هدف این پژوهش بررسی تأثیر عامل کنترل، از دیدگاه شونفلد، در میزان کاهش خطای دانش آموزان سال دهم رشته تجربی در حل مسائل مربوط به مبحث نسبت های مثلثاتی بر اساس الگوی تحلیل خطای نیومن، در شهرستان فریدن اصفهان، است. کنترل ازنظر شونفلد به معنای نحوه انتخاب و به کارگیری منابع و راهبرد های مناسبی است که به حل مسئله کمک می کند. الگوی تحلیل خطای نیومن شامل پنج مرحله سلسله مراتبی شامل خواندن، درک کردن، تبدیل، مهارت های پردازشی، و نوشتاری است. طبق این الگو، لازم است فرد این مراحل را در حل مسئله ریاضی طی کند و خطا در هریک از این مراحلْ مانعِ رسیدن او به پاسخ مناسب می شود. این پژوهش ازنظرِ هدف، کاربردی و ازنظرِ روش اجرا، شبه تجربی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر سال دهم تجربی در شهرستان فریدن، در سال تحصیلی 9۶-9۷، است که تعداد آن ها 60 نفر بود. برای تعیین نمونه، در این پژوهش، 48 نفر به روش نمونه گیریِ در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها اجرای دو آزمون در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بود که روایی سؤال های آن ها با نظر ۱۱ نفر از دبیران باتجربه ریاضی تعیین شد. یافته های این پژوهش بر اساس آزمون یو مان–ویتنی تجزیه وتحلیل شد و نشان داد که تقویت مهارت کنترل از دیدگاه شونفلد در میان دانش آموزان باعث کاهش معناداری در خطای مراحل خواندن، درک کردن و تبدیل می شود؛ اما کاهش معناداری در خطای مراحل پردازش و نوشتاری مشاهده نشد. بیشترین تعداد خطا در پیش آزمون مربوط به مراحل درک و تبدیل، و در پس آزمون مربوط به مراحل تبدیل و پردازش بود. همچنین این پژوهش نشان داد که اکثر دانش آموزان تسلط کافی را در انجام دادن محاسبات ریاضی ندارند.