این مقاله به آسیب شناسی روند اسلامیسازی علوم انسانی در ایران میپردازد. علوم انسانی که ابعاد انسانی آدمی را میکاود، برای اسلامیسازی به سازوکارهای ویژه ای در بعد ساختارهای آموزشی و پژوهشی، نیروی انسانی و تولیدات علمی در این عرصه نیاز دارد که هر سه دارای کاستیهایی است. کارکردگرایی به جای صدق گرایی، تبیین گرایی به جای استدلال گرایی، کاربردگرایی به جای علم گرایی، نمونه هایی از آسیب های محتوایی در روند اسلامیسازی علوم انسانی تلقی میشوند. فقدان روش شناسی مناسب در این مسیر نیز مشکلاتی را فراروی اندیشمندان داخلی قرار داده است. تحقیق حاضر به روش تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی انجام شده است.