آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مفهومی برای طراحی فضای فیزیکی مدرسه های ابتدایی بر مبنای «نظریه یادگیری مشارکتی ویگوتسکی» است. رویکرد تحقیقی «روش پژوهش اسنادی» است و برای انجام آن از «تکنیک تحلیل محتوا» استفاده شد. قلمرو موردمطالعه این پژوهش اسناد و مدارک معتبر علمی، استانداردها و گزارش های بین المللی در طراحی مدرسه و نمونه های موردی مدرسه های طراحی شده بر مبنای رویکرد سازنده گرایی اجتماعی است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. بنا بر یافته های پژوهش، مهم ترین مؤلفه های یادگیری مشارکتی عبارت اند از: ساختن دانش، نقش فعال یادگیرنده، تسهیل یادگیری، تنوع مواد و منابع یادگیری، زمینه و تعامل محوری که در ابعاد فضایی (رنگ، محوطه سازی و انعطاف پذیری)، روان شناختی (مناطق اجتماعی غیررسمی)، فیزیولوژی (دما، تهویه، نور و سروصدا) و رفتاری (پیکربندی U شکل، میزهای گرد، فضاهای بازی، فضاهای شخصی، فضای عمومی یادگیری (خیابان یادگیری)) می تواند بازنمایی مطلوبی از فضای فیزیکی مدرسه های ابتدایی ارائه دهد. همچنین نتایج نشان دادند که ایجاد محیط یادگیری مشارکتی در ابعاد ساخت دانش، تعامل، تنوع در منابع و مواد آموزشی، تسهیل یادگیری و نقش فعال یادگیرنده، نیازمند طراحی فضای فیزیکی با در نظر گرفتن تنوع رنگی، انعطاف پذیری در طراحی فضا و محوطه سازی و نیز ایجاد مناطق اجتماعی غیررسمی است. علاوه بر این، توجه به ویژگی های فیزیولوژی فضا موجب تأثیر بر سرعت یادگیری، کیفیت تدریس، ارتقای رفتار اجتماعی دانش آموزان، تسهیل در دستیابی به هدف های آموزشی، دسترسی به تجهیزات و تسهیلات متنوع یادگیری و ایجاد فضای یادگیری مشارکت محور می شود.

تبلیغات