هدف: هدف پژوهش تعیین میزان فرسودگی شغلی اعضای هیأت علمی در ابعاد مختلف تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و عدم موفقیت فردی بود. روش: روش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای و 116 مرد و 40 نفر زن) عضو هیأت علمی دانشگاه ) نمونه 156 شهید بهشتی بود که به روش طبقه ای متناسب انتخاب شدند. داده های با استفاده از پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ- مقیاس معلمان (ماسلاچ، جکسون و لایتر، 1996 ) و پرسشنامه اطلاعات برای t جمعیت شناختی گردآوری و برای تحلیل داده ها از آزمون گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد میزان فرسودگی شغلی اعضای هیأت علمی در بعد تحلیل عاطفی و مسخ شخصیت پایین تر از نمره های هنجار است، اما میزان عدم موفقیت فردی آن ها بالاتر از میانگین هنجار برای معلمان است. همچنین از میان متغیرهای جمعیت شناختی (سن، جنس، وضعیت تأهل، نوع استخدام، رشته تخصصی، سابقه کار و مرتبه علمی) تنها در متغیر وضعیت تأهل تفاوت معنا داری بین شرکت کنندگان مشاهده شد و افراد مجرد تحلیل عاطفی بالاتری نسبت به افراد متأهل گزارش دادند. نتیجهگیری: اگرچه میزان فرسودگی شغلی اعضای هیأت علمی در ابعاد تحلیل عاطفی و مسخ شخصیت پایین است، ولی حدود نیمی از آن ها نسبت به شغل خود احساس عدم موفقیت فردی میکنند.