آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹۷

چکیده

متن

در فرهنگ اسلامى، رمضان این ماه ضیافت الهى; آغاز ماه هاى سال بوده1 امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «اِذا سَلُمَ شَهرُ رمضانَ سَلُمتِ السّنَةُ»، قال(علیه السلام): «و رأس السّنة شهرُ رمضانَ.»2
سلامت «سال» در گرو سلامت آن است. اگر این ماه انسان مواجه با آفت شود، تمام سال دچار آسیب خواهد شد.
قرآن و مجامع حدیثى، فضایل فراوانى براى «ماه رمضان» بیان کرده اند که در این نوشتار کوتاه، به نقل برخى از آن ها بسنده مى شود:
1. ماه خدا: ماه رمضان تنها ماهى است که نامش در قرآن آمده3 و مستقیماً به خداوند سبحان استناد دارد. امام رضا(علیه السلام)از حضرت على(علیه السلام)نقل فرمود: «روزى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)خطبه اى خواند و در آغاز آن فرمود: «ایُّها النّاسُ قَد اَقبَلَ اِلیکم شهرُ اللّهِ...»;4 مردم، آگاه باشید که ماه خدا به سوى شما روى کرده است... .
از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده است: پیامبر فرمود: «... شهرُ رمضانَ شهرُ اللّهِ عزَّ و جلّ...»;5 «ماه رمضان ماه خداى بزرگ است... .6
امام سجاد(علیه السلام) نیز در وقت وداع با ماه رمضان چنین فرمود:
«السّلام علیکَ یا شهرَ اللّهِ الأکبر، و یا عیدَ اولیائِه...»;7 سلام بر تو اى بزرگ ترین ماه خدا و اى عید دوستان خدا.
2. برتر از تمام ماه ها: ماه رمضان به لحاظ ارزشى، با سایر ماه ها فرق دارد و بر آن ها برترى دارد. از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)نقل شده است: «انَّ شهرَکم هذا لیسَ کالشهور»;8 محقّقاً این ماه شما همانند دیگر ماه هاى سال نیست.
از امام زین العابدین(علیه السلام) نیز چنین نقل شده است: «السّلامُ علیکَ مِن شهر لا تُنافسه الأیّآمُ»;9 سلام بر تو، ماهى که هیچ ایّام دیگر شایستگى رقابت با تو ندارند. به دیگر سخن، هیچ زمان دیگرى با تو منافسه و رقابت نمى کند، تو پیشگامى و یازده ماه به دنبال تو اند.10
امام سجاد(علیه السلام) در سخن دیگرى در جهت تبیین وجه این برترى مى فرماید: «پس خداوند برترى ماه رمضان را بر دیگر ماه ها از این راه نشان داده که در این ماه، محرّمات زیاد و فضیلت هاى آشکار و مشهورى مقرّر شده است. و از این رو، از باب بزرگداشت این ماه، چیزهایى را که در دیگر ماه ها حلال است، در ماه رمضان حرام شمرده و به خاطر تکریم آن، خوردنى ها و نوشیدنى ها را ممنوع فرموده است... و فضیلت یک شب از شب هاى این ماه را بر فضیلت شب هاى هزار ماه دیگر ترجیح داده و نام آن را «شب قدر» نهاد...»11
3. ماه زینت بهشت: مأموران الهى براى ورود و فرا رسیدن ماه رمضان، بهشت را زینت مى کنند.12
4. ماه نزول قرآن: قرآن که برترین کتاب آسمانى و بهترین سخن الهى است،13 در ماه رمضان و شب مبارک «قدر» نازل شده است.14 شب قدر طبق صریح آیه قرآن و گفتار نبوى، از هزار ماه برتر است.15 امام صادق(علیه السلام)فرمود: «و قلبُ شهر رمضانَ لیلةُ القدرِ.»16
5. ماه ضیافت الهى: رمضان تنها ماهى است که از آن به عنوان ظرف مناسب براى مهمانى پروردگار از بندگان مؤمن یاد شده است.17 بدین روى، مى بینیم: در فرازى از خطبه اى که رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) در آستانه ورود به «ماه رمضان» ایراد فرموده آمده است: «اَیُّها النّاسُ قَد اَقبلَ اِلیکم شهرُ اللّهِ... هو شهرٌ دُعیتم فیه الى ضیافةِ اللّه...»;18 اى مردم، ماه خداوند به سوى شما روى کرده است...; ماهى که شما در آن ماه به مهمانى پروردگار کریم دعوت شده اید.
الف. مفهوم «ضیافت الهى»
نزد ارباب فن، اولین قدم در حوزه «ضیافت الهى» کسب فهم دقیق نسبت به معناى این تعبیر بلند عرفانى است. امام خمینى(قدس سره) در این باره مى فرماید: «... ما باید حساب کنیم، ببینیم که این ضیافت چى بوده است، و ما چقدر راه یافتیم به این ضیافت. در عین حالى که همه عالم تحت رحمت الهى است و هرچه هست رحمت اوست و رحمت او به همه چیز واسعه است، لکن باب ضیافت یک باب دیگر است، دعوت به «ضیافت» یک مسئله دیگرى است.»19
ایشان در گفتار دیگرى فرمود: «من فکر مى کردم که این ضیافتى که شما مؤمنین دعوت برش شدید که "ضیافت اللّه" است این چیست؟ دعوت شدیم به "ضیافت..." "ضیافت" رفتن در حضور آن کسى است که انسانى را دعوت کرده است. خدا دعوت کرده است، ما هم در اثر این، در دنبال این دعوت وارد مى شویم در این ضیافت، آیا ما در این ماه رمضان، در این ضیافت وارد شده ایم؟... آیا در محضر حق تعالى، که دعوت کرده است ما را، ما رفته ایم در این محضر تا استفاده بکنیم؟ یا وارد نشده ایم؟...»20
به هر حال، باید دانست که «ضیافت الهى» با مهمانى هاى معمولى بسیار متفاوت است. بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، در تبیین این تفاوت مى فرماید: «خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمان خانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزى نیست; ترک هواها، ترک خودى ها، ترک منى ها. این ها همه در این میهمان خانه است. همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکنیم، از شهوات باطنى، که بالاترین سدّ راه است براى انسان، باید از این ها جلوگیرى کنیم. تمام این مفاسد که در عالم حاصل مى شود، براى این است که در این ضیافت وارد نشده اند، یا اگر وارد شده اند استفاده نکرده اند... کوشش کنید که این دعوت را لبّیک بگویید، راه به شما بدهند در اینجا، و اگر چنانچه راه یافتید مسائل حل است...»21
نکته مهم اینکه فهم درست از این ضیافت، موجب مى شود مهمان هاى پروردگار نه تنها از طولانى شدن ماه رمضان خسته نشوند، بلکه آرزویشان این باشد که تمام سال ماه رمضان باشد تا همواره از حضور در این میهمان خانه بهره گیرند. رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)مى فرماید: «لو یعلَمُ العبادُ ما فى رمضان َ لودّوا ان یکونَ رمضانُ السّنةَ.»22
سعیدبن جبیر23 مى گوید: «از ابن عباس پرسیدم: پاداش کسى که در ماه رمضان روزه بگیرد و حقّش را بشناسد چیست؟ ابن عباس پاسخ داد: ابن جبیر، خودت را آماده کن تا پاسخى به تو بدهم که تا به حال گوش هایت آن را نشنیده و بر قلبت خطور نکرده است... از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)شنیدم که مى فرمود: «لو عَلمتم مالکم فى رمضانَ لزدتم للّهِ ـ تبارک و تعالى ـ شکراً»;24 اگر مى دانستید در ماه رمضان چه منافعى براى شما در نظر گرفته شده است، هر آینه زیاد خدا را شکر مى کردید.
ب. همگانى بودن ضیافت الهى
در ضیافت الهى، به دلیل نامتناهى بودن وجود پروردگار و گسترده بودن دامنه عطا و رحمت الهى، هیچ نوع محدودیت کمّى مطرح نیست; دعوت نامه براى همه مردم صادر شده و همگان به حضور در این مهمانى فراخوانده شده اند. بدین روى، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در زمان ابلاغ این دعوت نامه مى فرماید: «اى مردم، ماه خدا به شما رو کرده است...; ماهى که شما در آن ماه به مهمانى پروردگار دعوت شده اید.»25
امام خمینى(قدس سره) نیز در راستاى این سخن بلند نبوى مى فرماید: «خدا همه را دعوت کرده است به این ضیافت، و اهل معرفت و کُمّل از اولیا در آن ضیافت وارد مى شوند و مى توانند، البته (افراد) نادرى مى توانند از عهده برآیند.»26
همّتى باید، قدم در راه زنصاحب آن خواه مرد و خواه زن
غیرتى باید، به مقصد ره نوردخانه پرداز جهان چه زن چه مرد
شرط راه آمد نمودن قطع راهبر سر رهرو چه معجر چه کلاه.27
ج. آداب ضیافت الهى
یکى از محورهاى مهم در حوزه ضیافت، توجه به آداب مربوط به آن است. اگر مهمانان، به درستى با این آداب آشنا نباشند و یا به آن عمل نکنند، نتیجه مطلوبى از ضیافت نصیبشان نخواهد شد. برخى از این آداب عبارتند از:
1. ترک هواهاى نفسانى
در آموزه هاى وحیانى، متابعت از «هواى نفس» و پیروى از خواهش هاى نفسانى، ریشه همه لغزش ها و مصیبت ها به حساب آمده است.28 بدین روى، رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)مى فرماید: «انّما سُمِّى الهوى لأَنَّه یَهوى بصاحبِه»;29 به خواهش هاى نفسانى، «هو» گفته اند; چون صاحبشان را به انحطاط و سقوط مى کشانند. پس باید به مقابله با هواى نفس برخاست تا از شرّ آن در امان ماند.
اگرچه کسب موفقیت در این عرصه و نجات یافتن از خطر هواى نفس، و چشم پوشیدن از خواهش هاى نفسانى در عرصه هاى زندگى منوط به تحمّل سختى هاى فراوان است، ولى حقیقتى دست یافتنى است. به هر حال، باید یوسفوار در این راستا حرکت کرد و از خداوند مدد جُست. خوشبختانه ماه رمضان مناسب ترین زمان براى آغاز این مبارزه و چیره شدن بر شیاطین است; چه آنکه آن ها در این ماه، در قید و بند قرار دارند و بسته شده اند. رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) در فرازهاى پایانى خطبه شریفه شعبانیه مى فرماید: «... والشّیاطین مغلولةٌ فاسألوا رَبّکم اَن لا یُسلّطُها علیکم...»;30... شیاطین (در این ماه) بسته شده اند. پس، از خداى خود بخواهید که آن ها را بر شما مسلّط نسازد.
در بخشى از سلام هاى امام سجاد(علیه السلام) به ماه رمضان نیز مى خوانیم: «السّلام علیکَ مِن ناصر أعانَ على الشیطانِ و صاحب سَهّلَ سُبُل الأحسان»;31 سلام بر تو اى رفیقى که کمک کردى تا بر شیطان مسلّط شویم و اى دوستى که راه هاى خوبى را بر ما آسان گرداندى.
به دیگر سخن، امام سجاد(علیه السلام)مى فرماید: «انسان در این ماه بر شیطان مسلّط مى شود و به خاطرات شیطانى گوش فرا نمى دهد. گویا مى فرماید: تو براى ما دوست خوبى بودى که توانستیم به کمک تو بر شیطان پیروز شویم. ما نه تنها در بُعد سلبى از دست شیطان نجات پیدا کردیم و کار بدى نکردیم، بلکه در بعد اثباتى هم پیروز شدیم. راه هاى خیر را خوب و به آسانى طى کردیم. اگر در غیر ماه مبارک رمضان کار خیر را به سختى انجام مى دادیم، در این ماه به آسانى انجام دادیم. تو باعث شدى که ما راه احسان را با سهولت طى کنیم.32
امام خمینى(قدس سره) در مقام توصیه به همه کسانى که خواهان ورود به عرصه ضیافت الهى مى باشند، فرمود: «همه کسانى که دعوت شدند به این ضیافت، بدانند که ضیافت خدا در این نشئه، چشم پوشى از شهوات است و ترک آن چیزى که قلب انسان، یعنى روح طبیعى انسان، بهش مایل است. آن ها را باید ترک کنید. این ضیافت خداست و این ضیافت سایه ضیافت هایى است که در طول عالم وجود تحقق دارد، منتهى در عالم ماده، به این صورت است که ترک شهوات طبیعى است، شهوات جسمانى است، و در عالم مثال، ترک شهوات خیالى است، و در عالم بعد از مثال، ترک شهوات عقلانى است...; ضیافت اللّه به ترک این چیزهاست; براى اینکه این ضیافت، رفتن در حضور آن کسى است که انسان را دعوت کرده است.33
«اگر ذرّه اى هواى نفس در انسان باشد، این به مهمانى وارد نشده است. یا اگر وارد شده است، استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجال هایى که در دنیا مى بینید، براى این است که استفاده از این ضیافت نکرده اند، در این میهمانى وارد نشده اند، دعوت خدا را قبول نکرده اند... ترک اکل و شرب کردیم، لکن آنکه باید بشود نشده است... اگر مى بینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم ـ خداى نخواسته ـ نمونه اش هست، بدانید در این ضیافت وارد نشدید. ماه رمضان را ادراک نکردید.»34
2. توجه به ورود ماه ضیافت
بیشتر انسان ها از نعمت هایى که خداوند ارزانى آنان داشته است غافلند. در نتیجه، استفاده درست از آن ها نمى کنند. شاید بدین جهت است که خداوند از انسان با وصف «کفور» و «کفّار» یاد مى کند.35 صاحبان چنین رفتارى ناپسند پس از زوال این نعمت، متوجه عظمت آن مى گردند و براى از دست رفتن آن حسرت مى خورند، که سودى ندارد.
بى تردید، یکى از برترین نعمت هایى که خداوند به بشریت عرضه داشته دعوت به مهمانى الهى در ماه رمضان است که بیشتر مردم از عظمت آن غافلند و معرفتى نسبت به آن ندارند. تنها اولیاى خاص الهى از آن آگاه و بر آن شاکرند و از درگاهش مسئلت مى کنند تا به آنان توفیق شناخت آن را نیز عطا فرماید.
در فرازى از دعاى وداع امام سجاد(علیه السلام) با ماه رمضان، چنین مى خوانیم: «الحمدُ للّهِ الّذى جَعَلَ مِن تِلکَ السُّبُلِ شَهرهُ شهرَ رمضان، شهر الصّیام و شهرَ الأسلام و شهرَ الطّهورِ... اللّهُمَّ صَلِّ على محمد و آله وَاَلْهِمنا معرفةَ فضلِه و اِجلالَ حُرمته...»;36ستایش خدایى را سزاست که یکى از راه هاى رضوانش را ماه خودش، یعنى ماه رمضان، قرار داد; ماه روزه، ماه اسلام، ماه طهارت... خداوندا، بر محمّد(صلى الله علیه وآله)و آل او درود فرست و توفیق شناخت فضیلت این ماه و بزرگداشت حرمت آن را به ما الهام فرما...»
این سخن امام سجّاد(علیه السلام)در عین آنکه شکر درک ماه رمضان و تقاضاى توفیق معرفت آن از درگاه خداى متعال مى باشد، هشدار به آنانى است که شاهد گذشت سال و ماه هستند، ولى از طلوع و غروب این ماه عزیز غافلند.
به یقین، کسانى که از ورود ماه رمضان بیگانه باشند، توفیق بهره گیرى از آن را نیز از دست خواهند داد. پس براى مصون ماندن از چنین آفتى بزرگ، شایسته است که از آمادگى لازم براى ورود به ماه رمضان برخوردار باشیم.37
امام صادق(علیه السلام) مى فرمایند: «کانَ رسولُ اللّه(صلى الله علیه وآله) اِذا دَخَلَ شهرُ رمضان یقولُ "اللّهمَّ اِنَّهُ قَد دَخلَ شهرُ رمضانَ"...»;38 پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله)همواره هنگام ورود ماه رمضان، به خداوند عرضه مى داشت: پروردگارا، ماه رمضان فرا رسید.
در باب سیره امام صادق(علیه السلام) نیز مى خوانیم: آن بزرگوار هم در وقت ورود ماه رمضان، به خداوند عرضه مى داشت: «اللّهمَّ هذا شهرُ رمضان المبارکِ الّذى اَنزلتَ فیه القرآنَ... قَد حضَر...»;39 خدایا، ماه رمضان مبارکى که تو قرآن را در آن فرو فرستادى، فرا رسید.
مرحوم شیخ جعفر شوشترى پس از نقل این سخن امام صادق(علیه السلام)، چنین آورده است: «امام صادق(علیه السلام)نمى خواهد خدا را خبر کند بر آنکه ماه مبارک داخل شده، بلکه مى خواهد عرض کند که اى خداى من، من مطلع شده ام به دخول ماه مبارک. تو هم عرض کن: اى خداى من، من مطّلع شده ام که ماه مبارک داخل شده است.»40
3. شکر درک ماه ضیافت
صفت شاکر بودن بسیار زیبا بوده و مورد تأکید قرآن و رهبران دینى است41 و از افراد سپاسگزار به نیکى یاد شده است.42بدین روى، بر دعوت شدگان و ره یافتگان به باب ضیافت الهى لازم است پس از طلوع ماه رمضان، به اسوه هایى همچون پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام)تأسّى کنند و روى به درگاه خالق متعال آرند و او را از اعطاى این نعمت عظیم، سپاسگزار باشند.
ابن عبّاس مى گوید: «پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمود: "لَو عَلِمتم مالکم فى شهرِ رمضان لَزدتم للّهِ تعالى شکرا.»43
امام سجاد(علیه السلام) نیز هنگام خداحافظى با ماه رمضان، به خداوند عرضه مى دارد: «اللّهمَّ اِنّا اهلُ هذا الشهر الّذى شرّفتنابِه و وفّقتنا بمنّکَ له حینَ جَهِلَ الاشقیاءُ وقتَه، و حُرموا لشقائهم فَضلَه»;44 خداوندا، ما اهل این ماهى هستیم که ما را بدان شرافت بخشیدى و با فضیلت، به ما توفیق درک آن را عطا نمودى، در حالى که شقاوت پیشگان نسبت به وقت گران بهاى آن جاهل، و به خاطر شقاوتشان از فضل آن بى بهره اند.
در حالات سیّدبن طاووس45 آمده است: وى به دلیل آنکه با الهام از برخى روایات، ماه رمضان را آغاز سال اهل سیر و سلوک مى دانست، با درک ماه رمضان جدید، به سپاسگزارى خداوند روى مى آورد و مى گفت: «چگونه من نماز شکر نخوانم،
و حال آنکه پروردگار کریم، مرا از خطرهاى سال گذشته حفظ کرد و فرصتى در اختیارم قرار داد تا به استقبال سال جدید روم، و مرا از طریق بیمارى و غیره، از دست یابى به سعادت در این ماه و عبادت در آن محروم نکرد.»46
4. رعایت حرمت ماه ضیافت
در برخى از روایات آمده است: «حدّ و مجازات پاره اى از
گناهان در ماه رمضان، به جهت نادیده گیرى حرمت آن،
تشدید مى شود.»47 پس بر ضیوف الرّحمان لازم است حرمت ماه رمضان را نگه دارند و در جهت اداى حقّ او کوشا باشند.
امام سجاد(علیه السلام) مى فرماید: «ولزِمنالَه الذّمامَ المحفوظ و الحرمةَ المرعیةَ، و الحقُّ المقضىّ...»;48 و بر ما لازم است که عهد محفوظ و حرمت شایسته رعایت و حق ادا شدنى او را نگاه داریم.
بى تردید، رعایت حرمت ماه ضیافت، سعادت و خوش بختى به دنبال خواهد داشت; همان گونه که امام سجاد(علیه السلام) در خطاب به ماه رمضان فرمود: «وما اَسعدَ مَن رَعى حُرمتکَ بِک...»;49 و چه خوش بخت است کسى که به خاطر تو، احترامت را نگه دارد!
در فراز دیگر از این دعا، از درگاه خداوند این گونه مى خواهد: خدایا، کسى که به طور شایسته رعایت حقّ این ماه را نموده و حرمت آن را به خوبى حفظ کرده و به شایستگى، حدود و احکام این ماه را بجاى آورده و از گناهان در این ماه خوددارى نموده و یا به گونه اى به قرب تو راه یافته که حتماً از او راضى شده اى و رحمت خود را شامل حالش گردانیده اى، پس، از خزانه دانایى ات مثل آن را به ما هم عطا فرما و چندین برابر آن از فضل خویش برما ببخشاى، که به راستى، فضل تو کاستى ندارد و خزینه هاى تو کم نمى گردند، بلکه افزون تر مى شوند و معادن احسان تو هرگز فنا نمى پذیرند، و به راستى بخشش هاى تو عطایى است خوش گوار.50
د. نمودهایى از رهاورد ضیافت الهى
یکى از محورهاى مهم در آیات و روایات در باب ضیافت الهى، توجه به رهاوردهاى مهم این ضیافت بزرگ است.
بى تردید، تبیین این رهاوردها نقش مهمى در فزونى عشق افراد به ماه ضیافت، و تلاش مضاعف آنان در جهت استفاده بهینه از این عطاى الهى ایفا خواهد نمود. در اینجا، از باب نمونه، برخى از آن ها بررسى مى شوند:
1. قرب الهى
برترین مقام معنوى انسان، نیل به مقام «وصل» و «قرب الهى» است.51 کسانى که توفیق دست یافتن به چنین مقامى رفیقشان گردد، از منزلت والایى نزد پروردگار برخوردارند.52 و در عالم آخرت نیز صاحب جایگاهى خاص و متنعّم به نعمت هاى ویژه مى باشند53 و آب شربشان از چشمه مخصوصى خواهد بود.54
طبق آیات و روایات، رسیدن به مقام «قرب»، امرى است شدنى و ممکن،55 ولى مشروط به تحمّل رنج هاى خاص خودش است; مانند: بیدارى شب، پرهیز از گناه و دورى از لقمه هاى حرام.56
خوشبختانه آیات و روایات، راه کارهاى مشخصى براى این منظور ارائه کرده اند.57 جامع همه آن ها انجام «عمل صالح» و تلاش در جهت اطاعت محض از فرمان پروردگار کریم است:
ـ (فَمَن کانَ یَرجوُا لِقاءَ رَبَّهِ فَلیعمل عملا صالحاً)(کهف: 109); هر کس امید لقاى پروردگارش را دارد، باید عمل صالح انجام دهد.
ـ (مَن کانَ یرجُوا لِقاءَ اللّهِ فاِنَّ اَجلَ اللّهِ لآت.)(عنکبوت: 5) در این آیه محذوفى در تقدیر است: مَن کانَ یرجُوا لقاءَ اللّهِ فلیُبادِرْ بالطّاعةِ قبلَ اَن یلحقهُ الأجلُ; هرکس امید لقاى پروردگار را دارد، باید هرچه مى تواند از اطاعت فرمان او مضایقه نکند; زیرا زمانى که خداوند تعیین کرده است، سرانجام فرا مى رسد.58
بدون هیچ تردیدى باید گفت: یکى از برترین مصداق هاى «عمل صالح» و گام برداشتن در طریق اطاعت خالق متعال، گرفتن «روزه»، بخصوص روزه ماه مبارک رمضان، است. در حدیث شریف قدسى پروردگار کریم مى فرماید: «الصّومُ لى و اَنَا اَجزی به»;59 روزه مال من است و من شخصاً جزاى روزه دار را خواهم داد.
البته اگر کلمه «أجزى» به ضمّ همزه (أُجزى) قرائت شود، معناى این حدیث چنین است: روزه مال من است و من جزاى روزه دار هستم; یعنى روزه دار با این عملش، به مقام قرب الهى مى رسد.
به عبارت دیگر، «باطن روزه، انسان را به "جنّة اللقاء"، که به حساب نمى آید، مى رساند.»60
امام خمینى(قدس سره) مى فرماید: «ماه مبارک رمضان، که ماه مبارک است، ممکن است براى این باشد که ماهى است که ولىّ اعظم، یعنى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، ]به مقام قرب[ واصل شده و بعد از وصول، ملائکه را و قرآن را نازل کرده است.»61
2. استجابت دعا
یکى از وعده هاى الهى در قرآن، «اجابت دع»ى اهل دعا و نیایش است. پروردگار کریم از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) خواست به مردم خبر دهد: (قال رَبُّکُم ادعونى اَستَجِب لَکُم) (غافر: 60); پروردگار شما گفته است مرا بخوانید تا دعاى شما را اجابت کنم.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) درباره حتمى بودن این وعده الهى، مى فرماید: «ما کانَ اللّهُ لِیفتحَ لعبد الدّعاءَ فیغلقَ عَنهُ الأجابةَ، اللّهُ اکرمُ مِن ذلکَ»;62 از ساحت قدس الهى دور است که به بنده اى وعده اجابت دهد، ولى راه اجابت آن را به رویش ببندد، او کریم تر از این است.
البته استجابت دعا متوقف بر شرایطى خاص و رعایت آدابى ویژه و عدم موانع است.63
از جمله امورى که در اجابت دعا نقش مهمى ایفا مى کنند، موقعیت زمانى است. ماه ضیافت الهى بهترین زمان براى استجابت دعاست.
در فرازى از خطبه «شعبانیه» نبىّ اکرم(صلى الله علیه وآله) آمده است: «و دعاؤُکم فیه مستجابٌ»;64 دعاى شما در ماه رمضان به اجابت خواهد رسید.
امیرمؤمنان(علیه السلام) نیز مى فرماید: «علیکم فى شهر رمضانَ بکثرةِ الأستغفار و الدُّعاء... فیَدفعُ البلاءَ عَنکم»;65 بر شما لازم است در ماه رمضان، زیاد استغفار دعا کنید; زیرا بلا را از شما دفع مى کند.
نکته مهم اینکه ازپیامبراکرم(صلى الله علیه وآله)نقل شده است که: خداوند عده اى از فرشتگان را موکّل فرموده است که براى روزه داران دعاکنند. سپس حضرت فرمود: «جبرئیل ـ سلام الله علیه ـ به من گفت: خداى سبحان فرمود: من فرشتگان را موکّل براى دعا کسى نکردم، مگر آنکه دعایشان را مستجاب مى کنم. براى اینکه دعاى فرشتگان را مستجاب کند، آن ها را موکّل فرمود که براى روزه داران دعا کنند.»66
3. آزادى
در اسلام، چیزى به عظمت «آزادى» ارزش ندارد، و نعمتى بالاتر از آزادى و آزادگى و حریّت نیست، تا انسان، گرفتار شهوت و غضب و برده هوا نباشد، و زمامش را به دست هوسش نسپرد. معصومان(علیهم السلام) در بسیارى از کلمات به ما آموختند که آزاد شوید.67
یکى از مهم ترین چیزهایى که سبب به خطر افتادن این عطیّه بزرگ الهى به بشر مى شود، ارتکاب معصیت و غوطه خوردن در شهوات و آلودگى به گناه است. انسان گرفتار شهوات و تمایلات نفسانى، انسانى آزاد محسوب نمى شود.
به همین دلیل امام صادق(علیه السلام)مى فرماید: «مَن رفَض الشّهوات فصَار حُرّ»;68 اگر کسى شهوت را ترک کند، آزاد مى شود.
انبیاى الهى مبعوث شدند تا بشریّت را از هر نوع اسارت نجات بخشند، و تمام غُل ها و زنجیرهاى اسارت آفرین را از پیش پاى او بردارند69 و او را از بندگى همه معبودهاى دروغین رها سازند.70
یکى از رایج ترین نوع اسارت در حیات بشرى، اسارت هواهاى نفسانى و غوطه خوردن در گرداب گناه است. ماه ضیافت الهى فرصت مناسبى است براى رهیدن از همه اسارت ها، بخصوص رهیدن از این نوع اسارت.
رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) فرمودند: «ایُّها النّاسُ انّ اَنفسَکُم مرهونةٌ بِأعمالِکم ففکُّوها بأستغفارکم»;71 مردم! شما آزاد نیستید، در قفس هستید و نمى دانید که در قفس هستید; گناهانتان شما را در قفس زندانى کرده است. در ماه مبارک رمضان، با استغفار خود را آزاد کنید.
انسان گنه کار بدهکار است و بدهکار باید گرو بسپرد. در اینجا، خانه و زمین را به عنوان گرو قبول نمى کنند، اینجا جان را به گرو مى گیرند. آنکه بگوید من هرچه بخواهم مى کنم، هرجا بخواهم مى روم، و هرچه بخواهم مى گویم، او اسیر است; آزاد نیست. آنکه گرفتار «هوس» و «آز» است، برده است، نه آزاد. ما اگر بخواهیم بدانیم بنده ایم یا آزاد راه دارد، و آن اینکه اگر به دلخواه خود عمل مى کنیم، معلوم مى شود در قفس «آز» هستیم، و اگر به خواسته خداى سبحان عمل مى کنیم، آزاد هستیم. آنکه «آزاد» است به غیر خدا نمى اندیشد. این ماه، ماه آزاد شدن است، هر روز که مى گذرد یک بند از بندهایى که بافته ایم باید بگسلد تا پایان ماه کاملا آزاد شویم.72
کسانى که از ماه مبارک رمضان و سفره ضیافت الهى استفاده بهینه کرده اند و با برنامه ریزى دقیق، از لحظه لحظه آن بهره جسته اند، آزاد شده اند.
امام سجاد(علیه السلام) مى فرماید: «السّلامُ علیک ما اکثرَ عتقاءُ اللّهِ فیک»;73 سلام بر تو اى ماهى که چقدر بنده ها را خدا در این ماه آزاد کرد.
انشاءالله همه ما در ماه ضیافت الهى براى رستن از هر قید و بند غیرمقعول و غیرشرعى تلاش کنیم تا در زمره آزادشدگان در این ماه عزیز قرار گیریم.
--------------------------------------------------------------------------------
پى نوشت ها
1ـ امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «فعزّة الشّهور شهرُاللّهِ ـ عزّوجلّ ـ و هو شهرُ رمضانَ»; آغاز همه ماه هاى سال، ماه خداى متعال یعنى ماه رمضان است. (محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403 ق، چ دوم، ص 384.)
2ـ همان، ص 339 / شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، چ دوم، تهران، مکتبة الاسلامیه، ج 7، ص 225، باب 18 از ابواب احکام ماه رمضان، حدیث 15.
3ـ بقره: 185.
4ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 93، ص 356 / شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 230 / محمدتقى مجلسى، روضة المتّقین، فى شرح اخبار الائمّة المعصومین(علیهم السلام)، ج 3، ص 277 / سید رضى الدین بن طاووس، اقبال، بیروت، مکتب الاعلام الاسلامى، 1414 ق، ج 1، ص 1 / شیخ بهائى، الاربعین، ص 84، حدیث 9.
5ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 93، ص 356.
6ـ آیة اللّه جوادى آملى در جهت تبیین وجه این انتساب مى فرماید: «چون در این ماه "صوم اللّه" مطرح است، چون روزه مال خداست و این ماه، ماه روزه است، لذا ماه مبارک رمضان را "شهراللّه" مى نامند.» (عبدالله جوادى آملى، اسرار عبادت، ص 102).
7ـ محسن غرویان و عبدالجواد ابراهیمى، ترجمه فارسى صحیفه کامله سجّادیه، قم، الهادى، 1376، ص 198 و 199، دعاى چهل و پنجم.
8ـ محدبن على صدوق، الامالى، ص 33.
9ـ محسن غرویان و عبدالجواد ابراهیمى، پیشین، ص 198 و 199.
10ـ عبدالله جوادى آملى، پیشین، ص 314.
11ـ محسن غرویان وعبدالجواد ابراهیمى، پیشین، ص 187، دعاى چهل و چهارم.
12ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 93، ص 338.
13ـ همان، ج 74، ص 114، 122 و 290 و ج 89، ص 19 / محمدبن یعقوب کلینى، فروع کافى، ج 8، ص 175 / شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 287 / زمر: 23.
14ـ قدر: 2 / محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 93، ص 359 / محسن غرویان و عبدالجواد ابراهیمى، پیشین، ص 186 و 187.
15ـ ر.ک: بقره: 185 / دخان: 3 / قدر: 1 / شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 7، ص 256.
16ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 93، ص 386.
17ـ ناگفته نماند که در کتب حدیثى، از کسان دیگرى هم با عنوان «ضیف اللّه» (مهمان خدا) یاد شده است; از جمله: الف) کسى که مشغول نماز واجب باشد. (ر.ک: محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 74، باب 21، ص 352، روایت 21); ب) کسى که براى انجام مناسک حجّ و عمره به زیارت خانه خدا مشرّف شود. (همان، ج 77، باب 3، ص 64، روایت 4.)
18ـ محمدباقر مجلسى، ج 93، ص 356 / شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 230 / محمدتقى مجلسى، پیشین، ج 3، ص 277 / سید بن طاووس، پیشین، ج 1، ص 1 / شیخ بهائى، پیشین، ص 84، حدیث 9.
19ـ امام خمینى، صحیفه نور، ج 19، ص 15.
20ـ همان، ج 20، ص 87 و 86.
21ـ همان، ج 20، ص 210 و 211.
22ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 93، ص 346.
23ـ سعیدبن جبیر اسدى از جمله شخصیت هاى شیعى کوفى است که در زهد و عبادت و در آگاهى به دو علم مهم اسلامى (فقه و تفسیر قرآن) مشهور بوده است. وى از شاگردان ابن عباس بود. او از مدافعان راستین مکتب اهل بیت(علیهم السلام)و از ثابت قدمان در باب محبت آن بزرگواران به شمار مى آید. این شخصیت بزرگ شیعى سرانجام، در سن 49 سالگى، به جرم دوستى آل الرّسول(صلى الله علیه وآله)، در سال 95 هجرى توسط حجّاج بن یوسف ثقفى به شهادت رسید. (شیخ عباس قمى، سفینة البحار، تهران، دارلأسوة للطباعة النشر، 1414 ق، ج 4، ص 155 و 156.)
24ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 93، ص 351.
25ـ همان، ص 356.
26ـ امام خمینى، پیشین، ج 20، ص 87.
27ـ حسن حسن زاده آملى، نامه ها برنامه ها، قم، قیام، 1373، ص 23.
28ـ محمد محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، بیروت، 1405 ق، ج 10، ص 373، ش 21063 و 21067.
29ـ همان، ص 374، ش 21069.
30ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 93، ص 356.
31ـ محسن غرویان و عبدالجواد ابراهیمى، پیشین، ص 198، دعاى چهل و پنجم.
32ـ عبدالله جوادى آملى، پیشین، ص 313.
33ـ امام خمینى، پیشین، ج 20، ص 86 و 87.
34ـ همان، ص 210 و 211.
35ـ ابراهیم: 34 / اسراء: 67 / حج: 66 / شورى: 48 / زخرف: 15.
36ـ محسن غرویان و عبدالجواد ابراهیمى، پیشین، دعاى چهل و چهارم، ص 187 و 189.
37ـ ر.ک: شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 7، ص 218، باب 17 از ابواب احکام ماه رمضان، باب «استحباب التّهیّؤ لدخول شهر رمضان».
38ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 94، ص 340.
39ـ همان، ص 329.
40ـ شیخ جعفر شوشترى، 23 مجلس سخنرانى هاى اخلاقى، قم، مؤمنین، 1377، ص 22.
41ـ الف. قرآن: بقره: 152 / آل عمران: 144 / نحل: 121 / نمل: 40 / لقمان: 12; ب. روایات: محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 68، باب 61، ص 18.
42ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 68، ص 53.
43ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 7، ص 174، باب اول از ابواب احکام ماه رمضان، حدیث 9.
44ـ محسن غرویان و عبدالجواد ابراهیمى، پیشین، ص 200 و 201، دعاى چهل و پنجم.
45ـ سید رضى الدین بن طاووس، على بن موسى بن جعفر علوى حسینى (م 664 ق) مشهورترین مرد خاندان خود بود. کتاب لهوف در مقتل، اقبال در باب دعا و نیایش و الطّرائف فى مذهب الطّوائف در حوزه اعتقادیات از جمله تألیفات این شخصیت شیعى است. (محمد معین، فرهنگ معین، ج 5، ص 85).
مرحوم شیخ عباس قمى از استادش محدّث نورى نقل مى کند: «از بخش هاى مختلفى از کتاب هایش، بخصوص از کشف المحجّة برمى آید که باب ملاقات او با امام زمان(علیه السلام) باز بوده است. (شیخ عباس قمى، پیشین، ج 5، ص 342) محدّث قمى از کتاب منهاج الصّلاح، مرحوم علّامه حلى نیز نقل مى کند: «سیدبن طاووس، عابدترین مردم زمان خود بود.» (همان).
46ـ سید رضى الدین بن طاووس، پیشین، ج 1، ص 71.
47ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 18، ص 474، باب 9 از ابواب «حدّالمسکر»، و ص 585، باب 12 از ابواب «بقیّة الحدود والتّعزیرات».
48ـ محسن غرویان و عبدالجواد ابراهیمى، پیشین، دعاى چهل و پنجم، ص 198 و 199.
49ـ همان.
50ـ همان، ص 202 و 203.
51ـ البته منظور از «قرب» در اینجا «قرب مقامى» است، نه «قرب مکانى»; چرا که خداوند مکان ندارد. (ناصر مکارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه، ج 23، ص 206.)
52ـ «السّابقون السابقونَ اولئکَ المُقرَّبون.» (واقعه: 10 و 11)
53ـ «فَاَمّا مَن کانَ مَنِ المقرّبین فَروحٌ و ریحانٌ و جنّةُ نعیم.» (واقعه: 88 و 89)
54ـ «عیناً یَشربُ بها المقرّبون.» (مطفّفین: 28)
55ـ محمد محمدى رى شهرى، پیشین، ج 8، ص 106 ـ 115.
56ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 75، ص 380.
57ـ محمد محمدى رى شهرى، پیشین، ج 8، ص 113 ـ 115.
58ـ ناصر مکارم شیرازى و دیگران، پیشین، ج 16، ص 210.
59ـ محمدتقى مجلسى، پیشین، ج 3، ص 326.
60ـ عبدالله جوادى آملى، پیشین، ص 111.
61ـ امام خمینى، پیشین، ج 19، ص 171.
62ـ محمد محمدى رى شهرى، پیشین، ج 3، ص 253، ش 5582.
63ـ براى آشنایى با آداب و شرایط دخیل در اجابت و یا عدم اجابت دعا ر.ک: همان، ج 3، ص 257 ـ 268.
64ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 93، ص 356.
65ـ سید حسن شیرازى، حدیث رمضان، قم، دارالهدى، 1044 ق، ص 198 و 199.
66ـ عبدالله جوادى آملى، پیشین، ص 110 و 111 به نقل از: محمدتقى مجلسى، ج 3، ص 228.
67ـ عبدالله جوادى آملى، پیشین، ص 18 و 313.
68ـ همان، ص 313 به نقل از: شیخ مفید، امالى، مجلس ششم، حدیث 14.
69ـ «الّذینَ یتَّبِعونَ الرّسولَ النّبىَّ الامّىَّ... و یَضعُ عنهم اصرهم و الاغلال الّتى کانت علیهم.» (اعراف: 157)
70ـ نهج البلاغه، خطبه 147.
71ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 93، ص 356.
72ـ عبدالله جوادى آملى، پیشین، ص 18 و 19.
73ـ محسن غرویان و عبدالجواد ابراهیمى، پیشین، دعاى چهل و پنجم، ص 168 و 169.

تبلیغات