مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
شعر
حوزه های تخصصی:
در پی دستور علاءالدین حسن بهمنی ـ بنیانگذار سلسلة بهمنیان در دکن ـ مبنی بر اقامت فارسی زبانان در منطقة جنوب هند، عده ای از عارفان، دانشمندان، شاعران، هنرمندان و تاجران، از دهلی و بعضی شهرهای دیگر هند، و نیز از ایران و سرزمین های دیگر، به جنوب هند مهاجرت کردند. از جملة مهاجران برجسته، عبدالملک عصامی ـ شاعر بلندپایه و سرایندة فتوح السلاطین (شاهنامة دکن) ـ است.
در این مقاله، جنبه های ادبی این اثر عصامی (فردوسی دکن) ـ که آمیختگی دلکشی از تاریخ و شعر است ـ بررسی شده است.
نیمایوشیج، شاعرِ شهود و طبیعت
حوزه های تخصصی:
طبیعت با قابلیت و داشته های بی نهایت خود، همواره پشتوانه ای عظیم برای هنر و آثار هنری بوده است. هنرمندان با بهره مندی از سرمایه های طبیعت، هنر خویش را تعالی بخشیده و آن را از امکانات بسیاری بهره مند ساخته اند. نیمایوشیج، شاعر طبیعت گرای معاصر، با حضور مداوم در دامن طبیعت، توانست پیوندی فکری و عاطفی بین خود و طبیعت پدید آورد. او ذهنیتِ شعری خویش را با طبیعت، به صورتی تنگاتنگ درآمیخت و آن را جانمایة هنر خویش ساخت. تأثیرپذیری نیما از طبیعت، دستاوردهای بسیاری برایش داشته است. او نوآوری خویش را نیز مدیون طبیعت است. مشاهدة تازگی های طبیعت و درک بی واسطة او از پویایی و تحولِ جاری در آن، توانست منبع الهامش قرار گیرد و در وی به انگیزه ای عظیم برای تحول تبدیل شود. شعر نیمایوشیج از هر نظر با طبیعت ارتباط و آمیختگی یافته است. او به اشکال مختلف از امکانات طبیعت بهره برده است.
زبان و واژگان شاعر
حوزه های تخصصی:
هر شعری، پیش و پس از سروده شدن، با زبان و واژه ها سروکار دارد. فکر، تخیل و به طور کلی ماهیت هر شعری، در چارچوبِ نظام زبانی و دایرة واژگانی شاعر شکل می گیرد. به تدریج، سنت ها و عادات، هر گروه از کلمات را در حوزة معنایی و سبکی خاص جای می دهد. شاعران بزرگ، همواره توانسته اند حدودِ عادات واژگانی را شکسته و خود روش های تازه ای را در این زمینه پدید آورند. معانی و مضامین گوناگون هر شاعری، با تعدادِ معین و معدودی از واژه ها آفریده می شود. هر شاعری، به گروهی از کلمات وابستگی عاطفی و روانی دارد. کلماتِ کلیدی و مکرر شاعر یا واژه هایی که در شعر وی بسامد بالا دارند، با دنیای ذهنی و نگرش شاعرانة وی پیوندی عاطفی یافته اند. به همین دلیل، از ظرفیت و قوت زیادی برخوردار گشته و بار بیشترین معانی و صور خیالی شاعر را به دوش می کشند.
شاملو، شاعر زندگی و مرگ
حوزه های تخصصی:
مرگ، تجربه ای است که در حیطة دیگر تجربیاتِ انسانی نمی گنجد. به همین دلیل، انسان ها در برابر آن، واکنش های متفاوت و گاه متضادی نشان داده و داوری های گوناگونی دربارة آن نموده اند. شعر فارسی در همة گونه های خود، راویِ احساس هایی بوده است که شاعران فارسی در برابر مرگ و زندگی داشته و دارند. در روزگار ما، احمد شاملو، شاعر انسان گرا و متعهدِ معاصر، کسی است که انسان، زندگی و مرگ را به گونه های مختلف، دستمایة شاعریِ خویش قرار داده است. او شاعری است متفکر که خود را در برابر انسان و سرنوشت او مسئول می شناسد. اندیشه درباره زندگی و مرگ، جریانی مداوم در شعر شاملوست که زمینة گفت وگوهای او را دربارة انسان، آفرینش و هر آنچه به انسان و انسانیتِ او مربوط است، فراهم آورده است.
نگاهی سبک شناختی به واژگان در زبان شعر فروغ
حوزه های تخصصی:
فروغ فرخزاد از چهره های صاحب سبک شعر پارسی است. یکی از وجوه مهم سبک شناختیِ شعرِ او، زبان متمایز شعرهایش است که در هر دو محور عمدة نحو و واژگان برجسته است. این نوشتار، واژگان شعر فروغ را با شیوة توصیف و ارائه آمار بررسی کرده و هم چنین به تبار لغات، دایرة واژگانی، برجستگی واژگان خاصِ مفرد و مرکب و نیز نوع و ساختمان فعلِ اشعار او و پیوند میان سبک واژگانی و عواطف و ذهنیت شاعر پرداخته است.
از سمبلیسم تا اسطوره در اشعار فروغ فرخ زاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واحدهای ساختاری اسطوره (Myth) از واحدهای ساختاری سازنده زبان به همان شیوه متفاوت است که واحدهای ساختاری زبان از یکدیگر. اساطیر، پویایی انسان برای معنادارکردن یک مفهوم از میان اطلاعات بی نظمی است که طبیعت و دیگر نمادهای اسطوره ارائه می هند. آنان ایماژهای تجسم یافتة نیروهای کیهانی و نمودگار تجربه ای در عالم قداست اند که در آفرینش کیهانی، امور پهلوانی، آیین ها و توتم پرستی و ... نمایان هستند.
فروغ فرخزاد از شاعران معاصر ادب پارسی است که اشعارش، با یاری گرفتن از اساطیر، سیری را از ایستایی به سوی دو معنایی یا چند معنایی پشت سر گذاشته اند و در نتیه این زبانِ شعری، باعثِ جایگزین کردن اجزاءِ عینی با اجزاءِ ذهنی اسطوره گردیده است. در این مقاله به بررسی اسطوره و ابعاد آن در اشعار فروغ فرخزاد پرداخته شده است
شعر و نقاشی در دوران قاجار؛ چالش سنّت و مدرنیته
حوزه های تخصصی:
تحولات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ایران در دوران قاجار جامعة به شدت سنتی ایران را در برابر امواج تمدن غربی قرار داد و در مجموع، شرایطی به وجود آورد که تا آن زمان برای جامعة ایران بی سابقه بود. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش است که آیا شرایط ویژة اجتماعی و فرهنگی عهد قاجار تأثیری در شعر و نقاشی این دوران گذاشته است؟ و اگر پاسخ مثبت است، آیا تأثیر پدیدآمده در این دو حوزة هنری مشابه بوده است یا خیر؟
بدین منظور نخست با بررسی شرایط اجتماعی و فرهنگی عهد قاجار و پژوهش در شعر و نقاشی این دوران درمی یابیم که، در هر دو حوزه جریان های چهارگانة متناظری وجود داشته که دو جریان از آن ها کاملاً جدید است. تمسک شاعران و نقاشان به شیوه های گوناگون بیان هنری چیزی نیست جز آزمونی برای برون رفت از بحران اجتماعی ـ فرهنگی دوران قاجار.
نتیجه گیری مقاله آن است که شرایط اجتماعی مشترک تأثیری واحد در این دو هنر بر جای گذاشته؛ تأثیری که سرگذشت آن ها را به گونه ای دور از انتظار به یکدیگر شبیه ساخته است.
زبان، کدام رسانه؟ (نسبت میان زبان و هنر و شعر نزد هایدگر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه مابعدالطبیعی «زبان» را کنش اندیشة انسانی در مقام ظهور تلقی می کند و آن را رسانة ارتباطی و واسطة «بیانی» می پندارد. آن گاه که ذوق و احساس و تخیل آدمی درهم آمیزد و در بیان زیبایی را تجلی بخشد، زبان از رسانة ارتباطی «عام» به رسانة ارتباطی «خاص» تحویل یافته و «هنر» نام گذاری می شود. هنر گاه در ترکیبی از بازی حرف و کلمه، گاه در قاب نگاری از خط و نقش و رنگ، و گاه در پیکربندی سنگ و آهن و چوب، و گاه در امواجی از لحن و آواز و آهنگ بازنمایی شده و شعر، نمایش، نقاشی، پیکرتراشی، و موسیقی خوانده می شود. بنابراین شعر را باید صورت نوعی هنر و هنر را صورت نوعی زبان شناخت و نسبت عموم و خصوص مطلق را میان آنان برقرار ساخت. هایدگر (M. Heidegger) اما با طرح پرسش بنیادین از ذات هستی، حقیقت، انسان، زبان، هنر، و شعر به ویران سازی و بازخوانی تاریخ غرب مابعدالطبیعی پرداخته و ورطة باژگونگی بنیادها و نسبت ها را از طلیعة اندماج نخستین غفلت از حقیقتِ هستی و فقدان هستی شناسی در صورت بندی چیستی و هستی تا موضوعیت و موردیت نفسانی و حلول طبیعت انسانی در امر واقعی و تمامیت تسلیم وجود به موجود در قالب نیست انگاری، لایه برداری می کند و به نسبت تازه ای میان هستی، حقیقت، انسان، زبان، هنر، و شعر دست پیدا می کند.
تاثیر استفاده از شعر، تصویر و روش واژه ی کلیدی در درک و تولید واژگانی فراگیران ایرانی (مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مطالعه تاثیر استفاده از شعر، تصویر و روش واژه کلیدی در درک و تولید واژگانی فراگیران ایرانی انجام شد. نمونه آماری پژوهش، 120 فراگیر سطح پائین تر از متوسط در آموزشگاه زبانسرا در کرمانشاه بودند. نخست، به منظور حصول اطمینان از تازه بودن واژگان، آزمون اولیه ای به فراگیران داده شد و واژگان آشنا از واژگان هدف حذف شدند. سپس فراگیران به سه گروه تقسیم شدند و هر گروه به یکی از سه شیوه استفاده از شعر، تصویر، و روش واژه کلیدی مورد تدریس قرار گرفت. در پایان دوره تدریس، برای اندازه گیری درک واژگانی از یک آزمون واژگانی چند گزینه ای و برای اندازه گیری تولید واژگانی از یک آزمون واژگانی پر کردن جای خالی استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از دو فرایند آماری تحلیل واریانس یکطرفه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج هر دو فرایند نشان داد که گروه تصویر بهترین نمره را داشتند و گروه واژه کلیدی با فاصله اندک به دنبال آنها بودند. ولی گروه شعر بطور معنی داری از هر دو گروه بدتر بود. نتایج این پژوهش می توند برای مولفان، معلمان، و فراگیران کاربردهای نظری و عملی داشته باشد.
«جست و جوی نهادهای اجتماعی» در شعر کلیم کاشانی
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی در ادبیات، دانشی است که مطالعات خود را روی محتوای هر اثر ادبی و جوهر اجتماعی آن و روابط متقابل ادبیات و جامعه متمرکز می سازد و به معرفی نقش جامعه در شکل گیری اثر هنری و ادبی می پردازد.
هدف نگارنده در این مقاله عبارت است از:
1- بررسی اجمالی تأثیر جامعه شناسی در ادبیات فارسی 2- نگاهی به اوضاع اجتماعی، سیاسی و ادبی عصر صفوی 3- معرفی کلیم کاشانی و شعر او به کوتاهی
4- بررسی نهادهای اجتماعی از دیدگاه جامعه شناسان 5- سنجش عناصر اجتماعی شعر کلیم با نهادهای اجتماعی و تصویر نقش آن عناصر در معرفی گوشه هایی از جامعه عصر او.
لزوم شناخت مخاطب از دیدگاه علوم بلاغی
حوزه های تخصصی:
در این گفتار پس از ذکر مقدمه ای در باب هنر سخن وری و چگونگیِ تأثیر آن در نفوس و اذهان مخاطب و جای گاه او در حسن قبول و ماندگاریِ شعر و نیز تعهّد و رسالتی که نویسنده و شاعر در قبال جامعه و مخاطبان فردی و اجتماعی خود دارد، راه های افزایش تأثیر در مخاطبان از طریقِ بکارگرفتنِ نکات ظریف بلاغی و در نظر گرفتنِ نوع مخاطب یا مخاطبان از جهاتِ گوناگون و رعایت اقتضای حال و زمان و مکان و شرایط مورد بررسی قرار می گیرد و در هر باب از موارد بلاغی از جمله انواع پرسش ها، جمله های امری، تعجّبی، تکرار، تأکید، نفی و غیره نمونه هایی از شعر شاعرانِ بلند پایه از دوره های گوناگون به عنوان شاهد ارائه می شود.
تأثیرپذیری شاعران معاصر از شعر کهن از دید تصویرسازی
حوزه های تخصصی:
تصویرسازی و تخیل از بن مایه های بنیادین شعر بشمار می آید؛ به گونه ای که می توان آن ها را عامل جداکنندة شعر از نثر انگاشت. به سخن دیگر، تخیّل، جان مایة شعر است. در این مقاله نگارنده کوشیده است تا پیوندهای آشکار شعر کهن فارسی و شعر معاصر را از دیدگاه های شاعرانه بررسی کند. شاید کسانی باشند که این دو شیوة شاعری را یک سره از هم گسسته معرفی کنند، اما به یاری سنجش هایی از این دست می توان داوری کرد که آیا پیوندی میان این دو سبک وجود دارد یا یک سره از هم بیگانه است. یکی از زمینه هایی که در بررسی سنجش بکار می آید، همانندی هایی است که در تصویرسازی دیده می شود یا کارکرد عناصری است که در تخیل دخالت دارد. این عناصر یا از طبیعت گرفته شده است که در همة زمان ها و مکان ها وجود دارد و پای دار است، اما از دید اقلیمی و جغرافیایی متفاوت است، یا پدیده های پیرامونی و محیطی است که با گذر زمان و دگرگونی در شیوة زندگی تحول می یابد. از این رو بیش ترین پیوند در میان این دو سبک می تواند برپایة عناصر طبیعت و کارکرد آن ها در تصویرسازی پدید آمده باشد.
بررسی اندیشه های پارادکسیکال (متناقض) در شعر ناصرخسرو
حوزه های تخصصی:
پارادوکس واژه ای اروپایی است که در دورة معاصر به مباحث ادب فارسی وارد شده است و آن را «تناقض نمایی» و اخیراً «پادنمایی» معنی کرده اند و در دو زمینة شعری و فکری یا مفهومی قابل بررسی است. آن چه امروز بیش تر زیر عنوان «تناقض نمایی» در شعر و ادب فارسی مورد تحقیق واقع شده، زمینة شعری آن است که ذیل «بدیع معنوی» در فنون و صنایع ادبی و به عنوان یک «فنّ ادبی» یا به تعبیر امروزیتر، «آرایه ادبی» تعریف میشود. امّا آن چه ما بدان پرداخته ایم از این مقوله نیست و در این زمره نمیگنجد. حتّی نمیشود آن را «تناقض نمایی» معنی کرد، بلکه باید صراحتاً آن را «تناقض» نامید. ما تناقض گوییها و تضادهای فکری، اعتقادی، ادّعایی شاعران را در این مقاله مورد نقد و ارزیابی قرار داده ایم، بدین صورت که نه تنها «آرایه» یا «فنّ ادبی» محسوب نمیگردد، بلکه بطور کلّی از این مقوله خارج بوده و در دامنة مباحث «نقد ادبی» گنجانیده میشود. مباحثی که در حوزة تحقیقات ادبی ما، متأسفانه غریب مانده و کم تر مورد توجه قرار گرفته و بدان پرداخته شده است، در صورتیکه این گونه تحقیقات، اتّفاقاً، بیش تر به سرمایه های فکری نیازمند است و نیز بیش تر به پویایی جریان فکر و اندیشه کمک میکند. هم چنین موجب تحوّل و دگرگونی در بینش و نگرش شخص محقّق و نیز مخاطبان آن تحقیق میگردد.
بررسی جامعه شناختی و آسیب شناسی اجتماعی در آیینة شعر مشروطه
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی بطور نامحسوس و غیرمستقیم، آرمان ها، تفکرات و شیوة زندگی هر ملّت را در طول تاریخ نشان میدهد و تصاویری هنرمندانه از واقعیات اجتماعی عرضه میدارد. نگاه جامعه شناختی به ادبیات میتواند وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره را تا حدودی نمایان سازد.
یکی از مهم ترین ویژگیهای ادبیات و شعر مشروطه، تأثیرپذیری آن از جریانات اجتماعی و سیاسی است که تحت تأثیر اوضاع و شرایط حاکم بر جامعه، شعر وارد حوزة زندگی مردم میشود و نحوة زندگی ملّت را بتصویر میکشد. جامعة ایران در حال و هوای انقلاب و تغییر و تحول اساسی است و روشن فکران تلاش دارند، سنت های جدید، جایگزین سنت های کهنه گردد. در این راستا نیز «ادبیات اعتراض و انتقاد» شکل میگیرد که خصیصة بارز آن جامعه گرایی و واقع گرایی است. از ره گذر بررسی اشعار این دوره براحتی میتوان اوضاع جامعه آن زمان را ترسیم نمود و افق فکری شاعران و نوع تلقی آنان را نسبت به مسایل اجتماعی و فرهنگی تبیین و تفسیر کرد.
جلوه های بلاغت در دو سرود منسوب به مانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مانی از پدر و مادری ایرانی در بابِل، که از استان های حکومت اشکانی بود، زاده شد. به گواهی تاریخ، ایرانیان مردمانی بلیغ بوده اند و بین النهرین محل تلاقی عقاید، افکار، و اساطیر گوناگون محسوب می شد. تبار ایرانی و پرورش در بابل زمینه های رشد و تعالی اندیشه و هنر را در مانی مهیا ساخت. بی شک جنبه ای از بلاغت ایرانیِ پیش از اسلام در اشعار او تجلی یافته بود که نمونه های بازمانده به زبان فارسی میانه و پارتی پیروان او بخش کوچکی از این گنجینه پربار گذشته است. این اشعار گوشه ای از تصرفات ایرانیان در حوزه خیال و برخی سنت ها و ویژگی های شعری آن دوره را نشان می دهد. در این مقاله، دو سرود یکی، به زبان فارسی میانه و دیگری، به زبان پارتی، که اصل آن ها منسوب به مانی است، به دلیل تنوع استفاده از صُوَر خیال و جلوه های بلاغی پیشرفته، بررسی و تحلیل زیبایی شناختی می شوند. از آرایه های ادبی در این دو سرود کوتاه، به تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه، تکرار، مراعات نظیر، حس آمیزی، ایهام، و ایهام تناسب باید اشاره کرد که ظرافت و ذوق به کاررفته در برخی از آن ها از دست یابی شاعران آن دوره، به نوعی کمال در حوزه خیال شاعرانه حکایت می کند، موضوعی که از لحاظ تاریخ ادبی ایران بسیار مهم است. در این اشعار، امکانات ادبی و بلاغی در خدمت اندیشه های مانی درآمده است که، به مناسبت، درباره این عقاید توضیح داده شده است.
دشمنان جمهوری؛ بررسی علل اصلی اخراج شاعران از آرمان شهر افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی دیدگاهی است که افلاطون در رسالة جمهوری دربارة شعر و شاعران داشته است. کوشش بر آن است تا با خوانشی جزء به جزء از متن رساله و نیز با بهره گیری از اندیشة برخی مفسران تفسیری یک دست از اندیشة افلاطون و سازگار با آن در این مجال به دست دهیم. مطابق سنت اغلب مفسران که باتوجه به مضمون ده کتاب این رساله سنتی درست است، خوانش خود را بر کتا بهای دوم، سوم، و دهم متمرکز کرده ایم.
بررسی هجو در شعر خراسان در دو قرن چهارم و پنجم هجری (اصل مقاله به زبان عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو قرن چهارم و پنجم هجری را می توان دوران طلایی شعر عربی در خراسان نامید؛ به طوری که خراسان در این دوره مجمع بسیاری از ادبا و شعرا، از اقصی نقاط جهان اسلام گردید. از جمله فنون شعر عربی که در خراسان مورد توجه شاعران قرار گرفته، هجاء است. هجاء در حقیقت از مهم ترین انواع شعری است که از دوره جاهلیت در شعر عربی وجود داشته است. این نوع شعری معمولاً زمانی به وجود می آید که انسان از امری ناراحت می شود و این ناراحتی او را به هجو و مذمت وادار می کند.
با این رویکرد، پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل و بررسی اشعار مربوطه، به تبیین علل بروز هجاء (از جمله: نبود آزادی، ستم کارگزاران) و انواع هجاء (همچون هجاء افراد و شهرها)، همچنین سبک آن در شعر خراسان بپردازد.
ابن سینا نابغه ای بزرگ در شعر و نثر عربی (اصل مقاله به زبان عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ الرئیس بوعلی سینا علاوه بر آنکه در فلسفه و طب از بزرگ ترین نوابغ بشری به شمار می آید، و نیز در علوم عصر خود بی همتا بوده است، در ادب عربی و فارسی هم درخشیده و ابیات و قطعات ادبی بی بدیلی سروده است که شگفتی ادبیان را برانگیخته است. در نثر عربی نیز آنجا که قصدش ایجاد کلام ادیبانه بوده است، با سبکی عرفانی گونه، راه رمز و اشاره را در پیش گرفته، به طوری که وقتی به معانی آن گوهرهای گران سنگ نظر افکنیم، خود را در مسیر سالکان طریقت مییابیم؛ و آنگاه که به اشعار عربی و قطعات و رباعی ها و دوبیتی هایش نظر کنیم، گویا در شفاخانه ای قدیمی گام نهاده ایم که طبیبان حاذق نسخه های خود را برای درمان بیماران به لسان شعر ترنم می کنند. وقتی به شفای بوعلی و اشارات او سر بزنیم، خود را در محکمه عقل او چون کودکان بسیارگوی کم فهم مییابیم که هزاران خیال در سر دارند، اما پای رفتن نداشته، لنگ لنگان در پی پرواز عقاب های عقل و منطق درمانده اند.
در این مقاله نمونه هایی از اشعار شیخ الرئیس در موضوعات مختلف آمده است که با رنگ های بدیع بلاغت درآمیخته و در آن اشتقاقات لغوی و وزن های شعری تازه در شعر عربی به چشم می خورد. نیز نثرهای رمزگونه وی که صبغه عرفانی دارد ذکر شده است. این پژوهش جایگاه ادبی شیخ الرئیس ابن سینا را بیان می نماید.
نمادپردازی نباتی از منظر نقد اسطوره ای در شعر فارسی
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها، رؤیاهای جمعی بشر؛ و نمادهای اساطیری ، زبانِ هنری و رازناکِ اسطوره ها هستند که با پای نهادن به ساحت شعر، ایجازگونگی ، فشردگی و ژرفایی معنایی آن را دو چندان می کنند. نمادها با ماهیت سیال، شکل پذیر و منعطفِ خود، به مقتضایِ شرایطِ زمان و مکان، قادرند مفاهیم و موضوعات عمیق و ریشه داری را به شیوه ای جامع و گسترده آینگی کنند، از صورتی واحد، معانی و کاربردهای گوناگونی را ارائه دهند و با رویندگی و پویایی مداوم، تازگی و ماندگاریِ خود را استمرار ببخشند.
البتّه شاعران و هنرورانِ نمادگرا به فراخور پشتوانه های فرهنگی، دغدغه های ذهنی و نیازهای اصیل فردی و اجتماعی خود، ممکن است توجه و اقبال ویژه ای به بهره گیری از نمادهایی خاص در آثار هنریِ خویش از خود نشان دهند. نگارنده در این مقاله بر آن است تا ضمن پرداختن به مبانی تئوریک کاربرد نمادها و موضوعات مرتبط با آن، به گونه ای محوری ، مهم ترین عوامل روی آوریِ شاعران به کاربستِ اسطوره های گیاهی و نمادهای نباتی را مورد پژوهش و مداقّه علمی و مستند قرار دهد و در این رهگذر نیم نگاهی هم به بازتاب مضامین و کاربردهایی از این دست در اساطیرِ اقوام و ملل گوناگون داشته باشد تا امکان مقایسه و تطبیق و تطابقی روشن و حقیقت نما فراهم شود.
اشتراک عینی در برخی اشعار احمد شاملو و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتراک عینی فنی است که در آن، شاعر با انتخاب مجموعه ای از اشیاء، موقعیت ها، موضوعات، حالات یا زنجیره ای از حوادث، به نحوی مؤثر واکنشی عاطفی در خواننده به وجود می آورد. در این حالت، شاعر نیازی به بیان صریح احساسات ندارد؛ بلکه آن ها را در قالب اشیاء، موقعیت ها و غیره در ذهن خواننده تداعی می کند. در اشعار نیما یوشیج و احمد شاملو نمونه های بسیاری از فن اشتراک عینی را می بینیم. به نظر می سد تاکنون تحقیق برجسته و قابل توجهی از اشتراک عینی از این دو شاعر دیده نشده است؛ بنابراین هدف مقاله این است که به مقایسه این فن در برخی اشعار این دو بپردازد. از اشعار نیما می توان به شب پا، بخوان ای همسفر با من، شب همه شب، هست شب و از اشعار شاملو به رانده، گل کو، سخنی نیست، او را صدا بزن، مرثیه، وصل، ابراهیم در آتش اشاره کرد.