هدف اصلی این مقاله، توضیح و تبیین ضرورت تلفیق آموزش و پرورش عمومی و فنی و حرفه ای و ارائه چارچوبی برای تلفیق این دو مؤلفه است. مسئله اصلی نگارنده فقدان فهم روشن از تلفیق و نداشتن چارچوب نظری درباره ضرورت (توجیه علمی، اقتصادی و اجتماعی) درهم تنیدن آموزش عمومی و آموزش های فنی و حرفه ای و فراهم نبودن شواهد متقاعدکننده درباره شیوه مناسب تلفیق بود. روش این پژوهش، کیفی از نوع مطالعه اسنادی است. با توجه به مفاهیم و تلویحات مطالعات مربوط به حرفه گرایی جدید، به نظر می رسد تلفیق آموزش عمومی با آموزش های فنی و حرفه ای می تواند به غنای هر دو نوع آموزش بینجامد و عموم دانش آموزان از آن بهره مند شوند. شالوده آموزش های فنی و حرفه ای را آموزش و پرورش عمومی تشکیل می دهد و همه جمعیت دانش آموزی (نه گروهی خاص) به این شالوده نیاز دارند. بنابراین، تلفیق دو نوع آموزش یاد شده اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. درهم تنیدن آموزش فنی و حرفه ای و آموزش عمومی یک راهبرد تربیتی است که قضاوت درباره مفید بودن آن نیازمند محک تجربی است. در حالی که، در سطح بین المللی یک حرکت کلی به سوی تلفیق به روشنی دیده می شود، در کشور ما اندیشه تلفیق در حال شکل گیری است.