تهاجم فرهنگى و فرهنگ تهاجم -3
آرشیو
چکیده
متن
در جنگهاى نظامى یکى از تلاشهاى طرفین متخاصم و شاید مهمترین این تلاشها این است که تا آنجا که مىتوانند پایگاههاى حساس، مراکز فرماندهى، نیروهاى زبده و مهرههاى کارآمد سپاه دشمن را به چنگ و تصرف خویش درآورند و آنها را از کنترل خصم خارج سازند و اگر میسور باشد آنها را تحت اختیار خویش گرفته و در جهت اهداف خود از آنها استفاده کنند. براى رسیدن به این مقاصد، هریک نقشههاى پیچیده و مرموز و زیرکانه طرح مىکنند و گاه شبانه از خواب و غفلتسپاه مقابل استفاده نموده و دستبه سرقتسلاحها و ادوات جنگى و... مىزنند و گاه آدمدزدى نیز مىکنند.
نظیر این ترفندها دقیقا در نبردهاى فرهنگى نیز قابل اجراست و تاکنون بارها بکار گرفته شده است. جنگهاى صلیبى مسیحیان علیه مسلمانان را تنها یک جنگ نظامى نباید دانست. اروپائیان در این نبردها که حدود دو قرن بهطول انجامید علاوه براینکه اسبهاى خویش را در حالیکه تا زانو در خون مسلمانان فرو رفته بودند، بر پیکر مسلمین تاختند; کشتىهاى حامل کتابهاى مسلمین را نیز دزدیدند و ازاین طریق کتابخانههایى عظیم همچون کتابخانه اسکوریال مادرید را پدید آوردند. مگر به اعتراف همه مورخین، اروپائیان صنعت چاپ و ... را از ما مشرقیان نگرفتهاند؟ مگر آنان بسیارى از آئینهاى ادارى و قوانین شهردارى وکشوردارى را از مسلمانان به چنگ نیاوردهاند؟ امروز باید بهوش باشیم که بار دیگر تاریخ تکرار نشود واصالت ها، ارزشها، آداب و رسوم، دین، فرهنگ و شخصیت، هویت و خلاصه حیات اصیل و الهى امت ما که در پرتو انقلاب اسلامىمان دیگر بار احیا شده و شکوفا گردیده، مورد غارت و تاراج قرار نگیرد بهوش باشیم که غارت و تاراج هماره پیدا و آشکار نیست. مهاجمان فرهنگى بسیار ظریف و ناپیدا مغزها را مىخرند و اندیشهها را مىبرند و ریشهها را مىبرند. آنچه که رهبر انقلاب از آن با عنوان شبیخون فرهنگى یاد کردهاند جز همین حرکت ناپیدا و مرموز و زیرکانه نیست مىدانید که استعمارگران در دوران سیاه ستمشاهى بسیارى از کتابهاى نفیس ما را به غارت بردهاند.
بسیارى از مستشرقان در لباس شرقشناس و با عنوان محقق نسخههاى خطى و ذىقیمت ما را سرقت کردهاند، چه اینکه امروزه نیز ما شاهدیم که گاه و بیگاه سارقان عتیقه جات و آثار فرهنگى،تاریخى را دستگیر مىکنند. خطرناکتر از این، سرقت مفاهیم، واژهها، قداستها و معارف اصیل فرهنگى است. تحریف مفاهیمى همچون: تمدن، توسعه، پیشرفت، رشد، ترقى و... در واقع سرقت ناپیداى فرهنگى است. غارتگران در گذشته آشکارا ما را غارت مىکردند وامروزه بگونهاى دیگر به سراغ فرهنگ ماآمدهاند بهوش باشیم که دیگر بار با ترفندهایى تازه فرهنگ ملى و مذهبى ما را به یغما نبرند
نظیر این ترفندها دقیقا در نبردهاى فرهنگى نیز قابل اجراست و تاکنون بارها بکار گرفته شده است. جنگهاى صلیبى مسیحیان علیه مسلمانان را تنها یک جنگ نظامى نباید دانست. اروپائیان در این نبردها که حدود دو قرن بهطول انجامید علاوه براینکه اسبهاى خویش را در حالیکه تا زانو در خون مسلمانان فرو رفته بودند، بر پیکر مسلمین تاختند; کشتىهاى حامل کتابهاى مسلمین را نیز دزدیدند و ازاین طریق کتابخانههایى عظیم همچون کتابخانه اسکوریال مادرید را پدید آوردند. مگر به اعتراف همه مورخین، اروپائیان صنعت چاپ و ... را از ما مشرقیان نگرفتهاند؟ مگر آنان بسیارى از آئینهاى ادارى و قوانین شهردارى وکشوردارى را از مسلمانان به چنگ نیاوردهاند؟ امروز باید بهوش باشیم که بار دیگر تاریخ تکرار نشود واصالت ها، ارزشها، آداب و رسوم، دین، فرهنگ و شخصیت، هویت و خلاصه حیات اصیل و الهى امت ما که در پرتو انقلاب اسلامىمان دیگر بار احیا شده و شکوفا گردیده، مورد غارت و تاراج قرار نگیرد بهوش باشیم که غارت و تاراج هماره پیدا و آشکار نیست. مهاجمان فرهنگى بسیار ظریف و ناپیدا مغزها را مىخرند و اندیشهها را مىبرند و ریشهها را مىبرند. آنچه که رهبر انقلاب از آن با عنوان شبیخون فرهنگى یاد کردهاند جز همین حرکت ناپیدا و مرموز و زیرکانه نیست مىدانید که استعمارگران در دوران سیاه ستمشاهى بسیارى از کتابهاى نفیس ما را به غارت بردهاند.
بسیارى از مستشرقان در لباس شرقشناس و با عنوان محقق نسخههاى خطى و ذىقیمت ما را سرقت کردهاند، چه اینکه امروزه نیز ما شاهدیم که گاه و بیگاه سارقان عتیقه جات و آثار فرهنگى،تاریخى را دستگیر مىکنند. خطرناکتر از این، سرقت مفاهیم، واژهها، قداستها و معارف اصیل فرهنگى است. تحریف مفاهیمى همچون: تمدن، توسعه، پیشرفت، رشد، ترقى و... در واقع سرقت ناپیداى فرهنگى است. غارتگران در گذشته آشکارا ما را غارت مىکردند وامروزه بگونهاى دیگر به سراغ فرهنگ ماآمدهاند بهوش باشیم که دیگر بار با ترفندهایى تازه فرهنگ ملى و مذهبى ما را به یغما نبرند