آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰۲

چکیده

یکی از نظریه هایی که در مکتب کارکردی درباره انقلاب عرضه شده، نظریه چالمرز جانسون است. وی با اتکا به جامعه شناسی کارکردگرا، زمینه های بروز یک انقلاب را توضیح میدهد. ولی خود انقلاب را با تحلیلی روان شناسانه بازمیشناساند. از سوی دیگر، انقلاب اسلامی ایران، به عنوان یکی از شکوهمندترین و فراگیرترین انقلابات در دنیا، همواره مورد توجه صاحب نظران بوده است و تحلیل ها، تبیین ها و توصیف های متعددی از آن به عمل آمده است. برخی درصددند تا با استفاده از نظریه جانسون و با مقایسه و تطبیق شرایط خاص حاکم بر ایران عصر پهلوی، چنین نتیجه بگیرند که الگوی تحلیل «تحول انقلابی» جانسون تا حد زیادی با انقلاب اسلامی مطابقت دارد. در حالی که نظریه «تحول انقلابی» جانسون ضمن نادیده گرفتن نقش رهبری در انقلاب، در سه زمینه معناشناسی، روش شناسی و نظریه سازی، دارای ضعف های اساسی میباشد. این پژوهش، تا با نقد این دیدگاه با استفاده از روش تحلیلی ـ توصیفی و شیوه کتابخانه ای، با نقد نظریه «تحول انقلابی» جانسون، انقلاب اسلامی را به عنوان پدیده ای ماورای این تحلیل ها مورد بررسی قرار دهیم.

تبلیغات