دموکراسى و تربیت، ص 87. منابعـ اسمى، کرامت، بررسى تحلیل رابطه نوع ساختار و خلّاقیتسازمانى مدارس متوسطه شیراز، پایاننامه کارشناسى ارشد،شیراز، دانشگاه شیراز، 1385.ـ باقرى، خسرو، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، تهران، مدرسه،1383.ـ تمیمى آمدى، عبدالواحدبن محمّد، غررالحکم و دررالکلم،ترجمه محمد انصارى، تهران، امام عصر (ع)، 1380.ـ جمالى، عیسى، مدیریت خلّاق در مدرسه، تهران، آواى نور،1377.ـ سامخانیان، محمّدربیع، خلّاقیت و نوآورى در سازمان آموزشى،تهران، رسانه تخصصى، 1384.ـ سجادى، سیدمهدى، تربیت اخلاقى از منظر پستمدرنیسم واسلام، کتاب دوم تربیت اسلامى ویژه تربیت اخلاقى، قم، مرکزمطالعات تربیت اسلامى، 1379.ـ شعارىنژاد، علىاکبر، روانشناسى عمومى، تهران، طوس، 1370.ـ کردى، عبدالرضا، مبانى نواندیشى، نوآورى و خلّاقیت، تهران،دفتر آموزش عمومى وزارت آموزش، 1379.ـ کریمى، عبدالعظیم، تربیت آسیبزا، تهران، انجمن اولیا و مربیان،1375.ـ کریمى، عبدالعظیم، رویکردى نوین به تربیت دینى، تهران،قدیان، 1374.ـ کریمى، عبدالعظیم، سازههاى دموکراسى و تربیت، تهران،پژوهشکده تعلیم و تربیت، 1380.ـ گنجى، حمزه، «نوآورى چیست؟»، نوآورىهاى آموزشى، ش 1(1381)، ص 7ـ10.ـ ماهروزاده، طیبه، «نقش آموزههاى دینى در کاهش خشونتخانوادگى»، پژوهشهاى تربیت اسلامى، ش 2 (1385)، ص35ـ64.ـ محسنپور، بهرام، یک کتاب در یک مقاله: تدریس مؤثر تربیتدینى، تربیت اسلامى، کتاب چهارم ویژه تربیت دینى، تهران،مرکز مطالعات اسلامى، 1379.ـ محمّدى رىشهرى، محمّد، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضاشیخى، قم، دارالحدیث، 1379.- Amabile, Teresa, M., Model of Creativity & Innovationin Organizations, Resarch in Organizational Behavior, v. 10(1998), pp. 123-167.- Bland ford, Roy, "It¨s all about me subtle changethrough personal maystery, Royal Read¨s University, 2005.- Daft, R, Organization Theory, London, West PublishingCompany, 1992.- Haner, U, "Spaces for Creativity & Innovation in TwoEstablished Organization", Creativity & Innovationmanagement, v. 14 (2005).- Harrington, T., Creativity in Context, Boulder, West viewPress, 1996.- Larson, T, "Technology Innovation", Journal ofManagement Information System, n. 2, v4 (1993), pp. 2-9.- Ortenblad, A., "The learning organization: Towards anIntegrated model", The learning organization, N. 11 (2004),pp. 129-144.- Peter, S., Innovation , Creativity & Discovery in ModernOrganization, Personnel psychology, v. 57 (2004).- Robinson, C., "Buillding Creativity & Risk Taking inyour Organization", Jornal for Quality & Participation, v. 38(2007).- Simonton, D., "Creatituity", American Psychology, N. 55(2000), pp. 151-156.- Stermberg, R. & G. Kaufman, "A propulsion model ofCreative Leadership". Creativity & Innovation management.v. 13 (2005).- Strenberg, R., The Nature of Creativity, CombridgeUniversity, Press, New York, 1998.- Tammy, D., "A strategic Approach to organizationalLearning", Industrial & commericial learning, N. 36 (2004).pp. 265-268.
تطبیق مبانى علمى نوآورى با آموزههاى دین اسلام سبب مىشود تا با شیوه نوین به نوآورى در تربیت دینى نگریسته شود. همچنین تبیین این موضوع سبب تقویت پایههاى نظرى نوآورى در تربیت دینى مىگردد. در این راستا، این پژوهش با هدف شناخت رابطه بین نوآورى و تربیت دینى تدوین گردیده است. براى نهادینه شدن نوآورى در تربیت دینى در سطح جامعه و توجه کاربردىتر به این فرایند، لازم است که با جنبههاى نظرى و نوآورى و تربیت دینى بیشتر آشنا گردید. از اینرو، در راستاى رسیدن به این امر مهم، این مقاله در تلاش است تا وجوه مشترک بین مؤلفههاى تربیت دینى و نوآورى را شناسایى نماید. هدف این پژوهش پاسخ به این سؤال اصلى است که تا چه حد ویژگىهاى افراد نوآور با ویژگىهاى مورد تأکید متربیان تربیت اسلامى منطبق است؟ به عبارت دیگر، وجوه مشترک تفکر نوآورانه با مبانى فکرى از منظر اسلام چه صفاتى است؟ پیش از این، لازم است که به سؤالات فرعى زیر پاسخ داده شود: الف) نوآورى و تربیت دینى چیست؟ ب) چه مؤلفههایى مبانى فکرى مؤثر در نوآورى را تشکیل مىدهند؟
مبانى نوآورى و تربیت دینى
نوآورى اتخاذ ایدههاى جدید و تبدیل آنها به خدمات و روشهاى تازه است که با خود تغییرات مفیدى را به همراه مىآورند.10 همچنین نوآورى به شکل انتخاب و استفاده بدیع و تازه از منابع انسانى و مادى و خلق روشهاى تازهاى که اهداف موردنظر را در سطح بهترى به تحقق برساند، تعریف شده است.11 در واقع، نوآورى نحراف پیدا کردن از الگوهاى ذهنى موجود است به نحوى که در مقایسه با ساختهاى ذهنى حاصل از عادت متفاوت باشد.12 استرنبرگ و کافمن13 و پیتر،14 در پژوهشهاى خود به عوامل تأثیرگذار بر نوآورى در سازمانها اشاره کردهاند که این عوامل عبارتند از : ارتباطات باز میان سازمانها، ابهام و تعارض، فراگرفتن مهارتهاى عقلانى، طرز تفکر انتقادى، پذیرش ریسک و تعهدکارى. در مجموع، با توجه به تعاریف ارائه شده مىتوان مبانى نوآورى را ابعاد فکرى و فردى، سازمانى و محیطى دانست.
از سوى دیگر، تربیت دینى را مىتوان فرآیندى دانست که ضمن آن تلاش مىشود تا با بهرهگیرى از آموزههاى دینى زمینهاى فراهم آید که متربى در جهت رشد و شکوفایى استعدادهاى فطرى و دینى گام بردارد.15 به عبارت دیگر، تربیت دینى فراهم کردن فرصتهاى طبیعى و درونیاب است تا افراد خود، با تجربه شخصى و الهام از فطرت خویش بارقه تعالى بخش دین را کشف نمایند.16 مىتوان مبانى و مؤلفههاى اساسى تربیت دینى را عقلانیت، تقواى حضور و مؤلفه ارزیابى، گزینش و طرد تلقّى نمود. وجود عقلانیت در همه اجزاى تربیت دینى اعم از اعتقادات، اخلاق، عبادات و احکام صادق است. دومین مؤلفه در تربیت دینى، تقواى حضور است که حاصل آن تحول و التزام درونى است. سومین مؤلفه ارزیابى، گزینش و طرد است. این ویژگى از مؤلفه نقادى تربیت سرچشمه مىگیرد و مستلزم بازشناسى جنبههاى مثبت و منفى پدیدههاى این دوران است.17 بنابراین، مىتوان گفت :
مبانى اصلى تربیت دینى عقلانیت، کنترل درونى یا تقواى حضور و انتخاب صحیح بر اساس ارزیابى و گزینش هستند. این شاخصها از منبع عقل و تفکر انسان نشأت گرفته و همه ریشه در شخصیت افراد دارند. به عبارت دیگر، مؤلفههایى که بر تفکر انسان تأثیرگذارند و موجب جهتدهى به افکار اشخاص هستند، در تربیت دینى و نوآورى تأثیرگذارند. از اینرو، شایسته است با این عوامل بیشتر آشنا شویم.
جایگاه مؤلفههاى فکرى در تربیت دینى و نوآورى
سازمندکردن و ساختاربندى تفکر، یکى از اساسىترین مبانى نواندیشى و نوآورى در تربیت دینى است. انسانها با فکر و اندیشه خود مىتوانند قالبها و صورتبندىهاى قدیمى را بشکنند و باورهاى جدید، بر پایه آگاهى و دانش خلق کنند. مهارتهاى تفکرى در امر نوآورى مهم هستند. به عقیده متخصصان هرچه قدرت تفکر افراد بالاتر باشد، احتمال بروز نواندیشى و نوآورى در ذهن آنها بیشتر مىشود.18 از سوى دیگر، افراد و
دیدگاههاى آنان در ارتباط با نوآورى و اجراى طرحهاى جدید و بدیع مؤثر مىباشند. به طور کلى، هر سازمانى از طریق منابع انسانى به اهداف برنامهریزى شده خود مىرسد. بنابراین، نگرش افراد، انگیزهها و علایق آنان در تسریع نوآورىها و خلّاقیتهاى سازمانى مؤثر است.19
در این میان، شخصیت عبارت است از: خصوصیاتى که در یک طرح یا کل وحدت پیدا کرده و شکل گرفته است و سرانجام، این خصوصیات در رفتار فرد ظاهر مىگردد. با اینکه رفتار، فرد را ثابت و غیرقابل پیشبینى مىسازد، اما در عین حال، شخصیت فرد قابل تغییر و تکامل است. عوامل شخصیتى و فکرى که در نوآورى افراد تأثیرگذارند را مىتوان به شرح زیر بیان کرد :
الف. تحمل ریسک: براى رسیدن به این خصوصیت سازمان نوآور باید افراد را تشویق کند تا بدون ترس از پیامدهاى آن شکست را تجربه کنند و اشتباهات را به عنوان فرصتهاى یادگیرى به شمار آورند.
ب. کاهش کنترل بیرونى: در سازمانهاى نوآور، مقرّرات و خطمشىها و کنترلخارجى به حداقل مىرسد.
ج. قبول ابهام: این ویژگى بر عینى و معین بودن تأکید زیاد نمىکند؛ چون نوآورىها را محدود مىسازد.
د. تحمل تضاد: گوناگونى دیدگاهها در افراد تشویق مىشود و توافق بین افراد در این سازمانها مورد تأکید زیاد نمىباشد.20
به طور کلى، از نظر شخصیتى افراد نوآور باید این خصوصیات را داشته باشند: اعتماد به نفس، اراده، شجاعت در ابراز عقیده، ثبات عاطفى، علاقه به پرسش، کنترل نفس، انگیزش، عقلانیت و بصیرت و... . مؤلفههاى مهم در نوآورى در عین حالى که در پرورش شخصیت فکرى افراد نقش دارند، از جمله عوامل مؤثر و مورد تأکید در تربیت دینى هم هستند. در اسلام، گرچه به طور مستقیم به نوآورى اشاره نشده است، اما آموزههاى تربیتى بسیارى در این باب ارائه شده است. این آموزههاى تربیتى با مبناى فکرى نوآورى مرتبط و منطبق است. در این قسمت، به بررسى این موضوع مىپردازیم :
1. کنترل درونى، تقواى حضور
افراد نوآور نیاز به اعمال نظارت و کنترل از بیرون ندارند، بلکه یک نظام انگیزشى خودکنترلى و درونى را دارا هستند.21 این خصوصیت با مؤلفه تقواى حضور در تربیت دینى همخوانى دارد. اصولا استقلال دینى چیزى جز همان تقوا، که موجب کرامت و برترى انسان در نزد خدا مىشود نیست. به تعبیر امام على † «تقوا مایه اصلى آزادىهاست و نه قید و بند درست کردن براى انسان.»22 تقوا به نوبه خود، منجر به نوعى توانمندى شناختى و معرفتى در انسان مىشود؛ معرفتى که حاصل روشنشدگى درونى است و در قرآن تحت عنوان «فرقان» یعنى قدرت تشخیص و تمیز بین حق و باطل آمده است.23 تربیت دینى نیز باید بتواند افراد را به گونهاى پرورش دهد که بدون اعمال کنترل و نظارت از بیرون و در متن جامعه تقوا را پیشه خویش سازند. در این حالت، دیگر نیازى به تدوین قوانین و قید و بندهاى مداوم براى کنترل افراد نیست؛ زیرا منبع این کنترل در درون افراد رشد یافته است. براى تقویت مؤلفه کنترل درونى یا همان تقواى حضور در افراد نیاز به نوآورى است. متربیان به واسطه این ویژگى و با استفاده از قوّه ابتکار و نوآورى در هر موقعیت و شرایطى که آنها را در بند مىگیرد، بهترین راه را انتخاب مىکنند و بنا به مقتضیات و موقعیتهاى گوناگون همواره به دنبال ایدهها و راههاى متنوع و جدیدى براى کنترل درونى خویش هستند. این امر، در جامعه امروزى به دلیل رویارویى جوانان با وسایل ارتباطى پرسرعت و گسترده ضرورى است؛ زیرا فراوانى و تنوع در ارتباطات، راهکارها و اقدامات متنوعى را نیز طلب مىکند. در مجموع، اینگونه تربیت در متن خود افراد نوآور را پرورش خواهد داد.
2. قبول ابهام، تردید منطقى
فرایند نوآورى با عدم اطمینان و تردید همراه است. تأکید بسیار بر مشخص بودن، محدودیت مىآفریند. بنابراین، پذیرش ابهامات زمینهساز خلق و ایجاد نوآورىهاست.24 این ویژگى در معارف دینى با واژه «تردید منطقى» همخوانى دارد. از سوى دیگر، از روشهاى خاص تربیت دینى، پرورش احساس مبهمى از یک سعادت مجهول و ناشناخته در وجود متربى است تا او خود به مدد درون مایههاى فطرى آن ابهام را کشف و معلوم سازد.25 امام على † در این زمینه مىفرمایند :
«عقلهاى خود را به اشتباه متهم کنید؛ زیرا از اعتماد به آنها در خطا مىافتید»، از نظر مربیان تربیتى از جمله راسل نیز هدف تعلیم و تربیت، پرورش انسانى است که با شک و تردید، اندیشه را از قید و بند عادات و عقاید تلقینى آزاد سازد و بیاموزد که چگونه در وضع و حالت عدم شک اطمینان زندگى کند.26 شک و تردید آغازى براى تمیز و جدایى نکات مثبت و منفى در تربیت دینى است که باید از آن براى رسیدن به آرامش و استقلال فکر استفاده کرد. توجه به این ویژگى در جهت رسیدن به اهداف تربیت دینى و نوآورى مهم است؛ چراکه اشخاص را به جستوجوى راهحلهاى متنوع جهت برطرف کردن شبهات و تردیدها مىکشاند. بدین ترتیب، فعالیت تربیت دینى از حالت منفعل درآمده و به سوى پویایى و شکوفایى سوق مىیابد. داشتن تفکر تردید منطقى موجب مىشود افراد براى خلق محیط و تفکر نوآور و تازه به یک موقعیت ثابت و همیشگى اکتفا نکنند و همواره به دنبال خلق آثار بدیعتر باشند. این امر، براى مربیان هم صادق است؛ چراکه آنها را هم به درگیرى فکرى با مسائل و موقعیتهاى تکرارى مىکشاند و به این جهت در پى کشف شیوه و روشهاى جدید مىافتند. عدم توجه به ویژگى شک و ابهام منطقى در تربیت دینى، یک آسیب جدى است که راه را بر ایجاد و خلق هرگونه نوآورى و ابتکار سد مىکند و موجب مىشود که افراد براى کشف دلیل اینگونه باورها گامى برندارند و منفعلگونه عمل کنند.
3. تحمل تضاد، انتقادپذیرى
افراد نوآور از برخورد با تناقضها و تفاوتها بیم ندارند.27 آنها داراى ویژگى انعطافپذیرى هستند و
روحیه نقادى دارند. تحمل تضاد و انتقادپذیرى از اهداف مهم تربیت دینى مىباشد. این فرآیند به دنبال فراهم کردن یک محیط مساعد است که در آن افکار و عقاید مختلف مورد بحث قرار گیرند، سپس ارزیابى و انتخاب شوند، بدینترتیب دیگر کسى کورکورانه از نظریات موجود تقلید و پیروى نمىکند. قرآن در این رابطه مىفرماید : «بندگان من را بشارت ده آنان که مىشنوند سخنان را پس از بهترین آنها اطاعت مىکنند، آنان صاحبان اندیشهاند.»28 در اینجا، خداوند بیان مىدارد که بندگان
من، همه سخنان را خوب گوش مىدهند و به دقت دریافت مىکنند، سپس تجزیه و تحلیل کرده و خوب و بد را سنجیده و بهترین آن را انتخاب و پیروى مىنمایند. از امام على † نیز در اینباره احادیث فراوانى نقل شده است. از جمله آن حضرت مىفرماید: «هر چه را که مردم مىگویند رد نکن که این عمل براى اثبات نادانى تو کافى است.»29 یا مىفرماید: «کسى که با آرا گوناگون روبهرو
مىشود، نقاط ضعف و خطاى آنها را درک مىکند.»30
در جاى دیگر مىفرمایند: «کسى که چهرههاى گوناگون آرا را نداند، تیزبینىهایى که براى تدبیر امور دارد او را خسته مىکند.»31 باز مىفرمایند: «هرگز پیش خود اندیشههاى بزرگى را کوچک شمار، هرگاه آن را فردى حقیر برایت بیاورد.»32
در همه این روایات تکیه بر گوینده سخن نیست، بلکه کلام را نقد کردن و خوبىها را از بدىهاى سخنان جدا نمودن یا به عبارتى نقاد کلام بودن مهم است. این ویژگى در آموزههاى تربیت دینى جایگاه ویژهاى دارد. مؤلفههاى تحمل تضاد آراى گوناگون، انتقادپذیرى سازنده و انعطافپذیرى از خصوصیات مهم در فضاى نوآورى و تربیت دینى مىباشد. چنین شیوه تربیتى در ذات خود نوآور است و زمینه را براى استنباط راهکارهاى تازه و نو از بین نظرات موافق و مخالف فراهم مىسازد.
4. انگیزه، کشش درونى
انگیزه در نوآورىها، به عنوان یک عامل مؤثر محسوب مىشود. در اصل، اساس و مبناى هر فعالیتى از جمله نوآورىها انگیزه و علاقه شخصى افراد است. کارهاى نو و تازه هنگامى بروز مىکنند که افراد با علاقه و رضایت اقدام به آن نموده باشند.33 صاحبنظران تعلیم و تربیت
اهمیت فراوانى براى ایجاد انگیزه در دانشآموزان قائل هستند و معتقدند که انگیزه به شدت یادگیرى را تحت تأثیر قرار مىدهد.34 در این میان، یکى از مؤثرترین
راههاى تربیت دینى ایجاد اشتیاق و رغبت در ساختارشناختى و عاطفى فراگیران است. به نظر مربیان تربیتى، نمىتوان کسى را تنها با بیان عقلى و فعالیت به دیندارى هدایت نمود، بلکه انگیزش فرد باید از درون برانگیخته شود که این امر بر آزادى و انتخاب درونى فرد دلالت دارد.35 داشتن انگیزه و کشش درونى از خصوصیات افراد نوآور و از جمله ویژگىهاى مهم در تربیت دینى است. وجود انگیزه در انسانها راهى به سوى خروج از حالت سکون و انفعال است. آنجا که امام على † مىفرماید: «فرد عاقل در جستوجوى کمال است.»36 جلو رفتن و پویایى از تأثیرات انگیزههاى درونى افراد است و افراد را از حالت یکنواختى و خاموشى بیرون مىآورد و در جهت خلق نوآورىها سوق مىدهد. در این میان، تربیت دینى هم باید به وسیله نوآورى از شیوههاى متنوع و تازه بهره گیرد تا بتواند انگیزه مخاطبانش را در این فرایند افزایش دهد.
5. تفکر منطقى، عقلانیت
برخوردارى از تفکر منطقى، بهتر و عمیقتر اندیشیدن و نسبت به مسائل مختلف حساس بودن از دیگر ویژگىهاى افراد نوآور است.37 مؤلفه عقلانیت با فراهم
آوردن زمینه تمیز و جداسازى میان منطق موجود در مسائل دینى و خرافات، جنبههاى غیرعقلانى وارد شده در دین، امکان داورى و نقد را براى مربى و آموزنده فراهم مىسازد.38 همراه با رشد روزافزون عقلى، نوجوانان و مخاطبان تربیت دینى دیگر به تصورات و مدارک سطحى اکتفا نمىکند. بلکه خود خواهان تفسیر و تحلیل تمامى اصولى هستند که قرار است اعتقادات خود را بر آن بنا کنند.39 عقلانى نبودن تربیت موجب ایجاد تعصبات ناروا، تبعیت از ظن و گمان، گرایش به اکثریت و شخصیتگرایى مىگردد. این صفات در اسلام مذموم شمرده شده و از موانع جدى در راه ایجاد و خلق نوآورىها و ابتکارات تازه محسوب مىشود. از اینرو، در آیات متعدد قرآنى بر به کارگیرى عقل و اندیشه و عمق بخشیدن به آن توصیه شده است: «آیا اگر پدرانتان عقلشان به جایى نمىرسید و چیزى نمىفهمیدند باز هم شما باید از آنها پیروى کنید.»40 بدین صورت این پیروى ناآگاهانه را ناشى از نداشتن تفکر منطقى مىداند. در این زمینه امام على † مىفرمایند: «عاقل کسى است که عقل وى در مسیر رشد و اندیشهاش در حال افزایش است.»41 نیز مىفرماید: «آل محمّد دین را توأم با عقل و
عمل درک مىکردند و تنها به شنیدن و نقل کردن بسنده نمىکردند.»42 در نظام تربیتى اسلام، تفکر منطقى موجب رد سنتگرایى منفى یا پذیرش اعتقادات و باورهاى نسلهاى پیشین و تقلید از نیاکان بدون بررسى و تحقیق است. این امر عامل مهمى در رکود اندیشه محسوب مىشود. به کارگیرى عقل از عوامل مؤثر در پیدایش نوآورى و شیوههاى بدیع و تازه است. این ویژگى به انسان کمک مىکند تا در برخورد با مسائل و موقعیتهاى گوناگون زندگى، به دور از پاىبندى غیرمعقول به سنتهاى ناروا تصمیمگیرى کند. در جامعه امروزى که تحولات مختلف اجتماعى و فرهنگى به سرعت در حال شکلگیرى است داشتن تفکر منطقى در تربیت دینى به همراه خلق نوآورىها از اهمیت خاصى برخوردار است؛ زیرا سبب مىشود در این تبادل فرهنگى بین نسل گذشته و نسل جدید تضاد کمترى به وجود بیاید.
6. تحمل ریسک، شجاعت
تحمل ریسک و خطرپذیرى نیز جزو خصوصیات فکرى نوآوران است. در واقع، احساس تهدید و هراس از موانع نوآورى محسوب مىشود.43 افراد نوآور نسبت به خطرها و پیامدهاى آن آگاهند، ولى با این حال، از یک ریسک خطر متوسط استقبال مىکنند.44 در تربیت دینى
روش ابتلا وجود دارد که براین اساس، مربى باید متربى را در کام عمل بیفکند تا او خود پستىها و بلندىها را زیرپا بگیرد و با خوشىها و ناخوشىها درآویزد.45 همچنین تربیت دینى معطوف به تولید اندیشه مستقل و شهامت نقدورزى از نظر چرایى و چگونگى پدیدههاست.46
اجراى این عمل به نوعى به خطرپذیرى و تحمل ریسک نیاز دارد. در چنین حالتى، فرد توانایىهاى خود را مىآزماید و بدینوسیله تلاش مىکند تا از حالت منفعل و ایستا بیرون آید و خود دست به فعالیت بزند و شکستها را تجربه کند. مربى باید احساس وحشت متربیان را از انجام کارهاى جدید و تازه دور نماید و به آنها وقت و فرصت کافى داده شود تا بدون ترس از شکست تشویق، آزمایش شوند و از هر تجربهاى نتیجه جدیدى بیاموزند. چنین کارى به ایجاد محیط مساعد نوآورى در تربیت دینى کمک خواهد کرد. ایجاد هرگونه نوآورى و تغییر مفید و تازهاى به نوعى شجاعت نیاز دارد. این شجاعت در هنگام ابراز ایده و فکر جدید در مقابل افکار رایج و قدیمى لازم است؛ زیرا منجر به بروز مقاومتهایى در برابر نوآورىها مىگردد. در تربیت دینى خطرپذیرى و شجاعت در هنگام ابراز عقیده حق در مقابل رأى و نظر باطلى که رایج شده است، پسندیده و مورد تأیید است.
نتیجهگیرى
اسلام دینى است که در ساختار خودنمادهاى متفاوتى که حاکى از تأکید بر فرهنگ نوآورى مىباشد، قرار داده است. به همین دلیل، یک دین منفعل و غیرپویا و ناآشنا با مفاهیم نوآورى نمىباشد. در این مقاله با تعیین جایگاه مبانى فکرى و تأکید بر اهمیت نقش افراد در خلق نوآورى و تربیت دینى به تطبیق مبناى فکرى نوآورى با اسلام پرداخته شده است ویژگىهاى کنترل درونى، پذیرش ابهام، تحمل تضاد، انگیزه، تحمل ریسک، و تفکر منطقى از مؤلفههاى فکرى نوآورى هستند. حاصل این پژوهش حاکى از تطبیق و همخوانى این ویژگىها با مبانى فکرى تربیت دینى مانند تقواى حضور، انتقادپذیرى، کشش درونى، شجاعت و عقلانیت است. به واسطه این نتایج مىتوان گفت: آزاد کردن عقل از تلقینات محیط، عرف، عادت و به اصطلاح امروزى، از نفوذ سنتها و عادتهاى اجتماعى از موکدات قرآن درباره تربیت اسلامى است. توصیه اسلام به داشتن روح علم، روح خالى از جمود و غرور و بىتعصبى نیز از جمله صفاتى است که در اسلام با نوآورى و ویژگىهاى آن همخوانى دارد. با دقت در مؤلفههاى قضاوت صحیح، آزاداندیشى، تعقل، دورى از تعصب و... در آموزههاى دین اسلام و مقایسه این خصوصیات با مؤلفههاى تأثیرگذار در نوآورى مىتوان به رابطه محکم بین این دو پى برد و از لحاظ دینشناختى به این نتیجه رسید که دین اسلام نه تنها با نوآورى مخالف نیست، بلکه با توصیهها و آموزههایش نوآورى را تشویق و تأکید مىکند.
در این زمینه پیشنهادها و راهکارهایى براى تقویت مبناى فکرى مؤثر در تربیت دینى و نوآورى مىتوانند مفید باشند :
1. یکى از زمینههاى مناسب نوآورى در تربیت دینى، عدم تحمیل شرایط به افراد است. معناى آزادى نبود محدودیتها نیست، بلکه نبود اجبارهاست. بنابراین، مربیان تربیتى باید در این زمینه دقت نمایند.
2. آزادى متربى باید دربردارنده انتخاب او در شکوفایى استعدادهایش باشد. همچنانکه هدف تربیت رها ساختن از خود و از بند رسم و عادت است. از اینرو، در تربیت دینى باید به اختیار و اراده افراد به دور از پاىبندى به عادات روزمره و تکرارى توجه شود.
3. وجود نوآورى در تربیت دینى یکى از راههاى کاهش اصطکاک بین نسل جدید و نسل قدیم است. بنابراین، مىتواند راهى مؤثر براى جلوگیرى از گسست نسلها باشد.
4. نوآورى فرآیند تربیت دینى را براى نسل جوان جذابتر و خوشایندتر مىسازد؛ زیرا با روحیه نوجویى و زیباطلبى آنان سازگارتر است. بنابراین، باید از این اهرم قوى بیش از بیش استفاده نمود.
5. نوآورى به دنبال ایجاد راههایى است که روح انسان را از گرفتار شدن در قالبهاى محدود رها سازد. پس نوآورى در تربیت دینى، یعنى به دنبال راههاى تازه و نو رفتن در ارائه محتوا و رسیدن به اهداف که توجه به این امر از وظایف مربیان و دستاندرکاران تربیتى است.
6. مربیان باید براى برانگیختن انگیزههاى دانشآموزان از رغبتهاى طبیعى آنان استفاده کنند تا بدین طریق، زمینه براى نوآورى و خلّاقیت متربیان فراهم گردد.
7. مربیان باید دانشآموزان را تشویق کنند تا بدون ترس و واهمه ایدهها و نظرات تازه خود را نمایان سازند و نیز به دور از هرگونه ترس از شکست، تجربیات مفید و سازنده خود را تکرار نمایند.
9. در فضاى تربیت دینى و نوآورى باید به انتقادپذیرى و منتقد بودن دانشآموزان بیشتر توجه گردد. این امر بخصوص براى دانشآموزان مقاطع تحصیلى بالاتر بسیار حایز اهمیت است.
10. در فضاى تربیت دینى باید به تردید و ابهامات نوجوانان و جوانان توجه داشت و این فرآیند را در جهت رسیدن به یقین و اطمینان هدایت نمود.
--------------------------------------------------------------------------------
پى نوشت ها
1 دانشجوى کارشناسى ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش، دانشگاه اصفهان. دریافت: 12/2/88 ـ پذیرش: 28/4/88.
2 دانشیار گروه علوم تربیتى دانشگاه اصفهان.
3 ـ بقره: 117.
4 ـ اسراء: 41.
5 ـ نوح: 14.
6 . T. Harrington, Creativity in contex, p. 120.
7 . M Teresa Amabile, Model of Creativity & Innovationin Organizations, Resarch in Organizational Behavior, v. 10,pp. 123-167.
8 . R. Strenberg, The Nature of Creativity, p. 78.
9 . M. Bland ford, It¨s all about me subtle changethrough personal maystery, Royal Read¨s University, p. 123.
10 . C. f. R. Daft, Organization Theory, p. 45 \ T. Larson,"Technology Innovation", Journal of ManagementInformation System, n. 2, v. 4. pp. 2-9.
11 . U. Haner, "Spaces for Creativity & Innovation in TwoEstablished Organization", Creativity & Innovationmanagement, v. 14, p. 5.
12 ـ حمزه گنجى، «نوآورى چیست؟»، نوآورىهاى آموزشى، ش 1،ص 7.
13 . R. Stermberg & G. Kaufman, "A propulsion model ofCreative Leadership", Creativity & Innovation management,v. 13, p. 13.
14 . S. Peter, Innovation, Creativity & Discovery in ModernOrganization, Personnel Psychology, v. 57, p. 16.
15 ـ طیبه ماهرو زاده، «نقش آموزههاى دینى در کاهش خشونتخانوادگى»، پژوهشهاى تربیت اسلامى، ش 2، ص 36.
16 ـ عبدالعظیم کریمى، رویکردى نوین به تربیت دینى، ص 63.
17 ـ خسرو باقرى، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، ص 72ـ80.
18 ـ عبدالرضا کردى، مبانى نواندیشى، نوآورى و خلّاقیت، ص65.
19 . D. Simonton, "Creatiuity", American Psychologist, n. 55,pp. 151-156.
20 ـ کرامت اسمى، بررسى تحلیل رابطه نوع ساختار و خلّاقیتسازمانى مدارس متوسطه شیراز، ص 36.
21 ـ محمّدربیع سامخانیان، خلّاقیت و نوآورى در سازمانآموزشى، ص 79.
22 ـ نهجالبلاغه، خ 184.
23 ـ انفال: 29.
24 ـ محمّدربیع سامخانیان، خلّاقیت و نوآورى در سازمانآموزشى، ص 85.
25 ـ عبدالعظیم کریمى، رویکردى نمادین به تربیت دینى، ص 139.
26 ـ عبدالعظیم کریمى، تربیت آسیبزا، ص 52.
27 ـ علىاکبر شعارىنژاد، روانشناسى عمومى، ص 102.
28 ـ زمر: 17ـ18.
29 ـ محمّد محمّدى رىشهرى، میزانالحکمه، ترجمه حمیدرضاشیخى، ص 2866.
30 ـ همان، ص 6838.
31 ـ همان، ص 6839.
32 ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم،ترجمه محمد انصارى، ص 10278.
33 ـ عیسى جمالى، مدیریت خلّاق در مدرسه، ص 58.
34 . D. Tammy, A strategic Approach to organizationalLearning, pp. 265-268 \ A. Ortenblad, The learningorganization: Towards an Integrated model, pp. 129-144.
35 . R. Crouter, On Religion Speeches to its CulturedDespisers, p. 38.
36 ـ محمّد محمّدى رىشهرى، میزان الحکمه، ص 1451.
37 ـ محمّدربیع سامخانیان، خلّاقیت و نوآورى در سازمانآموزشى، ص 67.
38 ـ سیدمهدى سجادى، تربیت اخلاقى از منظر پستمدرنیسم واسلام، کتاب دوم: تربیت اسلامى ویژه تربیت اخلاقى، ص 45.
39 ـ بهرام محسنپور، یک کتاب در یک مقاله: تدریس مؤثرتربیت دینى، تربیت اسلامى، کتاب چهارم ویژه تربیت دینى، ص141.
40 ـ بقره: 170.
41 ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ص3547.
42 ـ نهجالبلاغه، خ 239.
43 ـ محمّدربیع سامخانیان، خلّاقیت و نوآورى در سازمانآموزشى، ص 118.
44 . C. Robinson, "Buillding Creativity & Risk Taking inyour Organization", Jornal for Quality & participation, v.38, p. 66.
45 ـ خسرو باقرى، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، ص 110.
46 ـ عبدالعظیم کریمى، سازههاى دموکراسى و تربیت، ص 87. منابعـ اسمى، کرامت، بررسى تحلیل رابطه نوع ساختار و خلّاقیتسازمانى مدارس متوسطه شیراز، پایاننامه کارشناسى ارشد،شیراز، دانشگاه شیراز، 1385.ـ باقرى، خسرو، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، تهران، مدرسه،1383.ـ تمیمى آمدى، عبدالواحدبن محمّد، غررالحکم و دررالکلم،ترجمه محمد انصارى، تهران، امام عصر (ع)، 1380.ـ جمالى، عیسى، مدیریت خلّاق در مدرسه، تهران، آواى نور،1377.ـ سامخانیان، محمّدربیع، خلّاقیت و نوآورى در سازمان آموزشى،تهران، رسانه تخصصى، 1384.ـ سجادى، سیدمهدى، تربیت اخلاقى از منظر پستمدرنیسم واسلام، کتاب دوم تربیت اسلامى ویژه تربیت اخلاقى، قم، مرکزمطالعات تربیت اسلامى، 1379.ـ شعارىنژاد، علىاکبر، روانشناسى عمومى، تهران، طوس، 1370.ـ کردى، عبدالرضا، مبانى نواندیشى، نوآورى و خلّاقیت، تهران،دفتر آموزش عمومى وزارت آموزش، 1379.ـ کریمى، عبدالعظیم، تربیت آسیبزا، تهران، انجمن اولیا و مربیان،1375.ـ کریمى، عبدالعظیم، رویکردى نوین به تربیت دینى، تهران،قدیان، 1374.ـ کریمى، عبدالعظیم، سازههاى دموکراسى و تربیت، تهران،پژوهشکده تعلیم و تربیت، 1380.ـ گنجى، حمزه، «نوآورى چیست؟»، نوآورىهاى آموزشى، ش 1(1381)، ص 7ـ10.ـ ماهروزاده، طیبه، «نقش آموزههاى دینى در کاهش خشونتخانوادگى»، پژوهشهاى تربیت اسلامى، ش 2 (1385)، ص35ـ64.ـ محسنپور، بهرام، یک کتاب در یک مقاله: تدریس مؤثر تربیتدینى، تربیت اسلامى، کتاب چهارم ویژه تربیت دینى، تهران،مرکز مطالعات اسلامى، 1379.ـ محمّدى رىشهرى، محمّد، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضاشیخى، قم، دارالحدیث، 1379.- Amabile, Teresa, M., Model of Creativity & Innovationin Organizations, Resarch in Organizational Behavior, v. 10(1998), pp. 123-167.- Bland ford, Roy, "It¨s all about me subtle changethrough personal maystery, Royal Read¨s University, 2005.- Daft, R, Organization Theory, London, West PublishingCompany, 1992.- Haner, U, "Spaces for Creativity & Innovation in TwoEstablished Organization", Creativity & Innovationmanagement, v. 14 (2005).- Harrington, T., Creativity in Context, Boulder, West viewPress, 1996.- Larson, T, "Technology Innovation", Journal ofManagement Information System, n. 2, v4 (1993), pp. 2-9.- Ortenblad, A., "The learning organization: Towards anIntegrated model", The learning organization, N. 11 (2004),pp. 129-144.- Peter, S., Innovation , Creativity & Discovery in ModernOrganization, Personnel psychology, v. 57 (2004).- Robinson, C., "Buillding Creativity & Risk Taking inyour Organization", Jornal for Quality & Participation, v. 38(2007).- Simonton, D., "Creatituity", American Psychology, N. 55(2000), pp. 151-156.- Stermberg, R. & G. Kaufman, "A propulsion model ofCreative Leadership". Creativity & Innovation management.v. 13 (2005).- Strenberg, R., The Nature of Creativity, CombridgeUniversity, Press, New York, 1998.- Tammy, D., "A strategic Approach to organizationalLearning", Industrial & commericial learning, N. 36 (2004).pp. 265-268.