هر جامعه اى متشکل از نهادهایى است که بر اساس وظایف و کارکردهاى خود، نقش خاصى در مدیریت وحرکت جامعه به سوى رشد و توسعه ایفا مى کنند. این کارکردها در حوزه هاى مختلف سیاسى، اجتماعى،اقتصادى، و فرهنگى رخ مى دهد. نهادهاى اجتماعى زمانى مى توانند نقش واقعى خود را به درستى ایفا کنندکه با توجه به کارکردها و وظایف نهادهاى خود، در یک نگرش سیستمى و در ارتباط و تعامل با یکدیگرعمل کنند. این پژوهش به روش تحلیلى توصیفى درصدد تبیین اجمالى کارکردها و وظایف هریک از ایننهادهاى اجتماعى به طور مستقل، نقش آنها را در تعامل با یکدیگر براى تحقق جامعه دینى مورد تحلیلقرار داده است. روشن است اگر جامعه اى به دنبال تحقق اهداف متعالى دینى و الهى بود، سیاست ها وبرنامه هاى کلان و خرد آن باید به گونه اى تنظیم و تدوین شوند که با تربیت دینى افراد جامعه، به سوى تشکیل یک جامعه ولایى و توحیدى گام برداشته، به هدف نهایى جامعه دینى، یعنى قرب و رضوان الهى خود را نزدیک نماید. نتایج پژوهش نشان مى دهد که هرچند هریک از نهادها بر اساس وظایف و کارکردهاىخود، بخشى از وظایف جامعه را به عهده گرفته و انجام مى دهند، اما زمانى جامعه در مسیر صحیح تحقق اهداف خود قرار خواهد گرفت و از آسیب هاى درونى و بیرونى مصون خواهد ماند که نهادها با یکدیگرتعامل و همکارى داشته و با هماهنگى امور جامعه را پیش ببرند.