هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط کمال گرایی و اختلال اضطراب فراگیر با میانجی گری تفکر ارجاعی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمام بیماران مراجعه کننده به بیمارستان رازی شهر قزوین به تعداد 29800 نفر در سال 1394 بود. از میان آن ها به روش نمونه گیری قضاوتی در دسترس 221 نفر انتخاب شدند که مشخصه های اختلال اضطراب فراگیر را داشتند. ابزار پژوهش مقیاس های کمال گرایی فلت و هویت 1991، اضطراب فراگیر اسپیتزر 2006 و تفکر ارجاعی اهرینگ، زستچ، ویداکر، واهل و اهلرس (2010) بود. داده ها با استفاده از روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفکر ارجاعی ارتباط بین کمال گرایی و اضطراب فراگیر را میانجی گری می کند (21/0 = β، 05/0>P). همچنین اثر مستقیم کمال گرایی بر تفکر ارجاعی (47/0 = β، 01/0>P) و اثر مستقیم کمال گرایی بر اضطراب فراگیر (16/0 = β، 05/0>P) تأیید شد. نتیجه گیری: کمال گرایی و تفکر ارجاعی به نوعی نقشی پیش بینی کننده برای اضطراب فراگیر دارند. افراد کمال گرایی که مشخصه های تفکر ارجاعی را دارند، اضطراب فراگیر بیش تری را متحمل می شوند. از این رو توصیه می شود در تدوین برنامه های درمانی برای اضطراب فراگیر، به کمال گرایی و تفکر ارجاعی توجه ویژه مبذول شود.