سید مهدی مسبوق

سید مهدی مسبوق

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه بوعلی سینا

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۷ مورد.
۱.

بررسی و نقد ترجمه جمله های مؤکّد با نون تأکید در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه های فارسی نارسایی ترجمه نون تأکید سوره اعراف قرآن کریم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۲
ترجمه قرآن ، به علّت داشتن ظرایف و دقایق بلاغی و نحوی از حساسیّت بالایی بر خوردار است و معمولاً به عنوان یکی از دشوارترین انواع ترجمه به شمار می رود . ازجمله این ظرافت های بلاغی ، تأکید با نون است که همواره در قالب یک ساختار نحوی ، جهت تأکید مضمون فعل یا جمله می آید و در هر ساختار و اسلوبی بر معنایی خاص دلالت دارد ؛ پرواضح است که مترجم با شناخت چنین پدیده زبانی ، بخشی از چالش های ترجمه قرآن را پشت سر گذاشته و در انتقال معنای دقیق آن – با رعایت اصول بلاغی– دچار لغزش نمی شود . لذا در این جستار به منظور شناخت کارکرد معنایی نون تأکید در قرآن کریم و با روش توصیفی– تحلیلی و رویکرد مقابله ای ، فر آیند ترجمه «نون تأکید» در چهار ترجمه فارسی آقایان الهی قمشه ای، فولادوند ، انصاریان و مکارم شیرازی از سوره اعراف موردنقد و بررسی قرار گرفته است . بر آیند پژوهش نشان داد که در مقوله معادل یابی برای نون تأکید از جهت تعدّد در یک آیه و برخی ظرافت های نحوی ، پیچیدگی هایی وجود دارد که عدم دقّت نظر در آن ترجمه را دچار نارسایی کرده است . مناسب ترین معادل معنایی نون تأکید ثقیله در جمله های مثبت ، قید تأکید «قطعاً» و در جمله های منفی قید «هرگز» است و در میان مترجمان، انصاریان نسبت به سه مترجم دیگر موفق تر عمل کرده است .
۲.

لغة الوجة والعين في نهج البلاغة دراسة دلالية(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لغه الجسد الوجه العین الدلاله نهج البلاغه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۴
لغه الجسد لغه متفوقه منذ القدم ولدت مع الفطره البشریه؛ لذلک تعد أکثر شفافیه من التواصل اللفظی. هناک ألفاظ تعجز عن نقل الرساله إلى المتلقی، فتأتی لغه الجسد داعمه لها، تبین ما خفی من معانیها ودلالاتها، فهی انعکاس صادق لما نفکر أو نشعر به. یهدف هذا البحث إلی دراسه لغه الجسد فی نهج البلاغه، بالمنهج الوصفی التحلیلی. وقد وقع اختیارنا علی لغتی الوجه والعین أنموذجین فقط، منعاً لتضخم البحث. فندرسهما دراسه دلالیه، ونوضح أهم المواضع التی یبرز فیها التواصل من خلال حرکات الوجه والعین، لنستشف أهمیه هذا التواصل ودلالاته فی کلام الإمام علی (8). تکمن أهمیه هذا البحث فی کونه یبیّن الأثر الذی تترکه لغه الوجه والعین فی الآخرین، کما یجعل القارئ أکثر فهماً واستیعاباً لکلمات الإمام علی ویسهل على الدارسین الغوص فی أبحاث واسعه ضمن هذا المجال. أما أهم النتائج التی تم التوصل إلیها، فهی أن الإمام علی حرص علی تنویع طرق إیصال الأفکار إلی الآخرین، بلغه الجسد التی من شأنها أن تسرع من عملیه بث الأفکار والمشاعر والانفعالات وکشف مخبوءات الباطن وفهمها من قبل المخاطب واستقبالها، حیث لم یقف الإمام عند حد الکلام المنطوق، وإن للغه الوجه والعین دورا مهما فی الاتصال بالمتلقی فی کلام الإمام، وذلک عبر إیصال الرسائل الهادفه، کما أن لها وقعا کبیرا فی تبسیط التواصل والتفاهم بین الأفراد وتسهیله. یدل الوجه فی کلام الإمام علی ظاهر المؤمن ودماثه الخلق والفرح والبشاشه والمجد والکرامه والرد والمنع، وتدل العین التی هی أکثر الجوارح تعبیرا عن المعانی وتأثرا بتغیر الأحوال النفسیه علی أمور مختلفه، منها الازدراء والتحقیر والخشوع والخوف والفزع.
۳.

صدی المرأة في شعر أبي العلاء المعري والخاقاني الشرواني "دراسة نقدية مقارنة"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: المعری خاقانی المرأه الزوجه الأم البنت الحبیبه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۵۵
تتناول هذه الدراسه موقف الشاعرین أبی العلاء المعری) 363 – 449 ه )  والخاقانی الشروانی (520 -595 ه ) من المرأه. إن أبا العلاء المعری کان شاعرا کفیف البصر شدید التشاؤم حیث جعله تشاؤمه ساخطا علی الحیاه الدنیا وأبناءها ولاسیما المرأه. أما الخاقانی الشروانی، فهو من الشعراء الفرس، اشتهر بغموض أشعاره وخفاء معانیها کما اشتهر بتشاؤمه، حیث یری بعض الدارسین أنه کان من أکثر الشعراء الفرس تشاؤما بالنسبه إلی المرأه. علی الرغم من تشاؤمهما وموقفهما السلبی من المرأه إلا أنّ کلیهما أولی أهمیه بالغه بها وشغلت المرأه مساحه کبیره فی قصائدهما. حاولت هذه الدراسه بالمنهج الوصفی التحلیلی وبالاعتماد علی المدرسه الأمریکیه للأدب المقارن تسلیط الضوء علی المؤتلف والمختلف فی موقف الشاعرین من المرأه کالأم والبنت والزوجه والحبیبه؛ واستعرضت الدواعی الخاصه والعامه التی جعلتهما أن یسلکا مسلک التطرف فی العداء علی المرأه. توصلت الدراسه إلی أن موقف الشاعرین من المرأه کالأم لا یتخذ طابعا عدائیا ولا یتمثل فی الحقد والبغضاء علیها؛ لأنها الملاذ الذی وجدا السکینه فی جوارها. أما عن البنت فکلاهما یفرح من موتها، ودفنها وإن اختلفت الدواعی عندهما. ومعانی الغزل تجری عندهما من ضمن أسلوب عام وکان جهد الشاعرین یقتصر علی تردید المعانی القدیمه فی الغزل وذلک لأن صناعه الشعر فی عصرهما لم یقدّر لها أن تستعرض المعانی الجدیده. أما الخاقانی بالنسبه إلی المعری فقد أکثر من المعانی الغزلیه وأجادها. 
۴.

ثنائیه الأنا والآخر فی کتاب الاعتبار فی ضوء نظریه هنری باجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الأدب المقارن الصورولوجیا الأنا والآخر أسامه بن منقذ رحله الاعتبار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۲
علم التصویر أو الصورولوجیا یعد من فروع الأدب المقارن ویدرس تجلیات الصوره فی الأعمال الأدبیه ومنها صوره الأنا والآخر. الصوره عن بیئه جغرافیه أو حدث تاریخی أو ثقافه وعادات وتقالید وفئات مختلفه لها لغه رمزیه وخصائص لغویه. فی دراسه الصوره تُطرح مفاهیم ومکونات مثل القوالب النمطیه، والتحیز، والصوره، والتمثیل. من النظریات التی یمکن أن ندرس فی ضوئها صوره الأنا والآخر هی نظریه هانری باجو الفنان التشکیلی الفرنسی الذی یری أن للصوره ثلاثه اتجاهات: الاتجاه الفوقی أو التشویه الایجابی، الاتجاه الدونی أو التشویه السلبی، الاتجاه الأفقی أو التسامح. بالاعتماد علی هذه النظریه تم اختیار کتاب الاعتبار لأسامه بن منقذ (488-584) الکاتب والشاعر الکبیر الذی عاش قبیل الحروب الصلیبیه فی منطقه شیزر، وکان شاعراً فذا وکاتبا بارعا وله شخصیه أدبیه وسیاسیه ورحلته الاعتبار هی صوره دقیقه ورائعه لمختلف الطبقات والشرائح الاجتماعیه والسیاسیه، منهم الکاتب نفسه وأهله، والعرب وقبائلهم المختلفه، والفاطمیون، والأیوبیون، والغزاه المسیحیون وغیرهم. تهدف هذه الدراسه بالمنهج الوصفی التحلیلی وفی ضوء علم التصویر إلی استعراض ثنائیه الأنا والآخر فی کتاب الاعتبار، وحاولت الإجابه علی سؤال رئیس مفاده ما هی أنواع تجلیات الأنا والآخر فی هذا الکتاب وما هی مصادیقهما. وخلص البحث إلی أن أنواع الأنا والآخر فی کتاب الاعتبار تنقسم إلی الفردیه والجماعیه، ووقف الکاتب منهما موقفا محایدا نزیها واتجه اتجاها أفقیا. وبدا أن هذه الصور هی نتاج اتصاله الوشیج والمباشر بالفئات المختلفه التی تجلث صورتهم فی رحلته وحاول التمییز بین الغزاه الصلیبیین وعامه الناس، وبالطبع قدم صوره واقعیه غیر منحازه عن الأنا والآخر.
۵.

بازکاوی ترجمه فارسی «الفرج بعد الشدّة» بر اساس الگوی کاتارینا رایس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه کاتارینا رایس الفرج بعد الشده قاضی تنوخی دهستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۶۰
«الفرج بعد الشده» از جمله آثار روایی است که بخش بزرگی از فرهنگ و ادب عامه کهن را نمایندگی می کند. این کتاب که در سده هفتم توسط دهستانی به فارسی برگردانده شده، مشتمل بر حکایت های عامه بسیاری است در قالب 14 باب که در آن بیش از 200 سرگذشت زندگی انسان های گرفتار در قالب داستان با مضامینی اخلاقی به تصویر کشیده شده است که در مهلکه های زندگی هر یک با توکل به خدا رستگار شده اند. یکی از الگوهای مناسب نقد ترجمه، الگوی کاتارینا رایس است که کمتر مورد توجه ترجمه شناسان قرار گرفته است. با توجه به جامعیت تکنیک های نقد ترجمه در الگوی کاتارینا رایس نسبت به سایر الگوهای ترجمه، پژوهش حاضر می تواند به عنوان نمونه و الگویی مناسب توسط علاقه مندان به حوزه نقد ترجمه در زبان و ادبیات عربی به کار گرفته شود. پژوهش پیش رو کوشیده ضمن کاربست الگوی رایس در متن عربی، تحلیلی کلی از ترجمه فارسی کتاب الفرج بعد الشده از دو منظر زبان شناختی و فرازبانی ارائه کند. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب اول آن به عنوان پیکره پژوهش انتخاب و با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شد. برآیند پژوهش نشان داد که دهستانی بر اساس الگوی رایس، ترجمه ای اقتباسی ارائه داده است. در عوامل زبان شناختی، مترجم به واسطه تغییرات معنایی، کاربست ساختارهای دقیق دستوری متناسب با معیارهای زبان مقصد و عناصر سبکی شاخص به بسندگی و تعادل معنایی در متن مقصد دست یافته است. علاوه بر این، در بررسی عوامل فرازبانی با واکاوی موقعیت و موضوع ادای سخن، توجه به زمان و مکان و سنجش ابزارهای معنایی جهت انعکاس تداعی های عاطفی، مشخص شد دهستانی ضمن اینکه محتوامحوری را نقش غالب زبان مقصد در نظر گرفته در ارائه تعادل معنایی تا حدی پیش رفته که ترجمه او در زبان مقصد از جایگاه و اثرگذاری بیشتری نسبت به زبان مبدأ برخوردار شده است.
۶.

نقد ترجمه عربی انگاره های فرهنگی در رمان چشمهایش با تکیه بر کنایه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان چشمهایش ترجمه عربی احمدموسی کنایه الگوی نیومارک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۶۵
بی تردید ارتباط بین ملت ها از جمله نیازهای بدیهی انسان و همواره مورد توجه او بوده است. پر واضح است که ساده ترین شیوه برای تعامل با دیگران و دستیابی به تجربه های آنان، پدیده ترجمه است؛ اما نکته قابل توجه در فرآیند ترجمه، تفاوت های فرهنگی بین ملت ها است که این موضوع، باعث ایجاد مشکل در برگردان عناصر فرهنگی شده است. جهت برون رفت از این معضل، ترجمه شناسان روش های متعددی پیشنهاد داده اند. از جمله آنها پیتر نیومارک از بنیانگذاران شاخص و سرشناس مطالعات ترجمه در دهه هشتاد سده بیستم است. وی برای تسهیل فرآیند ترجمه، به ویژه ترجمه انگاره های فرهنگی مختص زبان مبدأ هجده شیوه پیشنهاد داده که با تکیه بر آنها می-توان روش برگردان و معادل یابی انگاره های فرهنگی را مورد ارزیابی و سنجش قرار داد. در پژوهش حاضر، که با شیوه توصیفی تحلیلی و تکیه بر مدل نیومارک سامان یافته است، به نقد و ارزیابی چهل و دو کنایه در ترجمه عربی احمد موسی از رمان چشمهایش بزرگ علوی پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که سی و هفت مورد از کنایه ها به شیوه تحت اللفظی ترجمه شده و چهار مورد با معادل کارکردی و یک مورد هم به شیوه بومی سازی برابریابی شده است. پرواضح است که ترجمه تحت اللفظی شیوه مناسبی برای برگردان تعابیر کنایی به شما نمی رود و بر این اساس ترجمه احمد موسی از خوانایی و سلاست قابل قبولی برخوردار نیست و در انتقال تعابیر و اصطلاحات فرهنگ بنیاد رمان، توفیق چندانی نداشته است.
۷.

مقایسه مفهوم وطن در کتاب های فارسی ایران و العربیّه سوریه در مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وطن ایران سوریه مقطع ابتدایی کتاب های فارسی کتاب های العربیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۸
بررسی و مقایسه محتوای کتاب های درسی نزد ملل و فرهنگ های گوناگون، از موضوعاتی است که در قلمرو ادبیات تطبیقی قرار می گیرد. وطن و هویت ملّی از مضامینی است که همواره مورد توجّه نهاد آموزش و پرورش بوده و در کتاب های درسی کشور های مختلف به شکل های گوناگون بدان پرداخته شده است. پژوهش حاضر بر آن است تا بر اساس مکتب آمریکایی، به بررسی تطبیقی مفهوم وطن و هویت ملّی در کتاب های فارسی ایران و کتاب های العربیّه سوریه در مقطع ابتدایی بپردازد. آثار مورد بررسی، شش کتاب فارسی و شش کتاب عربی، بر اساس آخرین تغییرات کتب آموزشی در ایران و سوریه است. یافته ها در این بررسی تطبیقی نشان می دهد که در کتاب های فارسی دوره ابتدایی، هویت دینی و مذهبی و مؤلّفه های وطن اسلامی بسامد بالایی دارد. در حالی که در کتاب های العربیّه، ستایش زبان و خطّ عربی از سویی و نپرداختن به مؤلّفه های دینی و مذهبی از سوی دیگر، جلب توجّه می کند. در کتاب های هر دو کشور، ستایش رزمندگان و شهدای راه وطن و معرّفی جاذبه های طبیعی، جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی دیده می شود. کم توجّهی نسبت به هویت قومی از موارد مشترک در کتاب های دو کشور است.
۸.

بررسی و نقد ترجمه ی علی عباس زلیخه از کنایات شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر حافظ ترجمه ی عربی معادل یابی کنایات علی عباس زلیخه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۵۶
شعر حافظ فراتر از ارزش های ادبی و هنری آن به مثابه آینه دار فرهنگ و جهان بینی ایرانی شناخته شده است. ازاین رو آشنایی با آن از سوی اهالی زبان و فرهنگ های دیگر، دریچه ای به ادراک هنر، فرهنگ و ذائقه ایرانی خواهد گشود. از این منظر، کیفیت ترجمه سروده های حافظ به زبان های دیگر اهمیت ویژه ای پیدا می کند. تاکنون دست کم، نه ترجمه گزیده یا کامل از دیوان حافظ به زبان عربی منتشرشده که بیان گر اقبال عرب زبانان به شعر و اندیشه حافظ است. یکی از جدیدترین این برگردان ها، ترجمه علی عباس زلیخه است. با در نظر گرفتن این موضوع که هر عبارت کنایی، افزون بر معانی واژگانی، پیوست هایی فرهنگی، تاریخی و قومی را نیز در خود نهفته دارد، برگرداندن کنایات به زبان دیگر که در بستری متفاوت جاری است؛ یکی از دشواری های امر ترجمه به شمار می رود. در این جستار که با روش تحلیل محتوا و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام پذیرفت، تعداد ده غزل از دیوان حافظ مشتمل بر 29 کنایه به صورت تصادفی و با بهره گیری از جدول اعداد کندال و اسمیت برگزیده و تحلیل شد. برآیند پژوهش نشان داد که در 8 مورد، مفهوم عبارت به طرز قابل قبولی ترجمه شده و در 21 مورد دیگر، ترجمه عربی با اشکال جدی مواجه است. شایان توجه است که تعداد 5 مورد از 21 مورد ترجمه اشتباه، ناشی از بدخوانی متن فارسی بود به این ترتیب که مثلاً مترجم واژه «دُرد» را «دَرد» و واژه «بکِش» را «بکُش» خوانده و تبعاً به غلط ترجمه کرده بود.
۹.

بازشناسی آراء و رویکرد یحیی بن حمزه علوی صاحب "الطراز؛ المتضمن لأسرار البلاغه وعلوم حقائق الإعجاز" در تعریف حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علوی الطراز واضع حقیقت رویکرد عقلگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۸
دانش بلاغت به عنوان یکی از پر نظریه ترین علوم، در معرضِ توجه متفکرانِ اسلامیِ حوزه های مختلف قرار گرفته تا جایی که مباحث این علم را با جریان های فکری متفاوت خود، در آمیختند. از طرفی، تاریخ این علم، مبیّنِ مطالعات فراوانی پیرامون دیدگاه های متفکران در رابطه با مباحثِ دانش بلاغت است. چیستی "حقیقت" واژه، به عنوان یکی از مقوله های اصلی در بلاغت کلاسیک همواره در کانونِ توجه بلاغیان بوده و در مباحث نظری که ارتباط مستقیمی با اندیشه متفکران داشته به یکی از بحث های جدلی تبدیل شده است. اختلافِ نظرها پیرامون این مفهوم، بیشتر متوجه رویکردهای فکری بلاغت پژوهان در ارتباط با دایره شمول مفهوم حقیقت و مجاز بوده که در علم بلاغت با اصطلاح "حدّ الحقیقه" و "حدّ المجاز" بیان می شود. تقسیم بندی و قید زدن بر مفهوم "حقیقتْ"، توسط عده ای از نظریه پردازان، منشأ اصلیِ پیدایش این اختلاف ها شد. از طرفی، حقیقت به مثابه ابزاری برای شناخت واقعیتِ اندیشه متفکران جزئی ضروری است.از این رو؛ لازمه این نوع شناخت، فهم دقیق و تصور آنها از چیستی حقیقت است که این تصور می تواند به عنوان زیر ساخت فکری متفکران در رویکرد کلیشان، تلقی شود. از این رو، چگونگی تبیینِ مفهوم "حقیقت" به عنوان یکی از مباحث کلیدی در بلاغت، مورد توجه متفکران اسلامی بوده و پژوهش های فراوانی پیرامون آن صورت گرفته است؛ اما اغلبِ این مطالعات به نقلِ دیدگاه های بلاغت پژوهان پیرامون این مقوله، بسنده کرده اند، نقد و بازکاوی آراء متفکران، محور اصلی پژوهش ها نبوده است. علوی (۷۴۹ه )، نظریه پرداز کلاسیک در کتاب بلاغیِ "الطراز؛ المتضمن لأسرار البلاغه وعلوم حقائق الإعجاز" ضمن اشکال گیری بر آراء اغلب بلاغت پژوهان، به تبیین مفهوم "حقیقت" می پردازد. پژوهش گرانی که به بررسی آراء علوی پرداخته اند، باور به رویکردِ تکاملی یا میانه وی، دارند و این باور را خلاف اصلِ اندیشه وی، در پیش گرفتند. از این رو؛ مقاله حاضر با هدفِ شناختِ منظومه فکری علوی با تکیه بر مباحث نظری وی در مبحث "حقیقت" می کوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی، و تمرکز بر تضادهای موجود در آراء علوی، دوگانکی حاکم بر اندیشه وی را نشان دهد و به نفیِ انتسابِ رویکرد تکاملی او بپردازدMethodologyپژوهش حاضر، با تکیه بر رویکردهای حاکم بر بلاغت و شناخت اندیشه علوی، و با این هدف اصلی که مفهوم حقیقت می تواند به عنوان عنصری تعیین کننده برای شناختِ منظومه فکری علوی باشد، در تلاش است تا به نفیِ رویکرد تکاملی وی، بپردازد. شایان ذکر است که تمرکز جستار کنونی بر مباحث نظری بوده که زیر بنای فکری بلاغت پژوهان محسوب می شود، و از طرفی، تکیه اصلی بر استنباط آراء علوی از بطنِ اعتراض های وی بر دیگر متفکران کلاسیک بوده که در ضمن بحث، تا حدودی این اعتراض ها بررسی می شوند. Results and Discussionمفهوم "حقیقت" و چگونگی تبیین آن، یکی از مضامین اساسی در علم بلاغت است که توجه بسیاری از متفکران میراث عربی – اسلامی را به خود جلب کرده است. از آنجاکه مقوله حقیقت به مثابه ابزاری برای شناخت واقعیت اندیشه متفکری است؛ بنابراین لازمه فهم اندیشه وی، فهم دقیقِ تصور او از چیستی حقیقت است که این تصور می تواند به عنوان تکیه گاه فکری متفکر در رویکرد کلی وی، تلقی شود. از جمله نظریه- پردازانی که در این زمینه، آراء مهمی داشته یحیی بن حمزه علوی به عنوان یکی از متفکران منتسب به رویکرد تکاملی و صاحب کتاب "الطراز" است واکاوی آراء وی در این خصوص، با تکیه بر محورهای اصلی همچون "الوضع الأول"، "الوضع بالأصاله"، "الحقیقه اللغویه"، "الوضع اللغوی"، "المواضعه"، "استعمال فی الموضوع الأصلی"، و "معناه الأصلی" که به منزله سنگ بنای آراء علوی قرار گرفته و اندیشه متعارض وی را برجسته کرده، بر این مهم دلالت دارند که علوی مفهوم حقیقت را در دو مرحله بررسی می کند: الف: به اعتبار وضع واضع که از آن با عنوان دلالت تطابقی نوع اول یاد می شود. وی نخست بر بی اعتباری این مقوله به عنوان معیاری برای تعیین حقیقت واژه، تاکید داشته و آن را از دایره شمول حقیقت خارج کرده- است، و این بی اعتباری را حتی در اندیشه جرجانی و ابن جنی، نیز رقم زده است. به نوعی وی در این مرحله، بر این باور است که واژه قبل از استعمال، حقیقت بر آن صدق نکرده و نقل معنایی در آن صورت نمی گیرد. ب: به اعتبار اصطلاح تخاطب که از آن با عنوان دلالت تطابقی نوع دوم یاد می شود. وی این مقوله را ملاکی برای تعیین حقیقت واژه دانسته؛ یعنی واژه بعد از استعمال مشمول مفهوم حقیقت می شود؛ زیرا در این مرحله است که نقل معنا صورت می گیرد هر چند که در مبحثی دیگر، با اعتبار بخشی به وضع واضع (دلالت تطابقی نوع اول) ملزم به نقض چنین دیدگاهی می شود. جدال علوی میان اعتباربخشی به وضع واضع یا اصطلاح تخاطب، منجر شده نوعی دوگانگی و تعارض- گویی، آراء وی را پیرامون مفهوم حقیقت احاطه کند. با مشروط کردن وضع واضع به قید استعمال، به گونه ای میان دلالت تطابقی نوع اول و دوم تفکیک قائل شده، و سعی دارد قید استعمال را در اصطلاح تخاطب؛ یعنی استعمال واژه در بافت های لغوی، عرفی و شرعی پیش ببرد. از طرفی، علوی وضع اولیه واژه یا همان دلالت تطابقی نوع اول را مقدمه اصطلاح تخاطب قرار داده؛ اما در تعریف نوعی از حقیقت (شرعی) با تکیه بر محورهایی، این دیدگاه را نفی کرده و دلالت تطابقی نوع اول و دوم را در یک راستا پیش می برد؛ بنابراین با چنین رویکردی، ملزم به نقض قید استعمال، بی اعتباری وضع واضع، عدم نقل معنا در دلالت تطابقی نوع اول و حتی ایراد بر جرجانی و ابن جنی می شود. با توجه به دیدگاه های فوق، در مباحث نظری که ارتباط تنگاتنگی با اندیشه علوی داشته گویا جریان عقل گرایی بر ابعاد فکری وی، قابل تطبیق بوده و مجموع این موارد، در نفیِ رویکرد تکاملی وی بوده است. Conclusionیافته های پژوهش نشان می دهد؛ جدالِ میان اعتباربخشی به وضع واضع یا اصطلاح تخاطب، سبب شده نوعی دوگانگی بر آراء علوی پیرامون حقیقت سایه افکند و دو تعریف متعارض از حقیقت ارائه دهد. وی بر بی اعتباری وضع واضع و عدم انتقال معنا تاکید داشته و آن را، مشروط به قید استعمال می داند؛ یعنی وضع واضع را به عنوان معیار تعیین کننده نقل معنا از حقیقت به مجاز قبول ندارد؛ اما در جایی دیگر، با اعتباربخشی به وضع واضع، ملزم به پذیرش انتقال معنا و نفیِ قید استعمال در آن، و برابری وضع واضع با اصطلاح تخاطب می شود. بر این اساس، جریان عقل گرایی بر ابعاد فکری علوی غلبه دارد.
۱۰.

معادل یابی عناصر فرهنگی در ترجمه ابن عربشاه از مرزبان نامه بر اساس الگوی ایویر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرزبان نامه فاکهه الخلفاء و مفاکهه الظرفاء ترجمه عناصر فرهنگی الگوی ایویر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۲۵۵
ترجمه متون ادبی به عنوان پویاترین جریان در ادبیات، بیش از گونه های دیگر دربردارنده عناصر فرهنگی و بومی است. این امر جایگاه خاصی در پژوهش های ترجمه از منظر نظریه پردازی و راهکارهای ترجمه یافته است. حکایت های مرزبان نامه از جمله متن های برجسته ادبی در ادبیات فارسی است که از عناصر و مقوله های فرهنگی پرشماری برخوردار است که در فرایند بازگردانی، مترجم را با چالش های فراوانی روبه رو می کند. این کتاب در سال 852 قمری با نام «فاکهه الخلفاء و مفاکهه الظرفاء» به قلم ابن عربشاه و با رویکردی مقصدمحور به زبان عربی ترجمه شده است. از آن جاکه انتقال تمام لایه های معنایی یک واژه از زبانی به زبان دیگر کار دشواری است و نمی توان برای هر یک از عناصر فرهنگی در زبان مقصد معادل دقیقی یافت، تبیین هر واژه متناسب با قلمرو معنایی و مضمون فرهنگی نیازمند راهبردهای جامع و متنوع است. بر این مبنا، الگوی ایویر (Ivor, 1991) اساس کار پژوهش پیشِ رو قرار گرفت. ایویر (همان) برای بازگردانی عناصر فرهنگی راهبردهایی مانند وام گیری، تعریف، ترجمه تحت اللفظی، جایگزینی، واژه سازی و حذف ارائه نموده است. پژوهش پیشِ رو، کوشیده به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر الگوی ایویر (همان)، شیوه های برگردان و معادل یابی عناصر فرهنگی مرزبان نامه را در ترجمه ابن عربشاه نقد و تحلیل کند. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب هفتم، هشتم و نهم آن به عنوان پیکره پژوهش مورد بررسی قرارگرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که مترجم در برگردان و بازآفرینی عناصر فرهنگی بیشتر از شیوه تلفیقی بهره برده و با کاربست این رویکرد، زمینه را برای خواننده عرب زبان در قالب فهم جهان متنی ناآشنا فراهم ساخته و سبب خوانایی ترجمه او شده است.
۱۱.

کارکرد نقش های زبانی یاکوبسن در اثرگذاری پیام خطبه غراء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهج البلاغه خطبه غراء یاکوبسن نقش های زبانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۶۴
الگوی ارتباطی یاکوبسن از کامل ترین نظریات در تحلیل زبان شناختی متون به شمار می رود. بر اساس این الگو، هر ارتباط کلامی، بسته به محوریت هر یک از شش رکن: فرستنده، گیرنده، پیام، زمینه یا بافت پیام، مجرای ارتباطی و واژگان یا همان رمز، به ترتیب دارای شش نقش: عاطفی، ترغیبی، شعری، ارجاعی، همدلی و فرازبانی خواهد بود. خطبه غرّاء -چنان که از نام آن پیداست - یکی از خطبه های اثرگذار امام علی۷ در نهج البلاغه است. در سند آن آمده است که اثر این خطبه در زمان ایراد به حدی بوده که در پایان خطبه، شنوندگان متأثر شده و گریسته اند؛ امری که دست مایه پژوهش پیش رو قرار گرفت تا با کاربست الگوی یاکوبسن، مکانیزم اثرگذاری این خطبه را به عنوان یک پیام ترغیبی به شیوه توصیفی تحلیلی و رویکرد نقد ساختاری گلدمن جویا شویم. فرض بر آن بود که این خطبه با بار ترغیبی خود دارای بسامد بالای جملات ترغیبی باشد، و پس از بررسی، این فرض بدین شکل اثبات گردید که گوینده جملات را در عین تنوع ساخت و نه لزوماً ساخت ترغیبی، به گونه ای ادا نموده که کلیت خطبه هیئت و اثر یک فیلم سینمایی اثرگذار را داراست. با وجود ترغیبی بودن این خطبه، بسامد اندکی از جملات، به صراحت، ترغیبی هستند و ساخت ها و نقش هایشش گانه مطرح در نظریه یاکوبسن با مهارتی خاص در این خطبه دارای نقش ترغیبی شده اند.  
۱۲.

تأثیر افق معناییِ مترجم بر متن مقصد در پرتو نظریه زیبایی شناسی دریافت؛ مطالعه موردی سه ترجمه از رمان «موسم الهجره الی الشمال»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیباشناسی دریافت افق معنایی ترجمه الطیب صالح موسم الهجره الی الشمال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۹۱
نظریه زیبایی شناسی یکی از نظریه های مطرح شده در حوزه نقد ادبی است که تحت تأثیر مکتب پدیدارشناسی توسط پیروان مکتب کنستانس آلمان به وجود آمد. از آنجا که این نظریه، کانون توجه خود را بر خواننده و دریافت او از اثر متمرکز کرده درپی آن است که تعدد افق ها در روند دریافت را براساس استراتژی های مترجمان و تأویل های آن ها در خوانش متن مورد بررسی قرار دهد. رمان «موسم الهجره إلی الشمال» اثر الطیب صالح نویسنده سودانی از برترین رمان های قرن بیستم به شمار می رود و از جایگاه ادبی بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد مقابله ای و با هدف تبیین عدم قطعیت معنا و فعال بودن مترجم به عنوان خواننده در خوانش متن سامان یافته، خوانش های معنایی متعدد رمان یادشده را در پرتو نظریه زیبایی شناسی دریافت در سه سطح واژه، ساختار و عبارت در سه ترجمه دیویس (عربی- انگلیسی)، غبرائی (انگلیسی- فارسی) و عامری (عربی- فارسی) مورد بررسی قرار داده و به تبیین چگونگی پذیرش متن به اعتبار تثبیت جایگاه هنری اثر در افق های مختلف و غنای آن از مترجمی به مترجم دیگر پرداخته است. برآیند پژوهش نشان داد مترجمی که در واکنش به فضاهای سفید و خلأها، متن را به شکلی طبیعی تأویل و به روزرسانی کند و متناسب با قواعد زبان مقصد، خوانشی صریح ارائه دهد، می تواند بر زیبایی شناسی متن مقصد فائق آید. بر این اساس غبرائی به عنوان خواننده توانسته با پر کردن خلأها متناسب با روح یک فرهنگ از خوانشی ساده به دریافتی منتقدانه گذر کند. مشارکت وی در فرآیند خواندن با تکیه بر افق معنایی خود، هم باعث حفظ زیبایی متن مبدأ شده و هم بر مؤلفه های زیبایی شناختی متن مقصد افزوده است.
۱۳.

جستاری در فرایند معادل یابی ساختارهای قسم در ترجمه قرآن

کلیدواژه‌ها: معادل یابی ساختارهای قسم تفسیر ترجمه قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۱۸۳
بهره گیری از قسم از دیرباز در میان مردم رواج فراوانی داشته و آن را در مواقع ضروری به کار می بندند. این ساختار در قرآن کاربرد فراوانی دارد و در آغاز و میانه سوره ها آمده است. به دلیل تنوع ساختارهای قسم در قرآن، پژوهشگران و مترجمان اهتمام ویژه ای به انواع و کارکردهای آن داشته اند. پژوهش حاضر ضمن بهره گیری از تفاسیر مختلف، معادل یابی ساختارهای قسم سوره های قلم، حاقه، مدَّثر، مرسلات، تین و یس را با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد انتقادی در ترجمه های آقایان فیض الاسلام، مشکینی، خرمشاهی، رضایی اصفهانی و معزی نقد و بررسی نموده است. برآیند پژوهش نشان می دهد که معزی ترجمه ای تحت لفظی از آیات ارائه داده و ساختارهایی نظیر «فَلَا أُقْسِمُ» را به صورت منفی ترجمه نموده که از منظر مفسرین قول ضعیف است. او از افزوده سازی و تصریح مراجع ضمایر پرهیز نموده و این رویکرد گاه باعث ابهام ترجمه او شده است. فیض الاسلام و رضایی اصفهانی به عنوان نماینده سبک های آزاد و وفادار ترجمه دقیق تری از ساختارهای قسم ارائه نموده اند و بهتر از سایر مترجمان، تأکیدهای اسلوب قسم نظیر «اِنّ و ل َ» را معادل یابی کرده و به مرجع ضمایر تصریح نموده و تناسب بین قسم ها را رعایت کرده اند. مشکینی و خرّمشاهی نیز درمجموع نسبت به فیض الاسلام، رضایی اصفهانی و معزّی ترجمه ای بینابین ارائه نموده اند.
۱۴.

بررسی و تبیین وجه تسمیه خطبه اشباح با تکیه بر نظریه یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهج البلاغه خطبه اشباح رومن یاکوبسن نقش گرایی نقش ارجاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۳۱۱
رومن یاکوبسن از بنیان گذاران مکتب زبان شناسی نقش گرای پراگ معتقد است که هر ساخت زبانی دارای هدفی است که بایستی با در نظر گرفتن اهداف ارتباطی آن تبیین شود و ساخت های زبانی با توجه به محوریت هریک از شش رکن پیام شامل: گوینده، شنونده، پیام، زمینه پیام، مجرای ارتباطی و اجزای پیام، به ترتیب شش کارکرد، عاطفی، ترغیبی، ادبی، ارجاعی، همدلی و رمزگان دارند. خطبه اشباح متشکل از مجموعه ای از جمله های ارجاعی است که با هدف تعلیمی ایراد شده است؛ در مورد وجه تسمیه این خطبه بین شارحان اختلاف نظرهایی وجود دارد. پژوهش پیش رو با هدف شناخت چرایی نامگذاری خطبه اشباح و اثر فرایند ارتباط کلامی بر این نامگذاری و با فرض این که این نامگذاری در واقع محدودیت ادراکی بشر و علم امام به این امر بوده، سامان یافته است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی با رویکرد زبان شناختی است که در پرتو آن به بررسی ارکان پیام های این خطبه بر اساس نظریه رومن یاکوبسن پرداخته شد تا به این ترتیب به این پرسش پاسخ داده شود که با بهره گیری از کدام ویژگی ارتباط کلامی، امام(ع) این درک را در مخاطب از محدودیت ادراکی بشر ایجاد نموده است؟ در نهایت فرض مذکور اثبات شد و مشخص گردید که امام(ع) با استفاده از امکان صدق و کذب پیام های ارجاعی، موفق به ایجاد درک وجدانی از محدودیت ادراکی بشر در مخاطب گردیده است.
۱۵.

مفهوم شناسی واژه حائک در خطبه 19 نهج البلاغه با رویکرد انتقادی به معادل یابی های آن در ترجمه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهج البلاغه خطبه 19 حائک ترجمه نیومارک فرهنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۲۹۸
نظر به اینکه شمار قابل توجهی از کنایات، حاوی مضامین و پشتوانه های فرهنگی می باشد؛ بازآفرینی و معادل یابی آن در زبان مقصد از چالش های پیش روی مترجمان است. نظریه پردازان ترجمه، شیوه های مختلفی برای رویارویی با این قبیل چالش ها معرفی کرده اند. پیتر نیومارک (1988) یکی از این صاحب نظران است که با ارائه تقسیم بندی پنج گانه از مفاهیم فرهنگی برای بازگردانی آن، راهبردهایی را پیشنهاد داده است. پژوهش پیش رو که با هدف شناسایی چالش های پیش روی مترجمان نهج البلاغه در معادل یابی یکی از مفاهیم و مقولات فرهنگ بنیاد نهج البلاغه سامان یافته است، کوشیده با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد انتقادی، معنای صحیح تعبیر کنایی «حائک بن حائک» در خطبه 19 نهج البلاغه را تبیین نماید. بدین منظور ضمن بررسی معانی و کاربرد این تعبیر در روایات مختلف، پنج ترجمه معاصر نهج البلاغه از فیض الاسلام، شهیدی، فقیهی، دشتی و انصاریان انتخاب گردید و با تکیه بر الگوی نیومارک مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت. برآیند پژوهش، نشان داد که افزون بر بی پایه بودن شماری از روایاتی که این تعبیر در آن ها به کار رفته، جنبه فرهنگی این تعبیر کنایی از سوی مترجمان یاد شده، مورد غفلت قرار گرفته و آن ها با گرته برداری از تعبیر یاد شده و ارائه توضیحاتی در پانوشت، در انتقال معنا و مفهوم و بار فرهنگی نهفته در آن موفق عمل نکرده و دچار کج فهمی شده اند. با تتبع در کتب تاریخی و شروح نهج البلاغه و در نتیجه آشنایی با بستر فرهنگی این عبارت، معادل کارکردی «ابله نادان»، معادل مناسب تری برای این عبارت است.
۱۶.

خوانش ترجمه های صحیفه سجّادیه در پرتو نظریه تعادل زیبایی شناختی ولفگانگ آیزر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صحیفه سجادیه ترجمه دعا آیزر تعادل زیبایی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۴۴
اصطلاح تعادل زیبایی شناختی ('Aesthetic Equivalence) به معنای ایجاد تعادل منطقی در ترجمه متن مبدأ و مقصد است که یکی از مفاهیم اساسی در مطالعات ترجمه به شمار می رود. ولفگانگ آیزر (Wolfgang Iser) متفکر و زبان شناس آلمانی از برجسته ترین نظریه پردازان در زمینه تعادل زیبایی شناختی می باشد. او معتقد است که عدم به کارگیری تعادل در ترجمه باعث واکنش های دریافتی گوناگون مخاطبان از متن شده و خواننده از درک نکات زیبایی شناختی متن ترجمه و متن اصلی باز می ماند. هدف تعادل زیبایی شناختی برقراری تعادل میان دو متن ادبی است به نحوی که درجه تفسیرپذیری دو متن یکسان باشد. صحیفه سجّادیه از مهمّ ترین ادعیه شیعه به شمار می رود که امام سجّاد (ع) مناجات ها و نیایش های خود را در آن آورده است. در این میان، دعای چهل و هفتم در موضوع روز عرفه از اهمیّت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف شناخت تعادل زیبایی شناختی متن اصلی و متن ترجمه و میزان توجه مترجمان به این مقوله چهار فراز از ترجمه آقایان الهی قمشه ای، موسوی گرمارودی، انصاریان و آیتی از دعای چهل و هفتم را به صورت هدفمند انتخاب نموده و با استفاده از روش تحلیل محتوا و با رویکرد انتقادی عملکرد مترجمان را مورد سنجش قرار داده است. تحلیلی که از ترجمه چهار فراز منتخب صورت گرفت نشان داد که مفاهیمی همچون تفسیرپذیری متن ترجمه، استعاره و پویایی معنا، از سوی هر چهار مترجم مورد توجّه بوده است. مفهوم تفسیرپذیری متن، در ترجمه های الهی قمشه ای و انصاریان همراه با رویکرد تصریح سازی است و در ترجمه های آنها بیش از متن اصلی خلأهای موجود در متن مبدأ پر شده است. در مقابل استعارات در ترجمه های آیتی و گرمارودی از پویایی بیشتری برخوردار است.
۱۷.

خوانش مفاهیم اخلاقی نهج البلاغه با تکیه بر استلزام ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاربردشناسی اصول همکاری گرایس استلزام ارتباطی معانی ضمنی نهج البلاغه اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۲۲۷
توجه به مقوله های غیر زبانی در پژوهش های حوزه زبان شناسی، از جمله کاربردشناسی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در نظر گرفتن بافت و سیاق و عنصر انسانی همراه با روابط بینافردی در تحلیل متون موجبِ دست یابی به معانی پنهان و ناگفته هایی می شود که اگر چه ظاهراً در کلام مطرح نشده اند، اما جزء جدایی ناپذیر آن به شمار می روند. این ناگفته ها و معانی ضمنی که «استلزام ارتباطی» نامیده می شود، در پی نقض اصول همکاری گرایس (Grice, 1975) به دست می آید. مقاله پیش رو، کوشیده با روش توصیفی تحلیلی و با خوانش کاربردشناختی، استلزام ارتباطی و معانی تلویحی و ضمنی را در دو حوزه اخلاقی آفات زبان و احسان و نیکی در نهج البلاغه مورد بررسی قرار دهد، تا از این رهگذر به فهم و تفسیر دقیق تری از آن ها دست یابد. برای انجام این پژوهش، 71 پاره گفته با موضوع آفات زبان و احسان و نیکی انتخاب شد و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان داد که امام (ع) با بینشی عمیق و به مقتضای موقعیت و شرایط، بیشتر از واژه ها و تعبیرهایی بهره برده اند که زیرمجموعه استلزام سنج ه ای و عمومی قرار دارد که دو نوع مهم از انواع استلزام به شمار می آیند. در پاره گفته های بررسی شده، فزونیِ استلزام سنج ه ای بر تعیین منزلت و جایگاه مفاهیم مورد نظر اشاره می کند و استلزام عمومی بر میزان اهمیتِ محتوای کلام  دلالت دارد. از میان ویژگی های استلزام نیز این یافته به دست آمد که حذف نکردن استلزام، نشان گر ثبات عقیده و موضع امام علی(ع) در مفاهیم اخلاقی یاد شده است و تغییر ظاهری پاره گفته ها، ناشی از تناسب کلام با موقعیت های گوناگون است.
۱۸.

بازشناسی مؤلفه های دگردیسی در ترجمه ابن عربشاه از مرزبان نامه با تکیه بر الگوی وینه و داربلنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه الگوی وینه و داربلنه مؤلفه های دگردیسی مرزبان نامه فاکهه الخلفاء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۲۱۹
ترجمه، بازسازی و بازآفرینی یک متن در زبانی دیگر است که مستلزم تسلط کامل مترجم به عناصر و دلالت های درون و برون زبانی متن مبدأ و نیز دلالت ها و نشانه های متنی و غیرمتنی زبان مقصد است و به معادل یابی و انتقال واحد ها و صورت های زبانی محدود نمی شود. ارتباط تنگاتنگ میان زبان فارسی و عربی باعث دادوستدهای پرشماری بین این دو زبان شده که از جمله آن ها ترجمه کتاب «مرزبان نامه» سعدالدین وراوینی توسط ابن عربشاه در سده نهم است. ابن عربشاه در ترجمه خود، رویکردی اقتباسی و آزاد اتخاذ کرده و کوشیده با ایجاد دگردیسی و بازآفرینی متن اصلی بر ترجمه خود، لباس تألیف بپوشاند. پژوهش پیش رو با تکیه بر الگوی وینه و داربلنه و با هدف ارزیابی و کیفیت سنجی ترجمه ابن عربشاه و تبیین میزان بهره گیری او از مؤلفه های ترجمه اقتباسی سامان یافته است. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب پنجم آن به عنوان پیکره پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان داد که «فاکهه الخلفاء» ترجمه ای اقتباسی از مرزبان نامه است و مترجم با کاربست معادل های همسو با زبان مقصد، جایگزین کردن عبارات ساده به جای ساختارهای پیچیده، افزایش و کاهش معنای واژگان، زبان ترجمه را عادی و طبیعی کرده است. در تطبیق ترجمه ابن عربشاه با الگوی وینه و داربلنه نیز مشخص شد که مترجم از رهگذر ترجمه غیرمستقیم و با بهره گیری از تکنیک های جابه جایی، تغییر بیان، معادل یابی و اقتباس، دگرگفتی دیگر از اثر گرانسنگ «مرزبان نامه» ارائه داده است. مؤلفه جابه جایی پربسامدترین مؤلفه است و دو مقوله اطناب و افزوده سازی بیشتر در سطح عبارت و جمله به کار رفته و اطناب گویی باعث شده در مجموع حجم فاکهه الخلفاء نسبت به مرزبان نامه افزایش یابد. مؤلفه تغییر بیان پس از جابه جایی، پرکاربردترین مؤلفه است.
۱۹.

رهیافتی در بن مایه های ژانر حماسه در شعر قعقاع بن عمرو تمیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژانر حماسه شعر فتوحات شعر رزمی قعقاع بن عمرو تمیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۲۳۳
        ادبیات عربی هیچ گاه از حماسه به معنای یک ژانر ادبی مستقل با قواعد و هنجارهای مشخص، برخوردار نبوده است؛ اما گاه به اشعار و آثاری برمی خوریم که از مضامین و مؤلفه های حماسی برخوردار است. این اشعار بیشتر به صورت چکامه های بلندی هستند که مضمون حماسی در بخش هایی از این چکامه ها - به ویژه زمانی که به فخر می پردازند- دیده می شود. در سروده های شاعران شعر فتوحات در صدر اسلام، گاه با چکامه ها و قطعه هایی برخورد می کنیم که مؤلفه های حماسی در سراسر آن حضور چشمگیری دارد؛ ازجمله شاعران این سبک قعقاع بن عمرو تمیمی را می توان نام برد. اشعار او علی رغم اندک بودن و پراکندگی برای شناخت پاره ای از مهم ترین مؤلفه های شعر حماسی عربی کارساز است. موضوع برخورداری شعر عربی از حماسه از موضوعات مهم و چالش برانگیز در پژوهش های معاصر است. این پژوهش، ضمن تأیید فقدان اثر بلند حماسی در ادبیات عربی، باهدف اثبات پاره ای مضامین و بن مایه های حماسی و حکایت های دراماتیک و پهلوانی در شعر عربی سامان یافته است. ازاین رو پژوهش حاضر کوشیده با روش توصیفی تحلیلی، سه شاخصه مهم ژانر حماسه را در اشعار قعقاع بن عمرو تمیمی، شاعر و مبارز عرب در زمان فتوحات اسلامی، تبیین و تحلیل نماید. نتیجه پژوهش نشان داد که شماری از اشعار حماسی قعقاع از مهم ترین سازه های حماسی نظیر: جنگ و رزم آوری، قهرمان با تمام ویژگی های حماسی آن و سبک پرطنین حماسی، برخوردار است؛ اما  به دلیل رشد در محیطی واقع گرا و اسلامی از خصایص حماسه های اسطوره ای مانند طلسم و جادو، اخترشناسی، وجود جانوران عجیب و اجنّه و پریان و عنصر پیشگویی بی بهره است.
۲۰.

صوره "دون جوان" فی شعر سمیح القاسم وعبدالله بَشیو؛ دراسه مقارنه صورولوجیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الأدب المقارن الصورولوجیا أدب المقاومه سمیح القاسم عبدالله بَشیو دون جوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۳۷۷
علم دراسات الصوره (Image Studies) أو الصورولوجیا أو علم الصور (Imagologie) یبیّن لنا جانبا هامّا من وظیفه الأدب المقارن(أو النقد المقارن بالواقع) فی المدرسه الفرنسیه حیث یتطرق إلى دراسه صوره "الأنا" و"الآخر" فی النصوص الأدبیه. صوره الآخر کمرآه یرى الأنا نفسه فیها من جانب ویرى الآخر معامله الأنا ومواجهته معه من جانب آخر. دون جوان (Don Juan) شخصیه أسطوریه إسبانیه تُعرف بزیر النساء أو مغوی النساء أو صریع الغوانی فی الثقافه الإسبانیه خاصه وفی الثقافه الأروبیه أو العالمیه عامّه. لدون جوان علاقات مع مختلف النساء ولایزال یبحث عن امرأه أخرى جدیده ویترک القدیمه تماما. للشاعرین سمیح القاسم وعبدالله بَشیو، باعتبارهما فحول أدب المقاومه فی الأدبین العربی والکردی، قصیدتان موجّهتان إلى دون جوان وهما یوظفان صورته السلبیه فی مجال أدب المقاومه توظیفا جدیدا لیظهرا مدى التزامهما بهذا النوع من الأدب ویُثریا المعانی الشعریه لدیهما. تبحث هذه المقاله عن کیفیه الرؤیه لصوره الآخر الأسطوری الإسبانی وتوظیفها فی شعر الأنا العربی والکردی بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی وعلى ضوء الأدب المقارن الأمریکی. توصلت الدراسه إلى أن رؤیه سمیح القاسم فی صوره دون جوان تسامحیه على الإطلاق، لکن رؤیه عبدالله بَشیو تسامحیه أولاً ثم تتغیر وتَصیر تشویهیه سلبیه انتهاءاً، والأنا حقیقیه فی هاتین القصیدتین لکن الآخر أسطوری یعنی أن الآخر صوره من صوره الآخر الأصلی البدائی.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان