سرمقاله : سیری در قلمروهای نوین عرصه علوم تربیتی اسلامی
آرشیو
چکیده
متن
نزدیک به سه دهه است که برخی از فرهیختگان و صاحب نظران عرصه علوم تربیتی در برخی از دانشگاه ها و حوزه علمیه قم در تلاش برای اسلامی سازی شاخه های گوناگون علوم تربیتی و یا به تعبیری در صدد پایه گذاری و پردازش دانش علوم تربیتی اسلامی هستند. این تلاش و تکاپو از امید این افراد برای نظام سازی تعلیم و تربیت اسلامی حکایت دارد; امیدی که به واقعیت خواهد پیوست، هرچند مسیر تحقق آن پر پیچ و خم و فتح قلّه آن بسیار نفس گیر به نظر می رسد.
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، دگرگونی هایی در زوایا و جنبه های زندگی فردی و اجتماعی مردم ایران راه یافت. این دگرگونی ها از دغدغه هایی ریشه می گرفت که از این پیش ذهن و دل این مردم را پر کرده بود. گرایش به اسلامیت در عرصه های مختلف علمی و کاربردی از متن خود انقلاب جوشش می گرفت. پرسش اساسی این است که انقلاب اسلامی منشأ یا عامل و بسترساز چه دگرگونی هایی است که دیگر انقلاب هایی که اسلامی نبوده اند، چنین خطی را دنبال نکرده اند؟
از همان سال های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی، زمزمه های اسلامی سازی در دو قلمرو اندیشه و عمل و به دنبال آن مرزبندی میان سبک زندگی برآمده از دین و آنچه از این پیش در کشور رایج بود، ذهن و دل عالم و عامی را به خود مشغول داشت.
اسلامی سازی دانشگاه ها، اسلامی سازی علوم انسانی و اجتماعی، پی گیری نهضت نرم افزاری دین مدار و آرمان تولید و پردازش نظریه دینی و بالاخره نظریه پردازی دینی در عرصه حاکمیت دینی که گوشه گوشه زندگی مردم را پر می کرد، از خواسته ها و دغدغه های جدی انقلاب اسلامی ما بود که یکی پس از دیگری در برهه هایی کوتاه یا بلند رخ نموده است.
پردازش و عرضه نظام دینی و اسلامی در عرصه های گوناگون از جمله در قلمرو علوم تربیتی و آموزش و پرورش یکی از مسئولیت های سنگین و خطیری است که انتظار می رود هرچه بهتر و پربارتر و سریع تر به انجام برسد. از همان آغاز و تا امروز دغدغه هر اندیشمند و نظریه پرداز متعهد به اسلام در عرصه علوم تربیتی این بوده و هست که آیا ما می توانیم در عرصه آموزش وپرورش از یک نظام آموزش و پرورش اسلامی سخن بگوییم؟ اگر پاسخ «آری» است، ویژگی ها و شاخص های این نظام کدام است؟ نقطه های همگرایی و ناهمگونی و جدایی یک نظام اسلامی آموزش و پرورش از یک نظام سکولار و غیر اسلامی چیست؟
به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال رهنمودهای حضرت امام خمینی(قدس سره)، دو طیف از علما، صاحب نظران و استادان حوزه و دانشگاه با انگیزه ها و اندیشه های دین باورانه درصدد زمینه سازی برای اسلامی کردن دانشگاه ها برآمده اند. آنان آغازگر حرکت فرهنگی عظیمی شدند که از یک فرایند سه مرحله ای برخوردار بود. آنان در نخستین مرحله به کشف پاسخ های دینی برای پرسش های نوین علمی می اندیشیدند که فرایند آموزش یا پرورش در دو قلمرو رسمی و غیررسمی و در سطوح سنی گوناگون فراروی ایشان قرار داده بود. هم اینان در دومین گام برای گردآوری، تجزیه و تحلیل و جمع بندی این تک پاسخ ها با هدف فرضیه سازی و سرانجام نظریه پردازی دینی تلاش می کردند. و در گام سوم فرهیختگان عرصه آموزش و پرورش آرزو و امید رسیدن به یک نظام پیشنهادی اسلامی در این عرصه را با خود داشتند.
«فقه التربیه» یکی از نخستین قلمروهای نوین در گستره علوم تربیتی اسلامی است که در سال های اخیر حوزه علمیه قم پایه گذار و پیشگام در آن بوده است. پیش فرض اساسی فقه التربیه این است که فقه شیعه به عنوان دامنه فراگیری از احکام که شکل دهنده و جهت دهنده رفتار دینی مکلفان و دین مداران است، به دست دهنده گروهی از پرسش ها و موضوع هایی است که علوم تربیتی اسلامی باید در کشف و جهت دهی رفتارهای دینی شهروندان جامعه دینی به توصیف و تبیین در آن بپردازد.
تفسیر تربیتی قلمرو دست نخورده و به تعبیر و زبان شهید علّامه آیة اللّه سید محمّدباقر صدر «منطقة الفراغ» دیگری در گستره علوم تربیتی اسلامی است که قلم و اندیشه فرهیختگان دانش علوم تربیتی را به کاوش و پردازش نظریه دینی فرا می خواند. اگر پرسش های نوین در عرصه آموزش و پرورش رسمی و غیررسمی را به محضر قرآن کریم و کریمه های آموزشی و تربیتی آن عرضه کنیم و این منبع سرشار الهی را به استنطاق بکشیم به چه پاسخ ها یا نظریه های قرآنی نوینی می توانیم دست یابیم؟! مطالعه و جستوجوی کریمه های قرآنی با نگاه و رویکردی آموزشی یا پرورشی ما را به چه گروهی از یافته ها می رساند؟ به رغم برخی از تلاش های جسته و گریخته، این قلمرو هم به گونه ای متمرکز و هنجارمند و با داشتن پرسش های فنی و کارشناختی برگرفته از شاخه های گوناگون علوم تربیتی دنبال نشده است!
تلاش برای کاوش سیره پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام)و امید به کشف روش ها، راهکارها، راهبردها و احیاناً رسیدن به نظریه های آموزشی و پرورشی، راه نرفته و قلمرو فتح نشده دیگری است که پیش نیاز پایه گذاری علوم تربیتی اسلامی و پردازش نظریه های اسلامی در قلمرو آموزش و پرورش است. برداشتن چالش مفهوم شناختی و توصیف مسئله حجاب اسلامی و چگونگی رابطه دختران و پسران در یک جامعه دینی، شناسایی و کشف روش یا روش های آموزشی یا پرورشی درونی سازی ارزش های مربوط به نقش های جنسیتی دختر و پسر، اصلاح و ترمیم رفتارهای مربوط به نقش های جنسیتی و سرانجام آسیب شناسی ارزش های درونی نشده و رفتارهای هنجارشکن در میان نوجوانان و جوانان از دیگر عرصه هایی است که ورود فرهیختگان و کارشناسان دین مدار علوم تربیتی را خوشامد می گوید.
در این ویژه نامه به گوشه های کوچکی از این بارهای زمین مانده در دینی سازی علوم تربیتی اشاره شده است. اما انگیزه نویسنده این سرمقاله دعوت فرهیختگان عرصه آموزش و پروش به راه اندازی یک حرکت دین پژوهانه در قلمرو علوم تربیتی اسلامی و تلاش برای برجسته سازی پرسش ها و مناطق فراغ این قلمرو است. انجمن کارشناسان علوم تربیتی حوزه علمیه قم و نیز انجمن روان شناسان حوزه می توانند پیشگام این حرکت دین پژوهانه نوین باشند و دست فرهیختگان دین پژوه دانشگاهی را برای همکاری و همگرایی با هدف راه اندازی نهضت نرم افزاری و تولید علم در این گستره بفشارند.
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، دگرگونی هایی در زوایا و جنبه های زندگی فردی و اجتماعی مردم ایران راه یافت. این دگرگونی ها از دغدغه هایی ریشه می گرفت که از این پیش ذهن و دل این مردم را پر کرده بود. گرایش به اسلامیت در عرصه های مختلف علمی و کاربردی از متن خود انقلاب جوشش می گرفت. پرسش اساسی این است که انقلاب اسلامی منشأ یا عامل و بسترساز چه دگرگونی هایی است که دیگر انقلاب هایی که اسلامی نبوده اند، چنین خطی را دنبال نکرده اند؟
از همان سال های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی، زمزمه های اسلامی سازی در دو قلمرو اندیشه و عمل و به دنبال آن مرزبندی میان سبک زندگی برآمده از دین و آنچه از این پیش در کشور رایج بود، ذهن و دل عالم و عامی را به خود مشغول داشت.
اسلامی سازی دانشگاه ها، اسلامی سازی علوم انسانی و اجتماعی، پی گیری نهضت نرم افزاری دین مدار و آرمان تولید و پردازش نظریه دینی و بالاخره نظریه پردازی دینی در عرصه حاکمیت دینی که گوشه گوشه زندگی مردم را پر می کرد، از خواسته ها و دغدغه های جدی انقلاب اسلامی ما بود که یکی پس از دیگری در برهه هایی کوتاه یا بلند رخ نموده است.
پردازش و عرضه نظام دینی و اسلامی در عرصه های گوناگون از جمله در قلمرو علوم تربیتی و آموزش و پرورش یکی از مسئولیت های سنگین و خطیری است که انتظار می رود هرچه بهتر و پربارتر و سریع تر به انجام برسد. از همان آغاز و تا امروز دغدغه هر اندیشمند و نظریه پرداز متعهد به اسلام در عرصه علوم تربیتی این بوده و هست که آیا ما می توانیم در عرصه آموزش وپرورش از یک نظام آموزش و پرورش اسلامی سخن بگوییم؟ اگر پاسخ «آری» است، ویژگی ها و شاخص های این نظام کدام است؟ نقطه های همگرایی و ناهمگونی و جدایی یک نظام اسلامی آموزش و پرورش از یک نظام سکولار و غیر اسلامی چیست؟
به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال رهنمودهای حضرت امام خمینی(قدس سره)، دو طیف از علما، صاحب نظران و استادان حوزه و دانشگاه با انگیزه ها و اندیشه های دین باورانه درصدد زمینه سازی برای اسلامی کردن دانشگاه ها برآمده اند. آنان آغازگر حرکت فرهنگی عظیمی شدند که از یک فرایند سه مرحله ای برخوردار بود. آنان در نخستین مرحله به کشف پاسخ های دینی برای پرسش های نوین علمی می اندیشیدند که فرایند آموزش یا پرورش در دو قلمرو رسمی و غیررسمی و در سطوح سنی گوناگون فراروی ایشان قرار داده بود. هم اینان در دومین گام برای گردآوری، تجزیه و تحلیل و جمع بندی این تک پاسخ ها با هدف فرضیه سازی و سرانجام نظریه پردازی دینی تلاش می کردند. و در گام سوم فرهیختگان عرصه آموزش و پرورش آرزو و امید رسیدن به یک نظام پیشنهادی اسلامی در این عرصه را با خود داشتند.
«فقه التربیه» یکی از نخستین قلمروهای نوین در گستره علوم تربیتی اسلامی است که در سال های اخیر حوزه علمیه قم پایه گذار و پیشگام در آن بوده است. پیش فرض اساسی فقه التربیه این است که فقه شیعه به عنوان دامنه فراگیری از احکام که شکل دهنده و جهت دهنده رفتار دینی مکلفان و دین مداران است، به دست دهنده گروهی از پرسش ها و موضوع هایی است که علوم تربیتی اسلامی باید در کشف و جهت دهی رفتارهای دینی شهروندان جامعه دینی به توصیف و تبیین در آن بپردازد.
تفسیر تربیتی قلمرو دست نخورده و به تعبیر و زبان شهید علّامه آیة اللّه سید محمّدباقر صدر «منطقة الفراغ» دیگری در گستره علوم تربیتی اسلامی است که قلم و اندیشه فرهیختگان دانش علوم تربیتی را به کاوش و پردازش نظریه دینی فرا می خواند. اگر پرسش های نوین در عرصه آموزش و پرورش رسمی و غیررسمی را به محضر قرآن کریم و کریمه های آموزشی و تربیتی آن عرضه کنیم و این منبع سرشار الهی را به استنطاق بکشیم به چه پاسخ ها یا نظریه های قرآنی نوینی می توانیم دست یابیم؟! مطالعه و جستوجوی کریمه های قرآنی با نگاه و رویکردی آموزشی یا پرورشی ما را به چه گروهی از یافته ها می رساند؟ به رغم برخی از تلاش های جسته و گریخته، این قلمرو هم به گونه ای متمرکز و هنجارمند و با داشتن پرسش های فنی و کارشناختی برگرفته از شاخه های گوناگون علوم تربیتی دنبال نشده است!
تلاش برای کاوش سیره پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام)و امید به کشف روش ها، راهکارها، راهبردها و احیاناً رسیدن به نظریه های آموزشی و پرورشی، راه نرفته و قلمرو فتح نشده دیگری است که پیش نیاز پایه گذاری علوم تربیتی اسلامی و پردازش نظریه های اسلامی در قلمرو آموزش و پرورش است. برداشتن چالش مفهوم شناختی و توصیف مسئله حجاب اسلامی و چگونگی رابطه دختران و پسران در یک جامعه دینی، شناسایی و کشف روش یا روش های آموزشی یا پرورشی درونی سازی ارزش های مربوط به نقش های جنسیتی دختر و پسر، اصلاح و ترمیم رفتارهای مربوط به نقش های جنسیتی و سرانجام آسیب شناسی ارزش های درونی نشده و رفتارهای هنجارشکن در میان نوجوانان و جوانان از دیگر عرصه هایی است که ورود فرهیختگان و کارشناسان دین مدار علوم تربیتی را خوشامد می گوید.
در این ویژه نامه به گوشه های کوچکی از این بارهای زمین مانده در دینی سازی علوم تربیتی اشاره شده است. اما انگیزه نویسنده این سرمقاله دعوت فرهیختگان عرصه آموزش و پروش به راه اندازی یک حرکت دین پژوهانه در قلمرو علوم تربیتی اسلامی و تلاش برای برجسته سازی پرسش ها و مناطق فراغ این قلمرو است. انجمن کارشناسان علوم تربیتی حوزه علمیه قم و نیز انجمن روان شناسان حوزه می توانند پیشگام این حرکت دین پژوهانه نوین باشند و دست فرهیختگان دین پژوه دانشگاهی را برای همکاری و همگرایی با هدف راه اندازی نهضت نرم افزاری و تولید علم در این گستره بفشارند.