آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

هدف : هدف پژوهش شناسایی نقش واسطه ای باورهای خودکارآمدی در رابطه با صفات شخصیتی روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی و سبک های اسناد بود. روش: روش پژوهش همبستگی بود و جهت تحلیل از معادلات ساختاری استفاده شد. حجم نمونه شامل 414 زن و مرد 20 تا 60 سال بود که از شرکت های دولتی در دسترس دو ناحیه از شهر تهران انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های نئو مک کری و کاستا 1985، سبک اسنادی پترسون، سمل، ون بایر، آبرامسون، متالسکی و سلیگمن (1982) و خودکارآمدی عمومی شرر (1989) بود. یافته ها: نتایج نشان داد الگو های اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه برازش مناسبی با داده ها دارند اما تنها در الگوی پیشنهادی سبک خوش بینانه، خودکارآمدی نقش میانجی گر را ایفا می کند. 67 درصد خودکارآمدی از طریق روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی، و 12 درصد از سبک خوش بینانه توسط روان رنجورخویی، برون گرایی، وظیفه شناسی و خودکارآمدی تبیین می شود. هم چنین رابطه خودکارآمدی با روان رنجورخویی، وظیفه شناسی و سبک خوش بینانه معنی دار بود، اما رابطه خودکارآمدی با برون گرایی و سبک بدبینانه معنی دار نبود. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر باورهای خودکارآمدی بر صفات روان رنجورخویی و وظیفه شناسی و ایجاد سبک خوش بینانه، می توان با تقویت منابع خودکارآمدی و افزایش خودکارآمدی، هم از اثرهای منفی روان رنجورخویی کاست و هم از فواید خوش بینی در نیل به موفقیت برخوردار شد.

تبلیغات