آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی برخط بر دشواری تنظیم هیجان، احساس گناه و نشانگان تجزیه ای در افراد افسرده بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام افراد دچار افسردگی اساسی مراجعه کننده به خانه های بهداشت شهرستان گرمسار در بهار سال 1400 بودند که از میان آنها 30 نفر به روش نمونه گیری دومرحله ای تصادفی انتخاب و با همگن سازی سن، تأهل و تحصیلات به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، ۲۰۰۴) (DERS)؛ پرسشنامه احساس گناه (کوگلر و جونز، 1992) (GI) و مقیاس تجارب تجزیه ای (برنستاین و پاتنام، ۱۹۸۶) (DES) پاسخ دادند. پس از 8 جلسه رفتاردرمانی دیالکتیکی برای گروه آزمایش، داده ه ای پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد رفتار درمانی دیالکتیکی بر دشواری تنظیم هیجان، احساس گناه و تجارب تجزیه ای در افراد افسرده اثربخش بود (01/0>P) و اثر آن در طول زمان تداوم داشت (01/0>P). نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل به کارگیری رفتاردرمانی دیالکتیکی در درمان افسردگی اساسی و تظاهرات آن از جمله دشواری در تنظیم هیجان، احساس گناه و نشانگان تجزیه ای در مراکز مشاوره و روان درمانی می تواند مؤثر واقع شود.

تبلیغات