وب یکی از کانال های اصلی کسب اطلاعات است و استفاده از موتورهای کاوش به عنوان متداول ترین روش دستیابی به این اطلاعات محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین سطح کمال مدل ذهنی دانشجویان از موتور کاوش گوگل است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع، توصیفی- پیمایشی است. ابزارهای مورد استفاده برای گردآوری داده ها عبارت اند از: مصاحبه نیمه ساختاریافته (با استفاده از مقیاس کمال مدل ذهنی «لی»، و سؤالات طراحی شده) و مشاهده مستقیم (فیلم ضبط شده از رفتار اطلاع یابی کاربر). جامعه پژوهش نیز شامل دانشجویان در حال تحصیل کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی در گروه فنی- مهندسی و علوم انسانی/ اجتماعی بودند که از هر گروه 15 نفر (جمعاً 30 نفر) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.
یافته های پژوهش نشان داد که 80 درصد دانشجویان مدل های ذهنی ناقص و 20 درصد مدل های ذهنی خوبی داشتند و البته، هیچ کدام از دانشجویان مدل های ذهنی کاملی نداشتند. آگاهی بیشتر دانشجویان از مؤلفه های اطلاعات تخصصی/ عمومی، پایگاه های اطلاعاتی چندگانه، مطابقت دادن، کاوش کلیدواژه ای، و اعتبار و سندیت نتایج در سطح خوبی بود. در مورد مؤلفه های محدودسازی/ بسط نتایج و الگوریتم رتبه بندی و مرتب سازی نتایج آگاهی بیشتر دانشجویان در سطح متوسط بود و در مورد مؤلفه های اطلاعات محدود، صفحات/ وب سایت های نمایه شده، راهنمای کاوش، عملگرهای بولی، و سایر عملگرهای کاوش و پیشوندها، نشان ها و علائم نقطه گذاری، کاوش پیشرفته، و تنظیمات کاوش آگاهی آن ها در سطح ضعیفی قرار داشت. همچنین، بین سطح کمال مدل ذهنی و سطح تعامل تفاوت معناداری مشاهده شد و دانشجویانی که سطح کمال مدل ذهنی کامل تری داشتند، سطح تعامل مطلوب تری از خود نشان دادند.
با توجه به یافته های پژوهش ضروری است مقوله مدل های ذهنی به عنوان عامل تأثیرگذار بر رفتار اطلاع یابی کاربران در طراحی نظام های اطلاعاتی و نیز آموزش کاربران مورد توجه قرار گیرد. شناخت مدل های ذهنی کاربران، خطاها و نواقص و شکاف های دانشی آن ها از نظام اطلاعاتی را آشکار می سازد که با این آسیب شناسی می توان در رفع آن اقدام کرد و اثربخشی نظام و آموزش ها را افزایش داد.