نهج البلاغه، کتابی است که بسیاری از آموزه های اسلامی را با زبانی صادق و هنرمندانه به مخاطبان انتقال می دهد. بررسی زبان شناختی این کتاب نشان می دهد که استفاده از جملات استعاری در بهترین و رساترین قالب، از ویژگی های بارز احادیث علوی است. با این نگاه، پرسش اساسی آن است که مفهوم سازی استعاری از چه ماهیت و ظرفیت هایی برخوردار است که در نهج البلاغه به مثابه الگویی کارآمد در فهم و انتقال آموزه های دینی به مخاطبان، به هدف ایجاد تحول در اندیشه و رفتار بشر به کار گرفته شده است؟ پژوهش حاضر، با روش اسنادی و رویکرد توصیفی تحلیلی، تبیین ماهیت و بررسی ظرفیت ها و قابلیت های مفهوم سازی استعاری را با ذکر نمونه هایی از نهج البلاغه در این راستا پی گرفته است. نتیجه آنکه مفهوم سازی استعاری، نوعی پدیده فکری و شناختی است که به دلیل برخورداری از ظرفیت هایی همچون معناآفرینی و نظریه سازی، اقناع مخاطب، رفتارسازی، و نمایش گفتمان فکری، اجتماعی و سیاسی فرد و جامعه، و نظایر آن، قابلیت یافته است تا نهج البلاغه با بهره مندی از آن، در قامت یک رسانه دینیِ فاخر و قدرتمند در ارائه مفاهیم و معارف اسلامی به مخاطبان، ظاهر شود.