آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب زیسته فرزندان از روابط فرازناشویی والدین انجام شد. روش: روش پژوهش، کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه مورد مطالعه، کلیه فرزندان 22-18 سالی بودند که یکی از والدین شان سابقه رابطه فرازناشویی داشته است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، تا زمان اشباع داده ها، 10 نفر از این فرزندان انتخاب شدند. از شرکت کنندگان مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد، سپس کلمه به کلمه پیاده سازی شده و به روش اسمیت و اسبورن (2015) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: در این مطالعه 6 مضمون اصلی: 1) مواجهه فرزند با روابط فرازناشویی والدین؛ 2) تعبیر فرزند از روابط فرازناشویی والدین ؛ 3) تغییرات ایجاد شده برای فرزند در خانواده؛ 4) آسیب های فردی وارد شده به فرزند؛ 5) آسیب های بین فردی وارد شده به فرزند و 6) رشد پس از ضربه روابط فرازناشویی والدین، استخراج شد. جوهره تجربه فرزندان "آرزوی ترمیم خانواده و بازگشت به شرایط پیش از وقوع رابطه فرازناشویی، در عین آگاهی به عدم امکان پذیری آن" بود. نتیجه گیری: مطابق یافته های پژوهش، به نظر می رسد زندگی فرزندان از چندین جنبه تحت تأثیر روابط فرازناشویی والدین قرار گرفته و لازم است  به تناسب شرایط شان برای این خانواده ها، سیستم های حمایتی فراهم شود.

Children's Lived Experiences of Parental Extramarital Relationship

Aim: The aim of this study was to identify the lived experiences of children whose parents had extramarital relationships. Method: This qualitative research utilized an interpretive phenomenological approach. The study population consisted of children aged 18-22 years whose parents had extramarital relationships. Using targeted and snowball sampling methods, 10 children were selected until data saturation was achieved. Semi-structured interviews were conducted with the participants, transcribed verbatim, and analyzed according to the method of Smith and Osborne (2015). Results: Six main themes were extracted from the data: 1) children's exposure to parents' extramarital relationships, 2) children's interpretation of parents' extramarital relations, 3) changes experienced by the child within the family, 4) personal injuries inflicted on the child, 5) interpersonal injuries inflicted on the child, and 6) posttraumatic growth following parents' extramarital relations. The essence of the children's experience was "the desire to restore the family and return to the conditions before the extramarital relationship occurred, while being aware of its impossibility." Conclusion: The findings suggest that children's lives are profoundly affected by parents' extramarital relationships in multiple ways. It is necessary to provide support systems tailored to the needs of these families.

تبلیغات