آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹۷

چکیده

متن

ما بیشتر شنیده‏ایم که «لکل جدید لذة‏» : هر جدیدى لذتى دارد، اما کم‏تر اندیشه کرده‏ایم که حوزه این تجدد و این لذت کجاست؟ آیا هر تجدید و تجددى مطلوب است؟ آیا تحصیل هر لذتى معقول است؟ آیا در هر طبقه و صنفى «جدید» لذت مى‏آورد؟ و آیا در نزد همگان، در هر رتبه‏اى از مراتب فکرى که باشند، چنین است؟ آیا در حوزه‏هاى علوم تجربى، علوم عقلى، علوم دقیقه، علوم انسانى، هنر، اخلاق، آداب و رسوم و. . . به‏گونه‏اى یکسان چنین تجدد و تلذذى مقبول است؟ این‏ها و سؤالاتى از این دست در بحث‏هایى که گاه تحت عناوینى همچون «سنت و تجدد» و «سنت و مدرنیزم‏» و. . . انجام مى‏شود، کم‏تر مطرح شده‏اند و پاسخ روشن و درخور دریافت نکرده‏اند.
از ابزار کارساز و کارآمد فرهنگ غرب براى نفوذ در جوامع مذهبى تکیه بر غریزه تنوع‏طلبى انسان به خصوص نسل جوان است. در فرهنگ غرب براى نفوذ در جوامع مذهبى تکیه بر غریزه تنوع‏طلبى انسان به خصوص نسل جوان است. در فرهنگ غرب زمینه براى هر نوع نوآفرینى و نوآورى، آن هم در هر مقوله‏اى از مقولات فرهنگى کاملا باز است. در عرصه هنر غربى شما هر سبک و مرامى را مى‏توانید ببینید و خود اختیار کنید.
در عقاید و در اخلاق نیز همین است. در فرهنگ غربى و حوزه‏هاى گونه‏گون آن «ثبات‏» بسیار کم‏رنگ و یا بى‏رنگ است و این بى‏ثباتى مرزى ندارد و مخصوص حریم و حوزه مخصوصى از باورها نیست. ارزش‏ها و ضدارزش‏ها نیز از این تنوع و تغیر و بى‏ثباتى مستثنى نیستند.
شما در جامعه غربى با هر لباسى مى‏توانید ظاهر شوید، موى سرتان را با هر مدلى که دوست دارید مى‏توانید اصلاح کنید، ریش‏تان ا به هر فرم که مایلید مى‏توانید درآورید و هر رنگى را که مى‏پسندید مى‏توانید براى موى سر و صورت و کفش و لباستان برگزینید. این تنوع و تجدد البته چیزى است که به مذاق جامعه به ویژه قشر جوان بسیار خوش مى‏آید. شکى نیست که جوان دوست مى‏دارد هر روز مدل خاصى از لباس را بپوشد، موى سر خود را هر روز با فرم جدیدى شکل دهد و خلاصه هر روز با جلوه و جلایى تازه ظاهر شود، اما این‏که آیا این گونه‏گون‏طلبى و بى‏ثباتى به طور مطلق ارزشمند است‏یا نه؟ کم‏تر مورد توجه جوان است و اصلا شدت عشق و علاقه به جلوه‏گرى در وى، مجالى براى جلوه‏گرى این‏گونه سؤالات باقى نمى‏گذارد!
فرهنگ غرب با بازگذاشتن و توسعه زمینه‏هاى مدل‏سازى و مدآفرینى مستمر، ذهنیت جوانان را براى پذیرش مدهاى فکرى جدید و مدل‏هاى عقیدتى و فلسفى تازه مهیا مى‏کند. وقتى جوان مى‏بیند هر از چند سال از فرق سر تا نوک پایش با مدهاى مختلف تغییر مى‏کند، با خود مى‏گوید چرا در عقیده و مرام و مسلک باطنى‏ام نیز پذیراى چنین مدل‏ها و الگوهاى تازه نباشم؟ ! و از همین آمادگى و ذهنیت است که غرب بسیار سود مى‏برد و در کنار مصنوعات تکنولوژیک و فرآوردهاى صنعتى خو، آداب و رسوم، عقاید، اندیشه‏ها، ایده‏ها، آرمان‏ها، مدهاى فلسفى و خلاصه فرهنگ خویش را نیز در جوامع مذهبى مى‏گستراند.
فرهنگ غربى با مبانى اومانیستى خود به شما اجازه مى‏دهد که امروز لائیست و بى‏دین باشید و فردا تدین به هر دین و آیینى را که مى‏خواهید اختیار کنید! دین و عقیده و فرهنگ در دیار غرب همچون کالاهاى گونه‏گون و متنوع با رنگ‏هاى مختلف است که سلیقه شما یکى را برمى‏گزیند.
ارزش‏ها و ضدارزش‏ها در مغرب زمین ذوقى و سلیقه‏اى هستند و از این حیث هیچ تفاوتى با خوردنى‏ها و پوشیدنى‏ها و سایر کالاها که با انواع و اقسام مدل‏ها و رنگ‏ها و مزه‏ها و. . . در ویترین‏ها به شما عرضه مى‏شوند، ندارند! و این‏ها همه محصول لیبرالیسم فرهنگى و فکرى از نوع غربى آن است.
یکى از ابعاد هجوم و به تغبیر مقام معظم رهبرى - دام عزه العالى - شبیخون فرهنگى غرب علیه ما این است که عنصر ثبات در عقیده و آئین و مسلک را بى‏رنگ و متزلزل کنند و ذهنیت جوانان و دانشجویان ما را براى پذیرش حمله به مقدسات و باورهاى اخلاقى و دینى و ارزشى مساعد نمایند. هم از این روست که وقتى ما در حوزه ارزش‏ها، اخلاقیات، اصول و بنیادهاى دینى و مقدسات مذهبى در برابر هجوم آنان مى‏ایستیم، ما را به عناوینى همچون فوندامنتالیست [بنیادگرا]، دگم [جزمیت‏گرا]، متحجر و متعصب و. . . معنون مى‏سازند! اما مگر ما مى‏هراسیم؟ ! همچنان‏که رهبر معظم انقلاب بارها اعلام کرده‏اند ما به این‏که در ناحیه اصول و باورهاى دینى و حوزه ارزش‏هاى اخلاقى و مقدسات مذهبى متعصب و جزمى باشیم افتخار مى‏کنیم. ما براى انسان فطرتى ثابت قائلیم و از همین‏روست که براى بسیارى از اصول در مقوله فرهنگ نیز معتقد به ثبات هستیم. ما تغیر و تحول و دگرگونى در پاره‏اى از ابعاد تمدن بشرى را ضرورى و بدیهى مى‏بینیم، اما در عین حال حفظ هویت انسانى این تمدن را در گروه بقاء و جاودانگى اصول اخلاقى ثابت و باورهاى وحیانى لایتغیر مى‏دانیم.
«فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لا یعلمون‏» (روم: 30).

تبلیغات