آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹۷

چکیده

متن

در خبرها خواندید که:
«یک زن آمریکایی که «مری جونز» نام دارد در دادگاه اعتراف کرده که 11 سال پیش (سال 61) با هدف به انحراف کشانیدن جوانان ایرانی به تهران آمده و سالها در پارکها و خانه های مخصوص، جوانان را اغفال می کرده است». (کیهان، 15 اردیبهشت 73)
انسان موجودی شهوی است، اما در شهوت خلاصه نمی شود. شخصیت انسان مساوی با ارضاء شهوات نیست. ما معتقدیم اگر نفس شهوات و ارضاء آنها ناپسند بود، خداوند حکیم هرگز آنها را در وجود آدمی قرار نمی داد. و در عین حال، برآنیم که اگر نفس ارضاء شهوت، هدف نهایی و غرض غایی از خلقت آدمی بود، خداوند حکیم هرگز عقل و وحی را فرا روی انسان نمی نهاد.
استعمارگران غربی به خوبی براین نکته واقف اند که اگر بخواهند در کشورهای دیگر نفوذ کنند، نخست باید از جوانان آغاز کنند. و اگر بخواهند از جوانان آغاز کنند، نخست باید از شهوات، به ویژه از شهوت جنسی آغاز نمایند. همانطور که هروئین و مرفین، جوان را سست و بی رمق و بی اراده می کند، شهوت نیز جوان را اسیر می سازد. و آن کس که اسیر است، براحتی در چنگ امیر است! فردی که جز به اعمال غرائز حیوانی نمی اندیشد، اهل فکر و اندیشه و فلسفه انسانی نیست و اگر فلسفه و اندیشه ای هم داشته باشد، فلسفه اش حیوانی است و نه انسانی! جامعه نیز چنین است. جامعه ای که فضایش فضای زرق. برق تجملات، تنبلی، بی عاری، جوک، خنده، شوخی، راحت طلب، رفاه زدگی، خوشگذارانی، تن آسایی، شهوت رانی و..... باشد، جامعه ای سست، بی رمق و بی اراده است که هرگز نمی تواند روی پای خود بایستد.
وقتی افراد نتوانند در برابر یک صحنه شهوت انگیز از خود اراده و مقاومتی نشان دهند، جامعه نیز رنگ پذیر، غیر مقاوم، نااستوار، مقلد، دلبسته، وابسته، سست و لرزان خواهد بود.
فرد عاقل، عقل را بر هوی مسلط می سازد و اهل محاسبه و آینده نگری است. جامعه نیز میبایست عقل را بر هوای نفس غالب گرداند و اهل فکر و محاسبه و آینده نگری باشد و همین، مانعی بس بزرگ برای اهداف استعمارگران است.
هم از این روست که فرهنگ شهوانیت و سکس و بی بندوباری را با انواع و اقسام و ظواهر فریبنده ترویج می‌کنند. و اگر زمینه را مساعد تصریح نبینند، تلویحاً در قالب هنر، ادبیات، فرهنگ رشد و ترقی، فلسفه و.... همان فرهنگ را ترویج و تزریق می‌کنند. واقعاً آیا شک دارید که شهوت رانی فرد و جامعه را منحط می کند؟! خیال نکنید که رشد و پیشرفت علمی و تکنولوژی غرب، محصول آزادیهای آنچنانی و بی بندو باری و شهوت رانی آنهاست. اهل اطلاع می دانند که بسیاری از قاچاقچیان عمده و دلالان بین المللی مواد مخدر، خود هیچ گونه اعتیادی به این مواد ندارند، چرا که ضرر و خطر آن را نسبت به شغل و پیشه خود به خوبی میدانند. همین طور بسیاری از اندیشمندان و متفکران و فیلسوفان مغرب زمین خود به خوبی مدانند که کاباره باکتابخانه نمی سازد و اگر بخواهند شبها را در مراکز عیش و نوش و خوشگذرانی بسر برند، دیگر مجالی برای تفکر و تأمل و ارائه فکر و اندیشه و عرضه آثار علمی نخواهند داشت.
اندیشمندان در هر جامعه، معدود افرادی هستند که با فکر خود، اکثریت را خط میدهند و راه می برند. ممکن است متفکری خود آلوده به نوعی از شهوات نباشد، اما فکر و فلسفه‌اش در خدمت همان نوع از شهوت و حیوانیت باشد و نمونه و مصداق برای چنین اندیشمندانی یکی دوتا نیست. بسیاری از متفکران و نویسندگان غربی خود آلوده به سکس نیستند، اما بهترین طرحها در زمینه استفاده از سکس و شهوت برای آب کردن کالاهای اقتصادی و یا نفوذ سیاسی و فرهنگی در جوامع دیگر را عرضه می‌کنند. خلاصه کسی نگوید غربی ها شهوت ران و خوشگذاران بوده اند که به چنین بوده اند که به چنین رشد و پیشرفتی دست یافته اند! این مغالطه و خلط ما بالذات و ما بالعرض است. (در این مقوله باز هم بحث می کنیم). والسلام
سردبیر

تبلیغات