معلمان مهم ترین عامل در بالا بردن کیفیت یادگیری دانش آموزان هستند؛ بنابراین رشد حرفه ای آنان و شناخت موانعی که بر سر راه این رشد قرار دارد از اهمیت زیادی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع رشد حرفه ای معلمان انجام شده است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن آمیخته است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته مستخرج از مصاحبه ها، استفاده گردید. شرکت کنندگان در مرحله مصاحبه با شیوه هدفمند- گلوله برفی (تعداد 31 نفر) و از بین متخصصان حوزه تعلیم وتربیت انتخاب شدند. در مرحله پرسش نامه نمونه آماری شامل 159 نفر از معلمان ابتدایی شهر تهران بود که در سال 95-94 در کلاس های آموزشی ضمن خدمت شرکت کرده بودند. انتخاب به روش نمونه گیری طبقه ای انجام شد. در بخش کیفی از تکنیک تحلیل محتوا و در بخش کمّی از آزمون تحلیل عاملی، مان ویتنی، کروسکال والیس و فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد که نشانگرهای شناسایی شده، به ابعاد مشخص شده مرتبط هستند. موانع به ابعاد «فردی» «ساختاری»، «اقتصادی» و «فنّاورانه» تقسیم شدند و نشانگرهای شناسایی شده اندازه گیری قابل قبولی از عوامل را نشان دادند. بُعد ساختاری مؤثرترین بُعد موانع رشد حرفه ای معلمان است و سپس پایین بودن کیفیت آموزش های ضمن خدمت، ضعف برنامه ها جهت افزایش روحیه همکاری، ضعف بنیه علمی، کمبود تجهیزات و امکانات آموزشی و نامناسب بودن نظام پرداخت ها دارای بالاترین رتبه است. با توجه به یافته ها، شناسایی موانع رشد حرفه ای معلمان و برنامه ریزی برای رفع آن ها باید یکی از اولویت های برنامه های سازمان های آموزشی باشد.