دربارة زبان قرآن و اوصاف آن، به عنوان یکی از مصادیق زبان دین، آراء مختلفی وجود دارد. برخی نویسندگان این زبان را بی معنا، غیرواقع نما، اسطوره ای، تمثیلی و... می دانند؛ برخی هم زبان قرآن را تنها در برخی آیات، زبان عرف خاص می دانند. نسبت این آراء با یکدیگر گاه فراتر از تفاوت، و در حد تناقض است. این مقاله درصدد تبیین دیدگاه علامه مصباح دربارة زبان قرآن است؛ طبق بررسی و جمع بندی آثار استاد، زبان قرآن از نظر ایشان، در کل، همان زبان محاورة عرف عقلاست، و البته تفاوت هایی نیز با آن دارد؛ در این زبان مانند زبان عرف عقلا از انواع صناعات ادبی نظیر استعاره، مجاز و ضرب المثل به گونه ای استفاده شده که زبان قرآن همواره در اوج فصاحت و بلاغت است و همین ویژگی، وجه بارز اعجاز قرآن است. در مقابل، آراء دیگری نیز در مورد زبان قرآن مطرح شده که آن را تمثیلی، اسطوره ای، و... می دانند. البته زبان قرآن از نظر استاد ویژگی هایی دارد که آن را از کلام بشر عادی متمایز می سازد. فراگیری از حیث واقع نمایی و واقع بنیانی، عدم مصلحت اندیشی مذموم، و چندلایه بودن (اشتمال بر ظهرها و بطن های متعدد) ازجملة آنهاست.