در چند سال اخیر مدل شناختی - اجتماعی در تلاش برای تبیین عوامل شکل دهنده رضایت شغلی بوده و در این راستا، توجه پژوهشی قابل توجهی را برای درک ابعاد مختلف این متغیر به خود اختصاص داده است. از این رو، هدف مطالعه حاضر بررسی روایی الگوی شناختی- اجتماعی رضایت شغلی جامعه معلمان مقطع متوسطه شهر ارومیه بود. برای رسیدن به این مهم از بین این جامعه 382 نفر به شکل تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. از این تعداد 194 نفر زن و 188 نفر مرد بودند. آزمون های رضایت شغلی، عاطفه مثبت، حمایت از رسیدن به هدف، خودکارآمدی، شرایط کار و پیشروی اهداف که هر کدام چند سنجه را دربرمی گرفتند، اجرا شدند. داده ها با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که داده های به دست آمده برازش مناسبی با الگوی نظری شناختی- اجتماعی داشته و این الگو در نمونه اخیر مدلی رواست. شاخص مربوط به نسبت مجذور خی به درجه آزادی کمتر از عدد 3 است که مقدار مناسبی بوده و نشان می دهد ساختار کوواریانس یافته ها با مدل نظری مطابقت دارد. شاخص RMSEA نیز برابر 07/0 بود که مقداری مناسب به شمار می آید. سایر شاخص های برازش هم نشان دادند که داده های حاصل از مطالعه تجربی برازش مناسبی با مدل نظری رضایت شغلی دارند. علاوه بر این مسیر علّی بین تمام مؤلفه ها معنادار بوده و همگی بر هم تأثیر مثبت می گذارند. بررسی ضرایب مسیر حاکی از این بود که متغیر برون زای عاطفه مثبت بالاترین تأثیر را بر خودکارآمدی و حمایت از رسیدن به هدف و سپس بر رضایت شغلی دارد. بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که الگوی شناختی- اجتماعی رضایت شغلی الگوی تبیینی مناسبی برای رضایت معلمان ایرانی به شمار می رود و می توان از آن، جهت پیش بینی رضایت شغلی و تدوین برنامه های ارتقای بهزیستی، روان شناختی و رفاهی معلمان بهره گرفت.