آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰۲

چکیده

در قلمرو فلسفه و حکمت اسلامی، دیدگاه ها و مکتب هایی شکل گرفتند تا زمینه را برای شکوفایی آن فراهم کنند. با توجه به منابع محدود و پیچیده، بزرگانی نظیر کندی، فارابی و دیگران گام های مقدماتی را در سیر فلسفه اسلامی برداشتند تا اینکه ابن سینا مشرب فلسفی مشّا را تدوین کرد. دومین مکتب تأثیرگذار در جهت کمال فلسفه اسلامی به واسطه شهاب الدین سهروردی در قرن ششم هجری قمری و با نام «حکمت اشراق» پایه گذاری میشود. ویژگی مهم و آشکار این مکتب، هماهنگی میان آموزه های غرب و شرق است. وی با مطالعه عمیق تعالیم قرآن شریف، روایات اسلامی، فلسفه مشّا، فلسفه یونان باستان، فلسفه ایران باستان، عرفان اسلامی و غیر اینها، به نوآوری پرداخته و فلسفه خود را بنیاد نهاد. هدف پژوهش، کاوش در مکاتب و آموزه هایی است که شیخ اشراق نظام فلسفی خود را بر پایه آنها شکل داد. حاصل این پژوهش این است که شیخ اشراق با کنجکاوی در میان مکاتب گوناگون، آموزه هایی اشراقی را یافت و توانست مکتب فلسفی هماهنگ و در عین حال متفاوت با آنچه در فلسفه مشّایی وجود داشت، بنا کرده و گامی تأثیرگذار در جهت شکوفایی فلسفه اسلامی بردارد.

تبلیغات