آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

صلاحیت های حرفه ای معلمان در هزاره سوم، آن دسته از مهارت ها و دانش هاست که به معلمان کمک می کند تا در فرایند تدریس با داشتن ورودی های مشخص نتایج مشخص به دست بیاورند. در واقع پرداختن به این صلاحیت ها، تضمین خروجی های مورد انتظار فرایند تدریس (کیفیت تدریس) از یک سو و صحت فرایند آن (تدریس خوب) از سوی دیگر است. بنابراین دسته بندی و پرداختن به همه ابعاد تدریس در این مهم واجب است؛ اما افراط در ایجاد شاخ و برگ های جدید به مهارت ها به نظر می رسد علاوه بر ایجاد فضای ابهام، معلمی را به حرفه ای دست نیافتنی تبدیل خواهد کرد. در این مقاله، نگارندگان با کمک روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دو نظریه، یکی«نظریه انواع دانش معلمی» شولمن که از مهم ترین ارکان صلاحیت های حرفه ای معلمان است، و دیگری «نظریه خبرگی» در تدریس آیزنر پرداخته اند و بدین موضوع می پردازند که تا چه میزان دسته بندی های موجود قابل اعتماد و دقیق است. به نظر می رسد آنچه مدنظر اندیشمندان این حوزه بوده رسیدن به نوعی خبرگی در معلمی است؛ اما باید توجه داشت که بدون دست یافتن به مبنای درست تقسیم بندی انواع دانش بعید است که این موضوع محقق شود. در پایان، ضمن مقایسه تحلیلی دامنه این دانش ها با مفهوم خبرگی از یک سو و صلاحیت های فرایند تدریس و یک سیستم خبره از سوی دیگر،  سعی بر آن بوده است تا بر اساس تحلیلی نو مبتنی بر توصیفات پیشین، تقسیم بندی صحیح تری از انواع دانش معلمی به دست آید تا هم مبنای صحیح تقسیم بندی انواع دانش معلمی مشخص شود و هم تعریف درستی از مفاهیمی همچون فنّاوری آموزشی و خبرگی به دست آید.

تبلیغات