آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹۷

چکیده

متن

2-2 تکلیف خانه
تکلیف دانش آموزان در منزل فعالیتی هدفدار، تکنیکی و وسیله ای در خدمت یادگیری است لذا نباید آنرا به منزله وسیله ای جهت پر کردن اوقات فارغت دانش آموزان و یا سرگرم کردن آنان تلقی نمود. تکلیف باید با تواناییها و علایق دانش آموزان مطابقت داشته باشد.
مدت تکلیف باید متناسب باشد با مدت زمانی که لازم است دانش آموز در منزل صرف امور درسی کند. ولی گهگاه این تناسب رعایت نمی شود. و تکالیف سنگین بر دانش آموزان تحمیل می شود که موجب خستگی و دلسردی می شود.
«کرزیک (1966) در یکی از مطا لعاتش از محصلین علل بی میلی شان به انجام تکالیف را جویا شد. آنان عمدتاً این سه مورد را ابراز داشتند: مزاحمتهای درون خانه _ عدم جذابیت تکالیف _ تماشای تلویزیون _ آموزگاران نیز مهمترین علل را به ترتیب عدم علاقه به درس و مدرسه _ زیاد بودن تکالیف و عدم رسیدگی و کنترل اولیاء ذکر کرده اند. »1
معلم باید در خصوص زمانی که هر دانش آموز برای انجام تکلیف صرف می کند و نیز از علاقه پشتکار، استعداد، سرعت عمل، و... اطلاعات کافی داشته و بر این اساس برای دانش آموز تکلیف تعیین کند. و گاه نیز دانش آموز به دلخواه خود از بین آنها، تکلیف برای خود انتخاب کند.
3- محتوای کتب درسی
از عوامل مهم و تعیین کننده در افت یا پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کتابهای درسی است که به دانش آموزان ارائه می شود. این مسئله از دو جهت در نظام آموزشی حائز اهمیت است. اول آنکه: ارزشیابی تحصیلی و استخدامی، تعیین صلاحیت علمی افراد و نیز ملاک ورود به دانشگاهها و مراکز آموزشی عالی، و... بر محور کتابهای درسی و فهم محتوای آن استوار است. دوم اینکه: اگر بگوییم کتب درسی تنها وسیله آموزشی است که در اختیار معلمین قرار می گیرد، سخنی به گزاف نگفته ایم.
اکنون این سئوال به جاست که آیا تنه هدف نظام تعلیم و تربیت انتقال محتوای کتب درسی به دانش آموزان است؟ آیا انتظار جامعه، از نظام آموزشی تنها انباشته کردن اصطلاحات و مفاهیم موجود در کتب درسی است در ذهن دانش آموزان یا نه آنچه مهم است، تربیت صحیح و اسلامی دانش آموزان است. یعنی ایجاد جو و محیطی مطلوب در مدرسه برای رشد و پرورش استعداد های نهفته و شکوفا کردن قوه ابتکار و خلاقیت، آموزش آداب و ارزشهای اسلامی به دانش آموز است تا با آمادگی قبلی کافی افرادی سازنده برای جامعه تربیت شوند.
«آنچه باید در هر نظام تعلیم و تربیت و ملحوظ باشد، تربیت شهروندان سازگار، ساختن و پرداختن شخصیتهای سالم، انتقال علوم و معارفی است که ابعاد وجود مختلف جهان هستی را می شناساند. » 2پر واضح است که انتقال علوم و معارف تنها نقش ابزار و مقدمه دارند نه هدف. لکن متأسفانه آنچه در نظام آموزشی ما به عنوان هدف اصلی قلمداد می شود تنها انتقال دانش و معارف موجود در کتابهاست!
«در بسیاری از کشورهای جهان که در آنها ظرفیت نوآوری و تحول موسسه ها و نهادهای موجود از پیش نیازهای توسعه اجتماعی است، هم محتوا و هم روشهای مربوط به فن تعلیم طرحهای آموزشی، سدهایی بر سر راه تغییر هستند. مطالب درسی کلاس در تمام سطوح آموزشی، غالباً کهنه و نامناسب با نیازهای آینده و فوری کشور است. غیر عادی نیست که (در این کشورها) با کلاسها و بخشهای دانشگاهی روبرو شویم که نه درسهایی مورد تدریس و نه متنهای درسی، هیچ قسمتی از اطلاع و دانشی که توسط بشر، طی چند دهه اخیر بدست آمده است، در خود نداشته باشد. »3
شکی نیست که نظام آموزشی کشورهای جهان سوم نیازمند تحول اساسی است و علل توسعه نیافتگی و عقب ماندگی این کشورها، کهنه و بیهوده بودن مطالب و محتوای کتابهایی است که تدریس می‌شود. بطوری که فارغ التحصیلان آنها کارایی لازم را ندارند. ولی آنچه مهم است این است که متخصصین نظام آموزشی ما علیرغم اذعان به این مسئله که: «با بررسی برنامه ها و کتابهای درس ابتدایی تا متوسطه، می توان بر آورده کرد که بیش از 80 الی 90 درصد وقت صرف شده برای فعالیتهای آموزشی و یادگیری مدرسه ای در جهت تحقق بخشیدن به قلمرو های محدودی از هدفهای شناختی است.
چنین تأکیدی را در هدفهای تدریس معلمان، روشهای تدریس آنان و انواع آزمونها و سئوالات امتحان رایج می بینیم»4در برنامه ریزی و تغییر محتوای کتابهای درسی جدی نیستند یا لااقل تا کنون حرکتی چشمگیر از آنان از مشاهده نشده است.
آنچه مهم است این است که ما امروزه مواجه با تغییر سریع دانش تکنولوژی در جان هستیم، ما در عصری زندگی می کنیم که به عصر تکنولوژی و تمدن شهرت یافته است. دنیا دنیای ارتباطات است و حتی سخن از دهکده جهانی است. در چنین عصری باید نظامهای آموزشی، هماهنگ و همگام با پیشرفت صنعت و تکنولوژی حرکت کنند و بتوانند برای سئوالاتی که توسط علوم مختلف مطرح می‌شود پاسخ قانع کننده بیابند. از آنجائی که نظام آموزشی رسمی و غیر رسمی و بخصوص معلمان و دانش آموزان و کتب درسی، در جریان اصلی پیشرفت علوم نقشی اساسی ایفا می‌کنند ، اهمیت و ضرورت توجه به محتوای کتب روشن می‌شود.
«یکی از مراحل اساسی در طراحی و تنظیم برنامه های درسی مدارس، انتخاب محتوای برنامه است منظور از محتوا، مجموعه ای از دانشها، مهارتها، گرایشها و ارزشهایی است که دانش آموزان باید در مدرسه بیاموزند. مهمترین بخش محتوا، مواد درسی مختلفی است که در قالب موضوعات متعدد چون ریاضی، فیزیک، شیمی، زیست شناسی، و غیره در کتابهای درسی جمع آوری و به دانش آموزان ارائه می‌شود. نکته مهم در این زمینه تصمیم گیری درباره آنست که اولاً چه مطالبی در کتابهای درسی گنجانده شود؟ و ثانیاً این مطالب تحت چه ضوابط و اصولی انتخاب و سازماندهی شود تا در نهایت بتواند تغییرات مطلوب و متناسب با اهداف از پیش تعیین شده را در رفتار یادگیرنده ها بوجود آورد. » 5
باید با برنامه ریزی دقیق کتابهایی تدوین نمود که با استعداد، ذوق، علایق دانش آموزان و با لحاظ کردن اصول برنامه ریزی درسی و روانشناسی که متناسب با سن دانش آموزان نیز بوده هر کتابی را برای هدفی خاصی که در جهت اهداف نظام آموزشی است تدوین نمود.
در تهیه و تدوین کتب درسی توجه به این نکته ضروریست که، نه تنها در کتابهای مختلفی که در یک پایه تحصیلی تدریس می‌شود. هماهنگی میان اجزاء آن هر کدام هدف خاصی را برای گروه سنی ویژه ای تعقیب می‌کنند لازم است بلکه هماهنگی برنامه مطالعه دانش آموزان و کوششهای تربیتی، آموزشی مدرسه به آنچه در منزل توسط والدین و در محیط زندگی توسط همسالان و دوستان، و به دانش آموزان ارائه می‌شود، ضرورت دارد و اگر دو گانگی میان آنها احساس شود برنامه تربیتی، آموزشی دچار اختلال شده و احیاناً اثر معکوسی بر جای خواهد گذاشت.
علاوه بر این کتب درسی، باید واجد ویژگی هائی باشند که از آن جمله اند: مفید و سودمند بودن محتوا و تناسب داشتن آن با اهداف کلی نظام آموزشی، هماهنگی با ارزشهای فرهنگی اسلامی، در برداشتن مسائل علمی روز با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیائی کشور، قابل هضم و فهم بودن محتوا با گروه سنی خاص خود، تناسب شیوه نگارش آن با گروه مزبور، اعتبار آن، بطوری که با کشفیات علوم جدید در تناقض نباشد، جذابیت محتوا، هماهنگی و همسطح بودن آن با دیگر کتابها، تناسب حجم کتاب با ساعات درس و.. .
کتابهای درسی و محتوای آن اگر مطابق استاندارد و فنی تدوین نشود، میتواند از عوامل بی علاقگی دانش آموزان به مطالعه و در نتیجه از عوامل افت تحصیلی محسوب شود. به عقیده یک دانش آموز «مدارس به ما درس زندگی نمی آموزند، و کتابهای گذشته توسط همان معلمان تدریس می‌شود. و اصلاحات اساسی در آن بعمل نیامده است. لازم بود مدارس روش صحیح حیات را به ما می آموختند و نیاز امروزی ما را درک می‌کردند و بر اساس آن برنامه می نوشتند. » 6
با عنایت به موارد فوق و بسیاری موارد دیگر که ذکر آنها خارج از حوصله این نوشتار است، کتابهای درسی و محتوای آن، جایگاه ویژه ای در نظام آموزشی دارند. لذا به منظور بسط فعالیتهای آموزشی و یادگیری دانش آموزان، باید با جدیت تمام در زمینه سرمایه گذاری نمود و با برنامه ریزی درست کتابهائی مفید و متناسب با فرهنگ اسلامی تدوین نمود.
4- مدیریت
حضرت علی (ع) خطاب به مالک اشتر می فرمایند: «ای مالک در بکار گیری کارمندان و مدیرانی که باید زیر نظر تو کار کنند هیچگونه واسطه و شفاعتی را نپذیر، مگر شفاعت کفایت و امانت را. » 7حضرت ملاک گزینش افراد بعنوان مدیر یک مجموعه سازمانی که مدیریتی صحیح حاکم باشد و مدیرانی با کفایت و امین اداره آنرا عهده دار باشند، می توان اجرای دقیق اهداف مربوط به آن سازمان را انتظار داشته و پیشرفتهای چشمگیری را در آن مشاهده نمود.
«مدیریت عبارتست از مجموعه عوامل، فنون و هنری که موجب توازن و هماهنگی در سازمان یا موسسه ای شده، کارائی آنرا افزایش می‌دهد. در واقع مدیریت معجونی از رهبری، تفحص در پیدا نمودن فعالیتهای مختلف سازمان در حال و آینده می‌باشد. که از آن جمله می توان ایجاد هماهنگی بین منابع نیروی انسانی لازم در بخشهای مختلف و اهمیت مربوط به آنها و منابع مادی. مصرفی و قدرت مالی نام برد. سازمانی که از مدیریت شایسته تری برخورد باشد بهتر می تواند هدف خود را بر آورده سازد. زیرا امکانات برنامه ریزی صحیح تر ایجاد خواهد نمود. در ضمن کمیت را با کیفیت هماهنگ خواهد کرد. » 8مدیران در نظام آموزشی و بخصوص در مدارس، نقش اصلی را در اجرا و پیشبرد اهداف نظام آموزی بازی می‌کنند. هستند. مدیریت در این نوع نظامها از اهمیت ویژه ای برخورد است چرا که، اداره یک مدرسه چه از نظر ماهیت و چه از نظر نوع رابطه مانند اداره یک مملکت است منتهی در مقیاس کوچکتر. لذا می توان گفت دقیقاً همان نوع رابطه و رفتار نیز در اینجا وجود دارد.
برخی از مدیران یا معلمان برای حفظ کلاس یا محیط مدرسه از قدرت زور، اخراج، تبیه، توبیخ، استفاده می‌کنند. پر واضح است که چنین محیطی برای مدت زیادی دوام نخواهد داشت چرا که شاگردان دائم از معلمان و مدیران در هراسند و در دلهره و ترس بسر می برند. برخی دیگر از روشهای دیگری نظیر شوخی، و گاه نیز تمسخر و استهزاء، استفاده می‌کنند به طوری که انسان در مواجه با آنان هر لحظه احساس می‌کنند که ممکن است مورد توهین و استهزا واقع شود، لذا ساکت شده، چه بسا از گفتن حرف حق نیز صرف نظر کند. واضح است که در چنین مدارس و سازمانهایی دائماً نوعی ابهام و سردرگمی و چشم پوشی از حق... وجود دارد. و بندرت رفتار صمیمانه بین افراد و مدیران یافت می‌شود. در مقابل، مدیران با عدل و انصافی نیز یافت می‌شوند که نه بازور و تحقیر که با اخلاص و صمیمیت و مشورت با زیر دستان، محیط اطراف خود را پر از نشاط و شور و هیجان نموده، معلمان و دانش آموزان را نیز همگام با خود در امور شریک قرار داده، اهداف سازمان را با جدیت تمام به پیش می برند و دائماً در فکر پیشرفت و ارتقاء در فکر پیشرفت و ارتقاء همکاران خود می باشند.
این گروه از مدیران اگر علاوه بر تجربه کاری و رفتار مدیرانه با زیردستان، تسلط فنی و علمی نیز داشته و نعمت امانت را با کفایت خود اجین کرده باشند، در سازمانهای تحت مدیریت آنان، بیش از هر جای دیگر امید توفیق پیشرفت امور می رود.
متأسفانه در بسیاری از مدارس، بسیارند مدیرانی که تازه تحصیلات خود را به پایان رسانده بر کرسی مدیریت نشسته اند و زمانی که در برابر شرایط غیره منتظره و نادر قرار می گیرند، دست و پای خود را گم کرده تصمیماتی عجولانه می گیرند که ممکن است خسارات جبران ناپذیری بر نظام آموزشی وارد کنند. و موجبات دلسردی معلمین، دانش آموزان، و نیز موجبات بی نظمی، بی برنامه گی و... را فراهم آورند که این خود سبب افت تحصیلی دانش آموزان و عدم موفقت اهداف نظام آموزشی است. 9 البته ناگفته نماند که مدیران نیز با مشکلات عدیده ای موجه اند. از جمله مهمترین آنها مکرر و ناگهانی آنها است. بطوری که بر اساس بر آورد و محاسبه 10در رابطه با انتصاب و تعویض مدیران استاد کردستان با 3/42 % بیشترین درصد تعویض مدیران مرد و همچنین در بین مدیران زن استان زنجان 8% کمترین و استان چهار محال بختیاری با 1/47% بیشترین درصد تغییر مدیریت زن را بخود اختصاص داده است. و در کل استان مازندران با 1/16 % و استان کهکیلویه و بویراحمد با 7/41% بترتیب کمترین و بیشترین درصد تغییر مدیران را داشته است. !!
این مشکل به ایران اختصاص ندارد بلکه همه کشورهای جهان سوم با آن دست به گریبانند، برعکس در کشورهایی پیشرفته چون ژاپن شاید در یک موسسه در طول یک سده حداکثر 5 الی 6 مدیر عوض شود. 11
مشکلی که بدنبال تغییر مدیران نه تنها در نظام آموزشی، بلکه شاید در کل نظام وجود دارد این است که با عوض شدن هر مسئول تقریباً تمامی زیر دستان آنان در مدت کوتاهی عوض می‌شوند. که آثار سوء فراوانی به همراه دارد. از آن جمله میت وان به عدم امکان برنامه ریزی اشاره کرد که با خود حیف و میل شدن بودجه و کاهش بازدهی و اتلاف وقت را به دنبال دارد. مضافاً براینکه موجب نا امنی شغلی و در نتیجه ایجاد جو عدم اعتماد و اطمینان در بین کارکنان است که خود موجب کند شدن گردش کار و عدم نظارت بر ایفای مسئولیتها و وظایف کارکنان و... می‌شود.
آموزشی و با داشتن اطلاعات فنی و تجربی خود در امور آموزشی و با داشتن اطلاعات اداری و آگاهی از قوانین آموزشی جهت پیشبرد اهداف به برنامه ریزی دراز مدت بپردازد و کمبود ها را با برنامه ریزی درست و سعه صدر برطرف نماید، خود هر لحظه نگران تعویض و آشفتگی شغلی و بی برنامه گی می‌باشد. و طبعاً نمی‌تواند به طور بلند مدت برنامه ریزی کند و شاید به همین خاطر است که، در نظام آموزشی مملکت بویژه در بین مدیران شاهد بی برنامه گی هستیم.
از دیگر مشکلات مدیران نداشتن آموزش لازم و کافی جهت احراز این مسئولیت می‌باشد. بطوری که بر اساس یک بررسی «از کل مدیران واحد های آموزشی متوسط نظری تعداد 2068 نفر یعنی 9/70 % دوره های کارآموزی لازم را ندیده اند. » 12
ضروری است که مدیران قبل از احراز این مسئولیت جهت اجرای خط مشیهای نظام آموزشی، و هدایت و همکاری با کارکنان آموزش و پرورش نیز معلمین و اولیاء و دانش آموزان، حسن اجرای برنامه ها وظایف آنان، هماهنگی بین جریان کار آموزشی و تربیتی و اداری مدرسه از طریق حضور در کلاس درس معلمان و مربیان مشاهده روش تدریس و مشاوره با آنان، مطالعه مداوم و سیستماتیک از جو حاکم بر مدرسه و ایجاد تغییرات مناسب در برنامه های درسی، مقرارت اجرائی و تماس دائم با والدین درمنزل و ارائه کمک های مختلف روانی تربیتی به دانش آموزانی که به آنان نیاز دارند، قدرت تشخیص و شناخت سریع مشکلات روانی، عاطفی در بین دانش آموزان و معلمان، از بین بردن و شرایط ناسالم و نامطلوب در حوزه فعالیت خود بالاخره برای پیشبرد اهداف تربیتی، آموزشی دانش آموزان از آموزشهای لازم و کافی برخوردار باشند که در این صورت ما شاهد نظام آموزشی سالم، پربار، فعال و دانش آموزان و معلمانی شاداب و پرتحرک خواهیم بود.
5- فضای آموزشی
از دیگر عوامل موثر در افت تحصیلی کمبود امکانات فضای آموزشی در نظام آموزشی است. با توجه به روند رو به رشد جمعیت و عدم توازن توسعه امکانات آموزشی و فضاهای آموزشی ضرورتاً مواجه با مدارسی دو شیفته و سه شیفته هستیم. البته مطابق آمار ارائه شده از سوی مسئولین برای هر 20 نفر محصل یک معلم وجود دارد، آنچه مهم است کمبود فضای آموزشی است و نه معلم 13که خود از علل افت تحصیلی است.
انتخاب محل مناسب برای مدارس و توجه به وضع بهداشت عمومی آن و مسائلی از این دست، در خور دقت و توجه است. محل مدرسه نباید در محیط شلوغ و پر ازدحام قرار داشته باشد. وجود کارخانه یا بازار یا محیط پر سرو صدا در جنب مدرسه موجب هدر رفتن نیروی معلم و دانش آموز است.
باید حرکتی جدی جهت تأمین امکانات فضاهای آموزشی نمود. این امر بیش از هر چیز به مشارکت مردم نیازمند است. غفلت از سرمایه گذاری های زیر بنایی در این زمینه چه از سوی دولت و مسئولین ذی ربط و چه از سوی مردم از اموری است که زیان جبران ناپذیری را برای نظام آموزشی به ارمغان می آورد.
6- دیر رسیدن کتاب بدست دانش آموز
از دیگر عواملی که موجب افت تحصیلی است دیر رسیدن کتاب بدست دانش آموز است. مدتی از سال تحصیلی گذشته که کتابهای درسی در اختیار دانش آموزان قرار می گیرد این مسئله موجب ایجاد اختلال در برنامه تدریس می‌شود و معلم زمان کافی و لازم را برای تدریس نخواهد داشت و از زمان مفید تحصیل کاسته می‌شود. در کنار این مسئله تغییر پیاپی کتب درسی آنهم بدون برنامه ریزی درست و توأم با شتابزدگی، موجب به هدر رفتن تجارب گذشته معلم شده و موجبات افت تحصیلی دانش آموزان را فراهم می‌کند. در بسیاری از سالهای گذشته کتابهای درسی از اواسط آبان ماه توزیع می شد. از سوی دیگر در بعضی از مناطق گرمسیر کشور از اوایل بها مدارس تعطیل می شدند و نتیجه این امر که مدت مفید تحصیلی در چنین مناطقی تنها 5 ماه است.
7- نابرابری آموزشی بین زن و مرد
در بعضی از مناطق از نظر تحصیلی بین فرزندان دخت و پسر تبعیض وجود دارد. بررسی آمار 14بیانگر درصد بالای بی سوادی زنان در کشورهای جهان سوم و از جمله ایران است. بنابر آمار در سال 1980 میلادی میزان بی سوادان صدر 23% بوده است در حالی که در همین سال این میزان برای زنان 34% می‌باشد. در ایران نیز 33% از محصلین مقطع دبیرستان در دانش آموزان دختر و 67% آن را دانش آموزان پسر تشکیل می دهند.
البته مطابق آخرین ارقام منتشره از سوی مسئولین در سالهای اخیر شاهد بهبود وضعیت تحصیلی در این زمینه می باشیم. 15
8- تعطیلی
از دیگر عوامل موثر در افت تحصیلی، تعطیلی بی حد و حصر مدارس می‌باشد. متاسفانه این معضل بزرگ کشور ماست و اختصاص به نظام آموزشی ندارد. و دلیل عمده آن اینست که کار در جامعه ما بعنوان یک ارزش پذیرفته نشده است همانطور که تحصیل عمل هنوز به عنوان یک فرهنگ و ارزش پذیرفته نشده است بلکه بیکاری و فراغت ارزش است و متاسفانه این فرهنگ نهادی شده است! مطابق آمار ارائه شده 16 در مدارس ابتدایی حداکثر در سال 100 روز می‌باشد. و در دانشگاهها از نظر تدریس و آموزش عملاً 50 روز، یعنی دانشجوی ما عملاً بیش از 50 روز در سال سرکلاس نمی رود! در واقع سطوح عالیه ما 315 روز تعطیلی داریم! در همین تحقیق علل عدم شرکت دانشجویان در کلاس را عرف 50 درصد، تجربه سالیان گذشته 35 درصد، عدم حضور سایر دانشجویان 19 درصد، عدم جذابیت کلاس 38 درصد، عدم تمایل استادان در تشکیل کلاس 29 درصد، مدیریت دانشگاه 16 درصد، آموزش دانشگاه 16 درصد و... ذکر ‌کرده‌اند.
در پایان بطور فهرست وار به عواملی چند که ممکن است در افت تحصیلی دانش آموزان موثر واقع شوند اشاره می‌گردد.
1- نابرابری توزیع امکانات آموزشی در شهر و روستا
2- تقلیدی بودن نظام آموزشی
3- نقص برنامه ریزی های آموزشی
4- پائین بودن ارزش واقعی تعلیم و تعلم در جامعه
5- کمبود یا فقدان ارتباط لازم و کافی و صمیمانه بین معلمین و محصلین
6- ارفاق بی جای برخی معلمین به دانش آموزان.
7- ضعف هوش دانش آموزان
8- محدودیتهای مالی کشور
9- امتحان و نمره
10- بعد مسافت.
--------------------------------------------------------------------------------
پى‌نوشت‌ها
1. معلم4، آذر 1370، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش، ص 38.
2. ر. ک: محمد تقی مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، چ اول، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1368، ص 329.
3. آرتورا. لیوینگستون، سیاست اجتماعی در کشورهای در حال توسعه، ترجمه حسین عظیمی، تهران، برنامه و بودجه، 68، چ صبح امروز، ص 33
4. فصلنامه و تربیت، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش، سال 6، شماره 4، زمستان 69، شماره مسلسل 24، ص 60.
5. فصلنامه تعلیم و تربیت، همان، سال 4، شماره 4-3، پائیز و زمستان 67، شماره مسلسل 16-15، ص 149
6. علی قائمی، مسائل نوجوانان و جوانان، ص 232، به نقل از سید احمد احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، چ اول، بی ٭، 68
7. قال علی (ع) لاتقیلن فی استعمال عمالک و امرئک شفاعه الاشفاعه الکفایه و الا مانه: نظام الحکم و الاداره فی الاسلام، ص 301 به نقل از مدیریت (چهل حدیث) رضا تقوی دامغانی، سازمان تبلیغات اسلامی.
8. مصطفی عسکریان، جامعه شناسی آموزش و پرورش، چ اول، تهران، 1368، چ حیدری ، ص 107 و 106
9. ر. ک: معلم 4، پیشین ص 24
10. فصلنامه تعلیم و تربیت، سال 4، پیشین، ص 137- 138
11. معلم4، پیشین، ص 18
12. فصلنامه تعلیم و تربیت4، پیشین، 145
13. سخنان ریاست محترم جمهوری اسلامی در اولین روز افتتاح مدارس که آمار محصلین را 17 میلیون نفر و معلمین را 850 هزار نفر اعلام کردند.
14. ر. ک: به دکتر هاشمی، جامعه شناسی آموزش و پرورش، سال تحصیلی 71- 70، دانشکده علوم اجتماعی تهران، پلی کپی، ص 58
15. سخنان ریاست محترم جمهوری اسلامی، پیشین: 40% از مجموع 17 میلیون دانش آموز ایرانی در سال 72- 71 را دختران تشکیل می دهند.
16. کیهان، پنج شنیه 29 اردیبهشت 1370، شماره 14181، ص 5.

تبلیغات