آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹۷

چکیده

افزایش روند بزه‏کاری در ابعاد گوناگون در میان نوجوانان و جوانان، توجه کارشناسان رشته‏های علوم انسانی را به خود جلب کرده است. در این مقاله، علل پیدایش این معضل اجتماعی و عواملی که می‏تواند زمینه‏ساز آن باشد، مورد بررسی قرار گرفته است. اگر خانواده به عنوان اولین محیطی که فرد در آن نشو و نموّ می‏یابد، مورد کنکاش قرار گیرد، عواملی از جمله اختلاف پدر و مادر، تبعیض بین فرزندان، کمبود محبت، عدم حضور پدر در خانه، بزه‏کاری یکی از اعضای خانواده، نداشتن الگوی رفتاری مناسب، عدم درک فرزندان و غیره می‏تواند نقش مؤثری در بزه‏کاری فرزندان داشته باشد. علاوه بر این، عوامل دیگری همچون مسائل اقتصادی، فقدان تعلیم و تربیت مناسب، اشتغال و عوامل مرتبط با آن، مثل بی‏کاری و نارضایتی شغلی و سرانجام ضعف اعتقادات مذهبی در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است. در نهایت، پیشنهادهایی برای پیش‏گیری از بزه‏کاری نوجوانان و جوانان ارائه شده است.

متن

فرایند شتابان صنعتی شدن کشورها، گسترش جوامع شهری و پیدایش حاشیه‏نشینی شهرها و در نتیجه، کم‏رنگ شدن فرهنگ عمومی و ملی و نیز روی‏آوری مردم به حاشیه‏نشینی در شهرها، به دلیل وضعیت اسفبار معیشتی، از جمله معضلات بزرگ جوامع امروزی است. این فرایند شتابان شهرنشینی و صنعتی شدن، جوامع مختلف را با معضلات و مشکلات عدیده‏ای مواجه کرده است. پیدایش معضلات اجتماعی از جمله بزه‏کاری، انحرافات اجتماعی و اخلاقی از قبیل سرقت، قتل، تجاوز، اعتیاد و...، که سرانجام به بحران‏های اجتماعی تبدیل می‏شود، از جمله آسیب‏هایی است که به دنبال فرایند صنعتی شدن گریبان‏گیر جوامع شهری شده است. این روند متأسفانه چنان شتابان است که آثار و تبعات فراوان اجتماعی به دنبال دارد و موجب رشد و گسترش معضلات اجتماعی شده، به گونه‏ای که اقدامات قضایی و پلیسی در این زمینه، چندان کارساز و مؤثر واقع نمی‏شود.
به دنبال فرایند مزبور، از جمله معضلات گریبان‏گیر بسیاری از کشورها و شهرهای مختلف، وجود پدیده‏ای به نام «بزه‏کاری نوجوانان و جوانان» می‏باشد. این پدیده که عمدتا ناشی از تعارض بین فرهنگ ملی، بومی و محلی، با فرهنگ صنعتی و جهانی و نیز برخی کاستی‏ها در مسائل تربیتی، خانوادگی، اخلاقی و... است، در نتیجه، بحران‏های هویت و عدم کارایی اقتصادی، بیکاری و... پدید می‏آید. این‏گونه معضلات به حدی شایع و گسترده شده است که امنیت جامعه را تهدید می‏کند.
شناسایی علل و عوامل این پدیده نامیمون در میان نوجوانان و جوانان، مبارزه با مفاسد اجتماعی و اقدامات تنبیهی و نیز اقدامات پیشگیرانه و آموزش‏های لازم به
خانواده‏ها، به ویژه در خصوص تعالیم وحیانی و تربیت اسلامی، از جمله عوامل مهم برون‏رفت از بزه‏کاری و معضلات اجتماعی است. این مقال، در حد وسع تلاش می‏کند تا به این موضوع بپردازد.
بزه‏کاری و اهمیت آن در نوجوانان و جوانان
بزه‏کاری به شیوه‏های گوناگون تعریف شده است. به نظر می‏رسد، کامل‏ترین تعریفی که با توجه به نظریات کارشناسان رشته‏های مختلف ارائه شده، این است که بزه‏کاری، اقدام به عملی است که برخلاف موازین، مقرّرات و قوانین جامعه بوده، انجام آن موجب پیگرد قانونی می‏شود و کسانی را که مرتکب چنین اعمالی می‏گردند، مجرم یا بزهکار می‏گویند. 2
با وجود اینکه در دوره‏های مختلف زندگی انسان، همواره بزه‏کاری نوجوانان و جوانان جزئی از مسائل جوامع گوناگون بوده، ولی این مسئله هیچ‏گاه در حد مسائل حاد اجتماعی و به صورت بحران درنیامده است. اما از قرن نوزدهم به بعد، افزایش بزه‏کاری نوجوانان و جوانان به ویژه ارتکاب جرایم توأم با خشونت و قساوت یکی از بزرگ‏ترین معضلات اجتماعی محسوب شده و افکار عمومی جهان را نیز نگران نموده است. در همین ارتباط، گزارش‏های سازمان ملل در دهه‏های اخیر نشان می‏دهد که همواره بر میزان جرایم در سطح جهان افزوده شده و روند افزایش بزه‏کاری بیش از میزان رشد جمعیت است. از این‏رو، یکی از مسائل پیچیده و در عین حال مهمی که بسیاری از جوامع را تهدید می‏کند و توجه بسیاری از جامعه‏شناسان، روان‏شناسان، جرم‏شناسان و متخصصان علوم تربیتی را به خود معطوف داشته، بزه‏کاری، به ویژه در نوجوانان و جوانان می‏باشد.
پیامدهای بزه‏کاری نوجوانان و جوانان، علاوه بر ضرر و زیان همه‏جانبه‏ای که متوجه این‏گونه افراد و جوامع می‏شود، هدر رفتن سرمایه‏های ملی و تباهی نیروها و استعدادهای جوانانی است که از مهم‏ترین سرمایه‏های هر کشور محسوب می‏شوند. همچنین هزینه‏های هنگفتی همه ساله صرف جبران خسارات وارده بر کشور می‏شود؛ از قبیل: دستگیری، پیگیری، نگه‏داری و بازپروری نوجوانان و جوانان. از همه دردناک‏تر اینکه، متأسفانه درمان بزه‏کاری نیز همواره کافی نبوده و شواهد موجود حاکی است که بخش عظیمی از نوجوانان و جوانان بزهکار در بزرگ‏سالی نیز راهشان را ادامه می‏دهند. با توجه به موارد مزبور و با اعتقاد به این حقیقت که پیش‏گیری به مراتب سهل‏تر و مؤثرتر از درمان است، باید فرصت را غنیمت شمرد و بسترهای پیدایش این‏گونه معضلات را در جامعه از بین برد، و به بررسی علل و عوامل بزه‏کاری و راه‏های پیش‏گیری از آن پرداخت.
پیشینه بحث
در زمینه علل بزه‏کاری نوجوانان و جوانان، مطالعات و تحقیقات متعددی در دهه‏های اخیر به وسیله محققان رشته‏های گوناگون علوم رفتاری صورت پذیرفته که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می‏گردد:
الیوت (Elliot) و ووس (Voss) بر اساس مطالعه‏ای که درباره دانش‏آموزان دبیرستانی انجام داده‏اند، اهمیت احتمالی تأثیر شکست تحصیلی را در به وجود آوردن بزه‏کاری نشان داده و اعلام کردند دانش‏آموزانی که ترک تحصیل نموده‏اند، هم در پرسشنامه‏های خودسنجی نمرات بالایی را در بزه‏کاری به دست آوردند و هم برخوردهای متعددی را با پلیس داشتند؛ اما دانش آموزانی که تمامی اوقات را در دبیرستان می‏گذراندند، دو مسئله بالا را نداشتند. سرانجام دو محقق مذکور نتیجه گرفتند که ترکیبی از شکست تحصیلی و چگونگی واکنش دبیرستان به این شکست، زمینه‏ساز رفتار بزهکارانه در نوجوانان و جوانان است. 3
وست (Vest) و فارینگتون (Farengton) نیز در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که بزهکاران در آزمون‏های پیشرفت تحصیلی و هوش، به نسبت نمرات پایین‏تری می‏آورند. 4
بونکر (Bonker) در تحقیق خود نشان داد که در ایتالیا 88 درصد از محکومانی که بازداشت شده بودند، جزو طبقه بینوایان بوده‏اند.
همچنین شاو (Shaw) در مطالعه مناطق جرم‏خیز شیکاگو مشاهده کرد که همبستگی بین جوانان مجرم و وضع بد مالی خانواده، 74 درصد بوده است. این تحقیقات نشان داده‏اند که بین جرم و شرایط اقتصادی رابطه نزدیکی وجود دارد. 5
هویر (hoir)، روان‏شناس معاصر و پزشک بیماری‏های روانی، پس از بررسی‏های آماری ده کشور اروپایی مدعی شده است 88 درصد کودکانی که مرتکب گناه می‏شوند از خانواده‏های گسسته‏اند. این دانشمند با تحقیقات خود نشان می‏دهد بین 80 تا 90 درصد کودکان منحرف یا مجرم، از خانواده‏هایی هستند که وضعیتی مغشوش و نابسامان داشته و شیرازه آنها از هم گسسته شده است. 6
در ایران نیز تحقیقات بسیاری صورت گرفته است. در سال 1358، دکتر محمّدصالح ولیدی طی تحقیقی تحت عنوان «تحلیلی از شرایط محیط طبیعی و اجتماعی استان کردستان در ارتباط با بزه‏کاری» بیان می‏کند که مطالعه بزه‏کاری بدون توجه به تأثیر عوامل محیط طبیعی و جغرافیایی ناکافی بوده و از نظر تأثیر محیط طبیعی و جغرافیایی بر بزه‏کاری، اثر آب و هوا بیشتر از سایر جنبه‏ها نمایان‏تر است. 7
بر اساس گزارش کانون اصلاح و تربیت سازمان زندان مشهد، که در سال 1361 منتشر گردید، 62 درصد افراد موجود در کانون، والدینشان با یکدیگر ناسازگاری داشته‏اند. این امر بیانگر ارتباط نادرست خانوادگی است که می‏تواند منجر به بزه‏کاری در نوجوانان گردد. 8
در سال 1369 اداره کل امر به معروف و نهی از منکر کمیته انقلاب اسلامی، طی تحقیقی با عنوان «بررسی علل و انگیزه‏های بزه‏کاری اطفال و نوجوانان شهر تهران»، عواملی همچون سطح تحصیلات، خانواده، مهاجرت، محل سکونت، اقتصاد و خانواده را در گرایش به بزه‏کاری مؤثر دانسته و بر اساس نتایج تحقیق موصوف، پیشنهاد می‏نماید که برای پیش‏گیری از بزه‏کاری نوجوانان، باید یک تلاش همه‏گیر و گسترده صورت پذیرد. 9
در سال 1376 طی تحقیقی که در شهرستان محلات انجام گرفته، چنین نتیجه‏گیری شده است که بین بزه‏کاری نوجوانان و جوانان و نامناسب بودن وضعیت خانوادگی، وضعیت اقتصادی، سابقه تحصیلی، وضعیت شغلی و نیز نامناسب بودن وضعیت اعتقادی رابطه وجود دارد. 10 طبق یافته‏های تحقیقی، 44 درصد بزهکاران جامعه ما در خانواده‏های لاابالی زندگی می‏کنند. 11
حال، با عنایت به پیشینه بحث، نگاهی به علل و عوامل و زمینه‏های پیدایش بزه‏کاری در میان نوجوانان و جوانان می‏اندازیم:
علل و عوامل و زمینه ‏های بزه‏کاری نوجوانان و جوانان
به دلیل آنکه بزه‏کاری نوجوانان و جوانان یک آسیب بزرگ اجتماعی محسوب می‏شود، عوامل مؤثر در آن بسیار متنوع هستند. به قول اتوکلاین برگ (A. Klineberg): هیچ علتی به تنهایی برای رفتار پیچیده و متنوعی مثل بزه‏کاری جوانان کافی نیست. 12 از این‏رو، عوامل به وجودآورنده بزه‏کاری قشر جوان، به قدری گوناگون و متنوع هستند که برشمردن همه آنها، اگر غیرممکن نباشد، امری بسیار دشوار می‏نماید. با این همه، این مشکل مانع از آن نیست که در مطالعه و بررسی عوامل بتوان به وجود بعضی از آنان، که نقش مؤثرتری در بروز بزه معینی دارند، پی برد و کیفیت و کمیت تأثیر هر یک از عوامل گوناگون آن را موردبررسی‏وتجزیه‏وتحلیل‏قرارداد.
مطالعات علمی انجام شده درباره عللی که موجب پیدایش بزه‏کاری می‏شوند، نشان می‏دهد که بزه‏کاری نتیجه ویژگی‏های شخصی و اجتماعی بزهکار یا شرایط محیطی است که او در آن واقع شده است. با این حال، تشخیص میزان تأثیر عوامل مختلف در به وجود آوردن بزه‏کاری مشکل است؛ زیرا در حقیقت تمامی عوامل درونی و بیرونی پیدایش بزه‏کاری مثل رشته‏های زنجیر به هم پیوسته، هر یک مقدّمه دیگری است، این عوامل به اندازه‏ای متنوع و فراوانند که به طور دقیق نمی‏توان گفت کدام یک از آنها بیش از سایر عوامل در وقوع بزه‏کاری مؤثر بوده است. از سوی دیگر، نحوه تأثیر هر یک از عوامل به درستی مشخص نیست. به همین دلیل، از نظر کارشناسان مربوط، هیچ‏گاه یک عامل معین وجود ندارد که همیشه و به طور مطلق موجب کشاندن فرد به سوی بزه‏کاری گردد.
در ادامه این بحث به منظور سهولت مطالعه، عواملی را که در پیدایش بزه‏کاری مؤثرند، به پنج دسته طبقه‏بندی و به شرح ذیل مورد بحث قرار می‏دهیم.
الف. نقش خانواده در پیدایش بزه‏کاری
هر تحقیق عمده‏ای در زمینه بزه‏کاری، رابطه نزدیکی را میان بی‏ثباتی شرایط زندگی و محیط خانوادگی نوجوانان و جوانان، با بزه‏کاری نشان داده است. تحقیقات و شواهد زیادی گویای این واقعیت است که در پس بسیاری از بزه‏کاری نوجوانان و جوانان، کانون خانوادگی ناسالم و متلاشی شده‏ای پنهان است. 13
بر اساس نتایج پژوهش، 47 نفر از جامعه آماری به نحوی از انحا، از جمله عوامل کلیدی و مهم بزه‏کاری خویش را والدین، خانواده، بی‏توجهی، بی‏مبالاتی و عدم نظارت آنان دانسته‏اند. به عبارت دیگر، از نظر آنان والدین ایشان در بزه‏کاری‏شان نقش داشته‏اند. 14
شکی نیست که خانواده اولین پایه‏گذار شخصیت هر فرد است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و زندگی آینده او دارد و اخلاق و سلامت روانی فرد تا حدود بسیار زیاد در گرو آن است؛ چراکه فرد پس از متولد شدن تحت تأثیر افکار، عقاید و رفتار اعضای خانواده خود قرار می‏گیرد. از این‏رو، خانواده اولین عاملی است که در رفتار فرزند تأثیر می‏گذارد. به طور کلی، طرز تفکر والدین یا سایر اعضای خانواده به هر شکلی که باشد کم و بیش در فرزندان آنان تأثیر می‏گذارد.
آنچه در اینجا بیشتر مورد توجه است، آثار سوء کاستی‏ها و کمبودهای خانوادگی است که متوجه سایر اعضای خانواده نیز می‏شود. در اثر همین کاستی‏ها است که فرزندان تحت شرایط خاص در معرض فساد و تباهی قرار می‏گیرند و به تدریج به سوی بزه‏کاری سوق داده می‏شوند.
در درون خانواده نیز در مقایسه با سایر اعضا، مادران بیشترین و مؤثرترین نقش را در صلاح و فساد فرزندان بر عهده دارند؛ چراکه زمینه‏های تربیت طفل قبل از تولد و از دوران جنین شروع می‏شود. در این زمینه از پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نقل شده است که فرمودند:
«السعید من سعد فی بطن امه والشقی من شقی فی بطن امه»؛15 سعادت و شقاوت هر کس از زمانی شروع می‏شود که در رحم مادر زندگی می‏کند.
از سوی دیگر، مادر در آغاز عهده‏دار رفع نیازمندی‏های کودک است، هر نوع تغذیه او، رفتار خوب و ناشایست وی در فرزند تأثیر بسزایی دارد. کودک نیز از همان ابتدا با حس تقلیدپذیری قوی که دارد، حرکات و رفتار اطرافیان در ضمیرش حک می‏شود و به تدریج، شخصیت او کامل می‏شود. به همین دلیل، امام خمینی قدس‏سرهدر خصوص میزان نفوذ و تأثیر تربیتی مادران در شخصیت کودکان فرموده‏اند:
سعادت بچه‏ها از دامن مادر شروع می‏شود، آن قدری که اخلاق مادر در بچه کوچک نورس تأثیر دارد و به او منتقل می‏شود، از دیگران عملی نیست، مادرها مبدأ خیرات هستند و اگر خدای ناخواسته مادرانی باشند که بچه‏ها را بد تربیت کنند، مبدأ شرورند.16
تأثیر خانواده در بزه‏کاری فقط مربوط به دوران طفولیت نیست، در نوجوانی و حتی جوانی نیز کاستی‏ها و کمبودها و خلأهای تربیتی تأثیر خود را گذاشته و خود را نمایان می‏سازد. با توجه به اهمیت نقش خانواده در بزه‏کاری افراد و در دوران مختلف رشد، به برخی از مسائل خانوادگی که می‏تواند نوجوانان و جوانان را تحت تأثیر قرار داده و آنان را به سوی بزه‏کاری سوق دهد اشاره می‏گردد:
1. اختلاف پدر و مادر
از جمله مواردی که ممکن است در نهایت منجر به بزه‏کاری نوجوانان و جوانان گردد، اختلاف والدین و مشاجرات و اصطکاک بین آنان است که آثار آن متوجه سایر اعضای خانواده و حتی بستگان آنان خواهد شد. گاهی اوقات، مشکلات خانواده‏ها موجب قهر و حتی ترک یکی از والدین از محیط خانواده می‏شود. بدیهی است این‏گونه معضلات خانوادگی، موجب مختل شدن امنیت و بهداشت روانی فرزندان شده، تأثیر مستقیم و نامطلوبی بر آنان می‏گذارد. اگر فرزندان در محیط خانه خود طعم آرامش، صفا و صمیمیت را، که از نیازهای اولیه است، نچشند در خارج از خانه به دنبال گم‏شده خود خواهند گشت و به احتمال زیاد در دام شیادان و افراد فاسد افتاده و به سوی بزه‏کاری سوق داده می‏شوند.
به هر حال، ناسازگاری و مشاجره پدر و مادر آثار نامطلوب و شومی بر روان اعضای خانواده می‏گذارد. گاهی اوقات، فرزندان به علت بر هم خوردن آرامش روانی، نسبت به تحصیل یا کار بی‏علاقه شده، و حتی از منزل فرار می‏کنند و سرانجام، زمینه گرایش آنان به انواع بزه‏کاری‏ها فراهم می‏شود.
در پژوهشی که از 800 فرد بزهکار به عمل آمده، معلوم شد که 65 درصد مادرانشان طلاق گرفته و یا در حال جدایی بوده‏اند. بررسی دیگر نشان می‏دهد که 88 درصد افراد مجرم دارای پدر و مادری بوده‏اند که از هم جدا زندگی کرده و بین آنها اختلاف نظر و ستیزه وجود داشته است. 17 از این‏رو، می‏توان گفت: اختلاف والدین، بستر و زمینه مناسبی برای انحراف نوجوانان و جوانان می‏باشد.
2. تبعیض میان فرزندان
تبعیض در خانواده و توجه بیشتر والدین به برخی فرزندان و توجه کمتر نسبت به برخی دیگر، موجب ایجاد حس نفرت و بدبینی در فرزندان می‏شود. در این ارتباط، ویتریج گروبرگ ولف (Witreig groberg wolf) عقیده دارد: هم‏چشمی و رقابت موجود در خانواده، تأثیر مخرّب فراوانی در روحیه کودکان به جا می‏گذارد و موجب می‏شود کودک خود را با برادران و خواهران دیگر مقایسه کرده و بر اثر محبت بیشتر والدین در حق آنان احساس کهتری نماید. 18
تبعیض در خانه با روحیه حساس و عزّت نفس فرزندان منافات دارد و خسارات جبران‏ناپذیری را بر روح و روان آنان وارد می‏کند و با ایجاد بحران‏های روحی و سرخوردگی، آنان را به سوی عکس‏العمل‏های منفی نظیر سرقت، اعتیاد و فرار از خانه سوق می‏دهد. 19 بنابراین، ایجاد تبعیض میان فرزندان می‏تواند زمینه گرایش آنان به بزه‏کاری باشد.
3. کمبود محبت
نیاز به محبت از نیازهای اولیه و اساسی هر انسانی، به ویژه کودکان است. کودک همان‏گونه که برای رشد جسمانی خود به انواع مواد خوراکی نیاز دارد، به همان ترتیب نیز برای رشد عاطفی و اجتماعی شدن و جامعه‏پذیری نیازمند محبت است.
کودکان بیش از غذای خوب، لباس گرم، اسباب بازی و هوای آزاد، نیازمند پذیرش از سوی والدین، و محبت از سوی آنان می‏باشند. کمبود محبت، یکی از عوامل بسیار قوی است که نوجوانان و جوانان را به سمت‏وسوی بزه‏کاری سوق می‏دهد. نوجوانی که محبت کافی از پدر و مادر دریافت نکرده، برای پذیرش انواع اختلالات رفتاری و انحرافات اخلاقی آمادگی دارد. محبتی که فرزندان در خانواده دریافت می‏کنند، موجب آرامش روانی آنان می‏شود و همین آرامش روانی، آنان را از تمایل به بسیاری از لغزش‏های اخلاقی باز می‏دارد. دختر نوجوانی که کمبود محبت دارد، به هر کس که سر راه او قرار گیرد و به او اظهار محبت کند، علاقه‏مند می‏شود و به دوستی‏های ویرانگرش تن می‏دهد و چه بسا در این مسیر تباه شود. البته، نوع محبت بسته به سن و سال فرزندان متفاوت است، ولی به هر حال، باید دل‏های فرزندان با فروغ محبت و نوازش والدین روشن گردد و نیاز فطری آنان به محبت از این راه ارضا شود. 20
بسیاری از صاحب‏نظران در مسئله بزه‏کاری، کمبود محبت و ضعف عاطفی را ریشه اصلی جرم و انحراف می‏دانند. تحقیقی در این زمینه نشان می‏دهد که 91 درصد مجرمان در ارتباط با جرم به نحوی دچار مشکل عاطفی بوده‏اند. 21 از این‏رو، باید گفت که کمبود محبت زمینه‏ساز پیدایش نارسایی‏های تربیتی در بزرگ‏سالی است.
4. عدم حضور پدر در خانه
به دلیل آنکه پدر نقش مهمی در تکامل شخصیت فرزند دارد، از این‏رو، حضورش در خانه اثر زیادی بر روحیه او می‏گذارد که عواقب آن معمولاً در دوران بلوغ و نوجوانی مشخص می‏شود. خانواده همان قدر که به احساسات و عواطف سرشار مادر محتاج است، به قدرت، قاطعیت، تدبیر و مدیریت پدر هم نیاز دارد، حال اگر به هر دلیل پدر در خانه حضور نداشته باشد و یا صرفا حضور فیزیکی داشته باشد، شیرازه امور از هم پاشیده و نظم و انسجام لازم از میان می‏رود و در اعضای خانواده زمینه گرایش به بزه‏کاری فراهم می‏شود.
5. دوستان ناباب
اصولاً پس از خانه و مدرسه، دوستان و نقش آنان در تأثیرگذاری بر شخصیت افراد و انحراف یا هدایت آنان بسیار چشمگیر است. پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرمایند:
«المرء علی دین اخیه»؛22 هر انسانی بر شیوه و طریقه دوست و رفیق خود زندگی می‏کند.
امام صادق علیه‏السلام می‏فرمایند:
«لاتصحبوا اهل البدع ولا تجالسوهم فتصیروا عند الناس کواحد منهم»؛23 با افراد منحرف، همنشینی با آنان موجب می‏شود که مردم شما را یکی از آنان به شمار آورند.
در بسیاری از خانواده‏ها، والدین چندان در فکر مراقبت از فرزندان خود نیستند و به محض اینکه کودکان این قبیل خانواده‏ها به راه می‏افتند، به حال خود رها می‏شوند و دیگر مراقبتی از افرادی که با فرزندانشان معاشرت می‏کنند، به عمل نمی‏آورند. این رهایی ممکن است موجب تماس مستمر آنان با اشخاص بیگانه و ناباب شود. این در حالی است که همسالان و معاشران نوجوانان و جوانان از عوامل مؤثر در یادگیری و تلقین آنان هستند و خود بزهکاران نوجوان و جوان عمدتا دوستان ناباب را از عوامل مؤثر بر گرایش به بزه‏کاری معرفی می‏کنند. قبول این واقعیت، توجه بیشتر والدین را در کنترل و نظارت معاشران نوجوانان و جوانان می‏طلبد. در یک پژوهش 50 درصد بزهکاران اظهار کرده‏اند که دوستان ایشان توسط پلیس دستگیر شده‏اند و نیز حدود 47 درصد از آنان، تیپ دوستانشان نوعا افراد خلاف‏کار بوده‏اند. 5/87 درصد از آنان نیز اظهار کرده‏اند که دوستان ناباب نقش زیادی در سارق شدن افراد دارند و 53 درصد از همین افراد اظهار کرده‏اند که به خاطر توجه دوستانشان دست به سرقت زده‏اند. 24
به دلیل آنکه در دوره بلوغ، نوجوانان به طور طبیعی از اتکای خود به خانواده کاسته و درصدد پیدا کردن تکیه‏گاه‏های دیگری هستند که مهم‏ترین آن، گروه‏های همسالان می‏باشد، از این‏رو، نظارت و کنترل غیرمستقیم و نامحسوس بر نوجوانان باید در دوره بلوغ بیشتر از هر زمان دیگری باشد.
یک جوان اغلب تحت تأثیر اعمال، رفتار و افکار دوستان خود قرار دارد، به گونه‏ای که خواسته‏های آنان را بسیار زود می‏پذیرد و بدون مقاومت به توقعات آنان پاسخ می‏دهد. در همین دوستی‏ها و معاشرت‏های نادرست با دوستان ناباب است که نوجوان یا جوان برای اولین بار به خواهش دوست خود در انجام بزه، جواب مثبت می‏دهد. 25
ساترلند در نظریه انتقال فرهنگی کج‏روی، بر این نکته مهم تأکید می‏کند که رفتار انحرافی، همانند سایر رفتارهای اجتماعی، از طریق معاشرت با دیگران، یعنی منحرفان و دوستان ناباب آموخته می‏شود. افراد در ارتباط با دوستان ناباب و هنجارشکن، به سمت‏وسوی ناهمنوایی سوق داده می‏شوند. 26
6. بزه‏کاری یکی از اعضای خانواده
بزهکار بودن پدر و مادر، یا یکی از اعضای خانواده و انحرافات اجتماعی آنان، می‏تواند در گرایش به بزه‏کاری فرزندان مؤثر باشد. به عنوان مثال، خانواده‏ای که بر اثر اعتیاد به الکل یا مواد مخدر به فساد کشانیده شده، نه تنها نمی‏تواند کودکان سالمی تربیت کند، بلکه رفتار و ویژگی‏های آنان می‏تواند الگویی برای کشاندن فرزندان به سوی انحرافات گوناگون باشد. کودکان نگرش‏های اجتماعی را از خانواده می‏آموزند و چنان‏که یکی از والدین بزهکار باشند فرزندان آنان بیش از هر کس در معرض خطر آلودگی قرار خواهند گرفت. مادری که به مسائل شرعی و اخلاقی تقیّد چندانی ندارد و معاشرت‏های گناه آلودی دارد، موجب می‏شود تا قبح اعمال خلاف عفت نزد فرزندان از بین رفته، و در صورت به وجود آمدن شرایط مناسب، انجام و تکرار اعمال قبیح، شدیدتر و آسان‏تر به وسیله فرزندان صورت پذیرد.
نتایج تحقیقات نشان می‏دهند که بسیاری از معتادان در خانواده افراد معتاد، از قبیل پدر، مادر، پدر بزرگ و غیره بوده‏اند. 27
7. نداشتن الگوی رفتاری مناسب
عدم بهره‏مندی از الگوی رفتاری مناسب برای نوجوانان و جوانان، می‏تواند در گرایش به بزه‏کاری آنان مؤثر باشد. در خانواده، والدین الگویی شایسته برای کودکان و نوجوانان بوده و آنان سعی می‏کنند اعمال و کردار خویش را با اعمال و کردار الگوهایشان مطابقت دهند و بدین ترتیب، اگر پدر یا مادر نتوانند نقش خود را به درستی ایفا کنند و الگوی صحیح و مناسبی برای فرزندان خود باشند، بی‏تردید دشواری‏های فراوانی برای فرزندانشان پیش خواهند آورد. از سوی دیگر، در محیط خارج از خانه نیز فرزندان، در مدرسه یا گروه همسالان، با افراد مختلفی در ارتباط هستند که ممکن است برای آنان الگوی مناسب یا بعکس الگوی نامناسب باشند. این الگوها، در شخصیت و رفتار آنان تأثیر جدّی دارد. الگوهای مناسب، رفتار آنان را بهنجار و چنین افرادی را جامعه‏پذیر و الگوهای نامناسب آنان را دچار انحراف رفتاری خواهد نمود.
8. عدم امکان ازدواج
بسیاری از مفاسد اخلاقی، اجتماعی، ولاابالی‏گری‏های جنسی در جامعه، ناشی از عدم امکان ازدواج جوانان می‏باشد. این در حالی است که در آثار و منابع اسلامی از ازدواج و پیوند زناشویی به عنوان یکی از عمده‏ترین عوامل بازدارنده فساد و فحشا نام برده شده و در مسئله 2443 توضیح المسائل امام خمینی قدس‏سره نیز چنین آمده است: «کسی که به واسطه نداشتن زن به حرام می‏افتد، واجب است زن بگیرد.»
با وجود این، سنّت‏ها و تشریفات بی‏مورد که گریبان‏گیر خانواده‏ها شده است، مانع ازدواج جوانان می‏گردد و این سنّت‏های غلط، در کنار بی‏کاری و مشکلات اقتصادی سن ازدواج را روزبه‏روز افزایش می‏دهد و خانواده‏ها حاضر نیستند از درخواست مهریه سنگین، مخارج زیاد عروسی، درخواست هتل، منزل شخصی، درآمد زیاد و جهیزیه‏های فراوان چشم بپوشند. اگر به این امر مهم توجه جدّی نشود، احتمال افزایش بزه‏کاری‏ها و از جمله بزه‏کاری‏های جنسی وجود دارد.
9. عدم درک فرزندان
خانواده‏های ایستا و خانواده‏هایی که با زمان پیش نمی‏روند و انتظار دارند فرزندان آنان نیز با راه و رسم قدیمی زندگی کنند و یا خانواده‏هایی که سیر قهقرایی را طی می‏کنند، زمینه گرایش به بزه‏کاری را در فرزندان خود به وجود می‏آورند. این‏گونه خانواده‏ها به نیازهای نوجوانان و جوانان و برآوردن خواسته‏های مشروع آنان توجهی نکرده و نمی‏توانند فرزندان خود را به درستی درک کنند و خواسته‏های آنان را تأمین کنند. این امر موجبات ناسازگاری روانی فرزندان با جامعه را فراهم می‏آورد. 28
ب) عوامل اقتصادی
از گذشته‏های دور فلاسفه و دانشمندان، تأثیر فقر و اختلافات طبقاتی را در وقوع جرایم مورد توجه قرار داده‏اند و عمدتا در این موضوع که «عامل اقتصادی در بزه‏کاری مؤثر است» اتفاق نظر دارند و اگر اختلافاتی در برخی موارد به چشم می‏خورد، ناشی از چگونگی تأثیر جنبه‏های مختلف این عامل است. در زمینه تأثیر فقر در بزه‏کاری، افلاطون معتقد است:
فقر و ثروت سبب نابودی کشورها می‏شود، فقر احساسات را از بین برده، حس کینه‏توزی، انتقام‏جویی و بدبینی را تشدید می‏کند، کثرت ثروت نیز مبانی اخلاقی را سست نموده، سبب تنبلی، بی‏قیدی، غرور و بی‏اعتنایی نسبت به دیگران می‏گردد و کشور را به فنا و نابودی می‏کشاند؛ زیرا تقوای واقعی و ثروت‏های هنگفت مانعه‏الجمع هستند.29
همچنین کارل مارکس، فیلسوف و اقتصاددان آلمانی و پایه‏گذار مکتب «سوسیالیسم»، سرمایه‏داری را منشأ بروز تمامی ناهنجاری‏های اجتماعی و وقوع بزه‏کاری می‏داند و معتقد است، سرمایه‏داری موجب استثمارطلبی و جنگ می‏شود و عدم تساوی در توزیع ثروت، افراد را به سمت انواع بزه‏کاری‏ها می‏کشاند. وقوع جرایم در حقیقت، واکنش افراد علیه بی‏عدالتی اجتماعی است.
نظام سرمایه‏داری که انسان را به سمت مادی‏گرایی سوق می‏دهد، زیاده‏طلبی و تجمّل‏گرایی را به وجود آورده و فاصله زیادی بین غنی و فقیر ایجاد می‏کند که بی‏عدالتی نتیجه آن است. احساس همبستگی ناشی از مادی‏گرایی و فردگرایی، از ویژگی‏های این جوامع است و افراد قادر به هدایت درست ستیز علیه این بی‏عدالتی اجتماعی نیستند. در نتیجه، ارزش‏های اجتماعی فاقد اعتماد می‏شوند، نظارت اجتماعی سُست می‏گردد و بزه‏کاری و تبه‏کاری عمومیت پیدا می‏کند. 30
بی‏شک، امروزه با توجه به تحقیقات بسیاری در این زمینه، می‏توان گفت: میان برخی از انواع کج‏روی‏ها و وضع اقتصادی افراد رابطه وجود دارد. فقرْ فرصت مساوی تحصیل و مطالعه، کار و رشد استعدادها را از خانواده‏های فقیر می‏گیرد و موجب اختلاف در سطح درآمد و فرهنگ می‏شود و همین یکی از عوامل پریشانی خانواده‏ها و نیز «بزه» در میان فرزندان است.
بحران اقتصادی، تورم، بی‏کاری و توزیع ناعادلانه ثروت و نواقص موجود در نهادهای اقتصادی منجر به ناهنجاری‏های مختلف اجتماعی می‏شود. بحران‏های اقتصادی در توزیع عادلانه ثروت به منزله مهم‏ترین عامل ایجاد کننده فقر و پیامدهای ناشی از آن به شمار می‏رود، بحران‏های اقتصادی دربرانگیختن نوجوانان و جوانان به سرقت و انحرافات دیگر تأثیر قابل توجهی دارد. بحران‏های اقتصادی موجب کاهش درآمدها، فقر، بی‏کاری و نابسامانی خانواده‏ها می‏شود و خود انگیزه‏ای است که افراد را به سوی جرایم و تخلف از مقرّرات اجتماعی می‏راند، عدم امکان فراهم‏سازی وسایل تفریحات سالم و پر نمودن اوقات فراغت و ناتوانی خانواده‏ها برای محافظت فرزندان از مفاسد موجود، در محیط‏های ناسالم و معاشرت با افراد ناباب، همگی به نوعی با فقر و تهی‏دستی خانواده‏ها ارتباط دارد. 31
در رویکرد دینی، همبستگی میان فقر و انحرافات اجتماعی مورد تأیید است. بر این اساس، فقر انگیزه روی‏آوری به کج‏روی را افزایش می‏دهد. 32
بنابراین، عامل اقتصادی یکی از عوامل پیدایش انحرافات اجتماعی است و در بزه‏کاری افراد مؤثر است. ولی فقر و تهی‏دستی را نیز نمی‏توان تنها عامل آن دانست؛ چراکه اگر فقر با بزه‏کاری ملازمه داشته و تنها عامل آن باشد در این صورت، باید قبول کرد تمام افراد فقیر بزهکارند. ولی واقعیت این است که چنین فرضی صحت ندارد و افراد زیادی وجود دارند که در نهایت فقر زندگی می‏کنند ولی مرتکب بزهی هم نمی‏شوند، در عین حال، برخی از خانواده‏های ثروتمند با پول کافی که در اختیار دارند، برای خوش‏گذرانی مرتکب جرایم مختلف می‏شوند:
دادن پول فراوان به فرزندان و استفاده از تفریحات مختلف موجب عدم درک ارزش پول برای آنان خواهد شد. از سوی دیگر، عادت به تفریح و خوش‏گذرانی ذوق کار و کوشش را از آنان سلب می‏کند. در این صورت، چنانچه آدم بی‏کار باشد و حرفه‏ای نداشته باشد، منحرف شده و برای تأمین امیال خود ناچار راه بزه‏کاری را در پیش خواهد گرفت.33
حاصل تحقیقات صورت گرفته نیز حکایت از تأثیر قاطع بی‏کاری و فقر بر افزایش بزه‏کاری دارد. 34
به هر حال، عوامل اقتصادی یکی از علل مهم پیدایش بزه‏کاری نوجوانان و حتی جوانان محسوب می‏شود. ولی گاهی اوقات در نقش این عامل مبالغه می‏شود، با این حال، همان‏گونه که در ابتدای این بحث اشاره شد، نمی‏توان آن را تنها عامل بزه‏کاری دانست.
ج) فقدان تعلیم و تربیت مناسب
از اوایل قرن نوزدهم این اعتقاد در سطح جهان رواج پیدا کرد، که برای جلوگیری از معضل بزه‏کاری باید آموزش و پرورش عمومی را توسعه داد. تحت تأثیر همین تفکر آموزش و پرورش عمومی گسترش زیادی پیدا کرد و حتی قوانین تعلیمات اجباری در بسیاری از کشورها به تصویب رسید.
البته، امروزه این نظریه را با گذشت قریب دو قرن خیلی هم نمی‏توان با تعصب پذیرفت؛ چون با وجود اینکه آموزش و پرورش توسعه پیدا کرده و اکثر افراد جوامع مختلف تحصیل کرده می‏باشند و برای مبارزه با بی‏سوادی در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته اقدامات مهم و مؤثری صورت گرفته، ولی از وقوع بزه‏کاری پیش‏گیری نکرده است و عمدتا نوع بزه‏کاری‏ها را متحول ساخته است و علت آن این است که منظور از آموزش و سوادآموزی جز وسیله چیز دیگری نیست. حال بسته به این است که، این وسیله در اختیار چه کسی و برای چه منظوری مورد استفاده قرار گیرد.
به عبارت دیگر، از آموزش بدون پرورش نمی‏توان انتظار زیادی برای پیش‏گیری از بزه‏کاری داشت؛ چراکه آموزش وسیله است؛ اگر این وسیله در اختیار کسی قرار گیرد که بخواهد امیال و هدف‏های نامشروع خود را به نحو احسن انجام دهد، در این صورت شعر سنایی که می‏گوید: «چو دزدی با چراغ آید گزیده‏تر برد کالا»، مصداق پیدا خواهد نمود. 35
بعکس، اگر این وسیله در اختیار فردی پرورش یافته، صالح و در جهت هدفی مشروع قرار گیرد، نتیجه‏اش همان است که یک انسان کامل می‏تواند داشته باشد. به دلیل آنکه یکی از جهات حقیقی و اهداف مهم پرورش کسب هنجارهای مورد قبول جامعه می‏باشد، از این‏رو، اگر آموزش توأم با پرورش واقعی باشد، می‏تواند در جلوگیری از بزه‏کاری نقش مهمی ایفا نماید. ولی به هر حال، مسلّم است که آموزش و پرورش در بالا بردن سطح فکر و شعور افراد کاملاً مؤثر بوده و می‏تواند در پیش‏گیری از بزه‏کاری‏ها نقش داشته باشد.
اما باید توجه کرد که اگر کلیه عوامل مؤثر در بزه‏کاری نوجوانان و جوانان را در نظر بگیریم و نوجوانی را فرض کنیم که محیط خانوادگی او آن چنان آلوده باشد که نتواند خود را از آثار بد آن دور کند و یا مشکلات گوناگون آن چنان او را احاطه کرده باشد که خلاصی از آن دشوار باشد، در این صورت، بعید به نظر می‏رسد که تعلیم و تربیت به تنهایی نقش قاطع و مهمی در جلوگیری از بزه‏کاری داشته باشد؛ زیرا مجموعه شرایطی که او را احاطه نموده او را به راهی خواهد کشاند که خواه و ناخواه در مسیر درستی قرار نخواهد گرفت. در این‏گونه موارد آموزش و پرورش عمدتا پیش از آنکه بتواند بزه‏کاری را کاهش دهد، موجب تغییر نوع جرایم ارتکابی می‏گردد؛ بدین نحو که اشخاص تحصیل کرده بسیار کمتر از اشخاص بی‏سواد مرتکب جرایم نظیر ضرب و جرح و سرقت می‏شوند، ولی در عوض، مرتکب جرایم فکری نظیر کلاهبرداری، جعل، خیانت در امانت و جرایم سیاسی می‏شوند.
با وجود این، هرچند تعلیم و تربیت تاکنون نتوانسته است در حد انتظار در پیش‏گیری از بزه‏کاری نوجوانان و جوانان موفق باشد، ولی این بدین معنا نیست که در کاهش بزه‏کاری نوجوانان و جوانان بی‏تأثیر است.
در ذیل، به سه مورد از مسائل آموزش و پرورش که می‏تواند منجر به بزه‏کاری نوجوانان و جوانان گردد، به اختصار اشاره می‏گردد:
1. نقش معلم در بزه‏کاری
یکی از عوامل مؤثر در بزه‏کاری نوجوانان و جوانان معلم و نوع و نحوه ارتباط او با دانش آموزش است؛ چراکه معلم نقش مهمی در شکل‏گیری شخصیت دانش‏آموزان دارد: از یک‏سو، با روش تربیتی خاص در جهت تعلیم و تربیت دانش‏آموزان اقدام می‏کند و از سوی دیگر، به عنوان الگوی آنان مطرح می‏باشد. یک معلم آگاه می‏تواند یک جنایتکار بالقوّه را به یک انسان سالم تبدیل کند. تجربه‏های دوران تحصیلی، به ویژه دوران دبستان و راهنمایی می‏تواند کودک را به یک جنایتکار تبدیل کند. ما وقتی راجع به فواید درس خواندن بحث می‏کنیم، حرف درستی می‏زنیم، اما اگر همراه این آموزش‏ها کاری کنیم که کودک سلامت روانی خویش را از دست بدهد، کار مثبتی نکرده‏ایم، بلکه در مقایسه می‏توان گفت: فرد کم سواد اما سالم بسیار بهتر از فرد با سواد اما بیمار است. برخی به حق می‏گویند: یکی از شغل‏های شریف معلمی است؛ ولی باید پذیرفت معلمی شریف‏ترین شغل است، اما این عنوان به هر کسی که کت و شلواری بپوشد و گچی به دست بگیرد اطلاق نمی‏شود، این شرافت متعلق به معلمی است که به رشد متعادل و همه‏جانبه کودکان کمک کند. اگر معلمی با رفتارهای نادرست خویش تخم بزه‏کاری و جنایت را در دل کودکان بنشاند خود عامل اصلی جنایت است. 36
2. نقش محیط مدرسه در بزه‏کاری
امروزه بیشتر کارشناسان تربیتی، محیط، شرایط مدرسه و روش‏های مختلفت تربیتی را در سلامتی روان و رفتارهای نابهنجار دانش‏آموزان مؤثر می‏دانند. گاهی مدارس موقعیت‏های بسیار نامطلوبی برای دانش‏آموزان ایجاد می‏کنند. در مدارس شلوغ، که معلمان با تعداد زیادی دانش‏آموز سروکار دارند، فرصت کمی برای انجام وظایفشان در اختیار دارند و با این فرصت کم نمی‏توانند عملاً به بسیاری از مشکلات و نیازهای دانش‏آموزان توجه کنند.
دانش‏آموزانی که در مورد وضع تحصیلی، اجتماعی و یا شخص خودشان به کمک نیاز دارند، اگر به آنان توجه نشود و امید به کمک را هم از دست بدهند، ممکن است به شیوه‏های جبرانی به رفتارهای بزهکارانه روی آورند تا از این راه، تا حدودی جلب توجه کرده، و احساس موفقیت نمایند. مدارس می‏توانند ضمن اجرای بهینه برنامه‏های آموزشی و درسی و فعالیت‏های متنوع فوق برنامه، در رشد همه‏جانبه دانش‏آموزان اقدام نمایند. در غیر این صورت، مسئله بزه‏کاری نوجوانان و جوانان و بخصوص آنانی که وضعیت خانوادگی مناسبی ندارند، روز به روز حادّتر خواهد شد. 37
3. افت و شکست تحصیلی و بزه‏کاری
پژوهشگران دو عامل افت و شکست تحصیلی را نیز از عوامل مؤثر در گرایش نوجوانان و جوانان به سوی بزه‏کاری دانسته‏اند. البته، میزان تأثیر این عوامل محدود بوده و آن‏گونه نیست که صرف افت تحصیلی یا مردودی، دانش‏آموزان را به سوی بزه سوق دهد. سابقه اغلب بزهکاران نشان می‏دهد که میزان موفقیتشان در دوران تحصیل عمدتا پایین بوده و یا مردودی داشته‏اند.
به هر حال، افت و شکست تحصیلی می‏توانند زمینه ساز بزه‏کاری نوجوانان و جوانان محسوب شوند.
د) بی‏کاری و نارضایتی شغلی و بزه‏کاری
اشتغال و رضایت‏مندی شغلی افراد هر کشوری از جمله مؤلفه‏های مهمی است که نشان می‏دهد جامعه از حیث توسعه در چه وضعیتی قرار دارد و نمی‏توان تأثیر اشتغال را در معضلات اجتماعی، به ویژه بزه‏کاری نوجوانان و جوانان نادیده گرفت. هم اینک درصد بالا و غیرقابل قبولی از جوانان کشورهای مختلف و از جمله ایران بی‏کار مانده و برخی از آنان به شغل‏های کاذب روی می‏آورند. بسیاری از شاغلان نیز از شغلشان راضی نیستند. بدین‏ترتیب، در ادامه بحث تأثیر دو معضل بی‏کاری و عدم رضایت شغلی بر بزه‏کاری نوجوانان و جوانان مورد بررسی قرار می‏گیرد:
1. بی‏کاری
از جمله آسیب‏های اجتماعی، بی‏کاری است که می‏تواند عامل عمده‏ای در پیدایش نابسامانی‏های رفتاری و روانی و در نتیجه، موجب بالا رفتن انواع انحرافات اجتماعی و بزه‏کاری شود.
اسلام جوانان را تشویق به کار و فعالیت می‏کند. پیامبر گرامی صلی‏الله‏علیه‏و‏آلهوقتی جوانی را می‏دید که ظاهر آراسته‏ای داشت، از شغل او سؤال می‏کردند. اگر می‏گفتند کار نمی‏کند، می‏فرمود: «سقط من عینی»؛ از چشم من افتاد. وقتی دلیل آن را جویا می‏شدند می‏فرمود: «لان المؤمن اذ لم یکن له حرفة تعیش بدینه»؛ زیرا وقتی مؤمنی کاری نداشته باشد، دین خود را وسیله گذراندن زندگی خویش قرار می‏دهد. البته، اسلام بر متولیان امور فرض می‏داند که افراد را به کار مناسب بگمارند تا مبادا بی‏کاری و فقر، آنان را به انحراف بکشاند. 38
از عوامل محیطی جرم، می‏توان فقر، بی‏کاری، تورم و شرایط بد اقتصادی را نام برد که بر همه آحاد جامعه، اقشار، گروه‏ها و نهادها تأثیر گذاشته و آنان را تحت تأثیر قرار می‏دهد. 39
2. نارضایتی شغلی
متأسفانه آنچه در جامعه فعلی ما در زمینه انتخاب شغل صورت می‏گیرد، بیشتر انتخاب تصادفی و غیراختیاری است. نتیجه این انتخاب‏ها را می‏توان در موقع احراز و اشتغال به کار ملاحظه کرد. وقتی انتخاب شغل درست صورت نپذیرد، انگیزش در فرد برای به دست آوردن مهارت بیشتر، بروز خلّاقیت و ابتکار ایجاد نمی‏شود و موجب می‏شود که فرد از شغلش راضی نباشد. انتخاب شغل به خاطر فشارهای اقتصادی و اجتماعی منجر به خستگی و بی‏حوصلگی خواهد شد و کارایی فرد را پایین خواهد آورد و در نهایت، زمینه گرایش به انحراف و بزه‏کاری توسعه می‏یابد. مشاغل افراد بزهکار، از نوع مشاغل سطح متوسط به پایین جامعه است. این نوع مشاغل عموما پر زحمت و کم‏درآمد می‏باشد. 40 این‏گونه مشاغل، به دلیل درآمد کم، فقر و بزه‏کاری را به دنبال دارد.
ه.) ضعف اعتقادات مذهبی و بزه‏کاری
هرچند عواملی که تاکنون مطرح شدند، هر یک به سهم خود، در گرایش نوجوانان و جوانان به بزه‏کاری مؤثرند، ولی یکی از بزرگ‏ترین انگیزه‏های گرایش به بزه‏کاری، ضعف یا نبود معنویت و به عبارتی، ضعف ایمان و اعتقادات است که در منابع اسلامی از این عامل، به عنوان عمده‏ترین و اصلی‏ترین عامل گرایش به منکرات و انحرافات یاد شده و اعتقاد به قدرت الهی و ایمان کامل به پاداش و کیفر اعمال، قوی‏ترین و مؤثرترین سد و مانع در مقابل انحرافات تلقّی شده است.
اصولاً وقتی فکر انسان به اینجا ختم شد که جهان بدون هدف است و پرونده انسان پس از مرگ بسته می‏شود، طبعا به این فکر می‏افتد که پس دم را باید غنیمت شمرد و تا کی در فکر خوب و بد بودن و عمر را بیهوده تلف کردن؟! از سوی دیگر، نیروی ایمان و پرهیزگاری در روح مؤمن حالتی مقدس ایجاد می‏کند و نفس اماره و احساسات سرکش را رام و مطیع می‏سازد. به عبارت دیگر، همچون حصن و حصاری محکم ساکنان خود را از گزند و آسیب تمامی انحرافات و بیماری روحی و مفاسد اخلاقی حفظ می‏کند. 41
اینچنین است که حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید:
«اعملو، عبادالله! ان التقوی دار حصن عزیز، والفجور دار حصن ذلیل، لا یمنع أهله، ولا محرز من ألجأ الیه، ألا وبالتقوی تقطع حمة الخطایا»؛42 بندگان خدا! بدانید که تقوا حصار و بارویی بلند و غیر قابل تسلط است و بی‏تقوایی و هرزگی حصار و بارویی پست که مانع و حافظ ساکنان خود نیست و آن کس که به آن پناه ببرد حفظ نمی‏کند، همانا با نیروی تقوا نیش گزنده خطایا بریده می‏شود.
همچنین آن حضرت در خطبه 241 می‏فرماید:
«فان تقوی اللّه مفتاح سداد و ذخیره معاد و عتق من کل ملکه و نجاه من کل هالکه»؛43 همانا تقوا کلید درستی، توشه قیامت و آزادی از هر بندگی و نجات از هر تباهی است.
راه‏های پیش‏گیری از بزه‏کاری
با عنایت به آنچه گذشت، برای پیش‏گیری از بزه‏کاری نوجوانان و جوانان چند پیشنهاد مطرح می‏شود:
1. به دلیل آنکه فقر اقتصادی یکی از عوامل مهم بزه‏کاری نوجوانان و جوانان است، باید همزمان با اجرای برنامه‏های توسعه کشور مراقب گروه‏ها و طبقاتی بود که از حیث اقتصادی آسیب‏پذیر هستند و ضمن پرداختن به سازندگی اقتصادی و برخوردار نمودن همگان از نعمات طبیعی، تأمین مسکن، رفاه و برقراری عدالت اجتماعی، در از بین بردن فقر اقتصادی، اقدام مؤثری صورت پذیرد و در کنار اقدامات زیربنایی، دولت موظف است که از نوسان‏های بی‏دلیل قیمت‏ها جلوگیری نماید؛ زیرا برای طبقات پایین جامعه مخاطره‏انگیز است. این مهم باید در رأس برنامه‏های دولت قرار گیرد.
2. چون افزایش سطح دانش سواد و آگاهی نقش مؤثری در کاهش بزه‏کاری نوجوانان و جوانان دارد، از این‏رو، ضروری است که اولاً، نظام آموزشی جامعه بنا به اقتضای زمان فعلی و دستاوردهای جدید علوم رفتاری متحول شود. ثانیا، در گزینش معلمان و مدیران مدارس دقت بیشتری مبذول گردد تا بتوانند محیط مدرسه را به صورت مکانی درآورند که نوجوانان و جوانان در آنجا احساس ایمنی و احترام کنند. ثالثا، مراکز مشاوره در تمامی مدارس با استفاده از نیروهای متخصص، دلسوز و متعهد راه‏اندازی شوند. رابعا، مبارزه با معضل بی‏سوادی تا ریشه‏کن نمودن آن همچنان ادامه یابد.
3. با عنایت به نقش خانواده در افزایش و یا کاهش بزه‏کاری نوجوانان و جوانان، لازم است رسانه‏های گروهی با استفاده از کارشناسان مربوط در ارتقای آگاهی، سطح فکر و فرهنگ خانواده‏ها اقدام نمایند و در ارتباط با عواقب بد برخی مسائل خانوادگی از قبیل اختلافات خانوادگی، پرجمعیت بودن خانواده، تبعیض قایل شدن بین فرزندان، کمبود محبت به فرزندان، عدم حضور هر یک از والدین در خانه، کنترل دوست‏یابی فرزندان، اعتیاد و سابقه دستگیری هر یک از اعضای خانواده و اقوام نزدیک، نداشتن الگوی رفتاری فرزندان، رفتن به مجالس نامناسب، تحقیر کردن فرزندان و سنّت‏های غلط موجود در ارتباط با ازدواج فرزندان، آموزش‏های لازم را به خانواده‏ها ارائه دهند و در این زمینه، کانون‏های مشاوره خانواده نیز با استفاده از کارشناسان و صاحب‏نظران فعالت‏تر شوند.
4. با توجه به نقش فرایض مذهبی در کاهش بزه‏کاری نوجوانان و جوانان، بر علمای مذهبی است که ارزش‏های مذهبی را با توجه به نیازهای نسل جوان به گونه‏ای جذاب برای آنان طرح نمایند و بدین‏سان، شبهات آنان را پاسخ دهند.
5. به دلیل آنکه وضعیت اشتغال، نوع شغل و بی‏کاری نوجوانان و جوانان در بزه‏کاری آنان مؤثر است، از این‏رو، بایستی روند اشتغال‏زایی برای نوجوانان و جوانان را بیش از پیش مورد توجه قرار داد و مشکل بیکاری آنان را حل نمود و با تأسیس و فعال نمودن مراکز راهنمایی شغلی، در انتخاب مشاغل مناسب، هماهنگ با علاقه، استعداد، نیازها و ویژگی‏های افراد مختلف اقدام نمود و نیز با تغییر در ساختار برخی ادارات، تحول قوانین آنها و استفاده از شیوه‏های مدیریت علمی و عاطفی برای اداره امور سازمان‏های دولتی و خصوصی در ایجاد رضایتمندی شغلی کارکنان سازمان‏ها مشارکت بیشتری مبذول کرد.
7. با توجه به نقش پرکردن اوقات فراغت در بزه‏کاری نوجوانان و جوانان، بایستی امکانات لازم برای پرکردن اوقات فراغت آنان فراهم شود و دولت برای خانواده‏هایی که به لحاظ فقر مالی، امکان پر نمودن بهینه اوقات فراغت فرزندان خویش را ندارند به طرق مختلف، از جمله اختصاص یارانه، مساعدت لازم را مبذول دارد.
نتیجه‏ گیری
با عنایت به آنچه گذشت، می‏توان گفت: عوامل ظهور و بروز بزه‏کاری در نوجوانان و جوانان امروز در جامعه در درجه اول، مربوط به خانواده است که در این زمینه بایستی از طریق بالا بردن فرهنگ عمومی جامعه، اطلاعات لازم را در تشکیل و استمرار خانواده بر اساس مهر و محبت به نسل‏های جدید آموزش داد.
از عوامل دیگر بزه‏کاری، عدم تربیت صحیح می‏باشد که وظیفه متولیان تعلیم و تربیت جامعه است تا شناخت کافی نسبت به پذیرش و کسب هنجارهای اجتماعی به افراد ارائه نماید. دولت می‏تواند در تمام زمینه‏ها، از جمله استقلال اقتصادی افراد و ایجاد اشتغال، نقش اساسی ایفا نماید که عامل مهمی در پیشگیری از بزه‏کاری است. در ضمن، علمای دینی هم نقش بسیار مهمی در تقویت ایمان، تهذیب و تزکیه نفس، که عامل بسیار مهم روحی و روانی در پیش‏گیری از بزه‏کاری می‏باشد، خواهند داشت.
صاحب‏نظران علوم تربیتی، جامعه‏شناسنان، روان‏شناسان بر این عقیده‏اند که علاوه بر نقش خانواده، دوستان، مدرسه، اعتقادات و مانند اینها در بروز بزه‏کاری در نوجوانان و جوانان تغییر در خصوصیات جسمانی و روانی که در حین بلوغ رخ می‏دهد نقش مهمی در تغییرات خلق و خوی افراد به وجود می‏آورد که عواملی از جمله هیجانی بودن، احساساتی عمل کردن، عدم توجه به عاقبت عمل، با توجه به شرایط جسمانی زمینه را برای بروز رفتارهای نابهنجار به وجود می‏آورد، از این‏رو، کنترل رفتار آنان از طریق خانواده، مدرسه، جامعه، نهادهای مذهبی و... باید صورت پذیرد و شناخت کافی و اطلاعات لازم جهت پیش‏گیری از بروز بزه‏کاری از راه‏های گوناگون، از جمله رسانه‏های جمعی به نوجوانان و جوانان و خانواده‏ها ارائه گردد.
--------------------------------------------------------------------------------
پى نوشت ها
1 . کارشناس ارشد علوم تربیتى ـ عضو هیأت علمى دانشگاه آزاد اسلامى قم.
2 ـ محمّدحسین فرجاد، آسیب‏شناسى اجتماعى و جامعه‏شناسى انحرافات تهران، بدر، 1371، ص 169.
3 ـ حسن احدى و نیکچهر محسنى، روان‏شناسى رشد نوجوانى و جوانى تهران، بنیاد، 1372، ص 203.
4 ـ همان، ص 203.
5 ـ سیداحمد احمدى، روان‏شناسى نوجوانان و جوانان اصفهان، مشعل، 1374، ص 152.
6 ـ همان، ص 153.
7 ـ همان.
8 ـ سیداحمد احمدى، پیشین، ص 144.
9 ـ اداره کل امر به معروف و نهى از منکر کمیته سابق، «بررسى علل و انگیزه‏هاى بزه‏کارى اطفال و نوجوانان شهر تهران»، 1369، ص 173.
10 ـ محمّدرضا قره‏بگلو، بررسى علل گرایش به بزه‏کارى نوجوانان و جوانان شهرستان محلات، محلات، پایان‏نامه کارشناسى ارشد رشته علوم تربیتى، دانشگاه آزاد اسلامى اراک، 1376، ص 6.
11 ـ سعید مدنى، خانواده و اعتیاد تهران، آگاه، 1381، ص 185.
12 ـ ر.ک. اتوکلاین برگ، روان‏شناسى اجتماعى، ترجمه محمدعلى کاردان تهران، اندیشه، 1368.
13 ـ شکوه نوابى‏نژاد، رفتارهاى بهنجار و نابهنجار کودکان و نوجوانان تهران، انجمن اولیا و مربیان، 1375، ص 19.
14 ـ على‏اصغر قربان حسینى، جرم‏شناسى و جرم‏یابى سرقت تهران، جهاد دانشگاهى، 1371، ص 31.
15 ـ احمد رزاقى، عوامل فساد و بدحجابى و شیوه‏هاى مقابله با آن تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1371، ص 22.
16 ـ همان، ص 25.
17 ـ هدایت‏اللّه ستوده، آسیب‏شناسى اجتماعى تهران، آواى نور، 1380، ص 41.
18 ـ حسن احدى و نیکچهر محسنى، پیشین، ص 187.
19 ـ اسماعیل اسفندیارى، «فقر و انحرافات»، کتاب زنان 15 بهار 1381، ص 65.
20 ـ هوشنگ شامبیانى، بزه‏کارى اطفال و نوجوانان تهران، ویشار، 1372، ص 196.
21 ـ نرگس عربیان، «اعتیاد و راه‏هاى پیشگیرى از آن با تأکید بر تربیت و خانواده»، حیات سبز 3 1382، ص 23.
22 ـ محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى تهران، اسوه، 1379، چ چهارم، کتاب «الایمان و الکفر مجالسة اهل المعاضى»، ذیل حدیث 3.
23 ـ همان، ح 3.
24 ـ محمّد فولادى، بررسى میزان و عوامل اقتصادى ـ اجتماعى مرتبط با سرقت در میان جوانان شهر قم قم، استاندارى قم، 1382، ص 167.
25 ـ جمیله اورنگ، پژوهشى درباره اعتیاد تهران، بنیاد، 1366، ص 113.
26 ـ جعفر سخاوت، جامعه‏شناسى انحرافات اجتماعى تهران، دانشگاه پیام نور، 1376، ص 50.
27 ـ سعید مدنى، پیشین، ص 187.
28 ـ غلامحسین قادرى، جوانان را دریابید تهران، معصومى، 1376، ص 32.
29 ـ مهدى کى‏نیا، مبانى جرم‏شناسى تهران، دانشگاه تهران، 1370، ص 183.
30 ـ حسن احدى و نیکچهر محسنى، پیشین، ص 177.
31 ـ همان.
32 ـ اسماعیل اسفندیارى، پیشین، ص 47.
33 ـ على‏اکبر سیاسى، روان‏شناسى جنایى تهران، ابن‏سینا، 1343، ص 88.
34 ـ على‏حسین نجفى ابرندآبادى، «بزه‏کارى و شرایط اقتصادى»، تحقیقات حقوقى 9 1370، ص 63.
35 ـ دیوان سنایى، قصاید، مدرّس رضوى، تهران، کتابخانه سنایى، 1362.
36 ـ هوشنگ شامبیانى، پیشین، ص 223.
37 ـ منوچهر محسنى، جامعه‏شناسى عمومى تهران، طهورى، 1375، ص 244.
38 ـ سیداحمد احمدى، پیشین، ص 243.
39 ـ هدایت‏اللّه ستوده، پیشین، ص 75.
40 ـ محمّد فولادى، پیشین، ص 174.
41 ـ احمد رزاقى، عوامل فساد و بدحجابى و شیوه‏هاى مقابله با آن تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1371، ص 132.
42 ـ نهج‏البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدى تهران، علمى و فرهنگى، 1376، ص 157.
43 ـ همان، ص 263.

تبلیغات