آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰۲

چکیده

متن

الف) شهوت در لغت و اصطلاح به معناى میل است و متعلَّق این میل، گاهى زر است و ثروت، گاهى شکم است و شهرت و گاهى قدرت است و سیاست، و مى تواند بندگى خدا باشد و عبادت.
سیاست در لغت به مبناى تدبیر و مدیریت یک جامعه است; چه جامعه اى خُرد و کوچک و چه اجتماعى بزرگ و کلان. امّا در اصطلاح، سیاست ـ مع الأسف ـ با معنایى از مکر و فریب و حیلت همراه و ممزوج شده است; چه این که کسانى همچون ماکیاول (1527 ـ 1469، Machiavell) سیاست را چیزى جز حقّه بازى و فریبکارى و مردم فریبى نمى دانند!
ب) سیاست، قدرت و شهرت مى آورد و این هر دو، مطبوع و مطلوبِ ذائقه حیوانىِ آدمى است. سیاست، وقتى حقیقتاً انسانى است که در راستاى کمال نهایى آدمى اعمال شود و چونان ابزار براى رسیدن به کمال بدان نگریسته شود. شهوتِ سیاست نیز همچون سایر شهوات، ممکن است آدمى را بر زمین کوبد و نه تنها شخص، بلکه جامعه اى را در سراشیبى سقوط و انحطاط اخلاقى قرار دهد. ادیان الهى و کتب آسمانى آمده اند تا شهوت سیاست را همچون سایر شهوات، تعدیل کنند و در راستاى قرب الهى و کمال حقیقى انسان ها از آن بهره برگیرند. انبیاى عظام الهى و پیشوایان معصوم(علیهم السلام) براى تدبیر امیال و هدایت غرایز و سیاستِ شهواتِ آدمیان پا به عرصه سیاست و حکومت نهادند، نه از سرِ شهوتِ سیاست و سائقه قدرت! و این مهم، همان نکته اى است که امروز از سوى بسیارى از سیاستمداران ما مورد غفلت قرار گرفته است.
ج) سیاستِ شهوت، به معناى تدبیر و هدایت و مدیریتِ امیال و غرایز و شهواتِ انسان هاست. و درست به همین معناست که در زیارت جامعه، خطاب به امامان معصوم(علیهم السلام) مى گوییم: «اَنتُم ساسَةُ العِباد»; شما سیاستمدارترین بندگانِ خدایید. تلاشِ پیشوایان معصوم(علیهم السلام) براى کسب قدرت و نیل به حکومت از این حیث نبود که صرفاً به منصبى دست پیدا کنند، بلکه هدف آن ها این بود که با ابزار قدرت و حکومت و با اهرم سیاست، شهوات و امیال و غرایز مردم را تعدیل کنند و در جهت ارزش هاى اخلاقى و انسانى سوق دهند. امروز برخى از سیاستمداران ما حرف ها و شعارهایى مطرح مى کنند که همسو با شهوات و امیال حیوانى مردم به ویژه نسل جوان باشد! و این همان، شهوتِ سیاست است، نه سیاستِ شهوت!
پیامبران و پیشوایان معصوم(علیهم السلام)، سیاستشان در مسیر «عبادت» بود و از این رو «ساسة العباد» خوانده شده اند.
د) خطر بزرگى که امروز سیاستِ ما را تهدید مى کند این است که سیاست، هدف شود و ارزش هاى دینى و اخلاقى روزبه روز کم رنگ تر شوند. پاره اى سیاستمداران و فیلسوفان سیاسى ما، شهوات جنسى و حیوانى را در قالب آزادى، تساهل، تسامح (تلرانس)، توسعه سیاسى، اصلاحات و ... تئوریزه کرده، به مغز جوانان ما تزریق مى کنند.
صاحب این قلم آینده جوانان و نوجوانان این مرز و بوم را ـ با طرح و اجراى سیاست هاى فوق ـ روشن نمى بیند! بلکه مى بیند در آینده اى نه چندان دور، انبوهى از جوانان پاکدل، به دستِ سیاست بازانى خودباخته، در مسلخ سکولاریسم و لیبرالیسم، ذبحِ اُمانیستى خواهند شد و فطرت پاک و دل هاى الهى و قلوب نازنین آنان در زیر انبوهى از محصولات فرهنگ و سیاستِ منحط غربى مدفون خواهد شد!! هشدارمان باد.

تبلیغات