رویکرد تلفیقی به برنامه درسی هنر متناسب باهوش چندگانه، رشته های هنری مختلف و ایجاد موقعیت یادگیری مرتبط با مفاهیم علوم تجربی، جهت گیری اصلی تربیت هنری و طراحی آموزش هنر بوده است. مسائل مرتبط با اجرای برنامه درسی هنر همچون طراحی آموزشی، آموزش های حرفه آموزگاری در حوزه یادگیری هنر، ایجاد موقعیت یادگیری در ساعت هنر و نظایر آن و همچنین مشکلات مرتبط با عدم توجه به عناصر برنامه درسی، موجب شده است، تولیدات هنری دانش آموزان از غنای لازم برخوردار نشود. در طراحی آموزشی هنر مبتنی بر تلفیق تولید هنری و مفاهیم علوم تجربی، کوشش شده است با توجه به عناصر برنامه درسی هنر در هنگام اجرا، تولید هنری در درجه اول و یادگیری علوم در درجه دوم مورد تأکید باشد. تولید هنری، محصول هنری است که به دنبال آموزش هنر می آید. در ساعت هنر، کاربرد مفاهیم علوم در هنر به عنوان یک رویکرد تلفیقی متمایز در مقابل کاربرد هنر در آموزش، موردنظر است و مفاهیم علوم تجربی در خدمت یادگیری هنر قرار می گیرد. از این رو مفهوم و قلمرو تولید هنری مورد تأکید قرار گرفته است. با توجه به روش شناسی پژوهشی معطوف به عمل فکورانه و با تأکید بر قضاوت و تصمیم گیری پژوهشگر، الگوی راهنما براساس چهارچوبی که از مبنای نظری و تجربی پژوهش حاصل شده است، توسط صاحب نظران برنامه درسی و کارشناسان آموزشی به شیوه تحلیل داده های متنی (رویکرد کیفی( اعتباربخشی گردیده است