آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰۲

چکیده

سهروردی در تبیین خود از مسئله معاد، به این باور میرسد که نفوس سعادتمندان و کمالیافتگان بعد از مرگ، منجذب در عالم انوار قدسی شده و از اشتغالات برزخی برکنار میماند. اما متوسطان از اهل سعادت بعد از مرگ با حفظ درجات در عالم صور معلقه یا اشباح مجرده مستقر میشوند. وی متذکر میشود که بعث اجساد و اشباح ربانی و کلیه وعده های پیامبران بدین گونه تحقق مییابد، اما در مورد نفوس اهل شقاوت، اظهاراتی دارد که مظنه تمایل به تناسخ است. ملّاصدرا ضمن انتقاد از رویکرد سهروردی به مسئله معاد، بخصوص در اینکه او صورت های غیرجسمانی را که باعث نقوشی در خیال هستند، منشأ آثار ملائم و غیرملائم شمرده است، تبیین وی را متضمن مخالفت با ظواهر متون دینی دانسته و معتقد است: صرف اثبات استمرار بقای روح به هیچ وجه اثبات معاد قرآنی ـ یعنی حشر انسان ها با همین شکل و صورتی که در دنیا دارند ـ نیست. وی خود، با ابتناء بر مبانی حکمت متعالیه، ثابت میکند که آنچه در قیامت برانگیخته میشود همین بدن خاص مشهود است. مهم نیست که این بدن اخروی چه خصوصیاتی داشته باشد، بلکه مهم این است که «این همان است» محفوظ باشد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است.

تبلیغات