هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش نظم بخشی هیجانی بر سازگاری عاطفی، اجتماعی و تحصیلی پسرهای 10 تا 14 سال دچار اختلال سلوک بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 68 دانش آموز پسر 10 تا 14 ساله مراجعه کننده در بازه زمانی مهر و آبان ماه 96 به مرکز مشاوره راه نوین زندگی شهر گنبدکاووس بود. از بین آن ها 30 دانش آموز که کمترین نمره سازگاری را در پرسشنامه سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ، 1993 و بالاترین نمره را در پرسشنامه علائم مرضی کودکان نسخه والدین گادو و اسپراکفین (2007) کسب کرده بودند؛ به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی و بر اساس تلفیق دستورالعمل مک گی، وود و برنتلی (1390) و آلن، مک گی و بارلو (2009) تحت آموزش گروهی نظم بخشی هیجانی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه در نشانه های اختلال سلوک (27/19 =F، 001/0 =P)، سازگاری کل (02/59 =F، 001/0 =P)، سازگاری عاطفی (86/19 =F، 001/0 =P)، سازگاری اجتماعی (83/47 =F، 001/0 =P) و سازگاری تحصیلی (05/32 =F، 001/0 =P) در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: از آنجا که آموزش نظم بخشی هیجان، بر تعامل فرد با هم سال ها و اجتماع به شکل مستقیم تأثیرگذار است؛ به نحو مطلوبی می تواند از میزان نشانگان اختلال سلوک بکاهد. لذا نهادهای خانواده، تربیتی، آموزش و پرورش و مراکز خدمات روان شناختی و مشاوره می توانند در جهت بهبود این اختلال از این روش بهره مند شوند.