آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰۲

چکیده

متن

معجم مصدر میمى و معنى‏آن لغت‏نامه یا قاموس است. (1) گویند: «اعجم‏الکلام اوالکتاب اى ازال عجمته وابهامه و فسره‏» (2) یعنى اصل در این واژه به معنى توضیح و رفع ابهام است.
معجم در اصطلاح به اقسام گوناگون فهرست و دسته‏بندى‏لفظى یا موضوعى حدیث و یا آیات و یا... اطلاق مى‏شود.معاجم و کتب دائرة‏المعارف در زمان معاصر (که عصر رشدوتوسعه علوم و فنون است) یکى از مناسب‏ترین ابزارهاى‏خدمات تحقیقى و علمى به حساب مى‏آیند.
معجم‏نگارى در زمینه قرآن کریم سابقه دیرینه ندارد بلکه‏فعالیت تحقیقى جدید و رو به رشد و تکاملى است. ظاهرانخستین کارها (به سبک آکادمیک) در این زمینه «نجوم‏الفرقان‏»اثر «فلوگل‏» آلمانى (1824) و فهرست معروف «ژول لابوم‏»فرانسوى (1876) است. (3) و شاید فؤاد عبدالباقى مصرى طرح‏فهرست معروف خویش « المعجم المفهرس لالفاظ القرآن‏الکریم‏» را از آنان الهام گرفته باشد. در هر صورت دیرى نگذشت‏که المعجم المفهرس عبدالباقى جایگاه در خور خویش را پیداکرد و رسمیت تام یافت و توجه عموم علاقه‏مندان به قرآن وخواص از محققان قرآنى را به خود معطوف ساخت. از آن پس‏کتب و رسائل متعدد و متنوعى در این زمینه نگاشته شد که‏مجال اطاله کلام و ذکر تک‏تک آنها نیست. (4)
مرورى بر معجم‏هاى قرآنى
عموم معجم‏هایى راکه‏تاکنون براى قرآن کریم تدوین شده‏اند، هرچند تفاوتهاى چندى‏از جهت محتوا وبه خصوص‏ازجهت‏شیوه‏تدوین دارند،مى‏توان ذیل دوعنوان جاى داد:لفظى و موضوعى.
الف - معجم‏هاى لفظى
بیشتر معاجم قرآنى صرفا فهرست‏نگارى لفظى است که اصول‏تدوین آنها بر پایه ریشه و ماده کلمه به ترتیب حروف الفبااست.
از این قبیل است نجوم «الفرقان‏» فلوگل و «المعجم المفهرس‏»عبدالباقى و «المعجم الاحصایى‏» لالفاظ القرآن الکریم دکترمحمود روحانى.
ب - معجم‏هاى موضوعى
نوع دیگرى از معجم‏هاى قرآنى است که هر چند مفردات آنهانیزبراساس ریشه کلمات گردآورى شده است لکن در مرحله‏دسته‏بندى برحسب موضوع تفکیک و تنظیم شده و ساختارموضوعى به خود گرفته است. «تفصیل الآیات‏» ژول لایوم،«طبقات آیات‏» خلیل‏الله صبرى، «الجامع لمواضیع آیات‏القرآن‏» محمد فارس برکات، «الترتیب والبیان عن تفصیل‏آى‏القرآن‏» محمد زکى صالح و «تبویب آى‏القرآن من‏الناحیة‏الموضوعیه‏» احمد ابراهیم مهنا، «فرهنگ موضوعى قرآن‏»کامران فانى و بهاءالدین خرمشاهى از این دسته است.
کاربرد و نقش هر یک از این دو نوع معجم
در تدوین معجم‏هاى لفظى، آسان سازى امر دست‏یابى‏آیات‏داراى واژه (5) مشترک منظور نظر بوده است. و حال آنکه‏غرض از تنظیم معجم‏هاى موضوعى یا کشف‏المطالب، هدایت‏مراجعه کننده به کلیه آیات مربوط به هر یک از موضوعات ومفاهیم قرآنى است. خواه این مفاهیم ماخوذ از قالب واژه‏هاى‏خاص باشد یا از ترکیب جملات و مضمون آیات قرآن.
ارزیابى و نقد
الف - معجم‏هاى لفظى و محدودیت در دایره کلمات:درمعجم‏هاى لفظى گردآورى آیات و تنظیم و شکل‏دهى به آنها،همه بر اساس ریشه کلمات و رعایت ترتیب حروف الفبا است.
این قسم معجم‏ها صرف‏نظر از نقایص فنى و ساختارى و که‏در مورد هر یک از آنها مطرح شده است و نوعا فهارس بعدى‏براى رفع نقص وتکمیل آنها بوجود آمده‏اند (6) مشتمل بریک‏ایراد اساسى هستند و آن این‏که نقش این‏گونه معجم‏ها محدود به‏این است که مجموعه‏آیات مربوط به یک واژه را کنار هم فراهم‏آورده و در اختیار جوینده قراردهند.البته حق این است که تا حدمطلوبى ازعهده این مقصود برآمده‏اند،لکن از این نوع فهرست‏هامتوقع نیست که فراگیر جمع‏آورى و تبویب تمام مفاهیم وموضوعات قرآن کریم‏باشند در نتیجه وجود چنین معجم‏هایى‏خلا دائرة‏المعارف موضوعى قرآن کریم را برطرف نمى‏سازد.
ب - معجم‏هاى موضوعى
1- روش‏مند نبودن یا عدم تکیه به محتوا در انتخاب وجمع‏آورى آیات در تهیه معجم‏هاى موضوعى و محتوایى ضابطه و معیار درانتخاب و جمع‏آورى آیات چیست؟
آیا صرفا همان روش پیروى از واژه‏ها و کلمات که در تهیه‏معجم‏هاى لفظى معمول است‏براى تنظیم این‏گونه معجم‏ها که‏هدف فراترى را مى‏جویند کافى است؟ آیا جمع‏آورى تک‏تک‏کلمه‏ها مى‏تواند بیانگر تمام مفاهیم و موضوعات قرآن کریم‏باشد؟ یا آنکه در موارد زیادى ترکیب کلمات و ساختار ومضمون جملات مفهم معانى‏اى مى‏باشد که واژه‏ها به تنهایى‏نمى‏تواند آن معنى را برسانند؟ از باب مثال اگر به قصد یافتن‏صفات خداى متعال در قرآن کریم جستجو کنیم به بسیارى ازآیات برخورد مى‏کنیم که القا کننده صفاتى از خداى متعال‏مى‏باشند (همچون علم، قدرت، حکمت، رحمت، ربوبیت و...)بى‏آنکه لفظ دال به آن صفت در آیه موجود باشد.
2- تنظیم مفاهیم براساس ترتیب الفبایى
از جمله عیوبى که متوجه برخى معجم‏هاى موضوعى مى‏باشداین است که ترتیب و تنظیم خویش را همان صورت الفبایى‏داده‏اند. در حالى‏که متابعت‏شیوه تدوین معجم‏لفظى در به‏سامان آوردن معجم موضوعى خلاف هدف و مقتضاى تحقیق‏موضوعى است زیرا چنین شکل از ترتیب و تنظیم نمى‏تواند اثریک معجم موضوعى را داشته و پاسخگوى نیازهاى موضوعى‏معارف قرآن باشد. براى مثال; کنار هم قرار دادن همه آیات داراى کلمه یوم (چنان‏که بعضى معجم‏هاى موسوم به موضوعى‏این کار را کرده‏اند) چه مفهومى دارد؟ چه نوع ارتباط موضوعى‏بین یوم‏الاخراب، یوم‏البعث، یوم‏الفتح، یوم بدر، یوم‏القیامة،یوم‏الحج الاکبر، یوم‏الحساب، یوم خلق‏السموات والارض ...،یوم‏الخلود ..، یوم‏الخندق و یوم‏الزینة و... وجود دارد؟ (7)
چنانچه جستجو در خلال چنین معجم‏هایى هرگز نمى‏تواندارائه کننده موضوعات و مفاهیم قرآنى باشد. و اگر کسى‏خواستار دیدگاه جامع قرآن در مورد انسان‏شناسى، خداشناسى،مکتب اخلاقى قرآن و موضوعات اجتماعى قرآن و هر یک ازموضوعات دیگر باشد اینگونه معجم‏ها پاسخگو نمى‏باشند درحالى‏که هدف از تدوین معجم موضوعى رفع این مشکل فکرى‏و ارائه خدمت در عرضه مفاهیم و موضوعات قرآن است.
3- عدم استقصاء کامل موضوعات
در معجم‏هاى موضوعى که تاکنون نشر یافته و ما از آنهااطلاع داریم، گویا هدف استقصاء کامل و به‏دست آوردن تمام‏آیات شریفه قرآن و موضوع‏بندى همه معارف و حقایق این‏کتاب قیم نبوده است و اگر هم‏چنان هدفى مورد نظر بوده به‏مقصد نرسیده است. در نتیجه ملاحظه مى‏شود که موضوعات ومدخل‏هاى اصلى و فرعى که در این معجم‏ها گرد آمده است،بسیاربسیار محدودتر از آن است که در قرآن آمده است و اغراق‏نیست اگر بگوییم قیاس اینها با قرآن اجحاف به حق قرآن است.
براى مثال;اگر به مفاهیم خداشناسى که درقرآن کریم مطرح‏شده از شناخت ذات خداوند، طرق معرفت‏خدا، زمینه‏هاى‏شناخت‏خدا وموانع سر راه‏این شناخت،حدود ومیزان معرفت‏به خداوند، شناخت اسماء و صفات جمال و جلال الهى به‏تفصیلى که درقرآن آمده وآگاهى‏دهى‏به حقیقت توحید واقسام ومراتب آن و نقطه مقابل توحید و شناخت افعال خداى متعال ومباحث فراوان در محور افعال الهى و... مرورى داشته باشیم;به‏صدها عنوان مطلب برخورد مى‏کنیم که درارتباط با هر یک ازآن‏عنوانهاآیات مکررى وجود دارد. در صورتى‏که معجم‏هاى‏موضوعى موجود در مقایسه با این همه به مراتب ناقص‏تر ونارساى به مقاصد قرآنى‏اند.
4- نداشتن طرح جامع و هماهنگ
از جمله‏نقاط ضعف عمده‏اى که متوجه معجم‏هاى‏موضوعى قرآن است مرحله تنظیم و ایجاد ارتباط هماهنگ ومنضبط میان مفاهیم تجزیه‏اى استخراج شده از آیات است.
مناسب است‏براى توجه کافى به این نقطه ضعف به‏فهرست عناوین کلى یکى از این کتب نظرى بیافکنیم:
الهیات ، عبادات ،ایمان ، جهاد و هجرت، رسالت و نبوت،یوم‏القیامة، محرمات، احکام و حدود، قصص و تاریخ، بنى‏اسرائیل، نصارى، اجتماعیات، کفر، فسق و اجرام و فساد،شرک و مشرکون، امثال، علم، انسان، ابلیس یا شیطان، جن،شعراء، اخلاق حمیده و ترغیب به آنها، اخلاق مذموم و نهى ازآنها و سیئات.
به راستى صرف‏نظراز نقاط ضعف; خود عنوانها واین‏که چراو به چه دلیل اینهاکلى‏ترین عنوانها به حساب آمده‏اند (مثل‏شعراء و...) آیا واقعا ترتیب موجود بین عناوین یادشده یک‏ترتیب ضابطه‏دار و مستدلى است؟ (8)
با اینکه غالب تدوین‏کنندگان اینگونه معجم‏ها اذعان‏داشته‏اند که صرف استخراج موضوعات قرآنى و فهرست‏گیرى‏بدون تبویب و دسته‏بندى آنها تحقیق به مرحله بازدهى و نتیجه‏نرسیده و تامین کننده خلا فکرى مربوط نیست.
لکن براى شکل‏بندى عناوین فراهم آمده همه متفق بر یک‏عقیده نمى‏باشند. بلکه هر کس براساس زمینه‏هاى ذهنى وابتکار شخصى خویش کوشیده تا به زعم خود از مجموعه‏معارف قرآنى طرحى را به‏دست آورد.
برخى محور این معارف را انسان و ابعاد و نیازهاى وجودى‏وى گرفته‏اند. برخى‏دیگر محور تقسیم‏بندى را اصول و فروع واخلاق دانسته‏اند. عده‏اى مبدا آغاز این معارف را بر اساس سیرنزول تدریجى آیات که سخن را از خلق و تکوین و تدبیر آغازمى‏کند، مى‏شناسند.کسانى هم باآن‏که تحقیق خویش راموضوعى مى‏دانند درعین حال درتنظیم وتدوین نهایى به همان‏ترتیب الفبایى اکتفا کرده‏اند. وبالاخره بعضى محوراین معارف راالله تبارک وتعالى و صفات و افعال بارى مى‏دانند.که این مقال‏را مجال ذکر نقاط مثبت و مشترک و نقاط منفى هریک نیست.
5- تحقیق فردى با توجه به گستردگى موضوع
با توجه به گستردگى معارف قرآن کریم، مى‏توان نتیجه‏گرفت که تحقیق فردى براى طرح و نگارش معجم موضوعى ومحتوائى قرآن تلاشى کم‏ثمر و گاه غیر منتج‏خواهد بود. این ازجمله نقاط ضعف و ایراد اساسى متوجه این‏گونه معجم‏نگارى‏ها است که نوعا به صورت فردى صورت پذیرفته است.
معجم موضوعى مطلوب
با توجه به این موقعیت از تحقیقات معجم‏نگارى قرآنى وکاستى‏ها و نقایصى که متوجه آنها است و با توجه به حقیقت‏والاى کتاب قیم الهى و منبع سرشار معارف وحیانى که دردست ما است و با توجه به نیازهاى مبرمى که بشریت‏به آن‏معارف دارد و پرسش‏ها و خواست‏هاى فکرى زمان که این‏نیازها را صد چندان مى‏سازد; شایسته است معجمى موضوعى‏و محتوایى براى کل معارف قرآن کریم طرح و تدوین گردد.چه‏این‏که براى فهم حقیقت قرآن و به‏دست آوردن دیدگاه کامل وجامع آن در هر یک از موضوعات مناسب‏ترین راه، کنار هم قراردادن آیات و دسته‏بندى و تنظیم و نتیجه‏گیرى از آنها است.
تنها با این شیوه از تحقیق است که بسیارى از ابهامات ودشوارى‏ها در زمینه معارف اسلامى اعم از اصول و مسائل‏مربوط به هستى‏شناسى قرآن کریم و فروع یا نظامهاى رفتارى‏که اسلام و قرآن ترسیم مى‏دارند، پاسخ یافته و دریچه‏هاى‏گسترده‏ترى‏ازمفاهیم قرآن کشف وشناخته مى‏شود.به ویژه‏این که‏قرآن درپرداختن به هریک‏ازموضوعات خویش شیوه مخصوص‏داشته و ابعاد هر یک از موضوعات مورد نظر خود را تدریجانازل کرده وبه‏اقتضاى حکمتهاى مربوط به نزول تدریجى، داراى‏دسته‏بندى خاص وتبویب مشخص نیست.بدین جهت نیاز به‏فهرستى موضوعى براى کل‏معارف قرآن بیشتراحساس مى‏شود.
البته چنین معجمى در صورتى مى‏تواند مطلوب باشد وکارآئى لازم را داشته باشد که واجد شرایط ذیل باشد:
1- گزینش و جمع‏آورى آیات آن بر اساس موضوع و محتواى‏آیات باشد و نه منحصر در قالب کلمات.
2- هدف آن مهیا کردن تمامى موضوعات و مفاهیم قرآنى و هرآنچه از آیات به‏دست مى‏آید، باشد.
3- واجد طرح جامع و منسجم در ارائه و شکل‏بندى‏موضوعات تا جزیى‏ترین مراحل آن باشد.
4- براساس تحقیقات منظم جمعى ونه بافکر وتلاش فردى‏صورت گرفته باشد. به امید تحقق این هدف والا
پى‏نوشتها:
1- محمد معین، فرهنگ، ج 3،
2- المنجد ذیل واژه مورد نظر.
3- گرچه پیش از این نیز تالیفاتى موضوعى قرآنى در زمینه تعدادى از موضوعات قرآن کریم از سوى دانشمندان اسلامى تالیف یافته بود همچون آیات‏الاحکام و یا موضوعات مربوط به توحید و معاد و...
4- ر.ک: محمود روحانى، المعجم الاحصایى لالفاظ‏القرآن الکریم، ج 1
5- مقصودمان از واژه در این جا اعم از اسم یا فعل و یاادوات و ضمائر است و شامل همه مى‏شود.
6- ر. ک: روحانى، پیشین
7- ر.ک:کامران فانى،وبهاءالدین خرمشاهى،فرهنگ‏موضوعى قرآن،ص‏415
8- ر. ک: محمد فارسى برکات، الجامع المواضیع آیات القرآن، (دارالهجرة قم، ایران، 1404)

تبلیغات