مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
شعر
حوزه های تخصصی:
دیدگاه شخصیت های برجستة تاریخی، اعم از علمی و ادبی، دربارة زنان از مسائلی است که توجه عموم محققان، به ویژه پژوهش گران حوزة زنان، را به خود جلب کرده است. هدف مقالة حاضر، دست یابی به نگرش حافظ شیرازی دربارة زنان است. به این منظور، نگارنده با استفاده از روش های هرمنوتیک به این مهم پرداخته و آن گاه یافته هایش را با نظریات و تفسیرهای حافظ پژوهان در این زمینه مقایسه کرده است.
مسعود سعد از دیدگاه شاعران نزدیک به زمان او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسعود سعد یکی از شاعران بزرگ ایران در نیمة دوّم قرن پنجم هجری است. او که از پیشروان تحوّل شعری در آن دوره به شمار می آید، مورد توجّه شاعران معاصر و نزدیک به دوران خود بوده است. برخی از این شاعران از جمله سنایی، معزّی و عثمان مختاری قطعات و قصایدی مستقل در ستایش او گفته اند. شاعرانی همچون رشیدی، ادیب صابر، جمال الدّین عبدالرزّاق و فلکی نیز از او به عنوان سخنوری توانا در شعر خود یاد کرده اند. علاوه بر اینان، نظامی عروضی و رشید وطواط که در نویسندگی نیز دستی داشته اند، در آثارشان، کلام او را ستوده اند. گرچه غالب این ستایش ها مبهم است، بعضی از آنها ناقدانه و روشن است و به ویژگی های شعر مسعود سعد از جمله سهل و ممتنع بودن، فصاحت، جزالت، تأثیرگذاری، حسن معانی و لطف الفاظ اشاره می کنند. برخی از شاعران نیز همچون خاقانی، اعتقادی به مسعود نداشته، و حتّی او را سخنوری مقلّد دانسته اند.
در این مقاله ضمن پرداختن به دیدگاه های شاعران معاصر و نزدیک به زمان مسعود سعد دربارة او و نقد آن دیدگاه ها، نشان داده شده منشأ برخی اختلاف نظرها دربارة وی، تحوّل سریع شعر در قرن ششم است. شعر در این سده آنچنان با سرعت در حال پیشرفت بوده که آثار مسعود سعد که در دورة خود به دلیل نوآوری هایی که داشته، مورد توجّه سخنوران آن عصر بوده، با ظهور شاعران بزرگی همچون خاقانی که تحوّلات شگرفی در شعر فارسی ایجاد کردند، رونق و تازگی خود را از دست می-دهد و تنها در میان شاعران واپس گرا، مقبولیّت خود را حفظ می کند.
بررسی بازتاب فرهنگ و تمدّن های مختلف در شعر أعشی و تأثیر این تمدّن ها بر شعر او
حوزه های تخصصی:
اعشی یکی از اصحاب معلّقات و یکی از شاعران طبقه ی اول عصر جاهلی است که در شعر وی به خاطر کثرت سفرهایش به مناطق مجاور می توان گوشه هایی از فرهنگ و تمدّن های مختلف همچون تمدّن فارسی، رومی، حبشی، نبطی، مصری، ترکی، کابلی و غیره را دید. از آنجا که او برای به دست آوردن مال و ثروت به همسایه های مجاور سفر کرد، شعر وی نمایانگر نشانه های فرهنگ و تمدّن مثل طلاق، ازدواج، جنگ، مجالس لهوولعب، وسایل عیش و نوش، آلات موسیقی و غیره است. علاوه برآن می توان در شعر وی ادیان مختلف، باورها و عقاید دینی، مراسم مذهبی مردم را دید. تمدّن و مدنیت علاوه بر خیال بر زبان، موضوعات و موسیقی شعری اعشی نیز تأثیر گذاشته است. زبان شعری وی به علت گوش دادن به سازوآواز کنیزکان برخلاف دیگر شاعران جاهلی مثل طرفة بن عبد همواره ساده بوده و فارغ از بیچیدگی است. تأثیر فرهنگ و تمدّن در موضوعات شعری وی این گونه است که او در فن مدح مثل شاعران عباسی به مبالغه می پردازد و در هجو، مهجوّ را به ریشخند می گیرد و در تغزل، در وصف معشوقه تنوّع و تفنّن به خرج می دهد. این شاعر برای موسیقی شعر خود أوزان آهنگین انتخاب می کند به طوری که پرکاربردترین أوزان شعر وی بحر طویل و متقارب می باشد. وی با به کاربردن قوافی آهنگین در غالب حروف رویّ شایع مثل لام، دال و راء، تکرار حروف و کلمات، هماهنگی آنها، برخی آرایه های بدیعی نظیر تنسیق صفات، طباق، ردّ العجز علی الصدر، انواع جناس و ... موسیقی شعر خود را افزایش می دهد و مخاطب را به هیجان درمی آورد.
شعر از نگاه ابن سینا و نقش آن در فرهنگ سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا شعر را به عنوان یکی از صناعات پنجگانه منطقی دارای ویژگی های اساسی می داند که می تواند در انتقال فرهنگ و تربیت و تعالی افراد جامعه مؤثر باشد.
از نظر ابن سینا شعر به جهت داشتن ویژگی محاکات و تألیف موزون می تواند خیال انگیز و لذت بخش باشد. او دلیل اشتیاق مردم به شعر را دو چیز می داند:
1 لذت بردن از محاکات یا بازنمایی
2 لذت بردن از تألیف و ترکیب سازگار کلام موزون و آهنگین متناسب با طبع.
مهم ترین اثر شعر آن است که می تواند قوه خیال مخاطب را تحریک و تهیج کرده و او را از مرحله تصویرگری که بسیار لذت بخش و خوشایند است به درک مفاهیم و معانی عمیق و بلند به شکل پایدار برساند. به همین جهت در معارف اعتباری که برهان، خطابه و جدل کارایی کمتری دارند، شیوه شعر ارجحیت دارد و فهم عمومی نسبت به شعر از پذیرش و انفعال بیشتری برخوردار است. بنابراین شعر راهکار مناسبی است که می تواند درحفظ و تعالی فرهنگ مؤثر باشد.
امام رضا(ع) در اشعار سیدای نسفی
حوزه های تخصصی:
شاعران در صدر سروده های خود، علاوه بر حمد وستایش خداوند متعال، به نعت ومنقبت ائمه اطهار(ع) می پردازند. هر چه شاعر بیشتر با شخصیت و بینش پیامبر وائمه اطهار، آشنا و به آن علاقه مندتر باشد، کوشش می کند تا اندیشه های متعالی خود را با احساسات قلبی درآمیزد وعلاقه وارادت خود را هنرمندانه به ثبت برساند. این شیفتگی و ارادات، منحصر به شیعیان نیست، بلکه شاعران اهل سنت نیز مخلصانه به اهل بیت ارادت دارند و اشعارنغز و زیبایی از خود به یادگار گذاشته اند. نویسنده مقاله زیر در صدد است تا علاوه برتبیین شرح حال یکی از شاعران اهل سنت، سروده های آیینی وی را پیرامون اهل بیت (ع) شرح نماید.
بررسی جلوه های فرهنگ و تمدن ایرانی در شعر مهیار دیلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ ایرانی، از دیرباز تاکنون، یکی از پربارترین فرهنگ های بشری به شمار آمده و همواره مورد توجّه شاعران قرار گرفته است. مهیار دیلمی، از شاعران ایرانی تباری است که فرهنگ و تمدّن خویش را به ادبیّات عرب معرّفی نموده است. نوشتار حاضر، پژوهشی توصیفی - تحلیلی با هدف شناسایی زوایای گوناگون فرهنگ و تمدّن اصیل ایرانی در اشعار مهیار دیلمی است که به شیوه ای نظام مند به بررسی جشن ها، آداب و رسوم ایرانی، الفاظ و واژه های فارسی، ذکر پادشاهان ایرانی و... در دیوان مهیار می پردازد. در این مقاله، ضمن اثبات تأثیرپذیری عمیق مهیار از فرهنگ و تمدّن ایرانی، به این نتیجه نیز دست یافته ایم که علاقة قلبی مهیار دیلمی به سرزمین خویش، او را از توجّه به مبادی اسلامی بازنداشته است؛ امّا معرّفی فرهنگ و تمدّن جامعة ایرانی به ادیبان عرب، از دغدغه های مهمّ فکری اوست و دلیل بر این مدّعا، بسامد واژگان و اصطلاحات فارسی در دیوان اوست.
ابن نباته مصری و رویکرد نوستالژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوستالژی یا غم غربت در اصطلاح به حسرت گذشته و احساس بیگانگی و بیزاری از واقعیات موجود گفته می شود. این اصطلاح از حوزه ی روان شناسی وارد هنر و ادبیات شد و در ادبیات عبارت از رفتاری است ناخودآگاه که در شاعر یا نویسنده روی می دهد. ابن نُباته(686 -768ه ) امیر شعرای مصر سالیان دراز دور از زادگاهش، در سرزمین شام زندگی کرده است. از این رو غم غربت یکی از درون مایه های اصلی شعرش است. او در چکامه های خود حسرت گذشته و دلتنگی حاصل از آن را با ابزارهای زبانی و تصویرهای شعری گوناگون بیان می کند و برای رهایی از وضع نامطلوب کنونی خود تلاش می کند جایگزینی پیدا کند. واکنش روانی شاعر در برابر این غم غربت عمدتا به صورت یاد کرد حسرت آمیز ایام وصال معشوق، شکایت از روزگار خزان دیده ی پیری، غم دوری از وطن، سوگ عزیزان، خاطره های جمعی، باستان گرایی و غربت اجتماعی است. این پژوهش ابتدا به بیان رابطه ی میان نوستالژی، دانش روان شناسی و مکتب رومانتیسم می پردازد و سپس مفاهیم و مؤلفه های نوستالژی را در دیوان این شاعر تازی مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.
تبیین نظریه ادبی انوری ابیوردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انوری استاد قصیده سرایی و به گفته آذربیگدلی یکی از سه پیامبر شعر فارسی است. پژوهش حاضر براساس تحلیل اصطلاحات شعر و شاعری در دیوان وی با توجه به کتاب های بلاغی موجود و مطابق الگویی است که شاعر در دیوان خویش ترسیم کرده است. بنابراین، هدف از شعر و شاعری، تلقّی از شعر، لفظ و معنی، زبان، پسند، موارد اقتدار در سخنوری، موسیقی، لوازم شاعری از نگاه انوری بررسی و نظریات او در باب شعر و شاعری تبیین شده است. انوری شعر را حاصل درهم تنیدگی اندیشه همراه با خاطر و طبع می داند. معنی را بر لفظ مقدم می داند و بدیهه را یکی از موارد اقتدار شاعری به حساب می آورد. از منظر او هرگاه شاعر، شعر را وسیله ارتزاق خویش کند، آن هنگام شریعت شعر گدایی است و اگر شعر برای اهداف والا سروده شود، با عناوین و القاب عالی همراه خواهد شد و همزاد حکمت و موردپسند است. نکات فوق و پاره ای دیگر از مسائل از مهم ترین موارد مورد بحث در این پژوهش هستند.
زبان و فرهنگ عامیانه در اشعار حمید مصدق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر فارسی در سیر تاریخی خویش از عوامل بسیاری تأثیر پذیرفت که از جمله آنها عناصر زبان عامیانه است، البته تأثیر این عناصر در همه ادوار ادب فارسی به یک اندازه نیست. زبان عامیانه به عنوان گونه ای زبان زیرِمعیار دربردارنده عناصر گوناگونی است که به مقدار قابل توجهی در شعر شاعران معاصر نمود یافته است. حمید مصدق از جمله شاعران نوگرای معاصر، به پیروی از نیما، به مقدار قابل توجهی، از عناصر زبان عامیانه در اشعارش بهره برده است. کاربرد اشکال مختلف عناصر زبان عامیانه در شعر مصدق گذشته از آنکه موجب تشخص زبان شعر وی شده، روانی و سادگی کلام او را نیز به همراه داشته است. زبان و فرهنگ عامیانه به کاررفته در دفاتر شش گانه مصدق را می توان در هفت گروه تقسیم کرد: 1- واژگان عامیانه، 2- واژگان رایج و محاوره ای 3- کنایه و مثل 4- تلفظهای عامیانه 5- تلمیح به قصه های عامیانه 6- باورها و رسوم عامیانه 7- واژگان محلی. بسامد موارد مذکور در دفاتر مصدق یکسان نیست. این عناصر در دو دفتر «درفش کاویان» و «آبی خاکستری سیاه» بسیار اندک است، فضای حماسی حاکم بر این دو دفتر را می توان از جمله عوامل کاهش این عناصر دانست؛ از سویی دیگر تغزل و عشقی صمیمی، ملموس و زمینی محتوای اغلب اشعار مصدق در چهار دفتر «سالهای صبوری»، «شیر سرخ»، «در رهگذار باد» و «از جدایی ها» را تشکیل می دهد و این امر به کاربرد زبانی آشنا همراه با بهره بردن از عناصر زبان عامیانه انجامیده است.
حکمت در اشعار امام حسین (علیه السلام)
حوزه های تخصصی:
فصاحت و بلاغت امیرالمومنین علی(ع) زبانزد دوران است و امام حسین(ع) نیز این زبان فصیح را از نیای خویش به ارث برده است؛ شخصیت بزرگواری که در ضدیت با ستم قیام کرد و با قلم شیوای خود به تنویر افکار مردم و بصیرت بخشی به آنان روی آورد. امام حسین (ع) اشعاری دارد که منسوب به ایشان است. درون مایه های سیاسی، اجتماعی، دینی، زهد و مانند آن محتوای غالب اشعار وی است. از مضامین ارزشمند اشعار امام حسین(ع) حکمت و موضوعات حکمی است ؛ ایشان در نظم قصاید حکمی اسلوب سهل، ساده، واقع گرا و گاه مخیل بدیع را مطمح نظر قرار داده است تا بدین گونه صدق عاطفة خویش را با زبان شعری فصیح تعبیر نماید. مضامین صبر، توکل بر خدا، دفاع از حق، قیام علیه ستم و بخشش در زمرة موضوعات حکمی است که در این مقاله مکتوب شده است. از نتایج ارزندة پژوهش حاضر محقق گردیدن سعادت دنیوی و اخروی انسان ها با سرلوحه قراردادن کلام ائمه اطهار علیهم السلام است که ریشه در مبانی حکمی دارد .
تأثیر روایت ایام العرب بر مغازی و فتوح نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر جاهلی، بر اساس سنت شفاهی نقل روایات، راویان، به گزارش ایام العرب یا جنگ های آن عصر می پرداختند و در آن، از شیوه ها و عناصر خاصی چون؛ شواهد شعری، قصص و اسطوره، حماسه و ملحمه، مبالغه و تفاخر و... بهره می گرفتند. پس از ظهور اسلام، وقوع درگیری ها و نبردهایی در این دوره، بسیاری از راویان و گزارش گران را واداشت تا این جنگ ها را با عنوان جدید مغازی و فتوح نگاری، گزارش نمایند. با توجه به نزدیکی این دو دوره به یکدیگر، تشابهات و تمایزات شیوه های این دو نوع گزارش و میزان استقلال یا اثرپذیری مغازی نگاری و فتوح نویسی از شیوه های گزارش الایام در عصر جاهلی، سؤالات اصلی این پژوهشند. بررسی گزارش های باقی مانده ی ایام العرب، ویژگی ها، عناصر و ساختار آن ها و مقایسه شان با شیوه ها و عناصر روایت مغازی و فتوح در عصر اسلامی، نشان می دهد که عناصر مشابه وهمگونی های فراوانی از جمله؛ استفاده از شواهد شعری، حماسه و رجز و ملحمه، قصص و اسطوره، تفاخر و مبالغه، میان این دو نوع گزارش وجود دارد. حضور برخی ازشعرا و راویان ایام العرب در مغازی و فتوح عصر اسلامی و گزارش این جنگ ها توسط آنان با همان سبک و سیاق عصر خویش- البته صرف نظر از محتوای دگرگون شده ی آن- و نیز بهره گیری و استناد فراوان مغازی و فتوح نگاران از روایات و یا اشعار عصر جاهلی، از یک طرف؛ استمرار روش ایام العرب در عصر اسلامی و از طرف دیگر؛ اثر گذاری شیوه ی ایام العرب را برروایات مغازی و فتوح نشان می دهد.
بررسی هرمنوتیک اشلایر ماخر در اشعار جان کیتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردریش اشلایر ماخر، نخستین پژوهشگری بود که نظریه ی عام تفسیر را مطرح نمود. از نظر او هرمنوتیک براساس دوشاخص موازنه و تنزیل استوار است، موازنه به قیاس مفاهیم وکلمات می پردازد وتنزیل به معنای تجسم جسمانی هرچیز در عالم مکان می باشد. در حقیقت، تنزیل تجسم عینی آن چیزی است که در عالم معنا تجلی دارد. در هردو مفهوم نوعی نونگری به مفاهیم وتعینات گذشته مشهود است. به عبارت دیگر، این شیوه های جدید نگریستن به عالم طبیعت و اشیاء راه را برای مشاهدات و دریافت های تازه ای هموار می سازد که اگرچه به سرعت تحقق نمی یابند، لیک خوانندگان را بر آن می دارد تا با تأمل بیشتر در مفاهیم جدید به درک بهتر آنها نائل آیند. از این حیث، درنگ و تعلل در درک مفاهیم جدید از ویژگی های اصلی نظریه تفاوط ژاک دریدا به حساب می آید. لذا این مقاله می کوشد تا نشان دهد هرمونتیک ، کنش کلامی و تفاوط به چه شیوه هایی با یکدیگر ارتباط دارند وچگونه در اشعار کیتس نمایان شده اند؟
نقش سنائی در تحول قصیدة فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چنان که از عنوان برمی آید، مسألة اصلی مقاله تعیین نقش سنائی در تاریخ تحول قصیدة فارسی است؛ نقشی که به همان اندازة «تحول در غزل فارسی» مهم است. با وجود تحقیقات پراکنده ای که در پیشینة تحقیق بدان ها پرداخته-ایم، هنوز جای تحقیقی که این بُعد شخصیت شاعری سنائی را آشکار کند، خالی بود. بدین منظور قصاید او را در دو سطح ساختار صوری (ناظر بر فرم) و نظم گفتمانی (معطوف به محتوا) بررسی کردیم و در مقایسه با سنت قصیده پردازی پیش از وی نشان دادیم که او و ناصر خسرو به عنوان نقطه های عطف تحول قصیده فارسی هستند؛ به طوری که می توان تاریخ قصیدة فارسی را به دو دورة پیش و پس از این دو شاعر تقسیم کرد. در بررسی ساختار صوری قصاید وی، به سه گونه قصیده دست یافتیم: تابع سنت قصیده پردازی، بینابین و جدید. همین گروه بندی را در بررسی گفتمانی قصاید نیز اساس قرار دادیم. نتیجة بررسی ها نشان داد که در قصاید گروه اول، چه از جهت ساختار صوری و چه محتوایی سنائی در چهار چوب «سنت» حرکت کرده است؛ در قصاید گروه دوم، حرکت او به طرف خروج از سنت (در سطح فرم و محتوا) مشاهده می شود اما چنان و چندان نیست که از مرزهای سنت خارج شده باشد و سر انجام در قصاید گروه سوم، چه به لحاظ ساختار صوری و چه محتوایی با طرحی کاملاً نو مواجه می شویم که پیش از وی (به استثنای ناصر خسرو) یا اصلاً وجود ندارد و یا قابل توجه نیست. بدین ترتیب باید سنائی را یک نقطة عطف در تاریخ تحول قصیده به شمار آورد.
ساختِ رابطه ی تعلیلی استنتاجیِ جملات در ابیاتِ شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شعر حافظ یکی از برجسته ترین رابطه هایی که دو جمله یا دو مصراعِ یک بیت را از نظر معنایی به هم پیوند می-دهد، رابطه تعلیلی استنتاجی است. این نوع رابطه، الگوی ساخت بسیاری از ابیاتِ شعر اوست. به طوری که از نظر ساخت جمله های بیت، مشخصه سبکِ شخصیِ او محسوب می شود. در این الگوی ساختی که گاه از دو جمله مستقل تشکیل شده و گاهی از یک جمله مرکّب، یکی از جملات از نظر معنایی برای جمله دیگر، جمله نتیجه، حکم علّت را دارد.
در این نوشتار سعی بر این است تا نشان داده شود که در این الگو هر یک از جملاتِ تعلیل و استنتاج به چه صورت هایی (امری، خبری، استفهامی و ...) آمده اند و ترتیب آنها از نظر تقدّم و تأخّر به چه صورتی است و تغییراتی که با جابجاییِ جملاتِ این ساخت به وجود می آید، چگونه است.
در این نوشتار سعی بر این است تا نشان داده شود که در این الگو هر یک از جملاتِ تعلیل و استنتاج به چه صورت هایی (امری، خبری، استفهامی و ...) آمده اند و ترتیب آنها از نظر تقدّم و تأخّر به چه صورتی است و تغییراتی که با جابجاییِ جملاتِ این ساخت به وجود می آید، چگونه است.
«فقهِ هنر» در دو نگاه جامع و تعیّنات موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله هنر از پدیده های مهم در زندگی بشر است که احکام آن باید در دانش فقه به صورت منضبط استنباط شود. در فقه به دو صورت می توان موضوع هنر را به تصویر کشید: گاه با نگاهی جامع و فارغ از تعینات هنری و گاه با نگاه و تمرکز بر موارد خاص. در نگاه جامع، آنچه مهم است، استخراج اصل اولی این پدیده است. بر اساس اَسناد شرعی، حکم اولی آن استحباب است؛ پس از تحلیل و بررسی آن دسته از مصادیق هنر که در فقه مورد اشکال واقع شده، روشن می شود جهت اشکال، عناوینی غیر از عنوان هنر است و این عناوین گاه با هنر مقارن و گاه مفارق با آن است.
کارکرد ِ زبان در شعر ایرج میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان شاعران عصر مشروطه، شعر ایرج میرزا، ازلحاظ کاربرد ویژة زبان و شگردهای کلامی - که آگاهانه بدان پرداخته است - جایگاهی ویژه دارد. وی با جسارتی هنرمندانه هنجارهای زبان رایج را در سطح های صرفی، نحوی و واژگانی، واجی و معنایی در هم می شکند و فضایی تازه در حیطة زبان ادبی ایجاد می کند و این کار را با زبانی ساده و روان انجام می دهد؛ به گونه ای که بی اغراق، می توان گفت در بین شاعران این عصر، شعر وی بیش از دیگران به زبان طبیعی نزدیک است.
این مقاله به بررسی پاره ای عملکردهای زبانی ایرج پرداخته و نشان داده است که وی چگونه به کمک این زبانِ ساده و روان، شعر خود را وسیلة بیان مفاهیم انقلابی، اجتماعی سیاسی، طنزآلود، شکوائیه و ... قرار داده و با بهره گیری از ترکیب های نوساخته و لطیفه پردازی های کم سابقه، خود را صاحبِ سبکی ویژه ساخته است.
نقد شعر و شاعران در سروده های شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد شاعران بر شاعران که از روش ها و رویکردهای نقد ذوقی به شمار می آید، در پهنه ی شعر فارسی رواج نسبی داشته است. شاعران از دیرباز تاکنون با شیوه ها و انگیزه های مثبت و منفی به نقد و نظر درباب شاعر یا شعر او پرداخته اند. با مروری در سروده های شفیعی کدکنی درمی یابیم که وی در اشعارش به این شیوه ی نقد اهتمام ورزیده است. در این مقاله، کوشیده ایم تا افزون بر تبیین وجوه تشابه و تفاوت شعر – نقدهای شفیعی با آثار مشابه گذشتگان و نیز معاصران، به واکاوی روش و رویکردهای وی در این حوزه بپردازیم. حاصل پژوهش، نشانگر این نکات است که شعر – نقدهای شفیعی، دارای دو رویکرد اصلی اند.: نقدهای محتوا مدار، جامعه گرا و ایدئولوژیک، که بیشتر درآثار دهه های 40 و 50 شاعر تجلی یافته اند، و نیز نقدهای جمال شناسانه و ساخت گرایانه، که بیشتر شامل آثار پس از انقلاب اوست. این آثار از لحاظ روش بیان نیز دو شیوه ی اصلی دارند: روش نقد مستقیم؛ روش غیرمستقیم، که در روش نخست، از سویی به ستایش شاعران آزاده و آرمانگرا، و نکوهش شاعران و شبه شاعران مدیحه گو، عافیت جو، بی درد، افراطی و شبه مدرن پرداخته است، و در روش دوم، به تبیین شاعرانه ی مفهوم و ماهیت شعر و کارکردهای انسانی، اجتماعی و جمال شناسانه ی آن. نیز برخلاف آثار گذشتگان یا معاصران، شعر – نقدهای شفیعی، صرف نظر از برخی نمونه ها، خاستگاهی جز باورهای فرهنگی، عواطف انسانی و دغدغه های هنری ندارند.
بررسی تطبیقی درمان درد فراق (نوستالژی) در شعر نازک الملائکه و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درد فراق (نوستالژی) دردی است که به سبب جدایی و دوری از مطلوب یا اندیشیدن به نامطلوب در فرد تجلّی می یابد و شاعر یا نویسنده به بیان آن می پردازد. همچنین درمان درد فراق (نوستالژی) به تلاش شاعران برای رهایی از اندیشه دردناک و حسرت آور نوستالژی گفته می شود. نازک الملائکه (2007-1923) و سهراب سپهری (1307-1359) ازجمله شاعران نوستالژیکی معاصر ادبیات عربی و فارسی هستند که درد فراق (نوستالژی) در شعر آن ها به صورتی برجسته دیده می شود. ازآنجاکه هر دردی درمان خاصی می طلبد، این دو شاعر با توجّه به شناختی که از درد جان فرسود خویشتن داشته اند به ارائه راه هایی برای درمان پرداخته اند که در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلیِ مجموعه های شعری دو شاعر و استفاده از منابع کتابخانه ای و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به بررسی مقایسه ای راه های رهایی و درمان درد فراق (نوستالژی) در شعر دو شاعر پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد هر دو شاعر برای درمان درد فراق راه حل های مشابهی ارائه داده اند؛ هر دو شاعر «ایمان و یاد خدا و غنیمت شمردن فرصت و در زمان حال زیستن» را راهِ رهایی از درد و رنج و رسیدن به آرامش، «پناه بردن به طبیعت» را برای درمان غم غربت و تنهایی، «پذیرفتن تقدیر» را برای درمان نوستالژی حاصل از اندیشیدن به مرگ و «خزیدن در سایه ها» را برای درمان نوستالژی بکار برده اند.
تأثیر جنسیت بر اشعار عامه بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنسیت به عنوان هویت اجتماعی افراد، نقش مهمی در شکل گیری اشعار عامه، به خصوص اشعار محلی بختیاری دارد. این اشعار ضمن بازتاب ارزش ها و باورهای مختلف زنان و مردان، در نهادینه کردن آنها تأثیر بسزایی دارند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر جنسیت بر اشعار عامه بختیاری (ترانه های نوازشی، لالایی ها، آهای گل و سوگ سروده ها) است که با روش تحلیل محتوا و بر مبنای نظریه نابرابری جنسی واکاوی شده اند. این اشعار براساس جنسیت به دو قسمت اشعار زنانه و مردانه تقسیم می شوند. خانه عرصه خصوصی و مهارت در انجام کارهای آن مانند نان پزی، شیردوشی و مهمان نوازی، مختص زنان است. اجتماع و عرصه عمومی و صفت هایی مانند مجلس نشینی، سخندانی، عاقلی، جنگاوری و شجاعت مختص مردان است. نابرابری جنسی در فرهنگ بختیاری، به صورت عطوفت آمیز است؛ یعنی ضمن نگاه مثبت به زنان، آن ها جایگاه پایین تری نسبت به مردان دارند.
ناله های شعری ابن فارض و کلّیتی از عرفان وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوشش و کوشش سالک شوریده، نردبان عروج به قله های بی کرانه قرب و بندگی و راه دستیابی به عشق الهی است. ناله های جان سوز و ادبی ابن فارض، این شاعر سوخته عشق و مجذوب نور توحید، همان ناله های سوزان محی الدین عربی، مولانا جلال الدین بلخی، فخرالدین عراقی و دیگر عارفان الهی ست. با توجّه به اینکه وی در به کارگیری صناعات بدیعی لفظی و معنوی در اشعارش به افراط گراییده و از این منظر نیز مورد توجّه پژوهشگران نبوده است؛ همچنین با هدف شناساندن شخصیّت شعری او، نگارنده به نگارش این مقاله تحریض شد. حاصل پژوهش نشان می دهد که شراره های عشق الهی با سوز و گداز، فقدان انس و وصال با عالم عرش و رهایی از منزل فرش، جلوه های ادبی کم نظیری آفریده است. ابن فارض در سروده هایش، تحولی ادبی به همراه آمیخته ای از فنون ادبی عام پسند به وجود آورده و نوعی افراط در آراستگی و زیبایی ظاهر ایجاد کرده است که باعث اخلال در رسیدن به هدف والای سلطان عاشقان مصر می باشد.