هدف: هدف مطالعه حاضر آزمون میانجیگری باورهای خودکارآمدی شغلی در رابطه بین تنیدگی شغلی و بهزیستی عاطفی معلمان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری تمامی معلمان مدارس 1390 به تعداد 284 نفر بود. با روش نمونهگیری - پسرانه کلیه مقاطع در شهرستان دیواندره در سال 91 تصادفی ساده، 250 معلم مرد انتحاب شدند و به نسخه تجدیدنظرشده فهرست تنیدگی شغلی آسیپو 1998 )، نسخه کوتاه مقیاس خودکارآمدی معلم شوارزر، اسچیتزر و دیتنر، ( 1999 ) و مقیاس بهزیستی ) عاطفی ونکاتویک، فاکس، اسپکتور و کیلووای ( 2000 ) پاسخ دادند. برای آزمون میانجیگری خودکارآمدی در رابطه بین تنیدگی شغلی و بهزیستی عاطفی از روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد رابطه تنیدگی شغلی با خودکارآمدی شغلی و بهزیستی عاطفی منفی و رابطه باورهای خودکارآمدی و بهزیستی عاطفی مثبت؛ و باورهای خودکارآمدی میانجیگر رابطه تنیدگی شغلی و بهزیستی عاطفی معلمان است. در الگوی مفروض تمامی وزنهای رگرسیونی از لحاظ آماری معنیدار بود و متغیرهای پیشبین 64 % از پراکندگی بهزیستی عاطفی را تبیین کرد. نتیجه- گیری: چون بخشی از تمایز در پاسخهای هیجانی معلمان به تجارب شغلی تنیدگیزا، ازطریق تفاوت در میزان خودکارآمدی آنها قابل تبیین است، میتوان بر ضرروت تقویت باورهای خودکارآمدی در معلمان بهعنوان عاملی ضربهگیر در مواجهه با تجارب شغلی تنیدگیزا تاکید کرد.