در موضوع «سهوالنبى» یا «عصمه النبى» دیدگاه عالمان کلام و تفسیر گوناگون است. برخى دیدگاه «توقف» و برخى دیدگاه «امکان کلى سهوالنبى» و برخى دیگر بر دیدگاه کلى «عصمه النبى» پافشارى دارند. در این میان، دیدگاه شیخ صدوق، که سهو را به «اسهاء» از سوى خداوند تفسیر نموده، و دیدگاه شیخ مفید، که به این دیدگاه به طور جدى انتقاد کرده، از دیگر دیدگاه ها شهرت بیشترى یافته است. در خاستگاه دیدگاه سهوالنبى، افزون بر امر سیاسى، مى توان به برخى از آیات و روایات هم اشاره کرد که شیخ صدوق بیشتر با نگاه به روایات به دیدگاه «سهوالنبى» گرایش یافته است. اما شیخ مفید آن ادله را نقد و ایراداتى بر این دیدگاه وارد نموده است. از سویى دیگر، محقق شوشترى آن ایرادها را مردود دانسته است. در این مقاله، دلایل سهوالنبى در بوته نقد قرار گرفته است؛ همان گونه که دلایل عصمت النبى در عرصه قرآن و حدیث و کلام تبیین شده است.