گزارشى از نگارش و تدوین «مقتل جامع امام حسین(علیه السلام)»
آرشیو
چکیده
متن
یکى از طرح هاى در دست اجراى گروه «تاریخ» مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(قدس سره) تهیه «مقتل جامع امام حسین(علیه السلام)» مى باشد که کار نگارش و تدوین آن از مدتى قبل آغاز شده است. با توجه به آن که امسال سال «عزّت و افتخار حسینى» نام گرفته است، بر آن شدیم تا مصاحبه اى با پیشنهاددهنده و مجرى این طرح ارزشمند، استاد محترم جناب حجة الاسلام والمسلمین مهدى پیشوایى، داشته باشیم. از جناب حجة الاسلام آقاى محسن رنجبر که در انجام این گفتوگو ما را یارى نمودند سپاسگزاریم. معرفت
معرفت: لطفاً درباره عنوان کتاب مقتل جامع امام حسین(علیه السلام)توضیح دهید.
حجة الاسلام پیشوایى: این که چرا عنوان «مقتل جامع» براى این کتاب انتخاب شده، این عنوان در ابتدا در قالب یک طرح پیشنهادى به شوراى علمى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(قدس سره) مطرح شد و پس از آن تا این مرحله از کار، این عنوان تلقّى به قبول شده است. اما این که چرا از روز اول چنین نامى در طرح آمده است، ما مى خواهیم این مقتل جامع باشد; جامع نیازهاى گویندگان و وعّاظ و خطبا و مدّاحان به یک مقتل. به تعبیر دیگر، گویندگان جوان و طلّاب عزیز در سفرهاى تبلیغى خود، ناگزیرند به چندین مقتل و کتاب هاى گوناگون دیگر در هر زمینه مراجعه کنند تا هم از نظر جامعیت و هم از نظر مستند بودن، علمى بودن و نیز از نظر نگرش علمى و تاریخى به قضیه عاشورا و افشاى موارد تحریف شده که در این حادثه وجود دارد اطلاعات کافى داشته باشند. نظر ما این بوده که این کتاب جامع همه این موارد باشد و به این دلیل، عنوان «مقتل جامع» را پیشنهاد کرده ایم.
معرفت: اهداف و ضرورت هاى نگارش مقتل جامع چیست؟
حجة الاسلام پیشوایى: در نگارش این کتاب، چند هدف و چند ضرورت در نظر بوده است که عرض مى کنم: تدوین این مقتل با چنین ویژگى هایى از آرزوهاى دیرینه بنده بود، منتها کار یک نفر نبود و باید به صورت گروهى انجام مى شد; مثلا، معاونت پژوهش حوزه علمیه باید این کار را انجام مى داد، ولى کثرت اشتغالات آن ها مانع از پرداختن به این کار شده است. بنابراین این طرح را در گروه «تاریخ» مؤسسه مطرح کردم که خوش بختانه مورد استقبال قرار گرفت و به این صورت جامه عمل پوشید.
امروز ما به تاریخ هاى جدیدى از اسلام نیاز پیدا کرده ایم. به همین صورت، به کتاب هاى جدید و منطبق با نیازهاى امروز در رابطه با زندگى ائمّه اطهار(علیهم السلام)هم نیازمندیم. براى نمونه، کتاب منتهى الآمال با تمام اعتبار و ارزشى که دارد، کتاب امروز نیست، کتاب 50 سال پیش است. به همین دلیل، بنده سیره پیشوایان را نوشتم. روزى هم خواهد آمد که سیره پیشوایان کنار مى رود و کتاب هاى دیگرى جاى آن را خواهند گرفت. نیازها باعث شده اند که امروزه کتاب ها متناسب با معیارها و نیازهاى امروزى تدوین و چاپ شوند. در زمینه مقتل هم لازم بود این کار صورت گیرد. باید مقتلى تدوین شود متناسب با نیازها و وضع این زمان، هم از نظر جامعیت و هم از نظر نگرش علمى و هم از نظر روانى قلم.
ضرورت دیگرى که موجب شد این فکر جان بگیرد و به فضل خدا به مرحله عمل برسد، تحریف هایى است که در تاریخ عاشورا صورت گرفته و فرقى نمى کند که از طرف دوستان نادان باشد یا دشمنان دانا. به دلیل آن که در گذشته، کار نقل و تحلیل به شکل امروزى معمول نبود، به هر صورت، تحریف هایى صورت گرفته است; هم تحریف هاى معنوى در تبیین هدف امام حسین(علیه السلام)از قیام، و هم تحریف هایى در مورد حوادث و قضایاى عاشورا،که بایدبادیدعلمى نقدوبررسى شود.
از گذشته، علما و پیشگامان درصدد برآمده اند با این تحریف ها مبارزه کنند و کسانى که درصدد مبارزه با این تحریف ها برآمده اند دو دسته بوده اند: یکى کسانى که فقط انگشت روى این تحریف ها گذاشته و آن ها را نقد کرده اند; مثل مرحوم محدّث بزرگوار، حاج میرزا حسین نورى در کتاب لؤلؤ و مرجان و یا شهید مطهرى. این ها فقط به موارد تحریف پرداخته اند، ولى خودشان مقتل صحیحى ننوشته اند. عده اى هم بوده اند که خواسته اند با نگارش مقتل، با این تحریف ها مبارزه کنند، به نظر خودشان هم مقتل درستى نوشته اند; مثل مرحوم عالم بزرگوار و برجسته سید محسن امین. ایشان وقتى به دمشق تشریف مى برند و مى بینند که در محافل شیعى، مصیبت هایى خوانده مى شوند که همه شان صحیح نیستند، به این نتیجه مى رسند که با گفتن و تذکر کار به جایى نمى رسد، باید نشست و کتابى نوشت. به این انگیزه، کتاب لواعج الاشجان را مى نویسند تا مقتلى درست عرضه کنند. اما این بزرگوار هم توفیق کافى نداشتند; زیرا کتاب ایشان فاقد جامعیت است. شاید این کتاب در زمان خودش مؤثر بود، ولى امروز دیگر جواب نمى دهد.
بنابراین، مجموع این ضرورت ها در این طرح لحاظ شده و به فضل خدا، کتابى تدوین خواهد شد که جامع این ها باشد: هم تحریف ها را افشا کند و دلایل تحریف ها را ارائه دهد و هم مقتلى باشد جامع که گوینده را از مراجعه به مقاتل دیگر بى نیاز کند.
معرفت: ویژگى ها و امتیازات این مقتل نسبت به سایر مقاتل چیست؟ چه برجستگى هایى دارد؟
حجة الاسلام پیشوایى: علاوه بر آنچه در بخش مربوط به هدف ها و ضرورت هاى تدوین این مقتل عرض کردم، مى توان گفت: یک سلسله از بحث ها در مقاتل قدیم نیامده اند. ما ان شاءالله آن ها را مى آوریم. البته این بحث ها معمولا سنگین و از نظر تاریخى دشوارند.
یکى دیگر از ویژگى هاى این مقتل بها دادن به اشعار و مراثى است. در نظر داریم در هر حادثه اى، اشعار عربى و فارسى مناسب با آن را ذکر کنیم البته نه هر شعرى، بلکه شعرهاى ناب و نغز و داراى مضامین عالى را.
از این رو یکى از بحث ها، درباره سیر تاریخى عزادارى براى امام حسین(علیه السلام)است که در عصر ائمّه اطهار)علیهم السلام) در قالب شعر بوده، ولى تحوّلاتى صورت گرفته و مثل بعدها تعزیه خوانى، شبیه خوانى و امثال آن اضافه شده اند. این فصل الحمدلله تدوین شده است.
یکى دیگر از بحث ها در زمینه ریشه هاى تاریخى حادثه عاشورا است. این فصل به این منظور تدوین شده که ما نظر سطحى نداشته باشیم، شروع قیام امام حسین(علیه السلام) را از سال 61 ندانیم، بلکه به چندین دهه به عقب برگردیم و بررسى کنیم که اصلا چه شد که «طلقاء» پس از 30 سال بعد از رحلت رسول خدا، مقدّرات همه مسلمانان را در دست گرفتند؟ این چیزى نبود که یک روزه اتفاق افتاده باشد; چیزى نبود که حتى در یک دهه اتفاق بیفتد. معلوم مى شود ریشه هاى تاریخى دارد.
این کار به دو انگیزه صورت مى گیرد: یکى این که وقتى در سیر تاریخ عزادارى امام حسین(علیه السلام) مطالعه مى کنیم، مى بینیم در عصر حضور ائمّه اطهار(علیهم السلام)وجود داشته و در محضر آن ها، مطالب بیش تر در قالب شعر بیان مى شده اند; مثلا، شعراى اهل بیت در آن زمان، مثل کمیت و دعبل خزاعى و سید حمیرى مراثى اهل بیت را در قالب شعر بیان مى کردند; خود شعرا و سرایندگان مى آمدند در محضر ائمّه(علیهم السلام)این شعرها را مى خوانند و دیگران آن ها را حفظ مى کردند و در جاهاى دیگر مى خواندند. پس این کار مشروعیت فقهى هم دارد و در درجه اول، مراثى امام حسین(علیه السلام) در قالب شعر بوده است. به همین دلیل، ما در نظر داریم به اشعار بها بدهیم.
دوم این که زبان شعر عاطفى است; زبان احساسات است. نوعاً زبان شعر زبان کذب نیست; زبان استعاره، تشبیه و تمثیل است. تجربه نشان داده که مرثیه خوان ها و ذاکران گاهى با خواندن یک رباعى، انقلابى در شنونده ایجاد کرده اند و حالت حزن و گریه شدید در مجلس به راه انداخته اند. این به دلیل تأثیر قوى شعر است. ما بر این باوریم که مدّاحان و ذاکران امام حسین(علیه السلام)، بخصوص کسانى که از صداى خوبى بهره مندند، باید شعر را بخوانند و نباید تنها به نثر بپردازند. البته زبان شعر زبان تمثیل است; مثلا وقتى محتشم کاشانى مى گوید:
زان تشنگان هنوز به عیوق مى رسد *** فریاد العطش زبیابان کربلا1
هیچ شنونده اى به ذهنش نمى رسد که واقعاً اجساد شهدا «العطش» مى گویند، همه، شدت عطش را مى فهمند. یا مثلا، وقتى مى خواهد به واقعه جانسوز بر سر نیزه شدن سر امام حسین(علیه السلام) اشاره کند، مى گوید:
روزى که شد به نیزه سر آن بزرگوار*** خورشید سر برهنه برآمد به کوهسار2
شنونده این شعر را وقتى مى فهمد، واقعاً منقلب مى شود. این یک دنیا بار عاطفى و احساسى دارد. بنابراین، چون شعر چنین وضعى دارد، یکى از کارهاى دشوار این مقتل جمع آورى این گونه اشعار است از میان این همه شعرى که وجود دارد.
یکى دیگر از ویژگى هاى مهم این مقتل بحث هاى تاریخى و تحلیل هاى جامعه شناسانه و انسان شناسانه است. این بخش هنوز تدوین نشده است; مثلا، بحثى خواهیم داشت درباره ساختار سیاسى مردم کوفه که مثل در آن زمان، کوفه از لحاظ سیاسى چه ساختارى داشت; آیا همه شیعه بودند یا اموى هم بودند؟ تاریخ مى گوید: اموى هم بودند. آیا در کوفه آن روز خوارج نبودند؟ تاریخ مى گوید: خوارج هم بودند. آیا موالى (عجم، ایرانیان) هم حضور داشتند؟ تاریخ مى گوید: آن زمان جمعیت قابل توجهى موالى، که نوعاً شیعه و طرف دار اهل بیت بودند، در کوفه حضور داشتند. اطلاعاتى که درباره ساختار جمعیتى کوفه داریم، نشان مى دهد که کوفه ساختارى بسیار نامتجانس و ناهمگون و حادثه آفرین داشته است.
مردم کوفه دچار دوگانگى شخصیت شده بودند; به تعبیر یکى از نویسندگان معاصر عراقى (دکتر على الوردى) دچار ازدواج شخصیت شده بودند; شخصیتى مزدوج داشتند; یعنى آدم هاى فهمیده اى بودند، اهل چند و چون بودند، امام عادل مى خواستند، ضرورت عدالت را در امام را مى فهمیدند، حاکم صالح مى خواستند، اما مشکلشان این بود که «خد» و «خرم» را یک جا مى خواستند. هر وقت خرماى آن ها به خطر مى افتاد، از زیر پرچم خدا پراکنده مى شدند. بر اثر حوادثى که بر این ها گذشته بود، روح سلحشورى را از دست داده بودند و چنین شخصیتى پیدا کرده بودند. اگر این شخصیت مزدوج را در جامعه کوفى آن روز بشناسیم، بسیارى از قضایا را مى توانیم به سهولت تحلیل کنیم.
معرفت: لطفاً درباره بخش ها و فصل هاى این مقتل توضیح دهید و بفرمایید چه بخش ها و فصل هایى تاکنون نگارش شده است؟
حجة الاسلام پیشوایى: کتاب قریب شش فصل مقدّماتى دارد، و پس از این فصول، به مسأله مرگ معاویه و آغاز خلافت یزید و آغاز قیام امام حسین(علیه السلام)مى رسد. از دیگر فصول، فصلى مربوط به بررسى فلسفه قیام و شهادت امام حسین(علیه السلام) و نقد و بررسى نظریات مشهورى است که در این زمینه مطرح شده است. نظریه ها در این زمینه زیادند، ولى به چند نظریه، که در بحث «تحریف شناسى حادثه عاشور» بیش تر کاربرد دارند، اشاره مى شود; زیرا بعضى از نظریات، این حادثه مهم را از نظر هدف و انگیزه تحریف کرده اند که این بدترین نوع تحریف است. این بخش از سنگین ترین و دشوارترین بخش هاى این مقتل است. سایر مباحث، برحسب اصل حوادث، به ترتیب و تسلسل تاریخى جلو مى آیند. در این زمینه، شاید تفاوت زیادى با مقتل هاى دیگر نداشته باشد.
یک تفاوت دیگر با دیگر مقتل ها دراین است که به منابع قابل اعتماد و مطمئن استناد خواهد شد و تلاش بر این است که حوادث به صورت صحیح ترسیم شود و هر حادثه اى به صورت جامع و کامل بیاید و به مناسبت، اشعار هم ذکر شوند. در لابه لاى ترسیم حوادث، تحریف هایى هم که صورت گرفته ذکر شوند; مثلا، عروسى حضرت قاسم(علیه السلام)در بحث شهادت ایشان مطرح و نقد خواهد شد یا مثلا، در جایى که وقتى تعداد سپاه عمر سعد بررسى مى شود، در نظر است نظریه مرحوم میرزا آقا دربندى در کتاب «اکسیر العبادات فى اسرار الشهادات» بررسى شود. ایشان تعداد سپاه عمرسعد را یک میلیون پیاده و ششصد هزار سواره (!) ذکر مى کند.3 یا مثلا، تعداد افرادى که به دست حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام)به هلاکت رسیده اند به گونه اى مطرح مى کند که همه این قضایا در یک روز جا نمى گیرند. به همین دلیل، ایشان مرتکب تکلّفى دیگر مى شود و ادعا مى کند که روز عاشورا 72 ساعت بوده است!4 این ها باید بررسى شود. به مناسبت همین مطلب، براساس محاسبات نجومى، معلوم شده که روز «عاشور»ى سال 61 هجرى بیستم مهرماه بوده که على القاعده روزى طولانى نمى تواند باشد. البته شدت گرما قابل پذیرش است، آن هم در سرزمینى مثل عراق و براى جنگاورانى که در تلاش هستند. یا مثلا، این که نام مرکب امام حسین(علیه السلام)«ذوالجناح» بوده براى ما محل سؤال است که اسم «ذوالجناح» براى مرکب امام حسین(علیه السلام) از چه زمانى وارد مقتل ها شده؟ همچنین جایى که امام حسین(علیه السلام)به شهادت رسیدند، مشهور در افواه در میان ما گودال قتلگاه بوده است، ولى باید براى آن مستند علمى پیدا کرد. در مجالس عزا، صحبت از «تل زینبیه» به میان مى آید. آیا در مقاتل، چنین نامى آمده است؟ و چنین جایى بوده است؟ یا مثلا، شهادت امام حسین(علیه السلام)آن گونه که از زیارت «ناحیه مقدّسه» استفاده مى شود، در حضور حضرت زینب(علیها السلام) و بعضى از خواهران و اعضاى خانواده امام حسین(علیه السلام) صورت گرفته است. یکى از بحث هاى دیگرى که غالباً مغفول مانده، آرایش نظامى اردوگاه امام حسین(علیه السلام)است. از بعضى مقاتل استفاده مى شود که وقتى از نظر امام حسین(علیه السلام)جنگ قطعیت یافت، دستور دادند خیمه ها را نزدیک هم نصب کنند تا کار دفاع از خیمه ها آسان باشد. سپس حضرت دستور دادند اطراف خیمه ها را خندق کندند تا دشمنان از هر طرف نتواند به خیمه ها تجاوز کند و در خندق ها هیزم ریختند و صبح عاشورا آن ها را آتش زدند تا دشمن نتواند به خیمه ها نزدیک شود. این یک تدبیر نظامى مهمى بود که حضرت در آن زمان اجرا کردند. این گونه مطالب در مقتل ها مغفول مانده. یا مثلا، این بحث که اصحاب امام حسین(علیه السلام) از دو بخش عمده تشکیل مى شدند: بنى هاشم و انصار.
گروه اخیر از خاندان هاشم نبودند، ولى براى یارى امام حسین(علیه السلام) از قبایل گوناگون آمده بودند. اما عملا کدام یک از آن ها جنگ کردند؟ اصلا جنگ ابتدا همگانى بود یا تن به تن؟ تا آن جا که ما اطلاع داریم، تا مدتى تن به تن بود. اما این ها باید تبیین شوند.
یکى دیگر از بحث ها، بررسى آمارى یاران امام حسین(علیه السلام)و نیز وابستگى هاى قبیلگى و اجتماعى آن هاست; زیرا مشهور است که شهداى کربلا 72 تن بوده اند. اما اگر بخواهیم این تعداد را بررسى کنیم، ملاک بررسى چیست؟ از چه راهى مى توانیم احراز کنیم که این ها 72 نفر بودند یا بیش تر؟ مسأله دیگر این که چه تعداد این ها از بنى هاشم بودند و چه تعداد از قریش؟ چه تعداد عدنانى بودند و چه تعداد یمانى؟ چه تعداد پیر بودند و چه تعداد جوان؟ چه تعداد عبد بودند و چه تعداد حرّ؟ زن ها چه قدر حضور داشتند؟ چنانکه یکى از محققان معاصر عرب(محمدعلى عابدین) در الدوافع الذاتیة لانصار الحسین(علیه السلام)نوشته، چه انگیزه هایى باعث شده بود که یاران امام حسین(علیه السلام)با همان ترکیبى که داشتند، همراه امام حسین(علیه السلام)حاضر شوند؟ پاسخ به این سؤالات به چند بحث مقدّماتى نیاز دارد که معتقدیم در کتاب هاى مقاتل نیامده اند.
معرفت: در بیاناتتان به آمار و ارقام شهداى کربلا اشاره کردید. لطفاً این موضوع را بیش تر توضیح دهید.
حجة الاسلام پیشوایى: یکى از بخش هاى این مقتل درباره زندگى نامه شهدا ـ دست کم آن عده از شهدا که مشهور بودند مى باشد. زندگى نامه این شهداى بزرگوار قرار است نوشته شود; افرادى مانند حبیب بن مظاهر که از اصحاب رسول خدا بودند، یا زهیر بن قین که قبلا عثمانى بود، یا یاران بزرگ دیگر امام حسین(علیه السلام); مثل حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام) و حضرت مسلم که ان شاءالله ـ زندگى نامه این ها به صورت علمى، مستند و مقبول به گونه اى که وضع کتاب اجازه دهد، خواهد آمد. البته شاید محدودیت کتاب اجازه ندهد که به تفصیل به این مسائل پرداخته شود، ولى در نظر داریم که دورنمایى گویا و جامع از زندگى شهدا ارائه دهیم. این هم بیش تر به این دلیل است که مى خواهیم این مقتل جامع و کاربردى باشد; یعنى نیاز خطبا، گویندگان و ذاکران را برطرف کند، نه این که یک کتاب دوره اى بشود; مى خواهیم در سفرهاى تبلیغى قابل حمل باشد. به همین دلیل، اگر زندگى نامه ذکر شود، متناسب با این اختصار نسبى خواهد بود.
معرفت: طرح تدوین این مقتل از چه زمانى پیشنهاد شده و کار تدوین آن از کى آغاز گردیده است؟ تاکنون چه مباحثى نگارش شده اند و پیش بینى مى شود که این طرح چه قدر طول بکشد تا مورد استفاده مبلّغان و خطباى دینى قرار گیرد؟
حجة الاسلام پیشوایى: این طرح از سال گذشته تصویب گردیده است; سرفصل ها و سهم هر یک از دوستان عضو گروه «تاریخ» مؤسسه معیّن شده است. تاکنون بیش تر بحث هاى مقدّماتى تنظیم شده است; مثل سیر تاریخى عزادارى امام حسین(علیه السلام)، مواضع سیاسى امام حسین(علیه السلام) در برابر معاویه و ریشه هاى تاریخى قیام امام حسین(علیه السلام)، و از زندگى نامه شهدا، زندگى نامه حضرت مسلم(علیه السلام) تدوین شده است. با این توضیح، مى توان گفت: بیش تر فصول مقدّماتى تدوین شده و بقیه هم در حال تدوین هستند، ولى هنوز به اصل حادثه نرسیده ایم.
اما این که این طرح چه زمانى به اتمام مى رسد، از ابتدا سه سال براى انجام این طرح منظور کرده ایم تا کار با دقت، وسواس علمى و حسن سلیقه انجام شود. نمى خواهیم تنها مقتلى بر مقتل هاى دیگر افزوده شود; چون در این صورت، کار عبثى است. مى خواهیم به فضل خدا، در مجموع، یک مقتل ممتاز از نظر کیفیت و محتوا تدوین شود. روشن است که این کار به مطالعه و تتبّع زیادى نیاز دارد از خداوند متعال مى خواهیم که ظرف مدت دو سال باقى مانده، این کتاب به مرحله چاپ برسد.
معرفت: معمولا چه مشکلات و موانعى در تدوین چنین طرح هایى وجود دارد؟ چه راه کارهایى براى مقابله با آن ها به نظرتان مى رسد؟
حجة الاسلام پیشوایى: بحمدالله، در انجام این کار، مشکل خاصى نداریم، بجز این که با کمبود نیروى علمى کارامد روبه رو هستیم. متأسفانه این مشکلى است که به طور عام، حوزه هاى علمیه با آن روبه رو هستند. این قبیل نیروها غالباً اشتغالات و تعهدات متعدد دارند و حتى بعضى هایشان بیش از ظرفیت و وقتشان کار مى کنند. دوستان عزیز ما و همکاران اولیه، که اعضاى گروه «تاریخ» مؤسسه و فارغ التحصیلان این گروه و غالباً داراى مدرک کارشناسى ارشد تاریخ و بعضاً دکترا هستند، اشتغالات و تعهدات زیادى دارند که مانع از اختصاص توان و دقت بیش تر به این طرح شده است. بعضى از این عزیزان طرح هاى همزمان دارند، چه با مؤسسه و چه به صورت مستقل. بنابراین، مجبورند وقتشان را تقسیم کنند.
براى رفع این مشکل، دو راه به نظر رسیده است: یکى این که از دوستان همکار خواهش کرده ایم تعهداتشان را با مراکز دیگر کم کنند یا تعهدات قبلى شان را رفع کنند تا وقت بیش ترى براى این کار بگذارند. دیگر این که به صورت محدود از نیروهاى خارج از گروه، از کسانى که از عهده این کار برمى آیند استفاده کنیم; یا از وجود بعضى از نیروهاى علمى که از گروه تاریخ نبوده اند، مثلا; از گروه الهیات استفاده کنیم.
معرفت: در پایان، اگر نکته خاصى به نظرتان مى رسد، بفرمایید.
حجة الاسلام پیشوایى: نکته خاصى که به نظر مى رسد این است که بزرگان زیادى بوده اند که خواسته اند با تحریف هاى عاشورا مبارزه کنند، بعضى ها فقط موارد تحریف را نقد کرده اند و بعضى ها آمده اند مقتل نوشته اند، ولى به آن هدفشان نرسیده اند. ما به جاى این که کنار گود بنشینیم و انتقاد کنیم، باید خودمان هم آستین ها را بالا بزنیم و وارد میدان بشویم. در طرح و تدوین این مقتل، ما خواسته ایم چنین کارى بکنیم; چون اکنون دیگر پذیرفته نیست که ما فقط بنشینیم و انتقاد کنیم; بنویسیم چرا روضه هاى دروغ مى خوانند، چرا مقتل ها این گونه نقایص را دارند. امروز اگر به کسانى که روضه ضعیف مى خوانند بگوییم: شما روضه ضعیفى مى خوانید، مى گویند: به چه دلیل؟ اگر بگوییم به این دلیل که این معنى در فلان مقتل هست، این قابل پذیرش نیست; چون یک مقتل مرجع و پذیرفته شده نداریم، مقاتل صحیحى که داریم، متفرق هستند.
گاهى در این قبیل موارد، انگیزه تألیف کتاب مفاتیح الجنان توسط مرحوم حاج شیخ عباس قمى براى حقیر تداعى مى شود. نگارش کتاب مفاتیح الجنان یک اقدام تاریخى و مهم بود که مرحوم حاج شیخ عباس قمى، محدّث، فقیه و موّرخ بزرگوار در زمان خود انجام داد و از نسل حاضر، شاید کم تر کسى متوجه انگیزه این اقدام بزرگ مرحوم حاج شیخ عباس قمى باشد. در زمان ایشان، کتاب دعایى بوده به نام «مفتاح الجنان» که اکنون منسوخ شده و اصلا شاید از نسل حاضر کم تر کسى بداند که چنین کتابى وجود داشته است. خود مرحوم حاج شیخ عباس قمى در کتاب مفاتیح الجنان در ذیل «زیارت وارث (زیارت هفتم امام حسین(علیه السلام))» متعرّض این مسأله مى شود که انگیزه تألیف کتاب مفاتیح الجنان این بوده که در کتاب «مفتاح الجنان» دعاهاى مجعول زیادى وجود داشته، یا زیارت نامه هاى مجعولى بوده که براى هرکدام ثواب هاى عجیب و غریب ذکر شده بود; مثلا این که اگر کسى فلان دعا (دعاى حُبّى) را بخواند ـ العیاذبالله اگر هرگونه کار حرامى انجام داده باشد، همه گناه هانش پاک مى شود; و خداوند به او ثواب هفتاد هزار پیامبر، هفتاد هزار زاهد، هفتاد هزار شهید و هفتاد هزار نمازگزار مى دهد!! و... چنین مسائلى چه قدر براى مردم بدآموزى دارد و چه قدر مردم را به طرف فساد مى کشاند! مرحوم حاج شیخ عباس قمى مى بیند که نباید فقط از این کتاب انتقاد کرد. چه قدر مى شود با گفتن، مردم را متوجه ضعف این کتاب کرد؟ به همین دلیل، کتابى شبیه همین کتاب مى نویسد به نام مفاتیح الجنان، اما بسیار بهتر و جامع تر، و آن را به بازار عرضه مى کند. با آمدن این کتاب، «مفتاح الجنان» از گردونه خارج مى شود. ایشان با احاطه و با مهارت و دانشى که داشت، کتاب مفاتیح الجنان را با سلیقه اى زیبا نگاشت. اکنون سال هاست این کتاب در همه قفسه ها در مساجد و زیارتگاه ها، در کنار قرآن مجید قرار دارد.
البته ما نمى خواهیم بگوییم که حاج شیخ عباس قمى هستیم و مقتل ما مثل مفاتیح الجنان خواهد بود، بلکه مى گوییم: مى خواهیم چنین کارى بکنیم. این کافى نیست که کنار گود بنشینیم و فقط از مقتل ها انتقاد کنیم; همان گونه که خود بنده هم به سهم خود، تا آن جا که در توان داشتم، در مورد زندگى ائمّه اطهار(علیهم السلام) با تدوین کتاب سیره پیشوایان چنین کارى کردم. به فضل خدا، مى بینم که خلأى را پر کرده و مقبول واقع شده است. این یکى از انگیزه هاى ما در این کار بوده است. تا آن جا هم که در توان داریم، عمل خواهیم کرد و خداوند هم بیش از طاقت، از ما نمى خواهد. ان شاءالله، آیندگان هم مى آیند و این مقتل را تکمیل مى کنند.
معرفت: از جناب عالى که وقت شریفتان را در اختیار ما گذاشتید، بسیار سپاسگزاریم.
--------------------------------------------------------------------------------
پى نوشت ها
1 محتشم کاشانى، دیوان محتشم، بى جا، بنگاه مطبوعاتى برادران محتشم، بى تا، بند دوم، ص 25
2 همان، بند هفتم، ص 29
3 فاضل دربندى، اکسیر العبادات فى اسرار الشهادات، تحقیق محمد جمعه بادى و عباس ملا عطیّه، بحرین، شرکة المصطفى، چاپ اول، 1415 هـ. ق، ج 3، ص 43
4 همان، ج 3، ص 40. وى قائل به هفتاد ساعت بودن روز عاشورا نیز شده است. ر.ک: همان، ج 2، ص 307 و ج 3، ص 43
معرفت: لطفاً درباره عنوان کتاب مقتل جامع امام حسین(علیه السلام)توضیح دهید.
حجة الاسلام پیشوایى: این که چرا عنوان «مقتل جامع» براى این کتاب انتخاب شده، این عنوان در ابتدا در قالب یک طرح پیشنهادى به شوراى علمى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(قدس سره) مطرح شد و پس از آن تا این مرحله از کار، این عنوان تلقّى به قبول شده است. اما این که چرا از روز اول چنین نامى در طرح آمده است، ما مى خواهیم این مقتل جامع باشد; جامع نیازهاى گویندگان و وعّاظ و خطبا و مدّاحان به یک مقتل. به تعبیر دیگر، گویندگان جوان و طلّاب عزیز در سفرهاى تبلیغى خود، ناگزیرند به چندین مقتل و کتاب هاى گوناگون دیگر در هر زمینه مراجعه کنند تا هم از نظر جامعیت و هم از نظر مستند بودن، علمى بودن و نیز از نظر نگرش علمى و تاریخى به قضیه عاشورا و افشاى موارد تحریف شده که در این حادثه وجود دارد اطلاعات کافى داشته باشند. نظر ما این بوده که این کتاب جامع همه این موارد باشد و به این دلیل، عنوان «مقتل جامع» را پیشنهاد کرده ایم.
معرفت: اهداف و ضرورت هاى نگارش مقتل جامع چیست؟
حجة الاسلام پیشوایى: در نگارش این کتاب، چند هدف و چند ضرورت در نظر بوده است که عرض مى کنم: تدوین این مقتل با چنین ویژگى هایى از آرزوهاى دیرینه بنده بود، منتها کار یک نفر نبود و باید به صورت گروهى انجام مى شد; مثلا، معاونت پژوهش حوزه علمیه باید این کار را انجام مى داد، ولى کثرت اشتغالات آن ها مانع از پرداختن به این کار شده است. بنابراین این طرح را در گروه «تاریخ» مؤسسه مطرح کردم که خوش بختانه مورد استقبال قرار گرفت و به این صورت جامه عمل پوشید.
امروز ما به تاریخ هاى جدیدى از اسلام نیاز پیدا کرده ایم. به همین صورت، به کتاب هاى جدید و منطبق با نیازهاى امروز در رابطه با زندگى ائمّه اطهار(علیهم السلام)هم نیازمندیم. براى نمونه، کتاب منتهى الآمال با تمام اعتبار و ارزشى که دارد، کتاب امروز نیست، کتاب 50 سال پیش است. به همین دلیل، بنده سیره پیشوایان را نوشتم. روزى هم خواهد آمد که سیره پیشوایان کنار مى رود و کتاب هاى دیگرى جاى آن را خواهند گرفت. نیازها باعث شده اند که امروزه کتاب ها متناسب با معیارها و نیازهاى امروزى تدوین و چاپ شوند. در زمینه مقتل هم لازم بود این کار صورت گیرد. باید مقتلى تدوین شود متناسب با نیازها و وضع این زمان، هم از نظر جامعیت و هم از نظر نگرش علمى و هم از نظر روانى قلم.
ضرورت دیگرى که موجب شد این فکر جان بگیرد و به فضل خدا به مرحله عمل برسد، تحریف هایى است که در تاریخ عاشورا صورت گرفته و فرقى نمى کند که از طرف دوستان نادان باشد یا دشمنان دانا. به دلیل آن که در گذشته، کار نقل و تحلیل به شکل امروزى معمول نبود، به هر صورت، تحریف هایى صورت گرفته است; هم تحریف هاى معنوى در تبیین هدف امام حسین(علیه السلام)از قیام، و هم تحریف هایى در مورد حوادث و قضایاى عاشورا،که بایدبادیدعلمى نقدوبررسى شود.
از گذشته، علما و پیشگامان درصدد برآمده اند با این تحریف ها مبارزه کنند و کسانى که درصدد مبارزه با این تحریف ها برآمده اند دو دسته بوده اند: یکى کسانى که فقط انگشت روى این تحریف ها گذاشته و آن ها را نقد کرده اند; مثل مرحوم محدّث بزرگوار، حاج میرزا حسین نورى در کتاب لؤلؤ و مرجان و یا شهید مطهرى. این ها فقط به موارد تحریف پرداخته اند، ولى خودشان مقتل صحیحى ننوشته اند. عده اى هم بوده اند که خواسته اند با نگارش مقتل، با این تحریف ها مبارزه کنند، به نظر خودشان هم مقتل درستى نوشته اند; مثل مرحوم عالم بزرگوار و برجسته سید محسن امین. ایشان وقتى به دمشق تشریف مى برند و مى بینند که در محافل شیعى، مصیبت هایى خوانده مى شوند که همه شان صحیح نیستند، به این نتیجه مى رسند که با گفتن و تذکر کار به جایى نمى رسد، باید نشست و کتابى نوشت. به این انگیزه، کتاب لواعج الاشجان را مى نویسند تا مقتلى درست عرضه کنند. اما این بزرگوار هم توفیق کافى نداشتند; زیرا کتاب ایشان فاقد جامعیت است. شاید این کتاب در زمان خودش مؤثر بود، ولى امروز دیگر جواب نمى دهد.
بنابراین، مجموع این ضرورت ها در این طرح لحاظ شده و به فضل خدا، کتابى تدوین خواهد شد که جامع این ها باشد: هم تحریف ها را افشا کند و دلایل تحریف ها را ارائه دهد و هم مقتلى باشد جامع که گوینده را از مراجعه به مقاتل دیگر بى نیاز کند.
معرفت: ویژگى ها و امتیازات این مقتل نسبت به سایر مقاتل چیست؟ چه برجستگى هایى دارد؟
حجة الاسلام پیشوایى: علاوه بر آنچه در بخش مربوط به هدف ها و ضرورت هاى تدوین این مقتل عرض کردم، مى توان گفت: یک سلسله از بحث ها در مقاتل قدیم نیامده اند. ما ان شاءالله آن ها را مى آوریم. البته این بحث ها معمولا سنگین و از نظر تاریخى دشوارند.
یکى دیگر از ویژگى هاى این مقتل بها دادن به اشعار و مراثى است. در نظر داریم در هر حادثه اى، اشعار عربى و فارسى مناسب با آن را ذکر کنیم البته نه هر شعرى، بلکه شعرهاى ناب و نغز و داراى مضامین عالى را.
از این رو یکى از بحث ها، درباره سیر تاریخى عزادارى براى امام حسین(علیه السلام)است که در عصر ائمّه اطهار)علیهم السلام) در قالب شعر بوده، ولى تحوّلاتى صورت گرفته و مثل بعدها تعزیه خوانى، شبیه خوانى و امثال آن اضافه شده اند. این فصل الحمدلله تدوین شده است.
یکى دیگر از بحث ها در زمینه ریشه هاى تاریخى حادثه عاشورا است. این فصل به این منظور تدوین شده که ما نظر سطحى نداشته باشیم، شروع قیام امام حسین(علیه السلام) را از سال 61 ندانیم، بلکه به چندین دهه به عقب برگردیم و بررسى کنیم که اصلا چه شد که «طلقاء» پس از 30 سال بعد از رحلت رسول خدا، مقدّرات همه مسلمانان را در دست گرفتند؟ این چیزى نبود که یک روزه اتفاق افتاده باشد; چیزى نبود که حتى در یک دهه اتفاق بیفتد. معلوم مى شود ریشه هاى تاریخى دارد.
این کار به دو انگیزه صورت مى گیرد: یکى این که وقتى در سیر تاریخ عزادارى امام حسین(علیه السلام) مطالعه مى کنیم، مى بینیم در عصر حضور ائمّه اطهار(علیهم السلام)وجود داشته و در محضر آن ها، مطالب بیش تر در قالب شعر بیان مى شده اند; مثلا، شعراى اهل بیت در آن زمان، مثل کمیت و دعبل خزاعى و سید حمیرى مراثى اهل بیت را در قالب شعر بیان مى کردند; خود شعرا و سرایندگان مى آمدند در محضر ائمّه(علیهم السلام)این شعرها را مى خوانند و دیگران آن ها را حفظ مى کردند و در جاهاى دیگر مى خواندند. پس این کار مشروعیت فقهى هم دارد و در درجه اول، مراثى امام حسین(علیه السلام) در قالب شعر بوده است. به همین دلیل، ما در نظر داریم به اشعار بها بدهیم.
دوم این که زبان شعر عاطفى است; زبان احساسات است. نوعاً زبان شعر زبان کذب نیست; زبان استعاره، تشبیه و تمثیل است. تجربه نشان داده که مرثیه خوان ها و ذاکران گاهى با خواندن یک رباعى، انقلابى در شنونده ایجاد کرده اند و حالت حزن و گریه شدید در مجلس به راه انداخته اند. این به دلیل تأثیر قوى شعر است. ما بر این باوریم که مدّاحان و ذاکران امام حسین(علیه السلام)، بخصوص کسانى که از صداى خوبى بهره مندند، باید شعر را بخوانند و نباید تنها به نثر بپردازند. البته زبان شعر زبان تمثیل است; مثلا وقتى محتشم کاشانى مى گوید:
زان تشنگان هنوز به عیوق مى رسد *** فریاد العطش زبیابان کربلا1
هیچ شنونده اى به ذهنش نمى رسد که واقعاً اجساد شهدا «العطش» مى گویند، همه، شدت عطش را مى فهمند. یا مثلا، وقتى مى خواهد به واقعه جانسوز بر سر نیزه شدن سر امام حسین(علیه السلام) اشاره کند، مى گوید:
روزى که شد به نیزه سر آن بزرگوار*** خورشید سر برهنه برآمد به کوهسار2
شنونده این شعر را وقتى مى فهمد، واقعاً منقلب مى شود. این یک دنیا بار عاطفى و احساسى دارد. بنابراین، چون شعر چنین وضعى دارد، یکى از کارهاى دشوار این مقتل جمع آورى این گونه اشعار است از میان این همه شعرى که وجود دارد.
یکى دیگر از ویژگى هاى مهم این مقتل بحث هاى تاریخى و تحلیل هاى جامعه شناسانه و انسان شناسانه است. این بخش هنوز تدوین نشده است; مثلا، بحثى خواهیم داشت درباره ساختار سیاسى مردم کوفه که مثل در آن زمان، کوفه از لحاظ سیاسى چه ساختارى داشت; آیا همه شیعه بودند یا اموى هم بودند؟ تاریخ مى گوید: اموى هم بودند. آیا در کوفه آن روز خوارج نبودند؟ تاریخ مى گوید: خوارج هم بودند. آیا موالى (عجم، ایرانیان) هم حضور داشتند؟ تاریخ مى گوید: آن زمان جمعیت قابل توجهى موالى، که نوعاً شیعه و طرف دار اهل بیت بودند، در کوفه حضور داشتند. اطلاعاتى که درباره ساختار جمعیتى کوفه داریم، نشان مى دهد که کوفه ساختارى بسیار نامتجانس و ناهمگون و حادثه آفرین داشته است.
مردم کوفه دچار دوگانگى شخصیت شده بودند; به تعبیر یکى از نویسندگان معاصر عراقى (دکتر على الوردى) دچار ازدواج شخصیت شده بودند; شخصیتى مزدوج داشتند; یعنى آدم هاى فهمیده اى بودند، اهل چند و چون بودند، امام عادل مى خواستند، ضرورت عدالت را در امام را مى فهمیدند، حاکم صالح مى خواستند، اما مشکلشان این بود که «خد» و «خرم» را یک جا مى خواستند. هر وقت خرماى آن ها به خطر مى افتاد، از زیر پرچم خدا پراکنده مى شدند. بر اثر حوادثى که بر این ها گذشته بود، روح سلحشورى را از دست داده بودند و چنین شخصیتى پیدا کرده بودند. اگر این شخصیت مزدوج را در جامعه کوفى آن روز بشناسیم، بسیارى از قضایا را مى توانیم به سهولت تحلیل کنیم.
معرفت: لطفاً درباره بخش ها و فصل هاى این مقتل توضیح دهید و بفرمایید چه بخش ها و فصل هایى تاکنون نگارش شده است؟
حجة الاسلام پیشوایى: کتاب قریب شش فصل مقدّماتى دارد، و پس از این فصول، به مسأله مرگ معاویه و آغاز خلافت یزید و آغاز قیام امام حسین(علیه السلام)مى رسد. از دیگر فصول، فصلى مربوط به بررسى فلسفه قیام و شهادت امام حسین(علیه السلام) و نقد و بررسى نظریات مشهورى است که در این زمینه مطرح شده است. نظریه ها در این زمینه زیادند، ولى به چند نظریه، که در بحث «تحریف شناسى حادثه عاشور» بیش تر کاربرد دارند، اشاره مى شود; زیرا بعضى از نظریات، این حادثه مهم را از نظر هدف و انگیزه تحریف کرده اند که این بدترین نوع تحریف است. این بخش از سنگین ترین و دشوارترین بخش هاى این مقتل است. سایر مباحث، برحسب اصل حوادث، به ترتیب و تسلسل تاریخى جلو مى آیند. در این زمینه، شاید تفاوت زیادى با مقتل هاى دیگر نداشته باشد.
یک تفاوت دیگر با دیگر مقتل ها دراین است که به منابع قابل اعتماد و مطمئن استناد خواهد شد و تلاش بر این است که حوادث به صورت صحیح ترسیم شود و هر حادثه اى به صورت جامع و کامل بیاید و به مناسبت، اشعار هم ذکر شوند. در لابه لاى ترسیم حوادث، تحریف هایى هم که صورت گرفته ذکر شوند; مثلا، عروسى حضرت قاسم(علیه السلام)در بحث شهادت ایشان مطرح و نقد خواهد شد یا مثلا، در جایى که وقتى تعداد سپاه عمر سعد بررسى مى شود، در نظر است نظریه مرحوم میرزا آقا دربندى در کتاب «اکسیر العبادات فى اسرار الشهادات» بررسى شود. ایشان تعداد سپاه عمرسعد را یک میلیون پیاده و ششصد هزار سواره (!) ذکر مى کند.3 یا مثلا، تعداد افرادى که به دست حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام)به هلاکت رسیده اند به گونه اى مطرح مى کند که همه این قضایا در یک روز جا نمى گیرند. به همین دلیل، ایشان مرتکب تکلّفى دیگر مى شود و ادعا مى کند که روز عاشورا 72 ساعت بوده است!4 این ها باید بررسى شود. به مناسبت همین مطلب، براساس محاسبات نجومى، معلوم شده که روز «عاشور»ى سال 61 هجرى بیستم مهرماه بوده که على القاعده روزى طولانى نمى تواند باشد. البته شدت گرما قابل پذیرش است، آن هم در سرزمینى مثل عراق و براى جنگاورانى که در تلاش هستند. یا مثلا، این که نام مرکب امام حسین(علیه السلام)«ذوالجناح» بوده براى ما محل سؤال است که اسم «ذوالجناح» براى مرکب امام حسین(علیه السلام) از چه زمانى وارد مقتل ها شده؟ همچنین جایى که امام حسین(علیه السلام)به شهادت رسیدند، مشهور در افواه در میان ما گودال قتلگاه بوده است، ولى باید براى آن مستند علمى پیدا کرد. در مجالس عزا، صحبت از «تل زینبیه» به میان مى آید. آیا در مقاتل، چنین نامى آمده است؟ و چنین جایى بوده است؟ یا مثلا، شهادت امام حسین(علیه السلام)آن گونه که از زیارت «ناحیه مقدّسه» استفاده مى شود، در حضور حضرت زینب(علیها السلام) و بعضى از خواهران و اعضاى خانواده امام حسین(علیه السلام) صورت گرفته است. یکى از بحث هاى دیگرى که غالباً مغفول مانده، آرایش نظامى اردوگاه امام حسین(علیه السلام)است. از بعضى مقاتل استفاده مى شود که وقتى از نظر امام حسین(علیه السلام)جنگ قطعیت یافت، دستور دادند خیمه ها را نزدیک هم نصب کنند تا کار دفاع از خیمه ها آسان باشد. سپس حضرت دستور دادند اطراف خیمه ها را خندق کندند تا دشمنان از هر طرف نتواند به خیمه ها تجاوز کند و در خندق ها هیزم ریختند و صبح عاشورا آن ها را آتش زدند تا دشمن نتواند به خیمه ها نزدیک شود. این یک تدبیر نظامى مهمى بود که حضرت در آن زمان اجرا کردند. این گونه مطالب در مقتل ها مغفول مانده. یا مثلا، این بحث که اصحاب امام حسین(علیه السلام) از دو بخش عمده تشکیل مى شدند: بنى هاشم و انصار.
گروه اخیر از خاندان هاشم نبودند، ولى براى یارى امام حسین(علیه السلام) از قبایل گوناگون آمده بودند. اما عملا کدام یک از آن ها جنگ کردند؟ اصلا جنگ ابتدا همگانى بود یا تن به تن؟ تا آن جا که ما اطلاع داریم، تا مدتى تن به تن بود. اما این ها باید تبیین شوند.
یکى دیگر از بحث ها، بررسى آمارى یاران امام حسین(علیه السلام)و نیز وابستگى هاى قبیلگى و اجتماعى آن هاست; زیرا مشهور است که شهداى کربلا 72 تن بوده اند. اما اگر بخواهیم این تعداد را بررسى کنیم، ملاک بررسى چیست؟ از چه راهى مى توانیم احراز کنیم که این ها 72 نفر بودند یا بیش تر؟ مسأله دیگر این که چه تعداد این ها از بنى هاشم بودند و چه تعداد از قریش؟ چه تعداد عدنانى بودند و چه تعداد یمانى؟ چه تعداد پیر بودند و چه تعداد جوان؟ چه تعداد عبد بودند و چه تعداد حرّ؟ زن ها چه قدر حضور داشتند؟ چنانکه یکى از محققان معاصر عرب(محمدعلى عابدین) در الدوافع الذاتیة لانصار الحسین(علیه السلام)نوشته، چه انگیزه هایى باعث شده بود که یاران امام حسین(علیه السلام)با همان ترکیبى که داشتند، همراه امام حسین(علیه السلام)حاضر شوند؟ پاسخ به این سؤالات به چند بحث مقدّماتى نیاز دارد که معتقدیم در کتاب هاى مقاتل نیامده اند.
معرفت: در بیاناتتان به آمار و ارقام شهداى کربلا اشاره کردید. لطفاً این موضوع را بیش تر توضیح دهید.
حجة الاسلام پیشوایى: یکى از بخش هاى این مقتل درباره زندگى نامه شهدا ـ دست کم آن عده از شهدا که مشهور بودند مى باشد. زندگى نامه این شهداى بزرگوار قرار است نوشته شود; افرادى مانند حبیب بن مظاهر که از اصحاب رسول خدا بودند، یا زهیر بن قین که قبلا عثمانى بود، یا یاران بزرگ دیگر امام حسین(علیه السلام); مثل حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام) و حضرت مسلم که ان شاءالله ـ زندگى نامه این ها به صورت علمى، مستند و مقبول به گونه اى که وضع کتاب اجازه دهد، خواهد آمد. البته شاید محدودیت کتاب اجازه ندهد که به تفصیل به این مسائل پرداخته شود، ولى در نظر داریم که دورنمایى گویا و جامع از زندگى شهدا ارائه دهیم. این هم بیش تر به این دلیل است که مى خواهیم این مقتل جامع و کاربردى باشد; یعنى نیاز خطبا، گویندگان و ذاکران را برطرف کند، نه این که یک کتاب دوره اى بشود; مى خواهیم در سفرهاى تبلیغى قابل حمل باشد. به همین دلیل، اگر زندگى نامه ذکر شود، متناسب با این اختصار نسبى خواهد بود.
معرفت: طرح تدوین این مقتل از چه زمانى پیشنهاد شده و کار تدوین آن از کى آغاز گردیده است؟ تاکنون چه مباحثى نگارش شده اند و پیش بینى مى شود که این طرح چه قدر طول بکشد تا مورد استفاده مبلّغان و خطباى دینى قرار گیرد؟
حجة الاسلام پیشوایى: این طرح از سال گذشته تصویب گردیده است; سرفصل ها و سهم هر یک از دوستان عضو گروه «تاریخ» مؤسسه معیّن شده است. تاکنون بیش تر بحث هاى مقدّماتى تنظیم شده است; مثل سیر تاریخى عزادارى امام حسین(علیه السلام)، مواضع سیاسى امام حسین(علیه السلام) در برابر معاویه و ریشه هاى تاریخى قیام امام حسین(علیه السلام)، و از زندگى نامه شهدا، زندگى نامه حضرت مسلم(علیه السلام) تدوین شده است. با این توضیح، مى توان گفت: بیش تر فصول مقدّماتى تدوین شده و بقیه هم در حال تدوین هستند، ولى هنوز به اصل حادثه نرسیده ایم.
اما این که این طرح چه زمانى به اتمام مى رسد، از ابتدا سه سال براى انجام این طرح منظور کرده ایم تا کار با دقت، وسواس علمى و حسن سلیقه انجام شود. نمى خواهیم تنها مقتلى بر مقتل هاى دیگر افزوده شود; چون در این صورت، کار عبثى است. مى خواهیم به فضل خدا، در مجموع، یک مقتل ممتاز از نظر کیفیت و محتوا تدوین شود. روشن است که این کار به مطالعه و تتبّع زیادى نیاز دارد از خداوند متعال مى خواهیم که ظرف مدت دو سال باقى مانده، این کتاب به مرحله چاپ برسد.
معرفت: معمولا چه مشکلات و موانعى در تدوین چنین طرح هایى وجود دارد؟ چه راه کارهایى براى مقابله با آن ها به نظرتان مى رسد؟
حجة الاسلام پیشوایى: بحمدالله، در انجام این کار، مشکل خاصى نداریم، بجز این که با کمبود نیروى علمى کارامد روبه رو هستیم. متأسفانه این مشکلى است که به طور عام، حوزه هاى علمیه با آن روبه رو هستند. این قبیل نیروها غالباً اشتغالات و تعهدات متعدد دارند و حتى بعضى هایشان بیش از ظرفیت و وقتشان کار مى کنند. دوستان عزیز ما و همکاران اولیه، که اعضاى گروه «تاریخ» مؤسسه و فارغ التحصیلان این گروه و غالباً داراى مدرک کارشناسى ارشد تاریخ و بعضاً دکترا هستند، اشتغالات و تعهدات زیادى دارند که مانع از اختصاص توان و دقت بیش تر به این طرح شده است. بعضى از این عزیزان طرح هاى همزمان دارند، چه با مؤسسه و چه به صورت مستقل. بنابراین، مجبورند وقتشان را تقسیم کنند.
براى رفع این مشکل، دو راه به نظر رسیده است: یکى این که از دوستان همکار خواهش کرده ایم تعهداتشان را با مراکز دیگر کم کنند یا تعهدات قبلى شان را رفع کنند تا وقت بیش ترى براى این کار بگذارند. دیگر این که به صورت محدود از نیروهاى خارج از گروه، از کسانى که از عهده این کار برمى آیند استفاده کنیم; یا از وجود بعضى از نیروهاى علمى که از گروه تاریخ نبوده اند، مثلا; از گروه الهیات استفاده کنیم.
معرفت: در پایان، اگر نکته خاصى به نظرتان مى رسد، بفرمایید.
حجة الاسلام پیشوایى: نکته خاصى که به نظر مى رسد این است که بزرگان زیادى بوده اند که خواسته اند با تحریف هاى عاشورا مبارزه کنند، بعضى ها فقط موارد تحریف را نقد کرده اند و بعضى ها آمده اند مقتل نوشته اند، ولى به آن هدفشان نرسیده اند. ما به جاى این که کنار گود بنشینیم و انتقاد کنیم، باید خودمان هم آستین ها را بالا بزنیم و وارد میدان بشویم. در طرح و تدوین این مقتل، ما خواسته ایم چنین کارى بکنیم; چون اکنون دیگر پذیرفته نیست که ما فقط بنشینیم و انتقاد کنیم; بنویسیم چرا روضه هاى دروغ مى خوانند، چرا مقتل ها این گونه نقایص را دارند. امروز اگر به کسانى که روضه ضعیف مى خوانند بگوییم: شما روضه ضعیفى مى خوانید، مى گویند: به چه دلیل؟ اگر بگوییم به این دلیل که این معنى در فلان مقتل هست، این قابل پذیرش نیست; چون یک مقتل مرجع و پذیرفته شده نداریم، مقاتل صحیحى که داریم، متفرق هستند.
گاهى در این قبیل موارد، انگیزه تألیف کتاب مفاتیح الجنان توسط مرحوم حاج شیخ عباس قمى براى حقیر تداعى مى شود. نگارش کتاب مفاتیح الجنان یک اقدام تاریخى و مهم بود که مرحوم حاج شیخ عباس قمى، محدّث، فقیه و موّرخ بزرگوار در زمان خود انجام داد و از نسل حاضر، شاید کم تر کسى متوجه انگیزه این اقدام بزرگ مرحوم حاج شیخ عباس قمى باشد. در زمان ایشان، کتاب دعایى بوده به نام «مفتاح الجنان» که اکنون منسوخ شده و اصلا شاید از نسل حاضر کم تر کسى بداند که چنین کتابى وجود داشته است. خود مرحوم حاج شیخ عباس قمى در کتاب مفاتیح الجنان در ذیل «زیارت وارث (زیارت هفتم امام حسین(علیه السلام))» متعرّض این مسأله مى شود که انگیزه تألیف کتاب مفاتیح الجنان این بوده که در کتاب «مفتاح الجنان» دعاهاى مجعول زیادى وجود داشته، یا زیارت نامه هاى مجعولى بوده که براى هرکدام ثواب هاى عجیب و غریب ذکر شده بود; مثلا این که اگر کسى فلان دعا (دعاى حُبّى) را بخواند ـ العیاذبالله اگر هرگونه کار حرامى انجام داده باشد، همه گناه هانش پاک مى شود; و خداوند به او ثواب هفتاد هزار پیامبر، هفتاد هزار زاهد، هفتاد هزار شهید و هفتاد هزار نمازگزار مى دهد!! و... چنین مسائلى چه قدر براى مردم بدآموزى دارد و چه قدر مردم را به طرف فساد مى کشاند! مرحوم حاج شیخ عباس قمى مى بیند که نباید فقط از این کتاب انتقاد کرد. چه قدر مى شود با گفتن، مردم را متوجه ضعف این کتاب کرد؟ به همین دلیل، کتابى شبیه همین کتاب مى نویسد به نام مفاتیح الجنان، اما بسیار بهتر و جامع تر، و آن را به بازار عرضه مى کند. با آمدن این کتاب، «مفتاح الجنان» از گردونه خارج مى شود. ایشان با احاطه و با مهارت و دانشى که داشت، کتاب مفاتیح الجنان را با سلیقه اى زیبا نگاشت. اکنون سال هاست این کتاب در همه قفسه ها در مساجد و زیارتگاه ها، در کنار قرآن مجید قرار دارد.
البته ما نمى خواهیم بگوییم که حاج شیخ عباس قمى هستیم و مقتل ما مثل مفاتیح الجنان خواهد بود، بلکه مى گوییم: مى خواهیم چنین کارى بکنیم. این کافى نیست که کنار گود بنشینیم و فقط از مقتل ها انتقاد کنیم; همان گونه که خود بنده هم به سهم خود، تا آن جا که در توان داشتم، در مورد زندگى ائمّه اطهار(علیهم السلام) با تدوین کتاب سیره پیشوایان چنین کارى کردم. به فضل خدا، مى بینم که خلأى را پر کرده و مقبول واقع شده است. این یکى از انگیزه هاى ما در این کار بوده است. تا آن جا هم که در توان داریم، عمل خواهیم کرد و خداوند هم بیش از طاقت، از ما نمى خواهد. ان شاءالله، آیندگان هم مى آیند و این مقتل را تکمیل مى کنند.
معرفت: از جناب عالى که وقت شریفتان را در اختیار ما گذاشتید، بسیار سپاسگزاریم.
--------------------------------------------------------------------------------
پى نوشت ها
1 محتشم کاشانى، دیوان محتشم، بى جا، بنگاه مطبوعاتى برادران محتشم، بى تا، بند دوم، ص 25
2 همان، بند هفتم، ص 29
3 فاضل دربندى، اکسیر العبادات فى اسرار الشهادات، تحقیق محمد جمعه بادى و عباس ملا عطیّه، بحرین، شرکة المصطفى، چاپ اول، 1415 هـ. ق، ج 3، ص 43
4 همان، ج 3، ص 40. وى قائل به هفتاد ساعت بودن روز عاشورا نیز شده است. ر.ک: همان، ج 2، ص 307 و ج 3، ص 43