مسئله مقاله حاضر این است که آیا می توان برای تعامل میان آحاد جامعه و حکومت از میان گزاره های نهج البلاغه قواعد روشنی استخراج کرد؟ قواعدی که با کاربست و رعایت آنها، بتوان از خطر ابتلا به وضعیت جوامعی که با نادیده گرفتن قواعد تعاملی مطلوب، موجبات ذلت و خواری و بلکه سقوط خود را فراهم کردند، جلوگیری کرده و باعث عزت و سربلندی و ارائه الگویی برای جوامع امروزی شویم؟ در پاسخ به این مسئله، برای گردآوری داده ها، از شیوه کتابخانه ای و بررسی اسنادی و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش توصیفی و تحلیل محتوایی گزاره های مستخرج، استفاده کردیم. نتایج این تحقیق در دو بخش قواعد ارتباطی حاکمیت با مردم، و قواعد ارتباطی مردم با حاکمیت ارائه شده که در بخش اول قواعدی همانند مسئولیت پذیری، انتقاد پذیری، رعایت اعتدال و انصاف در مواجهه با مردم، پرهیز از امتیازخواهی و... در بخش دوم قواعدی چون وفاداری نسبت به حکومت، خیرخواهی نسبت به حکومت در آشکار و نهان، اجابت خواسته های حکومت، و اطاعت از فرمان های حکومت اسلامی مطرح شده است.