جریان روشنفکری به طور عام و روشنفکری دینی به نحو خاص، اعتقاد چندانی به مسئله ارتباط دین و سیاست ندارد. مهندس مهدی بازرگان به عنوان یکی از روشن فکران برجسته دینی که دارای آثار فراوانی بوده و مورد توجه بخش عظیمی از جریان روشنفکری قرار دارد، نیز در برخی از آثار خود با اشاره به شواهدی از سیره برخی از ائمه(ع)، نتیجه می گیرد که در سیره این بزرگواران نیز دین و سیاست دو مقوله جداگانه بوده اند. در این پژوهش که با بهره از ابزار کتابخانه ای و اسنادی و به روش تحلیل متن با رویکرد انتقادی، نگاشته شده، کوشیده ایم تا براساس منابع تاریخی، این مدعارا در بوته نقد و ارزیابی قرار دهیم. نتیجه این پژوهش اینکه برخلاف موارد و قراینی که بازرگان ذکر کرده، سیره ائمه(ع) نشان می دهد که دین از سیاست و حکومت جدا نبوده است.