آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۲۱

چکیده

در این پژوهش با استفاده از رویکرد فردمحور و جمع محور، ساختار شبکه های هم نویسندگی پژوهشگران تحلیل و در ادامه، به بررسی رابطه بین سنجه های مرکزیت و عملکرد استنادی پژوهشگران پرداخته شده است . نوع پژوهش حاضر کتاب سنجی است و به منظور دیداری سازی شبکه های هم نویسندگی از فن تحلیل شبکه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را نویسندگان 24308 مدرک نمایه شده در «وب آوساینس» تشکیل می دهد. برای گردآوری داده های مربوط به عملکرد استنادی یک پژوهشگر از مقاله هایی که وی در یک دوره زمانی 3 ساله منتشر کرده استفاده شده و داده استنادی (بدون احتساب خوداستنادی) برای یک مقاله 3 سال پس از انتشار آن مقاله گردآوری گردید. نتایج نشان داد که میانگین تعداد هم نویسندگان هر مقاله 8/2 نویسنده به ازای هر مقاله و درصد مقاله های هم نویسی شده نسبت به مقاله های تک نویسی شده 4/89 درصد است. همچنین، شبکه هم نویسندگی مذکور «جهان کوچک» و «بدون مقیاس» است. نتایج همچنین نشان داد که با افزایش در مقدار مرکزیت رتبه و مرکزیت بینابینی پژوهشگران، تعداد استنادات دریافتی آن ها نیز افزایش یافته، اما بین مرکزیت نزدیکی و تعداد استنادات دریافتی پژوهشگران رابطه ای معنا دار یافت نشد . در این بازه متغیر مرکزیت بینابینی با ضریب استاندارد بتا 289/0 توان پیش بینی معنا داری برای میزان عملکرد استنادی پژوهشگران داشته است (000/0 p> ). بنابراین، می توان گفت عملکرد استنادی پژوهشگران تحت تأثیر سنجه های مرکزیت بینابینی بوده و این سنجه نقش تعیین کننده ای در عملکرد استنادی پژوهشگران حوزه علوم و فناوری هسته ای در این بازه زمانی دارد. اشغال یک موقعیت مرکزی در یک شبکه هم نویسندگی، گرچه به پژوهشگر از لحاظ موقعیت نزدیکی اهمیت راهبردی می دهد، اما لزوماً موجب بهبود عملکرد وی نمی شود. اظهار نظر قطعی درباره رابطه مرکزیت بینابینی و عملکرد استنادی طلب می کند که پژوهش های بیشتری برای بررسی این رابطه به عمل آید که آیا برای بررسی رابطه مرکزیت بینابینی و عملکرد استنادی نیاز به پل بندی بین کل مؤلفه های موجود در شبکه وجود دارد یا نه.

تبلیغات